خمینی با شعار حکومت مستضعفان، رهبری انقلاب ضدسلطنتی را ربود.
اکنون ۴دهه پس از رویکار آمدن دیکتاتوری فاسد آخوندها، همگان میبینند که حاکمیت همچنان در دست کسانی است که مستکبران نامیده میشدند. حاکمیتی که در آن، کار را کارگران میکنند، سودش را آخوندها و وابستگانشان میبرند و مالیات را هم همان کارگران میپردازند!
سایت حکومتی بهار روز ۲۱آبان۱۴۰۰ در اعترافی دیرهنگام نوشت:
«ما بار مالیاتی را بر دوش کارگران و بهطور کلی مزدبگیران گذاشتهایم و در مقابل، بارِ ثروتمندان را سبک کردهایم. طبق قوانین مالیاتی، حقوق کارگران بعد از کسر مالیات از آنها پرداخت میشود.
در واقع مزدبگیران در تیررس دولت هستند و بهطور منظم مالیات پرداخت میکنند.
این در حالیست که صاحبانِ (کمپانی) ها عملاً بیش از یک سال طول میکشد که مالیات خود را بپردازند» یا مانند بنیادهای خامنهای و آستانقدس اصلاً نپردازند!
به این ترتیب، ثروتمندان که همان وابستگان حکومتی و «آخوند – پاسدار» های حاکم هستند،
روز به روز ثروتمندتر میشوند،
و کارگران روزبهروز فقیرتر!
کارگرانی که بیشتر از همه کار میکنند
کمتر از همه دستمزد میگیرند
و بیشتر و زودتر از همه مالیات میدهند.
این، همان سنتی است که برای درهمشکستنش انقلاب شد.