728 x 90

۲۵سال پس از فتوای قتل سلمان رشدی

تروریسم دولتی
تروریسم دولتی
 
 
جهان هر روز برگی شقاوت آمیزتر از جنایتهای جانیان بنیادگرا می‌شنود. و یکشنبه 26بهمن 93، خون 21 کارگر مسیحی مصری آب دریا را گلگون کرد. و توسط بنیادگرایان گردن زده شدند. اما لعنت اصلی را به چه کسی باید فرستاد؟ پاسخ، یک کلام بیشتر نیست. ولایت‌فقیه، خمینی و خامنه‌ای... . همان پدیده‌ای که پدرخوانده بنیادگرایی و «مادرشهر» شقاوت پیشگی و دجالیت است.
رژیمی که هیچ ابایی هم از این صفت و این لقب برای خودش ندارد. همین دو روز پیش چند تن از آخوندها و امام جمعه‌های رژیم آخوندی در سالروز فتوای قتل سلمان رشدی که در 26بهمن سال 67 صادر شد، به سنت همیشگی شان، مجدداً بر بقا و ضرورت اجرای آن فتوا تأکید کردند، و با دجالیت از گسترش تروریسم، با عنوان گسترش اسلام نام بردند و با دجالگری باز هم تحریک و تشویق به ترور و انفجار و خشونت و شقاوت کردند.
امام جمعه موقت اصفهان 24بهمن: اگر این روزها می‌بینیم که در فرانسه به رسول خدا توهین کردند و کاریکاتور می‌کشند به این دلیل است که حکم خدا و فتوای امام اجرا نشد... .. چنین ملتی به بمب اتم نیاز ندارد چرا که هر کدام از آنها برای منافع ایران یک بمب اتم هستند».

امام جمعه برازجان 24بهمن 93: «حکم امام راحل در همیشه تاریخ قابل اجرا است».

آخوند قرا‌ئتی 25بهمن 93: اعدام سلمان رشدی شیعه و سنی ندارد... این غیرت باید باشد. هجوم فرهنگی برادران و خواهران یک خطر است و نیاز به غیرت دارد و غیرت جلوی خطر را می‎‌گیرد و غیرت هم نیاز به مساجد دارد».
 
 

ماجرای جریان سلمان رشدی:

”در بهمن ماه 1367 خمینی فتوای قتل سلمان رشدی را می‌دهد. آیا رشدی همان‌ موقع این کتاب را نوشته بود؟ خیر ماهها قبل از آن، پیش از این‌که خمینی این فتوی را بدهد، در پاکستان و هند چندین جای دیگر تظاهرات و کشت و کشتار در مورد جریان رشدی شده بود. خمینی در بهمن ماه 67 وقتی که صدای اعتراض علیه جنگ حتی در داخل خود رژیم بلند شده بود و برخی مقامهای رژیم از جنگ فاصله می‌گرفتند، موقعیت را مغتنم شمرد تا با درست کردن یک بحران به نام سلمان رشدی، بتواند بر مسائل داخلی خودش و پرکردن خلأ جنگ فائق شود“. (از کتاب شناخت رژیم ولایت‌فقیه)

بهتر است این موضوع را از خبرگزاری تسنیم بخوانیم که این کتاب ماهها قبل چاپ شده و موضوع اعتراضات در دیگر کشورهای مسلمان شده بود، و خمینی دجالانه تحت نام اسلام از این موقعیت برای سرپوش گذاشتن بر تضادهای داخلی که ناشی از خوردن جام زهر بود برای بقای خودش استفاده کرد.

تسنیم، بیست و پنجم بهمن‏1367: ”پس از انتشار کتاب موهن آیات شیطانی در سطح گسترده، همراه با تبلیغات هماهنگ و تشویق‏های محافل صهیونیستی، از گوشه و کنار جهان صدای اعتراض مسلمانان برخاست؛ از سویی هشدارهایی به ناشران داده شد و از سوی دیگر، اقداماتی حقوقی برای محدودکردن نشر و انتشار کتاب و محکومیت رشدی صورت گرفت و نقدهایی نیز بر این کتاب نوشته شد... تصمیم به نشر آن در کشورهایی هم‌چون پاکستان، بنگلادش و بسیاری از کشورهای اروپایی جدّی‏تر می‏شد، واکنش مسلمانان نیز سریع‏تر و شدیدتر می‏گردید و آنان، خشم مقدس خود را بیش‏تر از قبل به رخ کشیدند؛ چنان‏که در پاکستان، مردم در مقابل مرکز فرهنگی آمریکا در اسلام‏آباد تجمع کردند که به‌شهادت پنج تن و مجروح شدن یک‏ صد تن انجامید. تظاهرات مسلمانان هند نیز بیست مجروح بر جای گذاشت. نمایندگان جناح‏های مختلف مجلس شورای ملی پاکستان، به نشانه اعتراض به روش و موضعگیری دولت و درگیری پلیس با مردم، جلسه را ترک کردند ”

