نه به اعدام در ایران
حسابرسی از سردمداران رژیم
سخنان نمایندگان و شخصیتهای سیاسی آلمانی
برلین - ۱۰ اکتبر ۲۰۲۴
سخنرانیهای
کشیش توماس هارمس نمایندهٔ کلیسای پروتستان آلمان در برلین
کاترین بورنمولر رئیس افتخاری جامعهٔ بینالمللی حقوقبشر در آلمان
دکتر معصومه بلورچی نماینده شورای ملی مقاومت ایران در آلمان
بهرام مودت قهرمان ملیپوش فوتبال ایران، عضو شورای ملی مقاومت ایران
و نمایندگان جوامع ایرانیان
کشیش توماس هارمس
ما از تاریخ رژیمهای ترور میدانیم که وقتی در آستانه سقوط هستند
تعداد زیادی از افراد اعدام، کشته و ناپدید میشوند
آنچه آخوندها انجام میدهند گناه محض است
کشیش توماس هارمس
برای مردم بزرگوار ایران آرزوی موفقیت دارم
و برای همه ایرانیان در تبعید آرزو دارم روزی را ببینند
که میتوان از این کوه بلند بالا رفت و آنرا فتح کرد
تا یک نظام جدید، زیبا و خوب در ایران برقرار شود
کشیش توماس هارمس- نمایندهٔ کلیسای پروتستان آلمان در برلین
خوشحالکننده است که میبینم نیروهای مترقی از ادیان ابراهیمی متفقالقول هستند که برای ایران یک نظام کاملاً متفاوت ضروریست.
یک متفکر بزرگ زمانی گفت که تاریخ دوبار تکرار میشود؛ یکبار بهعنوان تراژدی و بار دیگر بهعنوان مضحکه. ایران متأسفانه در شصت و پنج سال گذشته این را تجربه کرده است.
اول رژیم غیرقابلباور شاه با ساواک و پلیس مخفیاش و سپس از سال ۱۳۵۷ تاکنون، چهل و پنج سال است که تحت رژیم آخوندها قرار دارد.
بسیاری از شما، حتی کسانی که اینجا نشستهاید عزیزان خود را در هر دو رژیم از دست دادهاید.
زیرا آنها اعدام شدند، در حکومت شاه کشته شدند و سپس در حکومت آخوندها (وضعیت) غیرقابلباور است.
دهم اکتبر، روز مبارزه با مجازات اعدام است، اما در ایران یک مجازات اعدام دوگانه وجود دارد. یکی از آنها رسمی است که این رژیم تقریباً به آن میبالد، رژیمی که امیدواریم در آستانه سقوط باشد و سپس ماشین نابودی دوباره بهطور جدی به راه میافتد. ما از تاریخ رژیمهای ترور میدانیم که وقتی در آستانه سقوط قرار میگیرند، تعداد زیادی از افراد اعدام، کشته و ناپدید میشوند
اما علاوه بر موج رسمی اعدامها، اعدامهای غیررسمی نیز وجود دارد، ترورها، مانند ترور میکونوس که سالها پیش در برلین اتفاق افتاد.
عوامل حکومتی که در سراسر جهان سفر میکنند و بهطور هدفمند نمایندگان مقاومت و سازمان مجاهدین را هدف قرار میدهند، نه تنها تهدید و ارعاب میکنند بلکه آنها را میکشند.
و ترور یعنی انتشار وحشت و این همان چیزی است که این رژیم انجام میدهد، بهویژه با اعدام جوانان، بهخصوص زنان بسیار جوان و آنها را بر روی جرثقالها بدار میآویزند و میکشند.
آنچه آخوندها انجام میدهند، در واقع گناه محض است.
من برای مردم بزرگوار ایران، آرزوی موفقیت دارم.
و برای همه ایرانیان در تبعید نیز آرزو دارم که روزی ببینند که میتوان از این کوه بلند بالا رفت و میتوان آنرا فتح کرد. و بر فراز این کوه، امید تغییر یافته و تکامل یافته است، به گونهیی که یک نظام جدید، زیبا و خوب در ایران بهوجود خواهد آمد. اینرا از صمیم قلب برای شما آرزو میکنم. آمین.
