وحشت از شورش و قیام درد اصلی نظام
در روزنامههای حکومتی دوشنبه شانزدهم تیر، باز هم حتمیت قیام و شورش علیه نظام حرف اول است که به نوعی در عرصههای مختلف تکرار شده است. روزنامهٔ حکومتی ابتکار در مورد شورش و قیام هشدار داده: «مجموعه منطق حاکم بر شرایط اقتصادی در ایران، سفرههای مردم را کوچک و کوچکتر کرده است و فاصله طبقاتی را افزایش داده و لایه میانی رأس تا قاعده جامعه را حذف کرده است. بنابراین باید از آینده چنین جامعهیی وحشت کرد.هر چه عرصه تنگتر میشود، ممکن است جنبشهایی شکل بگیرد. جنبشهایی که ممکن است به شورش تبدیل شوند و حاکمیت را با چالشهایی مواجه کند».
روزنامه آرمان هم بهنقل از راغفر اقتصاددان حکومتی در مورد علت گرانی ارز نوشته است «تمام نظام سیاسی اقتصادی تصمیم گرفتند که فعلاً از جیب مردم هزینهها را تأمین کنند» و در ادامه هشدار داده: «یکی از اشکال واکنش مردم به شرایط اقتصادی، اعتراضات آبان۹۸ و دیماه۹۶ بود».
سایه قیام بر سر جنگ گرگها
در تمام مقولات سایهٔ قیام حرف آخر است. مثلا در مورد جنگ گرگها موقع حضور ظریف در مجلس آخوندی ایران بهنقل از محمد مهاجری مهرهٔ باند خامنهای نوشته است: «اگر خردمندان به داد مجلس نرسند بیم خطرهای جدی میرود».
همدلی از باند روحانی نوشته است: «تحلیل فضای مجلس حکایت از آن دارد که مجلس و اصولاً مخالفان دولت هیچ برنامه و راهکاری برای اداره کشور در شرایط تحریم ندارند و صرفاً با سوار شدن بر موج نارضایتی مردم که ناشی از سیاستهای مدنظر همین تفکر مدعی و منتقد امروز است، تلاش میکنند با عوامفریبی آدرس غلط به مردم بدهند».
مستقل هم بهنقل از جعفرزادهایمنآبادی عضو قبلی مجلس رژیم نسبت به فضای انفجاری جامعه نوشته است: «در حال حاضر مشکلات کشور به اوج خود رسیده، . . مشکلات کشور به حدی است که دیگر وقت احتیاط کردن و محافظهکاری نیست»... و در ادامه نتیجه گرفته است که «باید هوشمندانه عمل کنیم نمیتوانیم کشور و ۸۰میلیون ایرانی را حتی یک روز و یک ساعت معطل نگهداریم که شاید فرد دیگری بیاید یا افتخار این مذاکره و مصالحه در کارنامه فلان جناح نوشته شود. جایی برای رقابت و داشتن شرایط بهتر نداریم. بنابراین باز هم راهکار اصلی همان کاهش و از بین بردن تنش با جامعه بینالملل است».
اذعان به فضای انفجاری جامعه و نارضایتی مردم از تمامیت نظام حتی در روزنامههای همسو با روحانی هم به اشکال مختلف دیده میشود. بعنوان مثال روزنامه حکومتی جهان صنعت در مطلب طنز خودش با عنوان: «ایرانیها در سرزمین عجایب» از جمله نوشته است: «در این روزهای پرتب و تاب، هیجان زندگی در ایران به اوج خودش رسیده و براتون متأسفم که در خارج از ایران زندگی آروم و باثباتی رو تجربه میکنین. اینی که شما تجربه میکنین زندگی نیس، چون ثبات و آرامش آنقدر توی مغز استخونتون نفوذ کرده که با مرگ هیچ فرقی نمیکنه...
زندگی یعنی اینی که ما داریم. طی هفت روز دو میلیون افزایش قیمت سکه داشتیم، سه هزار تومن دلار گرون شده و اندازه چند میلیون تومن بدبختتر شدیم، قیمت بستههای اینترنتمون دوبرابر شده، مصالح ساختمانی و سیمان ۳۰درصد گرون شده و هر متر خونه در تهران بهطور میانگین دو میلیون تومن گرون شده.
حواستون باشه که اینا گل سرسبد تلاطمات بود. اگر براتون سؤاله که یک انسان چه جوری لحظه به لحظه مفلوکتر میشه، اگر براتون سؤاله که هشتاد میلیون نفر چطوری بهطور دستهجمعی به سمت فنا و نابودی حرکت میکنن فقط برای یک هفته به ایران سفر کنید یا اخبار کشور ایران رو پیگیری کنین. البته حدود یک میلیون نفر رو از این هشتاد میلیون باید کم کنین. چون اینا همونهایی هستن که هر چی همه چی گرونتر بشه پولدارتر میشن».