خمینی در چنین شرایطی وارد می‌شود و فتوی می‌دهد. وی در جواب منتقدان این فتوی می‌گوید:
این یک نمونه است که خدا می‏خواست پس از انتشار کتاب کفرآمیز «آیات شیطانی» در این زمان اتفاق بیفتد و دنیای تفرعن و استکبار و بربریت، چهره واقعی خود را در دشمنی دیرینه‏اش با اسلام، برملا سازد؛ تا ما از ساده‏اندیشی به در آییم و همه ‏چیز را به حساب اشتباه و سوء مدیریت و بی‏تجربگی نگذاریم و با تمام وجود درک کنیم که مسأله، اشتباه ما نیست؛ بلکه تعمد جهان‏خواران به نابودی اسلام و مسلمین است و الّا مسأله فردی سلمان رشدی آنقدر برایشان مهم نیست که همه صهیونیست‏ها و استکبار، پشت سر او قرار بگیرند».

”خمینی، سه روز بعد از سخنرانی منتظری، فتوای قتل سلمان رشدی، نویسنده انگلیسی کتاب «آیه‌های شیطانی» را صادر کرد و یک هفته بعد از آن، در سایه موج جدیدی که این فتوا دامن زد، با یک «پیام مهم» خطاب به ‌روحانیان سراسر کشور و مدرّسین و طلاب حوزه‌ها» وارد میدان تضادهای دو جناح شد. او به ‌منتظری و مخالفان خط امام، یک‌جا، یورش برد و گفت: «در پایان افتخارآمیز جنگ تحمیلی... عده‌یی با ژست مقدّس‌مآبی چنان تیشه به ‌ریشه دین و انقلاب و نظام می‌زنند که ‌گویی وظیفه‌یی غیر از این ندارند. آیا در مقابل این افعی‌ها نباید اتّحاد طلاب عزیز حفظ شود؟ راستی اتّهام حلال کردن حرامها و حرام کردن حلالها، اتّهام کشتن زنان آبستن و حلّیت قمار و موسیقی از چه کسانی صادر می‌شود: از آدمهای لامذهب یا از مقدس‌نماهای متحجّر؟ فریاد تحریم نبرد با دشمنان خدا و به ‌مسخره گرفتن فرهنگ شهادت و شهیدان و اظهار طعنه‌ها و کنایه‌ها نسبت به ‌مشروعیت، کار کیست؟ “ (از مجموعه مقالات عبدالعلی معصومی، شاعری که شعرهایش را پس از مرگش سرود)
 
 

متن فتوای امام خمینی علیه آیات شیطانی:

 

”بسمه تعالی
انا لله و انا الیه راجعون
به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان می‌رسانم مؤلف کتاب ’آیات شیطانی‌’ که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم شده است، همچنین ناشران مطلع از محتوای آن، محکوم به اعدام می‌باشند. از مسلمانان غیور می‌خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعاً آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس که در این راه کشته شود، شهید است ان‌شاء‌الله. ضمنا اگر کسی دسترسی به مؤلف کتاب دارد ولی خود قدرت اعدام او را ندارد، او را به مردم معرفی نماید تا به جزای اعمالش برسد.