کاترین بورنمولر
اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران در اشرف
قربانیان اصلی حکومت مذهبی حاکم بر ایران هستند
نزدیک به هزار نفر از آنان سالها
در زندانهای دیکتاتوریهای شاه و آخوندها زندانی بودهاند
موزه اشرف بهاندازه کافی تکاندهنده است
اما وقتی با بازماندگان آن ملاقات میکنید متوجه
ابعاد غیرقابل تصور جنایات آخوندها و هم میزان تحسینبرانگیز
پایداری کسانی میشوید که آماده بودند تمام این درد و رنج را
بهجان بخرند تا آزادی را محقق کنند
بههمین دلیل است که اشرف، ساکنان آن و سازمان مجاهدین
نه تنها هدف موجهای اعدام و تروریسم در خارج از ایران قرار گرفتهاند
بلکه هدف اصلی کارزار شیطانسازی حکومت تهران نیز بودهاند
کاترین بورنمولر - رئیس افتخاری جامعهٔ بینالمللی حقوقبشر در آلمان
انجمن بینالمللی حقوقبشر بهشدت نگران وضعیت ضدانسانی در ایران است.
امروز در روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام گردهم آمدهایم. رژیم ایران رکورد جهانی اعدام بهنسبت جمعیت کشور است. گزارشها حاکی از آن است که از زمان آغاز به کار رئیسجمهور جدید رژیم آخوندها، پزشکیان، بیش از ۲۵۰ نفر، از جمله زندانیان سیاسی و بیش از ده زن، اعدام شدهاند.
اینها تنها ارقام نیستند. ما در اینجا از جان انسانها سخن میگوییم؛ انسانهایی که درست مانند ما سرشار از عشق و زندگی هستند.
من چندینبار از اشرف۳، محل سکونت هزاران عضو سازمان مجاهدین خلق ایران، بازدید کردهام. این افراد قربانیان اصلی حکومت مذهبی حاکم بر ایران هستند.
هر چند اشرف بهطرز استثنایی زیبا است، اما این مکان بهخاطر کسانی که در آن زندگی میکنند، خاصتر از هر جای دیگری است.
نزدیک به هزار نفر از ساکنان (اشرف) سالها در زندانهای دیکتاتوریهای شاه و آخوندها زندانی بودهاند. بسیاری از آنها اعضای نزدیک خانواده خود را به دست رژیم آخوندها از دست دادهاند.
موزه (اشرف) که به نام «موزه مقاومت» شناخته میشود، بخشهایی دارد که شرایط زندانهای رژیم، شکنجه زندانیان و حتی دالانهای مرگ مربوط به قتلعام سی هزار زندانی سیاسی را به نمایش میگذارد.
خود این مکان به اندازه کافی تکاندهنده است، اما وقتی که با بازماندگان آن ملاقات میکنید و با آنها صحبت میکنید، دو چیز را همزمان متوجه میشوید: ابعاد غیرقابل تصور جنایات آخوندها و میزان تحسینبرانگیز پایداری کسانی که آماده بودند تمام این درد و رنج را بهجان بخرند تا آزادی را محقق کنند.
و همین است که موجب تحسین ما میشود. این همان چیزی است که رژیم آخوندها از آن وحشت دارد.
بههمین دلیل است که اشرف، ساکنان آن و مجاهدین خلق ایران نه تنها هدف موجهای اعدام و تروریسم خارج از ایران قرار گرفتهاند، بلکه هدف اصلی کارزار شیطانسازی (حکومت) تهران نیز بودهاند.
سیاستمداران آلمانی باید با آیندهیی آزاد برای ایران که امروز اینجا در کنار ما است، همسو شوند.
به ما بپیوندید تا مجازات اعدام را لغو کنیم و برای یک ایران آزاد تلاش کنیم، ایرانی که بهعنوان سفیری از صلح و دوستی در منطقه عمل کند.
زنده باد ایران آزاد.
دکتر معصومه بلورچی
نمایندهٔ شورای ملی مقاومت ایران در آلمان
دکتر معصومه بلورچی - نمایندهٔ شورای ملی مقاومت ایران در آلمان
میهمانان گرامی، دوستان عزیز، از حضور شما در این اجلاس سپاسگزارم.
