728 x 90

اعتراف امام جمعه شیراز به نفرت عظیم ملی از ولایت خامنه‌ای

اعتراف امام جمعه شیراز به نفرت عظیم ملی از ولایت خامنه‌ای
اعتراف امام جمعه شیراز به نفرت عظیم ملی از ولایت خامنه‌ای

حفظ نظام یا حفظ مردم در برابر سیل؟ 

در حالی که سیل ۲۵استان ایران را در نوردیده است. در حالی که در مناطق عبور سیل، راههای ارتباطی مسدود شده،‌ شریانهای حیاتی شهرهای به زیر آب رفته از تپش افتاده است. در حالی که مردم در محاصرهٔ سیل و گل و لای نیازمند ابتدایی‌ترین امکانات زندگی برای زنده ماندن هستند، در حالی که در برخی از خانواده‌ها عزیزانی جان خود را از دست داده یا مصدوم و مجروح شده‌اند و در حالی که عید مردم ایران به عزا، دلهره، نگرانی تبدیل شده است، آخوندها و پاسداران و نیز مقامات دانه درشت نظام برای گرفتن عکس‌های سلفی به مناطق آسیب دیده اعزام می‌شوند و وعده‌های سر خرمن می‌دهند. هدف درجه اول آنها از این اقدام نه کمک به مردم، نه کم کردن دردی از دردهایشان که حفظ نظام و مقابله با اعتراضات سیل‌زدگان است. آنها خوب می‌دانند اگر در این قبیل مواقع عمامهٔ نظامشان را نچسبند همه چیز را خشم برانگیختهٔ مردم خواهد برد. ارگانهای مختلف حکومتی در پیش آمدن فجایعی مانند زلزله یا سیل مأموریت دارند که از اتحاد ملی و همیاری مردم به یکدیگر جلوگیری نمایند و کمکهایی را که به‌صورت خودجوش به مناطق آسیب‌دیده ارسال می‌شود مصادره نمایند؛ کمکهایی که بنا بر شواهد و داده‌ها و تجارب سالیان پیش، سر از بازار درآورده یا برای مزدوران برون‌مرزی نظام فرستاده شده است. رژیم به‌خوبی می‌داند تقویت این روحیه همبستگی ملی در گام بعد همبستگی برای قیام سراسری را تقویت می‌کند. مردم نیز خوب می‌دانند تنها کمک برای آنان دستان خالی خودشان و هم‌دردانشان است.

 

خشم و نفرت مردم از بازدید‌های کلیشه‌ای و فرمایشی 

بازدید‌های کلیشه‌ای، فرمایشی و تبلیغاتی حکومت، واکنش اعتراض‌آمیز مردم را برانگیخته است. میزان این واکنش‌ها تا آنجا گسترده است که سران نظام ناگزیر به آن اذعان می‌کنند.

آخوند لطف‌الله دژکام، امام جمعهٔ شیراز که بنا‌ به دستور خامنه‌ای مأمور شده بود برای خواباندن اعتراضات به محل‌های آسیب‌دیده سرکشی کند، در یک اعتراف آشکار به نفرت عظیم مردم از خود و سایر عمامه‌داران و عوامل سرکوب اعتراف کرد. سایت حکومتی انتخاب در این باره نوشته است:
«امام جمعهٔ شیراز عملکرد برخی ادارات را که زمینه‌ساز سیل این شهر شد، موجب خشم و حتی فحش‌دادن آنان به مسئولان دانست و گفت: در بازدید از مناطق سیل‌زده با خشم و عصبانیت مردم روبه‌رو شدیم»

 

چندین فحش خوردم و اعصابم خورد است! 

آخوند دژکام،‌که لابد انتظار داشت در اجرای فرمان خامنه‌ای به مشکلی برنخورد و با ماشین ضدگلوله به محل رفته و پس از تحویل دادن یک مشت اراجیف به مردم سیل‌زده، تر و تمیز و راضی به قصرش برگردد، با کلافگی می‌گوید:

«من در بازدید از مناطق سیل‌زده چندین فحش خوردم و اعصابم خرد است!»

این آخوند اعصاب خورد! که با گوشه‌یی از خشم خلق به جان آمده مواجه شده و شراره‌ای از آن را چشیده است،‌ ناگزیر به برخی عملکردهای نظام فاسد آخوندی در میهن خواری اشاره می‌کند. از گفته‌های او این‌گونه می‌شود استنباط کرد که این حکومت حتی به مسیل شهر نیز رحم نکرده و بستر رودخانه را نیز به‌خاطر سیاست‌های غارتگرانهٔ خود بالا کشیده است؛ تا جایی که رودخانه برای جریان پیدا کردن چاره‌ای جز این نداشته است که مسیل به بلوار تبدیل شده را با قهر بگشاید و در شهر جاری شود.