والسلام علیکم و رحمه‌الله وبرکاته
روح‌الله الموسوی الخمینی
26بهمن 1367“

 
”اطلاعیه دفتر امام.. خطاب به ملت مسلمان ایران و مسلمانان جهان در مورد وجوب قتل سلمان رشدی و تکذیب شایعات ’رسانه‌های گروهی استعماری خارجی به دروغ به مسئولان نظام جمهوری اسلامی نسبت می‌دهند که اگر نویسنده کتاب آیات شیطانی توبه کند حکم اعدام درباره او لغو می‌گردد. امام خمینی-مد ظله-فرمودند:
این موضوع صددرصد تکذیب می‌گردد. سلمان رشدی اگر توبه کند و زاهد زمان هم گردد، بر هر مسلمان واجب است با جان و مال تمامی هم خود را به‌کار گیرد تا او را به درک واصل گرداند. حضرت امام اضافه کردند: اگر غیرمسلمانی از مکان او مطلع گردد و قدرت این را داشته باشد تا سریعتر از مسلمانان او را اعدام کند، بر مسلمانان واجب است آنچه را که در قبال این عمل می‌خواهد به‌عنوان جایزه یا مزد عمل به او بپردازند“. (روزنامه جمهوری اسلامی 26بهمن 1392)

رسانه‌ها و مقامات رژیم در حمایت از فتوای قتل سلمان رشدی

(اطلاعات 19تیر) 70 «در اروپا بزرگترین تعداد مسلمانهای تبعیدی حضور دارند که در زمینه فعالیتهای مذهبی خصوصاً مسأله محکومیت سلمان رشدی خوب درخشیدند»
رسالت 29تیر 1370 ـ محسن رفیقدوست وزیر وقت سپاه پاسداران اعلام کرد «در پیروزی انقلاب در لبنان و در خیلی از جاهای دنیا، آمریکا ضرب‌شست ما را بر پیکر منحوس خودش احساس می‌کند و می‌داند آن مواد منفجره‌یی که با آن ایدئولوژی ترکیب شد و در مقر تفنگدارهای دریایی چهارصد افسر و درجه‌دار و سرباز را یک مرتبه به جهنم فرستاد. هم تی.ان.تی آن مال ایران بود و هم ایدئولوژیش از ایران رفته بود. این برای آمریکا بسیار محسوس است، فلذا‌ست که در خلیج فارس درمانده شده»
محسن رضایی فرمانده کل سابق سپاه پاسداران (29مهر 1370) : «... روزی جرقه‌های خشم و نفرت (مسلمانان) در دل واشینگتن زبانه می‌کشد و مسئولیت عواقب آن نیز برعهده آمریکا است... روزی خواهد رسید که در هیچ جای این دنیا یهودیان نیز مانند سلمان رشدی نتوانند خانه‌یی برای سکونت پیدا کنند».
کیهان 16اسفند 1367 ـ خاتمی در مورد سلمان رشدی چنین می‌گوید: ”سلمان رشدی نویسنده کتاب آیات شیطانی باید بر اساس حکم شرعی حضرت امام خمینی اعدام شود و هیچ راهی برای گریز وی از اجرای این حکم نیست. شرق و غرب جنایتکار به‌ویژه حاکمان انگلیس با توجه به انتشار کتاب کفرآمیز آیات شیطانی به جهانیان ثابت کردند که تنها با جمهوری اسلامی و امام دشمن نیستند بلکه با دین مبین اسلام و بیش از یک میلیارد مسلمان در سطح جهان نیز دشمن می‌باشند. سکوت حاکمان کشورهای عربی در مقابل انتشار کتاب آیات شیطانی این مسأله را ثابت کرد که آنان فقط در شعار مدافع اسلام و قرآن هستند“.
کیهان 16اسفند 1367: ”سلمان رشدی نویسنده کتاب آیات شیطانی باید بر اساس حکم شرعی حضرت امام خمینی اعدام شود و هیچ راهی برای گریز وی از اجرای این حکم نیست. شرق و غرب جنایتکار به‌ویژه حاکمان انگلیس با توجه به انتشار کتاب کفر آمیز آیات شیطانی به جهانیان ثابت کردند که تنها با جمهوری اسلامی و امام دشمن نیستند بلکه با دین مبین اسلام و بیش از یک میلیارد مسلمان در سطح جهان نیز دشمن می‌باشند.
سکوت حاکمان کشورهای عربی در مقابل انتشار کتاب آیات شیطانی این مسأله را ثابت کرد که آنان فقط در شعار مدافع اسلام و قرآن هستند.
مخالفت حضرت امام با انتشار این کتاب نشان داد که ایشان تنها مدافع واقعی اسلام، قرآن و مستضعفین هستند و این مسأله برای استکبار جهانی نیز روشن شده است“.
رادیو رژیم (ساعت 14) 28بهمن 71: «در جلسه علنی امروز مجلس شورای اسلامی که به‌ریاست روحانی نایب‌رئیس مجلس تشکیل شد. نامه‌یی با امضاء بیش از 180تن از نمایندگان خوانده شد. در این نامه ضمن تأکید بر اجرای فتوای امام در مورد سلمان رشدی مرتد از بیانات اخیر خامنه‌ای در این زمینه حمایت شده است».
رادیو فرانسه 2اردیبهشت 75: «یزدی رئیس قوه قضاییه جمهوری اسلامی ایران امروز طی یک مصاحبه مطبوعاتی در تهران با اشاره به فتوای صادره توسط خمینی علیه سلمان رشدی [گفت] بالاخره [حکم] به اجرا گذاشته خواهد شد... علاوه بر این سخنان، ناطق نوری رئیس مجلس شورای اسلامی امروز یکبار دیگر با تأکید بر فتوای صادره از سوی خمینی از این‌که سلمان رشدی هنوز زنده است اظهار تأسف کرد».
خبرگزاری ایرنا 25بهمن 76: «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی روز شنبه در بیانیه‌یی فرارسیدن 26بهمن ماه سالروز فرمان تاریخی حضرت امام مبنی بر مرتد بودن سلمان رشدی، نویسنده کتاب آیات شیطانی را گرامی داشت. در این بیانیه تصریح شده است: حکم و فتوای حضرت امام خمینی درباره سلمان رشدی مرتد همواره جاری است و این حکم جان تازه به جهان اسلام بخشید و مسلمانان با اجرای این حکم عظمت و شکوه اسلام را به رخ دشمنان اسلام خواهند کشید. سپاه پاسداران در این بیانیه توطئه کتاب آیات شیطانی را محکوم کرد و افزود: حکم ارتداد رشدی از سوی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، مسلمانان جهان را به یک مبارزه فرهنگی فراخواند. سپاه پاسداران در این بیانیه با استناد به رهنمودهای رهبر انقلاب اسلامی، فتوای حضرت امام خمینی را غیرقابل برگشت دانست و تصریح کرد: سلمان رشدی مرتد با اهانت به مقدسات و اعتقادات بیش از یک ‌میلیارد مسلمان جهان باید به سزای عمل ننگین خود برسد. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران نیز روز شنبه در بیانیه‌یی مصرانه از مسئولان جمهوری اسلامی ایران خواست با الهام از رهبری انقلاب اسلامی، فارغ از دیپلوماسی حاکم بر جهان، درصدد تحقق این حکم انقلابی باشند».

خبرگزاری فرانسه 5مهر 77: «وزارت خارجه ایران یکشنبه تأکید کرد که ’فتوا’ … که نویسنده بریتانیایی سلمان رشدی را به‌خاطر تکفیر به مرگ محکوم می‌کند، غیرقابل پس گرفتن می‌باشد. خبرگزاری رسمی ایرنا از قول سخنگوی وزارت‌خارجه محمود محمدی گفت: ’برگشت‌ناپذیر بودن فتوای امام… خمینی یک واقعیت است’. وزارت‌خارجه همچنین گفت، این ’تعجب‌انگیز’ است که رشدی… هنوز هم به آنچه او ’اظهارات توهین‌آمیز’ توصیف نمود، ادامه می‌دهد. ایرنا از قول سخنگو گفت: ’چنین اظهارات توهین‌آمیزی مطمئناً به خشم بیشتر [نسبت به این ناحقی] در میان جامعه مسلمان راه خواهد برد’».

روزنامه کیهان 19مهر 77:‌ «لغو فتوای امام در مورد سلمان رشدی مرتد در اختیار هیچ حکومتی نیست. اتحادیه دانشجویان اسلامی دانشجویان در اروپا با صدور بیانیه‌یی اعلام کرد: فتوای امام خمینی (ره) در مورد سلمان رشدی مرتد امری غیرقابل تغییر بوده و لغو آن در توان هیچ فرد یا حکومتی نیست…».