در نظام حاکم ولایت فقیه، اعدامها نه تنها یک مجازات، بلکه استراتژی آخوندهای حاکم برای تأمین رژیم خود از طریق ارعاب و سرکوب است.
این رژیمی است که اکثریت قاطع مردم ایران خواستار سرنگونی آن است. با موجهای اعدام، رژیم سعی دارد جامعه را ارعاب کند و بهسکوت بکشاند.
در سال ۲۰۰۶، مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیدهٔ مقاومت، برنامهٔ ده مادهیی خود را برای آینده ایران در پارلمان اروپا ارائه داد.
این برنامه، پایهیی محکم برای لغو اعدام در ایران آینده فراهم میکند. کارزار جهانی (اعلامشده توسط) خانم رجوی باعث شنیدهشدن صدای زندانیان در مراکز شکنجه رژیم است.
هر سهشنبه، زندانیان در بیش از بیست زندان در ایران با اعتصاب غذا در این کارزار شرکت میکنند. این همچنین صدای میلیونها خانوادهیی است که فرزندانشان قربانی ماشین اعدام شدهاند.
بسیاری از خانوادهها حتی نمیدانند عزیزانشان کجا دفن شدهاند. این یک تراژدی است که بهمدت چهل و پنج سال ادامه دارد.
گزارشگر ویژه (پیشین) سازمان ملل، پروفسور جاوید رحمان، در آخرین گزارش خود در ژوئیهٔ ۲۰۲۴، اعدامهای دهه شصت را که عمدتاً اعضای سازمان مجاهدین خلق را شامل میشد، جنایت علیه بشریت و نسلکشی توصیف کرد.
او از دولتها خواسته است که بر اساس اصل صلاحیت جهانی عمل کنند و این جنایتکاران را مورد حسابرسی قرار دهند.
زمان آن فرا رسیده که دولتهای اروپایی روابط خود را با رژیم آخوندها به پایان اعدامها، شکنجه و سرکوب در ایران مشروط کنند. بسیار سپاسگزارم.
بهرام مودت قهرمان ملیپوش فوتبال ایران
عضو شورای ملی مقاومت ایران
بهرام مودت - قهرمان ملیپوش فوتبال ایران، عضو شورای ملی مقاومت
من از سال ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۸ دروازهبان تیم ملی فوتبال ایران بودم و در بسیاری از مسابقات بینالمللی شرکت کردم، از جمله در جام جهانی ۱۹۷۸ در آرژانتین.
افتخار دارم که عضو شورای ملی مقاومت ایران باشم. بازیکنهای ملی نماینده کشورشان در صحنههای بینالمللی هستند و برای این کار احترام زیادی کسب میکنند.
اما در رژیم آخوندها، این مسأله کاملاً متفاوت است. حتی بازیکنان ملی نیز قربانی سرکوب و اعدام میشوند. رژیم ایران بالاترین نرخ اعدام در جهان (بهنسبت جمعیت) را دارد.
حبیب خبیری، کاپیتان محبوب تیم ملی فوتبال، در سال ۱۹۸۴ در سن ۲۹ سالگی اعدام شد. او از سازمان مجاهدین خلق ایران حمایت میکرد.
پس از یک سال شکنجه، او در زندان اوین همراه با ۴۰ نفر دیگر اعدام شد. من هرگز چهره همیشه خندان و مهربان دوست خوبم، حبیب خبیری را که مورد احترام همه بود، فراموش نخواهم کرد.
حبیب عاشق مردم ایران بود و آرزوی یک ایران آزاد و دموکراتیک را داشت.
حبیب تنها یکی از بسیاری از بازیکنان ملی است که قربانی این رژیم شدند.
این تراژدی بیش از چهار دهه است که ادامه دارد. اکنون محمد جواد وفایی، بوکسور، بهدلیل حمایت از سازمان مجاهدین خلق ایران، با حکم اعدام مواجه است.
در تمام این سالها، مسئولان رژیم آخوندها بدون مجازات باقی ماندهاند. جامعه بینالمللی هرگز آنها را به پاسخگویی وادار نکرده است.
