”سرنگونی رژیم آخوندی ضرورت پایان جنگ و تروریسم در خاورمیانه“ – قسمت دوم

طاهر بومدرا - رئیس پیشین دفتر حقوق‌بشر سازمان ملل در عراق

 

 
               سید احمد غزالی –نخست وزیر پیشین الجزایر

برادران وخواهران
تجمعی که دیروز با هم شرکت کردیم تا آنجا که به من برمی‌گشت چهاردهمین تجمعی بود که افتخار شرکت در آن را به همراه و در کنار برادرانم از مقاومت ایران وبرادران و خواهران عرب ومسلمان، داشتم. وقتی که نگاه می‌کنم به مسیری که مقاومت ایران از 2004 طی کرده، نوعی تعجب وناباوری احساس می‌کنم. ووقتی به اولین گردهمایی در 2004نگاه می‌کنیم می‌بینیم که مقاومت چه سختیها وناملایماتی را گذرانده. در عین‌حال چه پیروزیها و گام های غول آسایی را مقاومت ایران محقق کرده. در 2004 اولین گرهمایی همانند گردهمایی دیروز بود ما چند نفر بودیم؟ 5هزار و یا 6هزار نفر و الآن شرکت کنندگان از 100هزار بالاتر رفته. به من نشان بدهید کدام سازمان در جهان قادر است خارج کشور یکصد هزار رزمنده و 600حامی را از کشورهای مختلف جمع کند. از اروپا ازآمریکا ازآسیا و از آفریقا. حامیان اروپایی چند نفر بودند؟ از قبیل روشنفکران، پارلمانترها الآن اکثریت مطلق همه پارلمانهای اروپایی و غربی این مقاومت را تأیید و پشتیبانی می‌کنند. این در حالی است که همه دولتهای غربی نام سازمان مجاهدین خلق را وارد لیست تروریستی کرده بودند. من این افتخار و شانس را داشتم که در همه ملاقاتها با حقوقدانان در دادگاههای مختلف شرکت کنم دادگاههای لوکزامبورگ، بروکسل، لندن، پاریس، برلین، واشینگتن. به یمن تلاشهای سهمگین و نبوغ همه حقوقدانان و پارلمانترها به‌ویژه در بریتانیا و فرانسه و کانادا، مقاومت از سال 2007 و 2008 و 2009 پیروزیهای بزرگی به‌دست آورد. همه این دادگاهها در لندن و لوکزامبورگ و فرانسه و واشینگتن، دولتهای غربی را مجبور کردند که مجاهدین خلق را از لیستهای تروریستی بیرون بکشند. اما به همان میزان که مقاومت پیروزی به‌دست می‌آورد، به همان میزان وحشیگری رژیم آخوندها بیشتر می‌شد و می‌شود. من بیاد دارم که بعد از اشغال عراق در 2003 یا  2004 ارتش آمریکا شهر اشرف را اشغال کرد و تحقیقاتی کرد که من از قول برادران ایرانی می‌گویم حدود 12ماه طول کشید توسط اف.بی.آی و سیا. آنها سعی داشتند و تلاش می‌کردند برای به‌دست آوردن بهانه‌هایی که ثابت کند ونشان بدهد که سازمان در جرائمی که علیه ملت عراق توسط بعثی‌ها صورت گرفته دست داشته. اما چیزی نیافتند و مسأله معکوس شد.

