سهیلا دشتی:
خانم رجوی قبل از هر چیز اجازه میخواهم که یک پیامی را به شما و برادر مسعود برسانم این پیام مستقیماً به من نرسیده و من فقط حامل پیام هستم. پیامی است از یک زندانی زن سیاسی محکوم به اعدام که شما را مورد خطاب قرار داده است:
سفرت به خیر اما تو و دوستی خدا را، چو از این کویر وحشت بسلامتی گذشتی، بشکوفهها و به باران برسان سلام ما را ”دست زدن جمعیت“
دوستان عزیز خانمها و آقایان، حامیان محترم مقاومت اسم من سهیلا دشتی است سالهاست باید بگویم که بیشتر از سه دهه که برای رسیدن به آزادی و دموکراسی در وطن دربندم در کنار مقاومت ایران هستم برای من افتخار بزرگی است که از طرف اتحادیه انجمنها برای ایرانی آزاد در سوئد و حمایتهای وابسته را که در کنوانسیون بزرگ امروز که همراه با ایرانیان آزاد هستند اعلام کنم اتحادیه انجمنها برای ایران آزاد برای اهداف مشترک حمایت از شورا و رئیس برگزیده خانم مریم رجوی، تغییر دموکراتیک در ایران با شعار نه به جنگ و نه به مماشات و آری به راهحل سوم شکل گرفته، هدف ما تاثیر بر افکار عمومی و شناساندن راهحل سوم است، جمعآوری کمک مالی برای مقاومت و سیمای آزادی، شرکت درتجمع سالانه و برگزاری مراسم در شهرهای مختلف از جمله فعالیتهای ماست از شما دوستان عزیز میخواهم با اینکه سخنرانان زیاد بودند صبر داشته باشید من چند جمله راجع به خودم بگویم چون این گذشته من در ایران بود که چیزی شد که الآن هستم من در ایران تحصیلاتم را در رشته خبرنگاری بپایان رساندم در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در بخش تحقیقات مشغول به کار بودم و همزمان به دبیری دبیرستانهای جنوب شهرتهران اشتغال داشتم به علت شرایط سختی که هست و فکر میکنم برکسی پوشیده نباشد مجبور به ترک ایران شدم به سوئد رفتم و الآن بهعنوان مشاور برنامهریزی اداره آموزش و پرورش مشغول به کار هستم ”دست زدن جمعیت“ اما در این سالهای طولانی هرگز و حتی لحظهای فراموش نکردم که چرا و به چه علت مجبوربه ترک وطن شدهام بهمناسبت کارم در ایران با جوانان در ارتباط بودم درارتباط روزانه و الآن اینجا باید بگویم که دوتا از آن جوانانی که من با آنان درارتباط بودم و باصطلاح شاگرد من بودند معلمهای بزرگ من هستند که الآن در لیبرتی هستند ”دست زدن جمعیت“ از اینجا باتمام افتخار میخواهم بگویم که من شاگرد کوچک آنها هستم به پروانه و عصمت سلام میکنم و درود میفرستم گرچه که میدانم همه آنها پروانهها و عصمتها هستند برای ما، پروانههای آزادی و عصمتهای شرافت و اصالت ”دست زدن جمعیت“ دوستان عزیز در دوران تعیینکنندهیی بسر می بریم من نمیخواهم با بحثهای سیاسی کشافی که شده وقتتان را بگیرم ولی یک نکته را باید بگویم که سیاست حاکم بر جهان در کنار مرتجعترین و عقب افتادهترین دولت زمان و دیکتاتوری زمان ایستاده و برای حفظ منافع مادی خودش فکر میکند که میتواند جلوی انقلاب دموکراسی و آزادیخواهی را در ایران و در منطقه بگیرد ما به این نیروها بازدارنده میگوئیم اگر شما توانستید جلوی انقلاب فرانسه را بگیرید اگر توانستید جلوی نبرد استقلال طلبانه آمریکا را بگیرید میتوانید جلوی استقلال ما وآزادیخواهی