تشدید ریزش در رأس و بدنهٔ سپاه به یکی از مهمترین دغدغههای خامنهای تبدیل شده است. طوریٔکه در فاصله ۴ تا ۲۱مهر چندین بار بهصحنه آمد و ضمن نگرانی از یاس و ترس و ریزش سپاه، از ضرورت ایستادگی و نترسیدن از دشمن گفت: «برخی امور نیازمند ایستادگی طولانیمدت است، بنابراین نباید از گستردگی جبهه دشمنان و قلدریها ترسید... اگر امید نباشد هیچ کار بزرگی انجام نمیشود... البتّه ریزش و رویش همه جا هست، سپاه هم مستثنا نیست... خب بالاخره یک ریزشهایی هم داشتیم؛ بله داشتیم، همه جا هست، همیشه هست». (دیدار خامنهای با اعضای خبرگان ۴مهر ۹۸)
خامنهای روز یکشنبه ۲۱مهر دوباره بهصحنه آمد. اینبار یکراست به دانشگاه سپاه رفت و خطاب به سرمایههای نیرویی پاسداران هشدار داد که اگر بیدار و هشیار نشویم کار تمام است: «غفلت مطلقاً مورد قبول نیست، بایستی دائم بیدار بود، دائم بایستی هوشیار بود».(سخنرانی خامنهای در دانشگاه سپاه ۲۱مهر ۹۸)
علت این همه نگرانی چیست؟ چرا خامنهای ظرف چند روز چندین بار از درد ریزش و لغزش و غفلت و سستی و ناامیدی سپاه گفت؟ چه اتفاقی افتاده است؟
«آماج تهاجم دشمن عبارت است از فکر شما، از ذهن شما، از آنچه حاکم بر اندیشهٔ شما است؛ این اوّلین آماج دشمن است. با انواع حیلهها سعی میکند این تفکّر را تغییر بدهد؛ وقتی فکر عوض شد، بهطور طبیعی عمل عوض خواهد شد. نگذارید فکرها را عوض کنند، نگذارید انگیزهها را ضعیف کنند؛ نگذارید قدرت درونی ایمان و همّت عالی شما را دشمن با ترفندهای خودش از بین ببرد. محکم بایستید».(سخنرانی خامنهای در دانشگاه سپاه ۲۱مهر ۹۸)
آیا بازوی اصلی سرکوب و جنگافروزی خامنهای دیگر نمیتواند با اندیشه و انگیزههای سابق عمود خیمهٔ ولایت را نگهدارد؟