زندانی سیاسی ارژنگ داوودی از سالن 12 زندان گوهردشت کرج،يک نامه اعتراضي به باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا نوشته که بخشهایی از آن ذیلا آمده است:
«با یاد خــدا
نامه سرگشاده به پرزیدنت اوباما
با کافران چه کارت،گر بت نمیپرستی!؟
با درود به تمـامی جاننثـاران و جاننثـارکردگان راه آزادی بشر؛
با سـلام به تمامی انسانهای آزادیخواه، دموکراتمنش و نیکاندیش جهان؛
و تجـدید پیـمان با تمامی جمهوریخواهان دموکرات و سـکولار؛
مزن بر طبل بیخیالی و بیعاری
که پریده رنگی روزگاران
دنباله غریو ریشخند دهشتافکنان زمانهست
اینک که به ناگزیر راهی به گریزت نیست
هان به کدامیک پاسخی به اجابت خواهی گفت
به ناله رو در خموش دوستداران آزادی
یا به غریو رو در فزون ریشخند افراط
«آقای اوباما؛
شنیدهام که شما برای کسی که به نظر امثال ما در زیر میکروسکوپ هم ارزش رویت ندارد ۴ نامه فرستادهاید! که بیپاسخ ماندهاند!؟
من ماندهام حیران که:
اولا: چگونه انجام چنـین عملی توانسته به ذهن شما خطور کرده است.
ثانیا: حیرانترم که چگونه یک اشـتباه بیحاصل را ۴ بار متوالی تکرار کردهاید!؟
ثالثا: متحیرم که چگونه رسوایی به بار آمده از نامه ارسالی پرزیدنت کارتر به سلف خامنهای موجب درس عبرت برای شما نشده است!؟
رابعا: نامههای ارسالی در دوره پرزیدنت جورج بوش که همگی بلا جواب ماندند، محال است بدون نظر خامنهای نگارش و ارسال شده باشند.
خامسا: با وجود گذشت ۶۱ سال، از ترس غیظ و قهر ولی امر تروریستهای اسلامپناه شیعهنما، افشای برخی اسناد مربوط به کودتای ۲۸ مرداد علیه یگانه دولت ملی ایرانیان را معوق گذاردهاید!؟
به آگاهی میرسانم که در بحبوحه انقلاب ۵۷ اصلیترین خیابان تمام شهرهای سراسر کشور از سوی مردم به نام نامی مصدق بزرگ نامگذاری شدند، ولی همین باند ایرانی سـتیز حاکم که از آن زمان تا کنون بهطور لاینقطع چنگال خونین و سیطره خفقان بار خود را بهزور سرنیزه بر فراز میهن اهورایی گسترده، خیلی زود تمام خیابانهای مذکور را تغیـیر نام داد و سالهاست که حتی یک خیابان به نام آن ابر رهبر فقید در سراسر ایران یافت نمیشود!؟
آقای اوباما؛
نامههای مذکور مرا به یاد حکایت تاملبرانگیز زیر انداخت. روزی دیوانهای کنار رودخانه نشسته و با قاشق از کاسهای که در دست داشت، ماست برداشته، داخل رودخانه میریخت و آن را به هم میزد!؟ وقتی که رهگذری علت کارش را جویا شد، جواب داد که میخواهد دوغ درست کند! رهگذر با تعجب پرسید: «مگه میشه با یه کاسه ماست، یه رودخونه دوغ درست کرد!؟» دیوانه گفت: «میدونم نمیشه ولی میدونی اگه بشه، چی میشه!؟»
در این مرحله و بهرغم این همه اشـتباهات فاحش و نابخشودنی، صرفاً به احترام ملت بزرگ آمریکا که قلبا دوستشان میدارم، بهعنوان یکی از قربانیان مستقیم این رژیم غارتگر و یکی از قدیمیترین زندانیان سیاسی کشور از خود خویشتنداری به خرج داده، شما را مورد عتاب قرار نمیدهم اما توقع دارم که در نحوه تعامل با این رژیم افسد تجدید نظر اساسی بنمایید.
دیر زیوی و شاد زیوی همه خدمتگزاران به بشریت را آرزومندم.
«با یاد خــدا
نامه سرگشاده به پرزیدنت اوباما
با کافران چه کارت،گر بت نمیپرستی!؟
با درود به تمـامی جاننثـاران و جاننثـارکردگان راه آزادی بشر؛
با سـلام به تمامی انسانهای آزادیخواه، دموکراتمنش و نیکاندیش جهان؛
و تجـدید پیـمان با تمامی جمهوریخواهان دموکرات و سـکولار؛
مزن بر طبل بیخیالی و بیعاری
که پریده رنگی روزگاران
دنباله غریو ریشخند دهشتافکنان زمانهست
اینک که به ناگزیر راهی به گریزت نیست
هان به کدامیک پاسخی به اجابت خواهی گفت
به ناله رو در خموش دوستداران آزادی
یا به غریو رو در فزون ریشخند افراط
«آقای اوباما؛
شنیدهام که شما برای کسی که به نظر امثال ما در زیر میکروسکوپ هم ارزش رویت ندارد ۴ نامه فرستادهاید! که بیپاسخ ماندهاند!؟
من ماندهام حیران که:
اولا: چگونه انجام چنـین عملی توانسته به ذهن شما خطور کرده است.
ثانیا: حیرانترم که چگونه یک اشـتباه بیحاصل را ۴ بار متوالی تکرار کردهاید!؟
ثالثا: متحیرم که چگونه رسوایی به بار آمده از نامه ارسالی پرزیدنت کارتر به سلف خامنهای موجب درس عبرت برای شما نشده است!؟
رابعا: نامههای ارسالی در دوره پرزیدنت جورج بوش که همگی بلا جواب ماندند، محال است بدون نظر خامنهای نگارش و ارسال شده باشند.
خامسا: با وجود گذشت ۶۱ سال، از ترس غیظ و قهر ولی امر تروریستهای اسلامپناه شیعهنما، افشای برخی اسناد مربوط به کودتای ۲۸ مرداد علیه یگانه دولت ملی ایرانیان را معوق گذاردهاید!؟
به آگاهی میرسانم که در بحبوحه انقلاب ۵۷ اصلیترین خیابان تمام شهرهای سراسر کشور از سوی مردم به نام نامی مصدق بزرگ نامگذاری شدند، ولی همین باند ایرانی سـتیز حاکم که از آن زمان تا کنون بهطور لاینقطع چنگال خونین و سیطره خفقان بار خود را بهزور سرنیزه بر فراز میهن اهورایی گسترده، خیلی زود تمام خیابانهای مذکور را تغیـیر نام داد و سالهاست که حتی یک خیابان به نام آن ابر رهبر فقید در سراسر ایران یافت نمیشود!؟
آقای اوباما؛
نامههای مذکور مرا به یاد حکایت تاملبرانگیز زیر انداخت. روزی دیوانهای کنار رودخانه نشسته و با قاشق از کاسهای که در دست داشت، ماست برداشته، داخل رودخانه میریخت و آن را به هم میزد!؟ وقتی که رهگذری علت کارش را جویا شد، جواب داد که میخواهد دوغ درست کند! رهگذر با تعجب پرسید: «مگه میشه با یه کاسه ماست، یه رودخونه دوغ درست کرد!؟» دیوانه گفت: «میدونم نمیشه ولی میدونی اگه بشه، چی میشه!؟»
در این مرحله و بهرغم این همه اشـتباهات فاحش و نابخشودنی، صرفاً به احترام ملت بزرگ آمریکا که قلبا دوستشان میدارم، بهعنوان یکی از قربانیان مستقیم این رژیم غارتگر و یکی از قدیمیترین زندانیان سیاسی کشور از خود خویشتنداری به خرج داده، شما را مورد عتاب قرار نمیدهم اما توقع دارم که در نحوه تعامل با این رژیم افسد تجدید نظر اساسی بنمایید.
دیر زیوی و شاد زیوی همه خدمتگزاران به بشریت را آرزومندم.