ما را در منطقه بگیرید ”دست زدن جمعیت“ رژیم جمهوری اسلامی یک رژیم یکسویه نیست فقط بحث سرکوب در ایران نیست سرکوب یک شیوهاش است، ترویج خرافات و با حراج گذاشتن منابع در ایران و حمایت از تروریسم بینالمللی به حکومت ادامه میدهد و ضدتمامی ارزشهای بهدست آورده انسانی است برای اینکه ضداین رژیم باشید و این رژیم را بشناسید لازم نیست ما دانشمند باشیم، ضدبشر، ضدارتجاعی وعقب افتاده است ولی برای اینکه مقابل رژیم بایستیم باید درست ضد همان ضد ارزشها باشیم یعنی حاوی تمام ارزشها، تمامی ارزشها را مسعود و مریم دارند ما در کنار شما هستیم و خواهیم بود تا روز آخر ”دست زدن جمعیت“ اگر که بجز مجاهدین، اگر بجزشورا و اگر بجز مسعود و مریم کس دیگری را انتخاب کنید بلاشک و بدون هیچ تردیدی بهوسیله رژیم یا بلعیده خواهیم شد و یا اینکه خریده خواهیم شد و یا اینکه مارا به دیوانه گی و شستشوی مغزی متهم میکنند پس چه باک، ما دیوانهایم، ما عاشق ایرانیم ما دیوانه گان عاشق ایرانیم و از این هدف یک لحظه عقب نخواهیم نشست اگر من و ما روبه دیوانه گی و شستشوی مغزی متهم میکنند چه باک، ما پرچمداری داریم به اسم مسعود. تمامی این حرفهارا شاید و بیشتر از آن و سختتر از آن را به او زدند. همه رو به سخره گرفته، یک هدف دارد و برایش میگوید من سوگند بزرگ آزادی ایرانزمین را در روبهروی خودم قرار دادم و ما پیروان مسعود هستیم هیچ ترسی نداریم، میمانیم تا آخر و این راه نهایتی جز پیروزی نخواهد داشت درود بر آزادی، درود بر مسعود و درود بر مریم رجوی. ”شعاردادن و دست زدن جمعیت“.
خانم رجوی قبل از هر چیز اجازه میخواهم که یک پیامی را به شما و برادر مسعود برسانم این پیام مستقیماً به من نرسیده و من فقط حامل پیام هستم. پیامی است از یک زندانی زن سیاسی محکوم به اعدام که شما را مورد خطاب قرار داده است:
سفرت به خیر اما تو و دوستی خدا را، چو از این کویر وحشت بسلامتی گذشتی، بشکوفهها و به باران برسان سلام ما را ”دست زدن جمعیت“
دوستان عزیز خانمها و آقایان، حامیان محترم مقاومت اسم من سهیلا دشتی است سالهاست باید بگویم که بیشتر از سه دهه که برای رسیدن به آزادی و دموکراسی در وطن دربندم در کنار مقاومت ایران هستم برای من افتخار بزرگی است که از طرف اتحادیه انجمنها برای ایرانی آزاد در سوئد و حمایتهای وابسته را که در کنوانسیون بزرگ امروز که همراه با ایرانیان آزاد هستند اعلام کنم اتحادیه انجمنها برای ایران آزاد برای اهداف مشترک حمایت از شورا و رئیس برگزیده خانم مریم رجوی، تغییر دموکراتیک در ایران با شعار نه به جنگ و نه به مماشات و آری به راهحل سوم شکل گرفته، هدف ما تاثیر بر افکار عمومی و شناساندن راهحل سوم است، جمعآوری کمک مالی برای مقاومت و سیمای آزادی، شرکت درتجمع سالانه و برگزاری مراسم در شهرهای مختلف از جمله فعالیتهای ماست از شما دوستان عزیز میخواهم با اینکه سخنرانان زیاد بودند صبر داشته باشید من چند جمله راجع به خودم بگویم چون این گذشته من در ایران بود که چیزی شد که الآن هستم من در ایران تحصیلاتم را در رشته خبرنگاری بپایان رساندم در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در