در حالی که باندهای قاچاق مواد مخدر، در مدارس جولان میدهند و حتی دانشآموزان کم سن و سال را هم به این بلای خانمانسوز مبتلا کردهاند, مقامات وزارت آموزش و پرورش دولت روحانی تا کنون، به این کابوس بزرگ خانوادهها اشارهیی نکردهاند. در حالی که آش اینقدر شور شده که روزنامههای حکومتی به آن اذعان میکنند. هرچندآنها از این پدیده به مثابة یک عارضه اجتماعی که گویا ریشه در مشکلات خانواده دارد حرف میزنند: در دهم مهرماه 92روزنامه آفتاب یزد نوشت: «کاهش سن اعتیاد و استعمال دخانیات در مدارس نگرانکننده است / در مدارس آسیبهای اجتماعی زیادی در حال رخ دادن است»
اما روزنامههای حکومتی به ریشه یابی این «آسیبهای اجتماعی در حال رخ دادن» نمیپردازند. چون اذعان به گسترش اعتیاد درکودکان دبستانی و دبیرستانی، قبل از هرچیز، اذعان به حضور شبکههای گسترده مواد مخدر است. که یا نظام از پس آنها بر نمیآید و یا اینکه این شبکهها، از جنس همان «برادران قاچاقچی» هستند که احمدینژاد در یک دعوای باندی، سربسته به فعالیت آنها اشاره کرد.
اعتراف به هر یک از این دو مورد برای نظام هزینههای سنگین دارد. چون اگر بگوید حریف باندهای قاچاق نیست، باید پاسخگوی سازمان جهانی مبارزه با مواد مخدر باشد که رژیم هرسال با ادعای مبارزه با مواد مخدر دهها میلیون دلار این سازمان را سرکیسه میکند. اگر هم به نقش عناصر خودی رژیم در گسترش شبکههای مواد مخدر و به دام انداختن دانشآموزان اعتراف کند، میداند که توفان درو خواهد کرد. رژیم برای فرار از این تنگنا، صورت مسأله را به کل منکر میشود.
معاون تربیتبدنی و سلامت آموزش و پرورش دولت حسن روحانی در 21مهر 92 به خبرگزاری حکومتی مهر گفت: در مدارس کشور دانشآموز معتاد وجود ندارد. اما به هرجهت در یک اجتماعی زندگی میکنیم که ممکن است بعضی افراد در جامعه معتاد شوند و گاه نیز بعضی از این افراد برای ادامه تحصیل به مدارس وارد شوند. اما آنها افرادی هستند که در جامعه گرفتار آسیبهای اجتماعی شدهاند نه در مدرسه»
معاون وزیر آموزش و پرورش دولت روحانی، این طرز پاک کردن صورت مسأله را از دولت پاسدار احمدینژاد به ارث برده است.
در چهارم مهر 1388 رسانههای حکومتی بهنقل از سایت رسمی مجلس ارتجاع، اذعان کردند «حدود بیست هزار دانشآموز در کشور در دام اعتیاد گرفتار آمدهاند». سایت مجلس ارتجاع تأکید کرده بود «این آمار دقیق نیست و عدهٴ دانشآموزان معتاد بیش از این رقم است». در همان زمان حاجی بابایی وزیر آموزش و پرورش با وقاحت تمام در پاسخ به این پرسش که برای دانشآموزان معتاد چه برنامهای دارد گفته بود: «مگر ما دانشآموز معتاد داریم؟»
وزیر آموزش و پرورش احمدینژاد حق داشت صورت مسأله را پاککند، چون بودجه 20میلیارد تومانی مبارزه با مواد مخدر را احمدینژاد به 2میلیارد تومان کاهش داده بود. درضمن نمیتوانست «دستهٴ خودش را ببرد» و بگوید توزیع مواد مخدر در داخل و خارج کشور، امری نهادینه شده است که «برادران پاسدار» و «سربازان گمنام» در وزارت بدنام اطلاعات، بخشی از هزینه تروریسم برون مرزی و درون مرزی خود را از این راه تأمین میکنند.
اکنون دولت روحانی باید بگوید، در پشت انکار اعیتاد دانش آموزان، کدام دم خروس را پنهان کرده است؟