روزنامه جمهوری اسلامی 25بهمن 78: «حکم امام در مورد سلمان رشدی مرتد نویسنده کتاب کفرآمیز آیات شیطانی، دیر یا زود توسط فرزندان غیرتمند اسلام به اجرا درخواهد آمد. آیت‌الله صانعی نماینده ولی‌فقیه و سرپرست بنیاد 51خرداد در مصاحبه‌یی با روزنامه جمهوری اسلامی ضمن اعلام این مطلب گفت، حکم امام خمینی یک حکم شرعی و غیرقابل تغییر است و به روابط سیاسی ایران و انگلستان نیز ربطی ندارد… آقای صانعی گفت جایزه تعیین شده برای قاتل رشدی نیز کماکان به قوت خود باقی است، حتی سود جایزه نیز همراه با آن به مجریان این حکم پرداخت خواهد شد و کسانی که در راه اجرای حکم متحمل صدمات یا خساراتی شوند، ما با همه توان خود در جهت رفع خسارات وارده اقدام خواهیم کرد…».

غلامرضا حسنی بزرگ آباد، امام جمعه شهر ارومیه، آفتاب یزد 29بهمن 79: ”... اگر ما قدرت داشته باشیم در زمانی که در حال حاضر، انگلیس، سلمان رشدی و تمام اعوان و انصارش را مخفی نگه داشته است، باید لشکرکشی بکنیم و انگلیس را محو و نابود بکنیم و سلمان رشدی را در بیاوریم“

روزنامه جمهوری اسلامی در 27بهمن سال 82 اعلام کرد، تشکیلاتی به‌نام ستاد پاسداشت شهدای جهان اسلام! 100هزار دلار جایزه برای مجریان حکم اعدام «سلمان رشدی» نویسندهٴ کتاب آیات شیطانی تعیین کرده است».

 

موضع مقاومت ایران از فتوای قتل سلمان رشدی

خبرگزاری فرانسه 24بهمن 75: «شورای ملی مقاومت ایران ’قاطعانه’ اعلام افزایش پاداش برای قتل نویسنده سلمان رشدی را که یک ’اقدام تروریستی’ توصیف می‌کند ’محکوم کرد’. … رهبر مجاهدین، مسعود رجوی که در حال حاضر در عراق به‌سر می‌برد ’چندین بار تصریح کرده است که فتوای ضداسلامی و غیرانسانی خلاف روح بخشنده، آزاد و بردبار این مذهب بزرگ است و ملاهای حاکم بر ایران بدترین دشمنان اسلام و مسلمانان می‌باشند’. شورای ملی مقاومت یک بار دیگر تصریح می‌کند که ’ملاها به صدور تروریسم و انتگریسم، مادامی که در قدرت هستند ادامه خواهند داد’ ».
 
 

ترور مترجمان کتاب سلمان رشدی

روزنامه‌ ایتالیایی اونیتا14/تیر70: «گروه‌های مرگ که در خدمت رژیم تهران می‌باشند برای یک سری جدید سوء قصد، برگشته‌اند. این زنگ خطر از طرف مجاهدین خلق بعد از زخمی شدن مترجم سلمان رشدی بصدا درآمده است که از طرف کارشناسان ضدتروریسم به‌طور کامل ناموفق خوانده شد. واقعه میلان یک حرکت ایزوله بوده است. آدمکشان واقعی به‌طرز دیگری عمل می‌کنند. زخمی شدن کاپریلو مترجم ایتالیایی کتاب ’آیات شیطانی’ فقط اولین عمل تروریستی است که ایران آغاز نموده است و گروه‌های مسلحی را برای انجام سوء قصد‌هایی در تمامی اروپا مسلح نموده است. اما به‌گفته بعضی از کارشناسان ضدتروریسیم این زنگ خطر به‌طور کامل ناموجه می‌باشد و بیشتر به‌خاطر دلایل سیاسی بصدا درآمده... به‌گفته اپوزیسیون ایران، چاقو زدن کاپریلو از طرف شخصی انجام شده که عضو ’جوخه‌های مرگ’ می‌باشد.

بیست‌و سوم دسامبر 1989 - مهرداد کوکبی، تبعه ایران، متهم به تلاش برای به آتش کشیدن یک کتابفروشی در لندن و طراحی بمب‌گذاری در رابطه با سلمان رشدی شد.

یازده اکتبر 1993 - در یک تلاش نافرجام ترور، ناشر نروژی کتاب سلمان رشدی، ویلیام نیگارد (Willian Nigaard)، با سه گلوله از پشت مورد اصابت قرار گرفت.