بخش تحقیقات مشغول به کار بودم و همزمان به دبیری دبیرستانهای جنوب شهرتهران اشتغال داشتم به علت شرایط سختی که هست و فکر میکنم برکسی پوشیده نباشد مجبور به ترک ایران شدم به سوئد رفتم و الآن بهعنوان مشاور برنامهریزی اداره آموزش و پرورش مشغول به کار هستم ”دست زدن جمعیت“ اما در این سالهای طولانی هرگز و حتی لحظهای فراموش نکردم که چرا و به چه علت مجبوربه ترک وطن شدهام بهمناسبت کارم در ایران با جوانان در ارتباط بودم درارتباط روزانه و الآن اینجا باید بگویم که دوتا از آن جوانانی که من با آنان درارتباط بودم و باصطلاح شاگرد من بودند معلمهای بزرگ من هستند که الآن در لیبرتی هستند ”دست زدن جمعیت“ از اینجا باتمام افتخار میخواهم بگویم که من شاگرد کوچک آنها هستم به پروانه و عصمت سلام میکنم و درود میفرستم گرچه که میدانم همه آنها پروانهها و عصمتها هستند برای ما، پروانههای آزادی و عصمتهای شرافت و اصالت ”دست زدن جمعیت“ دوستان عزیز در دوران تعیینکنندهیی بسر می بریم من نمیخواهم با بحثهای سیاسی کشافی که شده وقتتان را بگیرم ولی یک نکته را باید بگویم که سیاست حاکم بر جهان در کنار مرتجعترین و عقب افتادهترین دولت زمان و دیکتاتوری زمان ایستاده و برای حفظ منافع مادی خودش فکر میکند که میتواند جلوی انقلاب دموکراسی و آزادیخواهی را در ایران و در منطقه بگیرد ما به این نیروها بازدارنده میگوئیم اگر شما توانستید جلوی انقلاب فرانسه را بگیرید اگر توانستید جلوی نبرد استقلال طلبانه آمریکا را بگیرید میتوانید جلوی استقلال ما وآزادیخواهی ما را در منطقه بگیرید ”دست زدن جمعیت“ رژیم جمهوری اسلامی یک رژیم یکسویه نیست فقط بحث سرکوب در ایران نیست سرکوب یک شیوهاش است، ترویج خرافات و با حراج گذاشتن منابع در ایران و حمایت از تروریسم بینالمللی به حکومت ادامه میدهد و ضدتمامی ارزشهای بهدست آورده انسانی است برای اینکه ضداین رژیم باشید و این رژیم را بشناسید لازم نیست ما دانشمند باشیم، ضدبشر، ضدارتجاعی وعقب افتاده است ولی برای اینکه مقابل رژیم بایستیم باید درست ضد همان ضد ارزشها باشیم یعنی حاوی تمام ارزشها، تمامی ارزشها را مسعود و مریم دارند ما در کنار شما هستیم و خواهیم بود تا روز آخر ”دست زدن جمعیت“ اگر که بجز مجاهدین، اگر بجزشورا و اگر بجز مسعود و مریم کس دیگری را انتخاب کنید بلاشک و بدون هیچ تردیدی بهوسیله رژیم یا بلعیده خواهیم شد و یا اینکه خریده خواهیم شد و یا اینکه مارا به دیوانه گی و شستشوی مغزی متهم میکنند پس چه باک، ما دیوانهایم، ما عاشق ایرانیم ما دیوانه گان عاشق ایرانیم و از این هدف یک لحظه عقب نخواهیم نشست اگر من و ما روبه دیوانه گی و شستشوی مغزی متهم میکنند چه باک، ما پرچمداری داریم به اسم مسعود. تمامی این حرفهارا شاید و بیشتر از آن و سختتر از آن را به او زدند. همه رو به سخره گرفته، یک هدف دارد و برایش میگوید من سوگند بزرگ آزادی ایرانزمین را در روبهروی خودم قرار دادم و ما پیروان مسعود هستیم هیچ ترسی نداریم، میمانیم تا آخر و این راه نهایتی جز پیروزی نخواهد داشت درود بر آزادی، درود بر مسعود و درود بر مریم رجوی. ”شعاردادن و دست زدن جمعیت“.