ما الآن می‌بینیم که بالاترین مسئولان ارتش آمریکا که علیه اشرف می‌جنگیدند و علیه ایرانیها می‌جنگیدند، همانها شهادت می‌دهند که هیچ رابطه‌ای بین سازمان و تروریسم وجود ندارد. همه به یاد دارند که ژنرال فیلیبس رفت و گفت درخواستم این است که دخترم این شانس را داشته باشد که با ساکنان اشرف زندگی کند و یاد بگیرد که این سازمان چگونه حقوق‌بشر و حقوق زنان را پیش می‌برد. بنابراین نتیجه تحقیقی که در سال 2004 در اشرف انجام شد این بودکه به‌طور خلاصه ارتش آمریکا که به‌دنبال طرفی بود، حق مجاهدین خلق را در حمایتشان توسط سازمان ملل وارتش آمریکا، به‌رسمیت شناخت. در حالی که همان زمان دولت آمریکا به سازمان به‌عنوان یک سازمان تروریستی نگاه می‌کرد. اما متأسفانه در 2008 زمانی که ارتش آمریکا از عراق خارج شد و اختیاراتش را به ارتش عراق داد، از جمله التزامات حفاظت افراد بود و دولت مالکی که 100% در خدمت ولی‌فقیه بود، به‌جای حفاظت مجاهدین خلق، اوامر ولی‌فقیه را اجرا می‌کرد، بنابراین مجموعه برادران ما در اشرف روزانه با شرایط بسیار سختی مواجه بودند از قبیل محاصره، شکنجه، تهاجم نظامی با تانک و سلاحهای نظامی در حالیکه این مجموعه هیچ سلاحی حتی یک تانک هم نداشتند. راجع به موشک‌باران اشرف و بعد هم لیبرتی صحبتی نکنید و به فضل خدا و خواسته او و به یمن تلاش‌هایی که از طرف دوستان ما و دوستان در اروپا و آمریکا می‌شد، برادران ما از جهنم کمپ لیبرتی خارج شدند و به آلبانی رفتند و من از ملت آلبانی و دولت آلبانی به‌خاطر حسن پذیرایی آنها در حق برادران من که از اشرف آمده‌اند تشکر می‌کنم.

این پیروزی بزرگی بود، بعد از پیروزی مقاومت در موضوع لیست تروریستی، و الآن همه انرژیهای مقاومت آزاد شده وآزاد است همین امر است که باعث شد خواهر مریم بگوید که مرحله دفاع تمام شده و الآن باید مرحله تهاجم را شروع کنیم. کمیته عربی اسلامی که در سال 2008 برای دفاع از شهر اشرف تأسیس شده بود ماموریتش تمام شد اما مأموریت ویژه‌اش در مورد نجات برادران ما در اشرف ونیز مقاومت ووظایف مربوط به حقوق مقاومت هنوز تمام نشده. به همین دلیل اسم آن را به کمیته همبستگی با ملت ایران وبا مقاومت ایران تغییر دادیم چرا؟

به‌خاطر آن‌که علاوه بر پیروزیها و آنچه که تاکنون محقق شده اما هنوز کار تمام نشده که عبارت است از پایان دادن به حکومت آخوندی برای همیشه. و این امر از طریق مشارکت همه افکار عمومی کشورهای عربی واسلامی و افکار عمومی اروپا. ما و شما می‌دانیم که این مسأله هم‌چنان از طرف افکار عمومی جهان و حتی افکار عمومی اعراب وکشورهای اسلامی، ناشناخته است.

در این‌جا یک کج فهمی در مورد ماهیت رژیم آخوندی وجود دارد. من رژیم آخوندی را دشمن شماره یک اسلام می‌دانم. او دشمن شماره 1 اسلام است چرا که دین و شیعه و اسلام را نه به‌خاطر دوستی با اسلام، بلکه به‌خاطر محقق کردن استراتژی مسلط شدن برکل جهان عرب واسلام (بخدمت گرفته) است. بنابراین من همه برادران این‌جا را فرامی‌خوانم که همه تلاش خودشان را بکنند که این کمیته را گسترش بدهند و یا به این کمیته جدید بپیوندند چرا که کاری که در پیش رو داریم کاری بس بزرگ است و ما باید به آن اولویت بدهیم تا این‌که به ملتها در جهان و یا منطقه عربی و اسلامی یا حتی در جهان غرب درک درستی از آخوندها بدهیم و آنچه که امنیت ما را دائماً تهدید می‌کند کارهایی است که رژیم آخوندها انجام می‌دهد واز همین زاویه موضوع مقاومت ایران فقط یک موضوع ایرانی نیست بلکه موضوعی عربی اسلامی و انسانی است.

السلام علیکم ورحمت الله وبرکاته