سایت ایلاف لندن در مطلبی بهقلم نزار جاف و با عنوان «ایران و شکست نظریه ولایت فقیه» که در روز پنجشنبه ۲۱دیماه ارسال شد نوشت: اوضاع و احوال و شرایط مختلفی که ایران در آن بهسر میبرد در واقع نتیجه و برآیند تجربه تلخ ۴۴سالهای است که کاملاً مشخص و روشن است سرچشمهٔ بهروزی و حتی آمال و آرزوهای مردم ایران نبوده است و این حقیقت بهروشنی درخشش خورشید نیمروز در وجنات و چهره مردم ایران و بهطور خاص در طبقات فقیر و مستضعف بهخوبی بارز و برجسته است.
رژیم ایران در طی ۴۴سال گذشته تلاش کرده که نظریه ولایت فقیه را پیاده کرده و به آن جامه عمل بپوشاند و آن را به یک واقعیت اجتنابناپذیر برای مردم ایران و یک تجربه سیاسی اقتصادی و اجتماعی تبدیل نماید تا بتواند آن را بهعنوان الگویی برای پیاده کردن در دیگر کشورهای منطقه بکار بگیرد اما با اطمینان میتوان گفت که این رژیم پس از گذشت تمام این سالیان نه تنها همچنان در پیاده کردن این نظریه با مشکل مواجه بوده بلکه حتی با یک تنفر و انزجار گسترده مردمی روبهرو شده است که مؤید شکست این تئوری در میان مردم و عدم پذیرش آن توسط آنها میباشد.
در ادامه مقاله آمده است: شعلهور شدن چهار قیام مردمی عظیم علیه رژیم که آخرین آنها قیام ۲۵شهریور ۱۴۰۱ بود و بهوقوع پیوستن هزاران حرکت اعتراضی و جنبشها و فعالیتهای ضد رژیم در داخل و خارج ایران و وضعیت وخامتبار و بسیار بدی که میتوان آنرا بهوضوح حس نمود، تماماً بمثابه شاخصهای قطعی هستند که بهطور قطع شکست کامل نظریه ولایت فقیه و اینکه با وجود تلاشها مذبوحانه و پیگیری که این رژیم بهعمل آورده، اجرایی کردن آن و تبدیل آن به واقعیت امکانپذیر نیست، را تأیید مینماید.
در مقاله به موضوع بازی انتخابات نیز اشاره شده است: تلاش رژیم برای فریب مردم ایران با استفاده از بازی انتخابات با هدف القاء این موضوع که رژیم ولایت فقیه یک رژیم دموکراتیک است و همچنین تلاشش برای بزک کردن چهره واقعی، زشت و خودکامهاش با استفاده از بازی «اعتدال و اصلاح» که در اواسط دهه نود هزاره گذشته آنرا ابداع نمود و تلاش مذبوحانه در طی چهار دوره ریاستجمهوری برای جذب مردم به این رژیم و اقناع آنها، تماماً به بنبست رسیده است بهخصوص هنگامی که مردم در اعتراضات اخیر در شعارهایشان بهاصطلاح «اصلاحطلبان و اصولگرایان» را به یک میزان محکوم نموده و بر این موضوع که «دیگر بازی تمام شده است» تأکید کردند و این واقعیت برای مردم آشکار شده که هر دو جناح برای فریب آنها بهمنظور پذیرش رژیم و سر خم کردن در مقابل آن تلاش میکنند.
همچنین مقاله اشاره دارد که نظریه ولایت فقیه از ابتدا باطل بوده است: نظریه رژیم ولایت فقیه و به بنبست رسیدن آن در حقیقت از پیش تحصیل حاصل بود و نتیجه منطقی مبارزات مردم ایران از زمان روی کار آمدن این رژیم تا به امروز میباشد. البته این منطقی نیست که نقش زمینهساز و آگاهیبخش سازمان مجاهدین خلق را در این رابطه فراموش کنیم و یا نادیده بگیریم. نقشی که بهمثابه دینامیزم و انگیزه اساسی طرد رژیم توسط مردم و مقابله با آن بوده است. بهخصوص که موضوعات و مسائلی که سازمان برای برانگیختن مردم به سمت طرد رژیم و مقابله با آن مطرح کرده، خارج از کادر واقعیت ایران و یا فقط فرضیه نیستند بلکه از واقعیت ایران جوشیده و به همین خاطر با استقبال از جانب مردم ایران روبهرو شدهاند و بهطور خاص فراخوان سازمان برای سرنگونی رژیم بهعنوان تنها راهحل تمامی مشکلاتی که مردم از آن رنج میبرند، مورد استقبال مردم ایران قرار گرفته است. سرنگونی این رژیم، خود پیام سازمان است که بر این امر تأکید میکند که نظریه ولایت فقیه محکوم به شکست است. نظریهای که مردم ایران چیزی جز مصیبت و درد و رنج از آن عایدشان نشده است!