محمود حکمیان در مطلبی در سایت مرصد اخبار لبنان درباره جنگافروزیهای رژیم آخوندی نوشت: این روزها رژیم ایران اصرار دارد که صدایش را بلند و بلندتر نماید، گویی میخواهد دنیا را از فریاد و غوغا پر کند و چپ و راست خط و نشان میکشد و تهدید میکند که اگر اوضاع و احوال بر وفق مرادش پیش نرود، چنین و چنان خواهد کرد اما کسی این داد و فغان رژیم ایران را جدی نمیگیرد چرا که بهخوبی این رژیم را میشناسند و میدانند که بلند کردن صدا نشانه این است که در پهنه عمل، مطلقاً خودش کاری انجام نخواهد داد.
محمود حکمیان عضو کمیسیون روابط خارجی شورای ملی مقاومت ایران در ادامه مینویسد:
مهمترین الزام هر کشوری که دست به حمله میزند و یا به یک جنگ وارد میشود این است که سکوت پیشه کند تا دشمنش را غافلگیر نماید. خط و نشان کشیدن برای اینکه دست به حمله خواهد زد، از ارزش و تأثیر آن خواهد کاست و به دشمن این فرصت را میدهد تا برای مقابله با آن آمادگی کامل کسب کند.
فریاد و غوغایی که اکنون در بین حکام تهران وجود دارد و تمامی این خط و نشان کشیدنها و تهدیدها بیشتر شبیه طبل تو خالی میباشد و چیزی بیشتر از آن نیست بهخصوص که اوضاع و احوال رژیم ایران پس از اعتراضات اخیر که برایش سنگین تمام شد و او را به وحشت انداخت، برای جهان، واقعیت سست و پوشالی بودنش را آشکار نمود و اینکه واقعیت این رژیم، آن چیزی نیست که همیشه تلاش میکند از خود نشان دهد. البته رژیم بهطور خاص در این برهه از زمان در شرایطی نیست که بتواند وارد یک جنگ شود و یا در آن مشارکت نماید بهویژه که شرایط داخلیاش بیش از پیش خراب است و حتی آن مشارکتی که مقامات رژیم مد نظر دارند ممکن است مستقیماً منجر به انفجار شرایط داخلی شده و رژیم در کنترل اوضاع با سختی و مشکلات زیادی رو برو شود.
«برای من شیر است و برای دیگران شترمرغ!» این وصف حالی است که میتوان در مورد رژیم ایران بیان کرد زیرا با وجود اینکه در حال حاضر، همه نیروهای سرکوبگر تا دندان مسلحش را بر علیه مردم بکار گرفته و به بازوانش در دیگر کشورهای منطقه اجازه میدهد که دست به یورش و حمله و هجومهای بیحساب و کتاب بزنند، اما در مقابل نیروهای خارجی مانند «شترمرغ!» عمل میکند. البته این بدان معنا نیست که مردم ایران ترس و واهمهای از این رژیم به دل راه بدهند و در مقابل آن سرخم کرده و به آن تن بدهند. اعتراضات شهریور ۱۴۰۱ به خودی خود مهر تاییدی بود بر اینکه مردم دیگر از این رژیم نمیترسند و با نیروهای سرکوبگر آن با شجاعت تمام مقابله میکنند و حتی آنها را مجبور به فرار مینمایند. رژیم برای گرفتن انتقام از مردم بهخاطر اینکه شکوه و جبروتش را به خاک کشاندند، به اقدامات سرکوبگرانه و جنایتکارانهاش ادامه میدهد و به احتمال زیاد امروز بیش از هر زمان دیگر از ورود به جنگی که از قبل میداند نتیجهاش گریبانش را خواهد گرفت و با شدت گرفتن اوضاع، شرایط برایش بیش از پیش وخیمتر خواهد شد.
فهم رژیم از رویدادهای قیام اخیر که سازمانیافتگی بالایی داشت و به موازات آن، این موضوع که کانونهای شورشی وابسته به سازمان مجاهدین خلق در این قیام مشارکت فعال داشته و در تداوم آن به مدت چند ماه نقش حیاتی ایفا نمودند و با توجه به اینکه فعالیتهای آنها بیوقفه ادامه دارد، رژیم را وادار میکند که قبل از ورود به هر جنگ خارجی، یک میلیون بار بیشتر فکر کند.