یکی از موضوعاتی که این روزها در تلاطم انواع بحرانها، رژیم را به نقطه استیصال رسانده است، بنبست و ناتوانی رژیم در زمینه سانسور است. موضوعی که در حوادث اخیر قیام مهاباد، کارگزاران و عناصر ریز و درشت نظام بارها و بارها از آن سوختند و به عناوین مختلف به آن اذعان کردند. با ذکر چند نمونه علت اصلی این سوز وگدازها روشن میشود.
تلویزیون شبکه یک رژیم - نوزدهم اردیبهشت: «هشتکهایی که مثل گردباد در فضای مجازی شایعهسازی میکنند... این بار بواسطه همین هشتکهای مجازی، آفتی گریبانگیر یکی از شهرستانهای کشورمان شد».
آخوند ابراهیم رئیسی دادستان کل کشور رژیم: «دشمنان در فضای مجازی و ماهوارهها از یک حادثه عادی یک بحران ساختند».
تلویزیون شبکه خبر رژیم - بیستم اردیبهشت - انتقاد معاون اول قوه قضاییه از جریان سازیها در فضای مجازی- محسنی اژهای: «نباید با یک شایعه و خبر کذب فضای امنیتی کشور تحتتأثیر قرار گیرد».
رادفر: «اخبار غیرواقعی زیادی پیرامون این حادثه در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی پخش شد که اکثر این اخبار و عکسها غیرمستند و غیرواقعی بوده و با هدف فضاسازی برای تهییج افکار جوانان و مخدوش سازی چهره شهر مهاباد انجام گرفته است».
در بین همهٴ اینها حرفهای علی جنتی وزیر ارشاد آخوند روحانی شنیدنیتر بود! این کارگزار رژیم در حالی که صراحتاً به ناتوانی نظام در زمینه سانسور و کنترل افکار عمومی اذعان میکرد گفت: «اگر در گذشته میتوانستیم با اعمال کنترل از طریق اعمال فشار به اصحاب رسانه با هدایت اخبار و اطلاعات و در اختیار قرار گرفتن دروازههای خبری یا تدابیر تبلیغاتی، افراد را هدایت کنیم، در حال حاضر این بازی عوض شده و حاکمیتها نمیتوانند افکار عمومی را بهراحتی در دست گیرند».
این در حالی بود که قبل از همه خود ولیفقیه طلسم شکستهٴ آخوندها هنگامی که از «تهدیدات خطرناک فکری برای جوانان» حرف میزد بلافاصله روی گسترش تمایل جوانان به وسایل ارتباطی رفت و در حالی که نسل جوان امروز را با دهه 60 مقایسه میکرد هشدار داد که: «(آن موقع) ابزار اینقدر نبود، امروز ابزارها زیاد است. امروز این وسایل ارتباطی که وجود دارد یک فکر را، یک حرف را، یک فکر غلط را به شکل وسیعی میتواند توسعه بدهد، این ابزارها آن روز وجود نداشت. امروز در اختیار همه وجود دارد. به اینها باید توجه کرد».
روشن است که نظام در بد مخمصهای گیر کرده است! علاوه بر بنبست در زمینه سرکوب، در زمینه سانسور نیز شکست خورده است. !
اما علت اصلی که آخوندها و دار و دستهشان اینقدر به دست و پا افتادهاند و همه مانند یک کر هماهنگ روی این بنبست انگشت میگذارند، چه چیزی میتواند میباشد؟
چند روز پیش خبرگزاری حکومتی مهر پردهها را کنار زد و اصل نگرانی سردمداران نظام را در مورد قیام مهاباد و بازتاب جهانی آن اینطور عنوان کرد: «مجاهدین آتشبیار معرکه بودند و در فضای مجازی در میان کاربرانی که بیشترین پستها و کامنتها و اخبار را اشاعه میدادند، بیشترین سهم برای سازمان مجاهدین بود». یعنی بنا به اعتراف خود رژیم وقتی خیزش و اعتراضات جوانان با استفاده از فضای مجازی و ماهواره بالا میگیرد، از یک طرف منبع اصلی انگیزش برای جوانان و بازتاب دهندهٴ اخبار اعتراضاتشان و از طرف دیگر منبع وحشت برای آخوندها و دار و دستههایشان، همان مقاومت سازمانیافته و رسانههای آنها میباشد. موضوعی که هر چند اعترافش برای نظام خیلی سخت و سنگین است ولی واقعیت محض میباشد.