 

تقصیر شهرداری است! 

در این فاجعهٔ ‌ ملی نیز طبق معمول، عوامل نظام تقصیر را به گردن یکدیگر می‌اندازند تا از خود سلب مسئولیت کنند. نمایندگان خامنه‌ای مانند خود او یاد گرفته‌اند که در هنگام وقوع بحران، به‌گونه‌یی تنزه طلبانه خود را کنار بکشند و اپوزیسیون نمایی کنند. این هنر عجیب فقط از خامنه‌ای و دجالگران عمامه‌دار ساخته است.

تا الآن سران نظام، اشکال آمدن سیل را متوجه عوامل سماوی، کرات آسمانی و اجنه و ارواح و گناهان مردم، بی‌حجابی و ندادن خمس و زکات می‌کردند و اگر کسی می‌گفت علت آمدن سیل ایران‌ خواری آخوندهاست برمی‌آشفتند ولی اکنون که علت برملا شده، به اندکی از آن اقرار می‌کنند:

 

نمایندهٔ ‌ ولی‌فقیه در فارس:

«مسیل را گرفته‌اند و به ساختمان تبدیل کرده‌اند، چرا نباید سیل جاری شود؟ چرا شهرداری بلوار کشیده و مسیل را مسدود کرده است؟ آب بالا دست دروازه قرآن باید از کجا سر در بیاورد که سیل جاری نشود؟

تونلی که شهرداری در منطقهٔ سعدی احداث کرده به رودخانه تبدیل شده است، این تونل هیچ راهی برای فرار آب ندارد، جایی که شهرداری می‌خواهد در آینده پارک بسازد، به ارتفاع ۲متر آب جمع شد، صحنه‌های بی‌ریخت در جریان سیل شیراز مشاهده کردم.»

 

در جریان امور ما نفهم‌ها تصمیم می‌گیرند! 

آخوند دژکام که به‌نظر می‌رسد در برابر خشم مردم تعادلش را از دست داده است، بدون آن که متوجه شود، خود را در عداد فاسدان یا نفهم‌هایی که قرار داده که حکومت را می‌چرخانند و بر گردن مردم سوار هستند:

«باید ببینیم شهرداری چه بر سر مردم آورده است، وقتی خود شهرداری به حریم رودخانهٔ خشک تجاوز کرده چه انتظاری از مردم داریم؟ من دو سه جا این تجاوز شهرداری به حریم را خودم دیده‌ام... این به این معنی است که در جریان امور ما، نفهم‌ها تصمیم می‌گیرند، نفهم‌ها به مسئولیتشان عمل نمی‌کنند... در بازدیدها وارد یک کوچ با ۴متر گودی شدیم که بن‌بست بود و راه خروج آب نداشت، شهرداری پشت این کوچه ۱۵مغازه برای فروش ساخته است، آب این کوچه از کجا باید خارج شود؟»

 

به روزگار قیامت به‌پا شود آن روز 

این آخوند دانه درشت نظام که عنوان نمایندگی خامنه‌ای را در فارس یدک می‌کشد خود را «بی‌تقصیر» وانمود می‌کند تا خشم مردم را متوجه یک عامل موهوم و دست چندم مانند «شهرداری!» کند. در روزگار «شاهنشاه آریامهر» هم، ساواک و عوامل سلطنت می‌گفتند محمدرضا خودش بی‌تقصیر است، این فساد و جنایت‌کار اطرافیان اوست و می‌خواهند او را بدنام کنند، حال شیخ تیول‌دار استان فارس با تقلید از شاه، می‌خواهد خود و رهبرش را از آماج خشم توده‌های به جان آمده به در ببرد. اما همان‌گونه که نمی‌توان در مسیل سیل ساخت و ساز کرد در برابر خشم توده‌های محروم نیز نمی‌توان روضه‌خوانی و شعبده بازی کرد. این سیلاب این خشم مقدس وقتی به حرکت درآید غیرقابل کنترل و ناگهانی خواهد بود. البته به جای این‌که مردم محروم و نجیب ایران و کودکان نازنین و معصوم ایرانی را هدف قرار دهد حاکمان فاسد و دجالگران عمامه به‌سر را هدف قرار خواهد داد.

آری، دور نیست این سیلاب انگیخته و خشمناک ناگهان به سمت قصر خامنه‌ای به راه بیفتد.

به روزگار قیامت به‌پا شود آن روز

کنند رنجبران چون قیام آزادی

 

 

 

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/577dc61b-d15f-4355-8dc0-44db496ef12e"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات