اگر خبرهای صدا و سیمای دروغپرداز آخوندی را درباره خبرهای یمن بشنوید و ببینید، برخلاف خبرهایی که همهٴ رسانههای دنیا میدهند، خواهید دید که عربستان در تهاجم به گروه حوثی، سخت شکست خورده، حوثیها در حال پیشروی هستند و لابد همین امروز و فرداست که ریاض را هم بگیرند. در یک نمونه، تلویزیون رژیم (11فروردین) اعلام کرد: «خبرها از پیشروی کمیتههای مردمی یمن در عدن حکایت دارد و شکستی بزرگ برای عربستان رقم خواهد خورد».
در نمونهیی دیگر (10فروردین 94) آمده بود: «از سوی دیگر در زد و خورد بین نیروهای کمیته مردمی با هواداران نیروهای رئیسجمهور مستعفی و تروریستهای القاعده… اینکه هنوز پاسخ چشمگیری ندادهاند، خودش یک راهبرد نظامی است».
ملاحظه میکنید که بعد از انبوهی دود و دم و ادعای تهاجم و پیروزی، آخر سر اعتراف میکند که هنوز حوثیها هیچ پاسخ چشمگیری به نیروهای مهاجم ندادهاند و این خودش یک «راهبرد» نظامی» است. با توجه به اینکه راهبرد یعنی استراتژی، و نه کاربرد و تاکتیک! نتیجه و خلاصه اینکه خط و استراتژی حوثیها فرار است!
حالا وقتی نوبت تحلیل و اظهارنظر میرسد، کار از این هم مفتضحتر میشود. ببینید یک تحلیلگر حکومتی بهنام «افقهی»، بعد از کلی قدرتنمایی پوشالی چگونه عاجزانه از انزوای منطقهیی و بینالمللی رژیم سوز و گداز میکند: «از اول انصارالله طرفدار مذاکره بودند، ولی عربستان سعودی از 3- 4ماه پیش این طرح را با آمریکا بسته بود. این طرح، درون یمنی نیست. این طرح، فرایمنی و حتی ممکن است فرامنطقهیی باشد. ابعادش بعداً مشخص میشود که وقتی آمریکا مدیریت این طرح را طرحریزی میکند، اسرائیل دفاع میکند، اردوغان به ما پرخاش میکند که چرا دخالت میکنید، پاکستان میگوید من هم دخالت میکنم، مصر میگوید ما میخواهیم دخالت کنیم و چهار تا از ناو شکنهای خودش را میخواهد وارد دریای عدن و دریای عمان بکند. بنابراین ممکن است این طرح فرایمنی و فرامنطقهیی بشود. انصار الله برای اینکه نشان بدهند که بهدنبال حل سیاسی مسأله هستند، حتی در مراسم تشییع و تدفین ملک عبدالله شرکت کردند و یک هفته قبل از اینکه این تهاجم شروع شود، هیأتی از انصارالله در عربستان سعودی بودند و داشتند مذاکره میکردند، اما یک دفعه همه چیز واژگونه شد» (تلویزیون رژیم 11فروردین).
گذشته از اینکه «انصارالله طرفدار مذاکره بودند و به عربستان رفته بودند که مذاکره کنند» یکسره دروغ است، اما آنچه در این سخنان مهم و قابلتوجه است، وحشت رژیم است که در عبارت «یک دفعه همه چیز واژگونه شد» بهوضوح پیداست. تحلیلگر حکومتی ضمن آن که بهکلی انکار میکند که انصارالله یعنی حوثیها، مزدور و عامل رژیم بودند و هستند، میگوید: «این کذب محض است که انصارالله میخواسته کل یمن را مال خودش بکند و جای پای ایران را باز کند. اینها همه دروغهای استراتژیکی است که روز بروز مفتضحتر میشود و عملکرد خود عربستان نشان خواهد داد که داستان داستان دیگری است».
این تحلیلگر گیج و ابله درست یکی دو جمله بعد در جواب این سؤال که مهمترین رویکرد و هدفی که از طرحریزی این طرح فرایمنی و فرامنطقهیی دنبال میکنند چیست، جواب میدهد: «مقابله با نفوذ انقلاب اسلامی ایران، مقابله با توسعه نفوذ و اقتدار جبهه مقاومت ضداستکباری و ضد صهیونیستی به رهبری ایران و ترس و وحشت از اینکه بعد از امضای قرارداد 1+5 با ایران و رفع تحریمها، اقتدار ایران در منطقه و نفوذ معنوی، سیاسی و انقلابی ایران در منطقه، مردم منطقه را تحتتأثیر قرار بدهد و میخواستند پیشدستی کنند».
به نظر میرسد این حرفها بینیاز از هر توضیح و تشریحی میباشد. چون واقعیت آن قدر روشن است که رژیم و تحلیلگرانش با هر اندازه دروغ و دجالگری نه میتوانند ضربهیی را که خوردند، لاپوشانی کنند و نه میتوانند این واقعیت را پنهان کنند که استراتژی رژیم در منطقه مبنی بر تحقق رؤیای شوم بسط و توسعهٴ خلافت ارتجاعیاش به کابوس مبدل شده است.
در نمونهیی دیگر (10فروردین 94) آمده بود: «از سوی دیگر در زد و خورد بین نیروهای کمیته مردمی با هواداران نیروهای رئیسجمهور مستعفی و تروریستهای القاعده… اینکه هنوز پاسخ چشمگیری ندادهاند، خودش یک راهبرد نظامی است».
ملاحظه میکنید که بعد از انبوهی دود و دم و ادعای تهاجم و پیروزی، آخر سر اعتراف میکند که هنوز حوثیها هیچ پاسخ چشمگیری به نیروهای مهاجم ندادهاند و این خودش یک «راهبرد» نظامی» است. با توجه به اینکه راهبرد یعنی استراتژی، و نه کاربرد و تاکتیک! نتیجه و خلاصه اینکه خط و استراتژی حوثیها فرار است!
حالا وقتی نوبت تحلیل و اظهارنظر میرسد، کار از این هم مفتضحتر میشود. ببینید یک تحلیلگر حکومتی بهنام «افقهی»، بعد از کلی قدرتنمایی پوشالی چگونه عاجزانه از انزوای منطقهیی و بینالمللی رژیم سوز و گداز میکند: «از اول انصارالله طرفدار مذاکره بودند، ولی عربستان سعودی از 3- 4ماه پیش این طرح را با آمریکا بسته بود. این طرح، درون یمنی نیست. این طرح، فرایمنی و حتی ممکن است فرامنطقهیی باشد. ابعادش بعداً مشخص میشود که وقتی آمریکا مدیریت این طرح را طرحریزی میکند، اسرائیل دفاع میکند، اردوغان به ما پرخاش میکند که چرا دخالت میکنید، پاکستان میگوید من هم دخالت میکنم، مصر میگوید ما میخواهیم دخالت کنیم و چهار تا از ناو شکنهای خودش را میخواهد وارد دریای عدن و دریای عمان بکند. بنابراین ممکن است این طرح فرایمنی و فرامنطقهیی بشود. انصار الله برای اینکه نشان بدهند که بهدنبال حل سیاسی مسأله هستند، حتی در مراسم تشییع و تدفین ملک عبدالله شرکت کردند و یک هفته قبل از اینکه این تهاجم شروع شود، هیأتی از انصارالله در عربستان سعودی بودند و داشتند مذاکره میکردند، اما یک دفعه همه چیز واژگونه شد» (تلویزیون رژیم 11فروردین).
گذشته از اینکه «انصارالله طرفدار مذاکره بودند و به عربستان رفته بودند که مذاکره کنند» یکسره دروغ است، اما آنچه در این سخنان مهم و قابلتوجه است، وحشت رژیم است که در عبارت «یک دفعه همه چیز واژگونه شد» بهوضوح پیداست. تحلیلگر حکومتی ضمن آن که بهکلی انکار میکند که انصارالله یعنی حوثیها، مزدور و عامل رژیم بودند و هستند، میگوید: «این کذب محض است که انصارالله میخواسته کل یمن را مال خودش بکند و جای پای ایران را باز کند. اینها همه دروغهای استراتژیکی است که روز بروز مفتضحتر میشود و عملکرد خود عربستان نشان خواهد داد که داستان داستان دیگری است».
این تحلیلگر گیج و ابله درست یکی دو جمله بعد در جواب این سؤال که مهمترین رویکرد و هدفی که از طرحریزی این طرح فرایمنی و فرامنطقهیی دنبال میکنند چیست، جواب میدهد: «مقابله با نفوذ انقلاب اسلامی ایران، مقابله با توسعه نفوذ و اقتدار جبهه مقاومت ضداستکباری و ضد صهیونیستی به رهبری ایران و ترس و وحشت از اینکه بعد از امضای قرارداد 1+5 با ایران و رفع تحریمها، اقتدار ایران در منطقه و نفوذ معنوی، سیاسی و انقلابی ایران در منطقه، مردم منطقه را تحتتأثیر قرار بدهد و میخواستند پیشدستی کنند».
به نظر میرسد این حرفها بینیاز از هر توضیح و تشریحی میباشد. چون واقعیت آن قدر روشن است که رژیم و تحلیلگرانش با هر اندازه دروغ و دجالگری نه میتوانند ضربهیی را که خوردند، لاپوشانی کنند و نه میتوانند این واقعیت را پنهان کنند که استراتژی رژیم در منطقه مبنی بر تحقق رؤیای شوم بسط و توسعهٴ خلافت ارتجاعیاش به کابوس مبدل شده است.