تلویزیون شبکه یک رژیم - نوزدهم اردیبهشت: «هشتکهایی که مثل گردباد در فضای مجازی شایعهسازی میکنند... این بار بواسطه همین هشتکهای مجازی، آفتی گریبانگیر یکی از شهرستانهای کشورمان شد».
آخوند ابراهیم رئیسی دادستان کل کشور رژیم: «دشمنان در فضای مجازی و ماهوارهها از یک حادثه عادی یک بحران ساختند».
تلویزیون شبکه خبر رژیم - بیستم اردیبهشت - انتقاد معاون اول قوه قضاییه از جریان سازیها در فضای مجازی- محسنی اژهای: «نباید با یک شایعه و خبر کذب فضای امنیتی کشور تحتتأثیر قرار گیرد».
رادفر: «اخبار غیرواقعی زیادی پیرامون این حادثه در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی پخش شد که اکثر این اخبار و عکسها غیرمستند و غیرواقعی بوده و با هدف فضاسازی برای تهییج افکار جوانان و مخدوش سازی چهره شهر مهاباد انجام گرفته است».
در بین همهٴ اینها حرفهای علی جنتی وزیر ارشاد آخوند روحانی شنیدنیتر بود! این کارگزار رژیم در حالی که صراحتاً به ناتوانی نظام در زمینه سانسور و کنترل افکار عمومی اذعان میکرد گفت: «اگر در گذشته میتوانستیم با اعمال کنترل از طریق اعمال فشار به اصحاب رسانه با هدایت اخبار و اطلاعات و در اختیار قرار گرفتن دروازههای خبری یا تدابیر تبلیغاتی، افراد را هدایت کنیم، در حال حاضر این بازی عوض شده و حاکمیتها نمیتوانند افکار عمومی را بهراحتی در دست گیرند».
این در حالی بود که قبل از همه خود ولیفقیه طلسم شکستهٴ آخوندها هنگامی که از «تهدیدات خطرناک فکری برای جوانان» حرف میزد بلافاصله روی گسترش تمایل جوانان به وسایل ارتباطی رفت و در حالی که نسل جوان امروز را با دهه 60 مقایسه میکرد هشدار داد که: «(آن موقع) ابزار اینقدر نبود، امروز ابزارها زیاد است. امروز این وسایل ارتباطی که وجود دارد یک فکر را، یک حرف را، یک فکر غلط را به شکل وسیعی میتواند توسعه بدهد، این ابزارها آن روز وجود نداشت. امروز در اختیار همه وجود دارد. به اینها باید توجه کرد».
روشن است که نظام در بد مخمصهای گیر کرده است! علاوه بر بنبست در زمینه سرکوب، در زمینه سانسور نیز شکست خورده است. !
اما علت اصلی که آخوندها و دار و دستهشان اینقدر به دست و پا افتادهاند و همه مانند یک کر هماهنگ روی این بنبست انگشت میگذارند، چه چیزی میتواند میباشد؟
چند روز پیش خبرگزاری حکومتی مهر پردهها را کنار زد و اصل نگرانی سردمداران نظام را در مورد قیام مهاباد و بازتاب جهانی آن اینطور عنوان کرد: «مجاهدین آتشبیار معرکه بودند و در فضای مجازی در میان کاربرانی که بیشترین پستها و کامنتها و اخبار را اشاعه میدادند، بیشترین سهم برای سازمان مجاهدین بود». یعنی بنا به اعتراف خود رژیم وقتی خیزش و اعتراضات جوانان با استفاده از فضای مجازی و ماهواره بالا میگیرد، از یک طرف منبع اصلی انگیزش برای جوانان و بازتاب دهندهٴ اخبار اعتراضاتشان و از طرف دیگر منبع وحشت برای آخوندها و دار و دستههایشان، همان مقاومت سازمانیافته و رسانههای آنها میباشد. موضوعی که هر چند اعترافش برای نظام خیلی سخت و سنگین است ولی واقعیت محض میباشد.