دوازده اکتبر 1998 - یکی از مؤسسات وابسته به دولت، جایزه سر سلمان رشدی را به ۲.۸ میلیون دلار افزایش داد.

رافق تقی پزشک و نویسنده سرشناس آذربایجان بود، و روز 28آبان سال 90ساعت 10 شب در راه منزلش هدف سوءقصد یک مزدور قرار گرفت، و روز چهارشنبه دوم آذر ماه در گذشت.

روزنامه جمهوری اسلامی ۲۶/۱۱/۱۳92 ”... تنها چند ماه پس از فتوای تاریخی حضرت امام خمینی (ره)، ’مصطفی مازح’، جوان لبنانی خود را برای اجرای حکم امام خمینی به انگلیس رساند و در هتل محل نگهداری سلمان رشدی مستقر شد که پیش از انجام عملیات، بمب منفجر شد و مصطفی در راه اجرای حکم تاریخی اعدام سلمان رشدی به‌شهادت رسید... “
 
 

تکفیر مجاهدین با فتوای خمينی

از این پیشتر بعد از روی کارآمدن خمینی و غصب رهبری انقلاب، مجاهدین خلق که در یک حرکت مسالمت‌آمیز و کار سیاسی افشاگرانه عرصه را بر خمینی تنگ کرده بودند و خمینی جوابی بر موج حمایتهایی که بسوی مجاهدین سرازیر می‌شد نداشت، فتوای تکفیر بودن مجاهدین را داد و ریختن خون آنها را مباح دانست.

«سخنرانی خمینی در روز25ژوئن 80 که در آن اعلام کرد مجاهدین «از کفار بدترند»، در حکم تکفیر مجاهدین بود و الگویی نه فقط برای پاسداران و چماقداران، بلکه برای دستگاه قضاییه و حکام شرع در سراسر ایران جهت سرکوب هر چه وحشیانه‌تر مجاهدین شد، در پاسخ به نامه شکایت یکی از هواداران سازمان مجاهدین در ژوئن 1980، ملا علامه، رئیس دادگاه انقلاب بم در جنوب ایران نوشت:‌ «بنا‌ به فتوای امام خمینی، مجاهدین ایران بدتر از کفارند و آنها هیچ حقی برای حیات ندارند». (نشریه مجاهد مورخ 9 دی 1359)

این نحوه «مجازات دستجمعی» پیروان یک حزب یا سازمان سیاسی که به گفته خود مقامات رژیم در سراسر ایران با هوادارانشان شامل میلیونها نفر می‌شد، یک حرکت فاشیستی بود که نامی جز نسل‌کشی نمی‌توان بر آن گذاشت. یک دهه بعد، رئیس وقت قوه قضاییه آخوند محمد یزدی، با اشاره به فرمان خمینی برای قتل‌عام مجاهدین و هوادارانش گفت: فرمان قضایی دست نویس امام سازمان مجاهدین و ساختار آن را و نه افراد را محکوم کرد. لذا هیچ محدودیتی در اطلاق فعالیتهای این افراد به‌عنوان محارب با خدا و فاسد فی‌الارض و انجام فرامین اعدام در مورد آنها وجود نداشته باشد». (روزنامه اطلاعات مورخ 30 مه 1990ـ 9خرداد 1369)

چند سال بعد، در تابستان 1988 (1367) خمینی فتوایی صادر کرد که دستور نابودی فیزیکی کامل مجاهدین را می‌داد. در نتیجه آن 30هزار زندانی سیاسی طی چند ماه قتل‌عام شدند. متن کامل فتوا بعدها توسط جانشین سابق خمینی آیت‌الله حسینعلی منتظری منتشر شد.‌ این فتوا به‌اندازه فتوایی که چند ماه بعد خمینی در مورد سلمان رشدی نویسنده کتاب آیات شیطانی صادر کرد، توجهات جهانیان را به خود جلب ننمود، اما یک سند بسیار مهم تاریخی است که قبل از هر چیز نشان می‌دهد بنیادگرایان اسلامی در نهایت پاسخی جز حذف مطلق فیزیکی برای مخالفان خود ندارند و این هم یکی دیگر از وجوه تشابه فراوانی است که بنیادگرایی اسلامی را به فاشیسم زیر پرده دین (مقایسه کنید با «راه‌حل نهایی» نازیها و اردوگاههای مرگ) تبدیل می‌کند. (از کتاب بنیادگرایی اسلامی تهدید جهانی)
 
 

علت فتوای خمینی برای کشتار مجاهدین

«به‌دنبال میتینگ‌ها و فعالیتهای سازمان مجاهدین خلق ایران، خمینی که قافیه را باخته بود و از محبوبیت مجاهدین در هراس بود در تاریخ تیر 1359 فتوایی مبنی بر محارب بودن مجاهدین و کشتار آنها صادر کرد:

”از آنجا که منافقین به اسلام اعتقاد ندارند و آنچه می‌گویند ناشی از حیله‌گری و نفاقشان است، و از آنجا که رهبرانشان اعتراف کرده‌اند که تبدیل به آلت دست شده‌اند، و از آنجا که محارب با خدا می‌باشند، ... و چون وابسته به استکبار جهانی (ایالات متحده) می‌باشند... حکم می‌شود که آنان که در سراسر کشور در زندان هستند و بر هواداری از مجاهدین پافشاری می‌کنند، محارب با خدا بوده محکوم به اعدام می‌شوند... این ساده‌لوحی است که به کسانی که به خدا اعلام جنگ کرده‌اند رأفت نشان داده شود. روش قاطع اسلام در برخورد با دشمنان خدا در چارچوب غیرقابل تغییر باورهای نظام اسلامی است... آنها که تصمیم‌گیری می‌کنند نباید درنگ نمایند، یا هیچ شکی نشان دهند یا در مورد جزئیات امر دچار شک شوند.‌آنها می‌بایست سعی کنند با کفار بسیار خشن باشند... شک داشتن به امور قضایی اسلام انقلابی نادیده گرفتن خون پاک شهداست“.‌

عبدالکریم موسوی اردبیلی، رئیس قوه قضاییه رژیم در آن زمان، به‌دنبال این فتوا، از طریق احمد پسر خمینی از او سؤال کرده بود آیا فتوا در مورد کسانی که پیشتر محاکمه شده و محکوم شده‌اند اما موضع خود را عوض نکرده‌اند و اعدام نشده‌اند یا آنها که هنوز محاکمه نشده‌اند و آنها که به زندانهای کوتاه‌مدت محکوم شده‌اند نیز تعلق می‌گیرد؟
 
 

پاسخ خمینی تکان‌دهنده بود:

”بسمه تعالی، در تمام حالات فوق، صرفنظر از پرونده، اگر شخصی بر هواداری از منافقین (مجاهدین) مصر است حکم اعدام است.‌دشمنان اسلام را بلافاصله از میان بردارید. در موارد مختلف نیز، آن شیوه‌ای که اجرای حکم را تسریع می‌کند همان درست است“
ساندی تایمز 4فوریه 2001 در مقاله‌یی تحت عنوان «فتوای خمینی به کشتار 30هزار نفر در ایران منجر شد»، نوشت: «زندانیان از جمله کودکان 13ساله، در دسته‌های شش نفری از جرثقیل حلق‌آویز می‌شدند و این اعدامها در تصفیه وحشیانه دو ماهه زندانهای ایران به‌دستور مستقیم آیت‌الله خمینی صورت می‌گرفت.‌این جنایات در کتاب جانشین سابق خمینی افشاء شده است. بیش از 30‌هزار زندانی سیاسی در قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال 1988‌اعدام شدند.
جزئیات وحشت‌آور بیشتری در کتاب خاطرات آیت‌الله حسینعلی منتظری، یکی از بنیانگذاران رژیم اسلامی، افشاء شده است.‌ دهشتناک‌ترین نامه‌ها و اسناد در این کتاب فتوای خمینی است که به کشتن همه مجاهدین فرا می‌خواند».‌ به‌شهادت برخی از مقامات زندان از جمله کمال ارفخمی اردکانی که سابقاً در زندان اوین کار می‌کرد، و اخیراً به گزارشگران حقوق‌بشر ملل‌متحد داده شده، زندانیان در سالنی با ابعاد 14 در 5‌متر در دفتر مرکزی زندان بخط می‌شدند و سپس از آنها یک سؤال می‌شد: وابستگی سیاسی شما چیست». آنها که می‌گفتند مجاهدین بلافاصله در پارکینگ پشت ساختمان با جرثقیل بدار آویخته می‌شدند. بسیاری از آنها که در زمان قتل‌عام 1367 در شورای حکومتی بودند هم‌چنان در قدرت می‌باشند، از جمله رئیس‌جمهور محمد خاتمی که در آن زمان مسئول امور ایدئولوژیک و فرهنگی بود».
در راستای سیاست نابودی فیزیکی مخالفان، طی دو دهه اخیر بیش از 120‌هزار تن از اعضاء‌ و هواداران مجاهدین توسط رژیم ایران اعدام شده‌اند که اسامی و مشخصات بیش از 20000تن از اعدام شدگان منتشر شده است
 