در حالی که این رژیم منطقه را در هرج و مرج فرو میبرد، زمان آن فرا رسیده است که بگوییم بس است زمان حسابرسی فرا رسیده است.
از توجه شما سپاسگزارم.
سحر ثنایی
خانم رجوی گرامی، مهمانان عزیز، در روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام، امروز با تصاویری از پدرم که جان خود را در راه آزادی ایران فدا کرد و همچنین عموهایم و دخترخاله پدرم که در نسلکشیهای سالهای ۱۳۶۰ و ۱۳۶۷ اعدام شدند، مقابل شما ایستادهام. اما آنها به تنهایی انگیزه من برای حضور فعال در مبارزه برای آزادی و دموکراسی در ایران نیستند.
پدرم در آخرین نامههایش، نوشت: «تاریخ بشریت توسط نسلهای مردم نوشته میشود. امروز نوبت نسل ما است که با خون خود تاریخ ایران را بنویسیم».
هر تصمیم دیگری که در آن مسئولیت خود را انجام ندهیم، بهمعنای ادامه رژیم خمینی و تاریخ سبعیت و تحقیر انسانیت است.
امروز همه ما شاهدیم که رژیم ایران نهتنها در ایران بلکه در سراسر جهان قادر به چه کارهایی است.
اما باید دید که چرا ما نسل بعدی، نسل جوانی که هزاران نفر در سراسر جهان هستند، به این مسیر میپیوندیم و از سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران حمایت میکنیم؟
ما با داستانهای وحشتناکی از اعدامها و شکنجههای والدینمان، دوستانشان یا بستگانمان بزرگ شدهایم.
کودکی ما همراه با تصاویری از ایران بود که در آن مردم از جرثقالها آویزان میشدند یا در ملأعام سنگسار میشدند.
در حالی که ما در خارج از کشور (آزاد) بودیم، تصور میکردیم که جوانان همسن ما در زندانهای این رژیم چه چیزی را باید تحمل کنند.
در همان زمان، ما با داستانهایی از مقاومت شجاعانه و فداکارانه علیه رژیم آخوندها بزرگ شدیم.
و فهمیدیم همهٔ آنچه آنها میخواستند، در سازمان مجاهدین و مبارزهشان برای آزادی متبلور شده است. ما پایداری، شجاعت، وفاداری به اصول، فداکاری و عشق بیپایان به آزادی و دموکراسی را در این مقاومت یافتیم. آموختیم که چه معنایی دارد که برای بشریت و حق تعیین سرنوشت مبارزه کنیم. در طول سالها، شاهد تلاش خستگیناپذیر اعضا و حامیان مجاهدین برای یک ایران آزاد بودهایم. آنها هرگز امید خود را از دست ندادند و به ما اعتماد بهنفس دادند که اگر همه ما با هم برای آن تلاش کنیم، تحقق یک ایران آزاد امکانپذیر است.
وظیفه نسل ما این است که این مسئولیت را برعهده بگیرد و این مقاومت را تا برپایی یک جمهوری دموکراتیک در ایران ادامه بدهد.
با وجود تمام کمپینهای شیطانیسازی رژیم ایران که هدفش منحرفکردن ما از این مسیر است، ما با اطمینان کامل و اعتماد عمیق در کنار این مقاومت و سازمان مجاهدین ایستادهایم.
خانم رجوی عزیز، بهعنوان یک زن جوان ایرانی، افتخار میکنم که به مقاومتی تعلق دارم که شما آنرا رهبری میکنید. بدون هیچ تردیدی، تحت رهبری شما، ما ایران را آزاد و آباد خواهیم کرد.
حنیف ماهوتچیان
دوستان عزیز حامی ایران آزاد، بهعنوان یک ایرانی که در آلمان متولد شدهام و خانوادهام چندین بار با اعدام اعضای خود روبهرو شده است، میخواهم تأکید کنم که چقدر مهم است در روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام گردهم بیاییم و علیه اعدامها صحبت کنیم.
یکی از پرسشهایی که این روزها بیش از هر زمان دیگری مطرح میشود این است که چگونه میتوان در ایران تغییر ایجاد کرد؟
در چارچوب تلاشها و فعالیتهای ما بهعنوان انجمنی که نیروهای جوان را گردهم میآورد، ما تلاش میکنیم همیشه از تجربهها و تاریخ درس بگیریم. ما میخواهیم به جنبشی متکی باشیم که در ارزیابی سیاسی خود، ساختارهای داخلی و مقاومتش اصیلترین و موفقترین بوده است. ما از کسانی الهام میگیریم که در سن ما یا حتی جوانتر، مبارزه با بنیادگرایی را آغاز کردند و در زندانهای شاه و آخوندها ایستادگی کردند و استوار ماندند. کسانی که همهچیز خود را فدا کردند. ما معتقدیم یک جنبش مقاومت باید در تاریخ خود را اثبات کرده باشد، در حال حاضر بتواند جوانان را بسیج کند و ارزشها و تجربههایش را به آینده منتقل کند.
این دلیلی است که ما را به حمایت از سازمان مجاهدین خلق ایران و برنامهٔ ده مادهیی خانم مریم رجوی واداشته است.
با آگاهی، با فداکاری و با مقاومت خستگیناپذیر، جنبش مقاومت در ایران بهرغم تمامی سرکوبها رشد کرده و تا به امروز بزرگترین تهدید برای رژیم تروریستی آخوندها است.
کانونهای شورشی مجاهدین در حال رشد هستند و با فعالیتهای خود در قلب جامعه، مردم ایران را آگاه میکنند،
در جریان اعتراضات سراسری سال ۱۴۰۱، شعار «نه شاه، نه شیخ» به شعار ملی ایران تبدیل شد، که با آن روشن شد که هیچ دیکتاتوری دیگری در کشور ما جایی نخواهد داشت.
جوانان ایرانی، با بهخطر انداختن جان خود در اعتراضات شرکت نمیکنند تا عمامهٔ یک دیکتاتور را از سرش بردارند و تاج را بر سر دیکتاتور دیگری بگذارند.
آنها این کار را انجام میدهند تا ایران آزاد شود. برای برابری، عدالت، و کرامت انسانی؛ برای دموکراسی، جدایی دین از دولت،، و لغو مجازات اعدام. همهٔ اینها از مواد برنامهٔ ۱۰ مادهیی خانم مریم رجوی است. ما در انجمن (مان) مطمئن هستیم که این آینده بسیار نزدیک است. با حمایت شما و با شجاعت مقاومت ایران و با رهبری خانم مریم رجوی، ما بهزودی به این هدف دست خواهیم یافت.
محمود ماهوتچیان
برای من مایه خوشحالی و افتخار است که امروز اینجا در حضور جوامع ایرانی با شما صحبت کنم.
جوامع ما در سراسر کشور آلمان گسترش یافتهاند و جوامعی پویا و فعال هستند که از سه نسل از دانشگاهیان، متخصصان، کارگران و دانشجویان تشکیل شدهاند.
بیشتر اعضای ما یا خود قربانی مستقیم حکومت مذهبی حاکم بر ایران بودهاند یا بسیاری از عزیزان خود را از دست دادهاند.
جامعه ما متنوع است، شامل اقوام و ادیان مختلف از سراسر ایران. آنچه ما را بههم پیوند میدهد، مبارزه علیه بنیادگرایی اسلامی آخوندها است.
همه ما یک آرزو داریم: ساختن ایرانی که در آن اعدامها پایان یابد و دموکراسی، حقوقبشر و برابری زن و مرد برقرار شود. بههمین دلیل ما از شورای ملی مقاومت ایران و بهویژه از برنامهٔ ده مادهیی خانم مریم رجوی حمایت میکنیم و آنرا بهترین پایه برای یک ایران آزاد و دموکراتیک میدانیم.
جوامع ایرانی در اروپا، از جمله در آلمان، پس از فراخوان خانم مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیدهٔ مقاومت ایران، بهطور فعال در کارزار «نه به اعدام» شرکت میکنند.
جوامع ایرانی به تلاش بیوقفه خود ادامه خواهند داد تا ایران آزاد شود. از همه خواهران و برادران عزیزم در جامعه ایرانیان آلمان بسیار متشکرم.
با تشکر بهخاطر تلاشی که شما در ادامه و پیشبرد این کارزار علیه مجازات اعدام در ایران انجام میدهید.