با ورود به هفتمین روز اعتصاب سراسری رانندگان کامیون در سراسر کشور، دامنه این خیزش صنفی که به نمادی از مقاومت و ایستادگی در برابر ظلم و غارتگری ساختار فاسد و ناکارآمد رژیم آخوندی تبدیل شده، گستردهتر از پیش خود را نشان میدهد. از سیستان و بلوچستان تا تبریز، از مشهد تا اصفهان و ملایر، صدای اعتراض رانندگان به بیعدالتی، دزدیهای سیستماتیک، کمیسیونهای سنگین، نرخهای پایین کرایه و نبود امکانات اولیه، خیابانها و جادهها را در سکوتی سهمگین فرو برده است.
در استان سیستان و بلوچستان، رانندگان با عهد و پیمانی استوار اعلام کردهاند که تا زمان توقف چپاول و اخاذی، به اعتراضات خود ادامه خواهند داد. آنان با ایستادگیشان به طلایهداران این اعتصاب بدل شدهاند و میگویند هرگز سکوت نخواهند کرد.
جادههای ترانزیتی یزد، اراک، شهرضا، سیرجان، اسلامآباد غرب، شاهرود، قزوین، تبریز و مشهد در روزهای اخیر به طرز بیسابقهای خالی شدهاند؛ نشانهای روشن از گستردگی و تأثیرگذاری این اعتصاب. کامیونداران در ویدیوهایی که از ورودیهای شهرهای بزرگ مخابره شده، از همبستگی و ادامه مسیر اعتراض گفتهاند و با رد شایعات مربوط به شکسته شدن اعتصاب، بر ضرورت ایستادگی جمعی تا تحقق خواستهها تأکید کردهاند.
در مشهد، نیسانداران نیز با پیوستن به این حرکت اعتراضی، بر موج همبستگی افزودهاند و خواهان افزایش کرایهها، حذف بیمه تحمیلی، کاهش قیمت لوازم یدکی، و پایان دادن به دزدی از جیب رانندگان شدهاند. مشابه همین اعتراضات از بندر انزلی و آستارا نیز گزارششده که در آن رانندگان خواهان قطع وابستگی بیمه به کارت هوشمند و اختصاص سهمیه واقعی سوخت شدهاند.
پارکینگهای ملایر و اصفهان صحنهای کمنظیر از اتحاد هستند؛ هزاران کامیون پارک شده که با قفل شدن چرخهایشان، نماد روشنی از «نه» گفتن به شرایط ضدانسانی تحمیلشده از سوی دیکتاتوری دینی است.
اعتصاب سراسری رانندگان کامیون اکنون به یکی از جدیترین چالشهای اجتماعی برای رژیم آخوندی تبدیل شده است؛ جنبشی خودجوش و سازمانیافته که ریشه در سالها بیعدالتی، غارت، و بیپاسخگذاشتن خواستههای بهحق مردم دارد. اگر چه رسانههای حکومتی به سکوت مرگبار در برابر این خیزش مردمی روی آوردهاند، اما هر روز که میگذرد، صدای این اعتصاب رساتر و فراگیرتر میشود.