 

علت فتوا علیه سلمان رشدی؟!

اما راستی در آن روز و آن سال، علت آن فتوا چه بود: چرا ناگهان خمینی به یاد سلمان رشدی افتاد؟ به یاد بیاوریم که خمینی در 27تیر 1367 جام زهر آتش‌بس را سر کشید. یعنی پس از ادامه دادن به یک جنگ 8ساله خانمانسوز که تنها در طرف ایران یک میلیون کشته و 2میلیون معلول و مجروح و4میلیون آواره و بیش از هزار میلیارد دلار خسارت بر جای گذاشته بود.
اما ارتش آزادیبخش ملی ایران با فتح شهر مهران و یکصد رشته عملیات دیگر جام زهر را به حلقوم خمینی و تنور جنگ ضدمیهنی او ریخت، اثر کرد و او را وادار به قبول قطعنامه 598 شورای امنیت ملل‌متحد کرد. قطعنامه‌یی که خمینی آن را از تیرماه سال 1366 مستمراً و قاطعانه، رد کرده بود. و می‌گفت «اگر این جنگ 20سال هم طول بکشد، ما آماده‌ایم».
النهایه نیز ارتش آزادیبخش کار را به آنجا رساند که احمد خمینی بعداً گفت «امام وقتی در معادلات به این نتیجه رسیدند که قطعنامه را قبول کنند، گفتند من جام زهر قطعنامه را می‌نوشم، من کنار امام بودم. امام مرتب مشتشان را بر روی پایش می‌زدند و آخ می‌گفتند… بعد از پذیرش» قطعنامه 598 چند روز امام به‌درستی نمی‌توانستند راه بروند».
با قبول این قطعنامه، دیگر حربه جنگ، یعنی آنچه خمینی آن را موهبت الهی خوانده بود، و از آن به‌عنوان سرپوش جنگ‌طلبی خود و برای خاموش کردن همه صداهای اعتراض استفاده می‌کرد، از دست خمینی خارج شده بود. بنابراین خمینی باید چیزی را جایگزین آن می‌کرد تا آنطور که احمد خمینی گفت بتواند بلند شود و راه برود؟ یعنی نظامش را حفظ کند. یعنی اعتراضها و چراها را باز هم خاموش کند. آن ابزار، که جایگزین جنگ‌طلبی خمینی شد، صدور تروریسم بود، و خمینی آن فتوا (فتوای قتل سلمان رشدی) را به این خاطر صادر کرد. اما دجالانه به آن رنگ دفاع ار اسلام و پیامبر زد. در تمام این سالها نیز، ترور، انفجار، آدم‌ربایی و گسترش بنیادگرایی راه نفس این رژیم بوده است. اکنون پس از 25سال از آن فتوا، باز هم نیاز این رژیم به همین صدور تروریسم است.
اما تفاوت این است که دیگر حنای اسلام‌گرایی و پوشاندن چهره این رژیم در پشت نقاب اسلام رنگی ندارد. تفاوت دیگر این است که مقاومت ایران به‌عنوان برابر نماد این اسلام ارتجاعی، به‌عنوان نماد اسلام حقیقی در جهان شناخته شده و جنایات این رژیم را شجاعانه محکوم می‌کند و اعلام می‌کند که تمامی جنایات این رژیم از آن فتوا تا کنون، در تعارض آشکار با تعالیم همه ادیان و تمدنهای بشری است، و اعلام می‌کند: «خلع‌ید از این رژیم در منطقه را، اولین قدم ضروری برای مقابله با این پدیده شوم است که امروز تمامی منطقه و جهان را تهدید می‌کند».
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/ca29d245-2719-4594-9d23-05b4edcb5f7e"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات