مهناز سلیمیان-دبیر ارشد شورای ملی مقاومت
خوب منهم اگر اجازه بدین سلام میکنم خدمت دوستان و رفقا و خیرمقدم میگم به همگی. همچنین سلام میکنم به دوستانی که نتوانستند در جمع ما حاضر بشوند ولی از راه دور توی جلسه حاضر هستند و همچنین سلام و درود دارم به اعضای ناظر در این جلسه چه دوستانی که در این جلسه حضور دارند و چه دوستانی که در دفاتر کشورها تو کشورهای مختلف حضور دارند
جلسه میاندورهای شورا را با یاد و خاطره اعضایی که در سال گذشته از کنار ما رفتند آغاز میکنیم یاد و خاطره آنها در تاریخ آزادی و رهایی مردم ایران جاودان است. هر کدامشان یک ستاره تابناکی هستند که یاد و نقشی که در راه رهایی مردم ایران داشتند جاودان خواهد بود.
برنامه امروز را شروع میکنیم تعدادی از دوستان برای صحبت پیش از دستور از قبل نوبت گرفتند دوستانی هم که میخواهند صحبت کنند لطف کنند با بالا بردن دست نوبت بگیرند درخواستم این هست که دوستان همه رعایت نوبت و زمانبندی را بکنند تا بتوانیم برنامه را طبق زمانبندی که هست پیش ببریم اگر اجازه بدهید وارد پیش از دستور میشویم.
از آقای فیلابی درخواست میکنم که صحبتشان را شروع کنند، آقای فیلابی بفرمایید
پهلوان مسلم اسکندر فیلابی-قهرمان کشتی ایران-صاحب بازوبند پهلوانی و مسئول کمیسیون ورزش
خانم رجوی عزیز درود بر شما درود به شرف و قدر و غیرت و صدق و فدای شما. برگزاری سلسلهای از کهکشانها را به شما به مسعود عزیز و به همه اعضای شورا و همه خانواده مقاومت تبریک میگویم، من این روزها بیش از هر زمان دیگر از اینکه عضوی از این مقاومت هستم احساس افتخار میکنم، مقاومتی که چون کوه در مقابل بیرحمترین ارتجاع تاریخ ایران ایستاده و با عبور پیروزمند از میان همه توطئهها و شیطانسازیهای شیخ و شاه مسیر استقلال و آزادی مردم ایران را که با سرنگونی آخوندهای جنایتکار محقق میشود هموار کرده است من سالهاست در تمامی پیچ و خمهای نفس گیر این مقاومت حضور داشتم، وجود مبارزاتی خودم را مدیون این مقاومت و رهبری آن میدانم من طی این سالها به این ایمان و باور رسیدم که بقای این آلترناتیو در گرو مرزبندی قاطع با دیکتاتوریهای شیخ و شاه هست طی این سالها به تجربه فهمیدم که بقایای شاه نقش خاکریز برای جلوگیری از سرنگونی آخوندی را بازی میکنند. هر چه رژیم آخوندی به سرنگونی نزدیکتر میشود، لاشههای باقیمانده از دیکتاتوری سلطنتی به تکاپو افتاده و از یکطرف به لجنپراکنی بیشتری علیه شورای ملی مقاومت میپردازند و از طرف دیگر، به اشکال مختلف تلاش میکنند مسیر اصلی مبارزه را منحرف کنند. آنچه بیان کردم بخش مهمی از باورهای من در این مقاومت است. ولی آنچه که اخیراً مرا بهشدت تکان داد سخنرانی شما در تظاهرات بزرگ شکوهمند هموطنانم در برلین بود. شما گفتید کاش میشد با فدای جان من، کشتن هموطنانم رو در ایران، متوقف کرد یادم میآید روزی مسعود اینگونه مجاهدین را تعریف کرد: وفای به پیمان با فدای بیکران در تاریخ ایران و شما خانم رجوی مصداق کامل حرف مسعود در مورد مجاهدین هستید که برخاسته از عمق صدق و فدای شما بهعنوان رهبر این مقاومت است. من تردید ندارم که بدون چنین رویکردی از جانب شما این مقاومت هرگز در نقطهیی که هست قرار نمیداشت. اگر از من بپرسید که دلیل این همه توطئههای پیدا و ناپیدا علیه شما چیست؟ من در جواب فقط روی همین صدق و فدا انگشت میگذارم. من اولین بار توسط جهان پهلوان تختی با رهبر نهضت ضداستعماری مردم ایران، مصدق کبیر آشنا شدم
اکنون بسیار مفتخرم توسط آقای محسن رضایی عضو مقاومتی هستم که آرمانهای مصدق را پیگیرانه با فداکاری و جانفشانی دنبال میکند و همواره بر آزادی و استقلال مردم ایران پافشاری کرده است.
یک سال گذشته که دادگاه حمید نوری جریان داشت من به ارزشهای والای سر موضع بودن پی بردم. فهمیدم آن قهرمانان، بزرگترین گناهشان از نظر خمینی آن بود که از ارزشهای مجاهدین و آرمان آزادی و استقلال مردم ایران در بدترین شرایط شکنجه و کشتار دفاع کردند. و هرگز در مقابل خمینی کوتاه نیامدند در سالگرد سی تیر ماه بار دیگر بر سر موضع آزادی و استقلال مردم ایران با همه قهرمانان مجاهد و مصدق کبیر در مسیر سرنگونی این رژیم ضدبشری با رهبری شما، تجدید عهد میکنم. با تشکر و درود بر شما
مهدی سامع - مسئول کمیسیون صنایع، سخنگوی سازمان چریکهای فدایی خلق ایران
اعضای محترم شورای ملی مقاومت ایران خانم مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده شورا اجازه میخواهم پیش از هر صحبتی با دریغ و اندوه یاد کنم از همرزمانمان در شورای ملی مقاومت ایران که اکنون در میان ما نیستند و یاد کنم از مجاهدانی که در مبارزه مرگ و زندگی با بیماری ما را ترک کردند یاد میکنم از زندانیان سیاسی و ادای احترام میکنم به خانواده شهدا و زندانیان سیاسی.
دوستان خواهران برادران رفقا و ناظران عزیز یکی از ویژگیهای کمیاب جامعه ایران تحت حاکمیت استبداد دینی سیاسی بودن همه پدیدهها و کُنشهای موجود در جامعه از سادهترین تا پیچیدهترین آن هست نمونه شناخته شده برای همگان واکسن کروناست وقتی از سیاست صحبت میکنیم چگونگی رابطه با قدرت حاکم را مورد توجه و ارزیابی قرار میدهیم در این گفتار و ارزیابی کنش حاکمیت، مردم و نیروی پیشتاز به کوتاهترین و البته سادهترین شکل میپردازم.
الف -حاکمیت -سیاست یکدستسازی شاکله قدرت که ولیفقیه نظام برای مهار خروش و قیام مردمی از طریق بیسابقهترین جراحی درونی مهندسی کرد آنچنان به گِل نشسته که برخی از کارگزاران تصفیه شده حکومت با طعنه از آن یاد میکنند روزنامه حکومتی مستقل در شماره روز سهشنبه ۴مرداد نوشت این تندرویهای خشن بهخاطر هرج و مرج در درون حاکمیت و یکدستی قواست.
دیروز یعنی چهارشنبه همین روزنامه نوشت اجرایی کردن حجاب و عفاف تنها کار رئیسی در یکسال است، یکسال پس از آن که خامنهای از طریق یک نمایش بیرمق کلید پاستور را به ابراهیم رئیسی بهعنوان نماینده جوانان حزباللهی داد، همه چیز گواه آنست که این سیاست شکستخورده و رویای ولیفقیه به کابوس تبدیل شده است. در این یکسال همه گسلهای موجود در جامعه بیش از پیش فعال شده و همزمان تضادهای درونی هرم قدرت تشدید شده است حرفهای اشغالگران بهارستان این ادعا را ثابت میکند از این رو حکومت در واکنش به این شرایط مانند گذشته سرکوب عریان و بیمحابا، صدور ارتجاع و بنیادگرایی از طریق دمیدن به کوره جنگهای نیابتی و استفاده از مماشات قدرتهای جهانی است رژیم حاکم بر کشور ادعا میکند که نماینده خدا بر روی زمین است ولیفقیه نظام خدای سالهای دهه شصت را به رخ جامعه میکشد تا مردم فراموش نکنند که خدای کنونی همان است که در دهه شصت بود و گُرز و چماق و خنجر و تازیانه البته بروز شده و مدرن آن همچنان آماده انجام وظیفه است بهنظر میرسد که این سه راهکار مانند گذشته ثمربخش نیست خروش مردم عراق و لبنان علیه مزدوران خامنهای یک چالش جدی برای عمق استراتژیک رژیم ولایت فقیه ایجاد کرده است مردم عراق بارها اعلام کردند که حکومت ایران عامل اصلی استقرار حکومتی فاسد و فرقهگرا در عراق است.
ب: مردم - همه کارشناسان مستقل و برخی از کارشناسان حکومت و پیرامون آن به این امر مهر تأیید میزنند که اکثریت مردم ایران نه فقط در کنار حکومت نیستند بلکه بخش مهمی از آنان در ستیز با نظام حاکم قرار دارند رویدادها نشان میدهد که زنان و مردان میهن ما و بهویژه تهیدستان و نسل جوان فراموش شده از طرف حکومت در گوشه و کنار میهن در بند برای تحقق نان کار آزادیبهپاخاستند. حرکتهای اعتراضی و ادامهدار نیروهای کار و خیزشهای تودهیی که گزارش آن در رسانههای مقاومت و از جمله در ماهنامه نبرد خلق منتشر شده انکشاف بحران و شرایط انقلابی را نشان میدهد. مردم برای آزادی، برای عدالت، برای منع هرگونه تبعیض جنسیتی، مذهبی، قومی و ملی عزم جزم کردهاند و گفتمان سازیهای حکومت مانند تجزیه و سوریهیی شدن ایران را به سخره میگیرند. آنان که تبلیغ و ترویج میکردند که تحریم و فشار خارجی مردم را منفعل کرده و در کنار حکومت قرار میدهد با مشاهده واقعیت در کف خیابان یک پوزشخواهی به مردم رنجدیده و شهدای قیامها و خیزشهای چند سال گذشته بدهکار هستند. در میدان این نبرد باشکوه گردهمایی چند هزار زن و مرد در بستر خشک زایندهرود که به دعوت کشاورزان اصفهان برگزار شد از جهت ترکیب نیروهای شرکتکننده که همان شاکله نیروهای اجتماعی انقلاب دمکراتیک است و گفتار و شعارهای مطرح شده در آن اهمیت بسیار دارد.
ج- جنبش مقاومت - جنبش مقاومت سازمانیافته مردم ایران به اشکال گوناگون در داخل و خارج از ایران برای سرنگونی استبداد دینی متکی بر ولایت فقیه به تلاش خود ادامه میدهد. در این میان شاهد گشوده شدن چند میدان جدید هستیم. ایجاد و گسترش کانونهای شورشی و همزمان جنگ سایبری نیروهای امنیتی و سرکوبگر نظام را با چالش جدی روبهرو کرده است ناتوانی این نیروها برای مهار مبارزه جوانان انقلابی متشکل در کانونهای شورشی آنان را به این سمت سوق داده که اشرف۳ را با موشک و پهپاد تهدید کنند. خود این تهدید نشان میدهد که نظام برای نابودی کانونهای شورشی و جوانان انقلابی ناتوان شده است. به میدانهای دیگر هم میتوان پرداخت اما زمان کوتاه و صف داوطلبان صحبت در این اجلاس طولانی و که به گمانم چند دقیقه هم بیش از زمان تعیین شده صحبت کردم که پوزش میخواهم اما از آنچه گفتم نتیجه میگیرم که ترکیب کنش سه نیروی اصلی جامعه، نشان میدهد که کشور و جامعه همچنان در مسیر انکشاف بحران و شرایط انقلابی را طی میکند و مهمترین و محوریترین مسأله در سپهر سیاسی ایران تلاش برای تکامل شرایط ذهنی سرنگونی رژیم و انجام انقلاب دمکراتیک است.
سازمان چریکهای فدایی خلق ایران در این راه تلاش میکند. بهعنوان آخرین جمله تأکید میکنم که انقلاب کم هزینهترین راه برای تحقق خواستهها، نیازها و آرزوهای زنان و مردان ایرانزمین است. سپاسگزارم که به من گوش کردید.
ابراهیم مازندرانی - مسئول کمیسیون اصناف
با سلام. خانم مریم رجوی، رئیسجمهور منتخب مقاومت ایران، پیروزی در دادگاه بلژیک، پیروزیهای مقاومت ایران در ایام اخیر آنقدر زیاد شده است که نمیدانم تبریکاتم را از کجا شروع کنم. قبل از هر چیز اجرای این کهکشان بسیار عظیم را به شما تبریک میگوییم همچنین پیروزی در دادگاه استکهلم که در آن دژخیم حمید نوری به اشد مجازات و حبس ابد محکوم شد و پیروزی جنبش دادخواهی تحت هدایت شما بود را به شما و آقای مسعود رجوی، به مجاهدین خلق و به کل یاران این مقاومت بهطور خاص به خانوادههای قتلعام شدگان تبریک میگویم با این پیروزی تردیدی نیست که خونخواهی شهدای قتلعام ۶۷ تا محاکمه و به مجازات رسیدن خامنهای و رئیسی جنایتکار و سایر اعضای هیاتهای مرگ ادامه خواهد داشت همچنین هوشیاری و بسیج مقاومت ایران بر علیه معاهده ننگین دولت بلژیک و رژیم آخوندی برای فراری دادن دیپلمات تروریست رژیم اسدالله اسدی جای تبریک فراوان دارد. عملیاتهای اختناقشکن کانونهای شورشی قهرمان که در آخرین فراز خود از کار انداختن سیستمهای ارتباطی و شبکههای رسانهیی و سایتهای رادیو تلویزیونی رژیم، وزارتخانههای کشاورزی و ارشاد و قوه قضاییه و شهرداری تهران و سازمان فرهنگ و تبلیغات اسلامی منجر شد و نیز پخش شعارهای مرگ بر خامنهای و درود بر رجوی در دهها نقطه از شهرهای مختلف ایران و سایر عملیات گوناگون کانونهای شورشی که همچنان ادامه دارد، سیستم سرکوب رژیم را دچار سردرگمی و استیصال کرده است. در کنار آن نارضایتیهای گسترده و اعتراضات اقشار مردم ایران به شرایط فاجعهبار اقتصادی و فقر و گرسنگی و فسادهای نجومی رژیم و بالاخره گرداب مرگبار برجام بیفرجام و ناامیدی خلیفه ارتجاع از خروج سپاه پاسداران جهل و جنایت از لیست سیاه تروریستی آمریکا، خامنهای را که ترفند اصلاحطلب اصولگرایش رسوا شده دست به دامان تهدید بازگشت دیکتاتوری سلطنتی کرده است. بچه شاه هم که هنوز از خوابهای شتری و رویاهای (صدای خنده) پنبهدانهیی بیدار نشده، یکمرتبه در تلویزیونهایی که فقط زبانشون فارسیست و بعضاً برنامهها خبرهایشان تا دشمنی با مردم و مقاومت ایران امتداد دارد نمایش رهبری مبارزه را بازی میکند و مرتکب صدور اوامر ملوکانه میشود. رضا پسر محمدرضا که در شوهای قبلی، برای دژخیم قاسم سلیمانی، اشک تمساح ریخته بود و به امید اینکه نیروهای سرکوبگر سپاه و بسیج تاج شاهی را بر سرش بگذارند و امنیت دیکتاتوریش را پاسداری کنند گمان میبرد جنایتهای پدربزرگ و پدرش از ذهن تاریخی مردم ایران پاک شده و دزدیها و جنایتهای پدرش شاهدی ندارد من خودم زندانی پدر او بودم با یک زندانی همبند شدم برایم تعریف کرد که اصغر بدیعزادگان را بعد از شکنجههای فراوان، مهرههای پشتش را سوزانده بودند و لای یک پتو در سلول او انداخته بودند و شاهد روحیه سرشار از امید و مقاومت او بود. کاظم ذوالانوار را که بعد از تیر خوردن در خیابان، بازجویان ساواک را فریب داده بود و بهرغم اینکه استخوانهای پای شکسته او را بهم میساییدند که او حرف بزند ولی او خودش را به بیهوشی زده بود تا اطلاعات سازمان را حفظ کند. فاطمه امینی را، بیش از یکماه شکنجه کرده و زیر شکنجهها بهشهادت رسانده بودند و ساواک شاه به دروغ ادعا کرد که از کوه پرت شده و درگذشته است جنایات پدربزرگش هم که بسیجیها این روزها برای شادی روح او و تسکین روح خامنهای شعار میدهند بهخصوص آن که علیه روشنفکران، علیه اقوام مختلف ایران بهخصوص عشایر، کرد، لر، انجام داده و غصب و دزدی زمینها و سرمایههای روستاهای کشور که به جیب خاندان سلطنتی میرفت داستانها دارد. پسر شاه خائن و نوه رضا خان قلدر به جای دعاوی آزادیخواهی و مردم دوستی دروغین بیاید جواب سرمایههای نجومی که پدرش دزدیده بود و به او رسیده را پس بدهد راستی چرا از آوردن اسم خامنهای و رئیسی در بیانیههای بفرمودهاش طفره میرود و چرا به صراحت خواستار محاکمه این جنایتکاران نیست؟ در پایان یقین و ایمان دارم که سرنگونی این رژیم جهل و جنایت بیش از همیشه در دسترس و صبح رهایی مردم ایران بیش از همیشه نزدیک است. درود بیپایان به کانونهای شورشی.
دکتر محمدعلی شیخی - مسئول کمیسیون دانشگاهها
با سلام و درود بر خانم مریم رجوی رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران و اعضای محترم شورا، با تأسف از عدم حضور در جمع شما میخواستم چند کلامی خدمتتان عرض کنم. قبل از همه درگذشت خواهر مجاهد حمیده طاعتی اصل که یکی از مجاهدین صدیق و والامقام بود را به همه اعضای مقاومت بهخصوص رهبری مقاومت خانم رجوی و آقای رجوی تسلیت میگویم.
دو سه روز پیش ۳ مرداد سالگرد ۳۴ امین نبرد کبیر عملیات فروغ جاویدان بود که بهلحاظ تاریخی هنوز هم ادامه دارد. این عملیات بیمهنامه مبارزات ارتش آزادیبخش، برای سرنگونی رژیم ضدبشری خمینی بود و هست همچنان که امروز حتی اعوان و انصار رژیم نیز بر سرنگونی قریبالوقوع آن اذعان دارند.
با درود به ۱۳۰۴ شهید فروغ جاویدان و رهبری این عملیات که هر کجا هست خدانگهدارش باشد.
سال گذشته از آن کهکشان تا این کهکشان، شاهد دستآوردهای زیادی بودیم. و بهنظر من سالی بود که در عرصههای مختلف از جمله سیاسی، بین اللملی، قضایی، اجتماعی و نیز در داخل کشور مبارزات اقشار مختلف برعلیه رژیم و بهویژه عملیات افتخارآفرین کانونهای شورشی، این قلب تپنده انقلاب همچنان ادامه دارد.
در عرصه بینالمللی و سیاسی، حمایتهای بیشمار نمایندگان پارلمانهای دنیا و برندگان جایزه نوبل، و بهویژه حضور آقایان پمپئو و پنس در اشرف سه، و دیدار با خانم رجوی رئیسجمهور برگزیده مقاومت و سخنرانی آنان و تأکید بر نامشروع بودن رژیم خمینی از دستآوردهای سیاسی و بینالمللی بود که شایان توجه است.
در مورد قضائی، محکومیت اسدالله اسدی به بیست سال و دستیارانش، و بهخصوص محکومیت حمید نوری از دستاندرکاران دون پایه رژیم اعدام و قتل و غارت به حبس ابد، حرف مسعود را که اگر هر کجا ذرهای حاکمیت قانون وجود داشته باشد، مجاهدین در هر داد گاهی برنده هستند ، ثابت کرد همچنان که ضمن این مدت تاکنون ۴۱ بار اتفاق افتاده، و هم بخشی از مبارزات سال گذ شته بود.
مبارزات اقشار مختلف جامعه از بازنشستگان ،معلمین ،کشاورزان ،کارگران کارخانجات مختلف و کارمندان، که تداوم این مبارزات برعلیه خامنهای و رئیسی، امان از حاکمیت زور و چپاول و غارت را برآورده و هر روز رژیم را در نگرانی سرنگونی و فروپاشی، نگران ساخته است. اما از همه اینها مهمتر، فعالیتهای کانونهای شورشی است. این قهرمانان سر موضع، اخیراً خانم رجوی اعلام کردند ۵۰۰۰ شورشی این کانونها برای ایشان پیغام دادند و آمادگی کانونها را برای پیشبرد خطوط مقاومت اعلام کردند. توجه کنیم که در پائیز گذشته، که برای اولین بار تعداد افراد کانون شورشی اعلام شد، رقم ۱۰۰۰ شورشی بود. که ضمن چند ماه گذشته به ۵ برابر ارتقاء یافته است. کار کانونهای شورشی در هر قسمتی که اجرا و پیاده شود مضمون اختناق شکنی را دارد و باعث میشود که اختناق حاکم تضعیف گردد بنابراین از اهمیت بسیاری برخوردار هستند. کانونهای شورشی با اجرای اهداف خود نشاندهنده قدرت سیاسی است که دارند و اعمال میشود و رژیم در این باره هیچ غلطی نمیتواند بکند.
شش اقدام قبلی کانونها از تسخیر تلویزیون و سیمای رژیم گرفته تا اخلال در سیستم وزارت ارشاد، جهاد کشاورزی، قوه قضائی، شهرداری تهران و اخیراً سازمان تبلیغات اسلامی رژیم هر کدام فضای جامعه را به سوی شکستن جو اختناق به پیش میبرد. کوبیدن قرارگاههای سپاه و بسیج در شهرهای مختلف که اخیراً اتفاق افتاده است. و همینطور پخش نوارهای صوتی در شهرهای مختلف و در میادین گوناگون با شعار مرگ بر خامنهای و درود بر رجوی با پیام مسعود و مریم، نشان از قدرت این کانونها دارد و با همین تصویر گذاری بر روی ساختمانهای مختلف با تصویر خواهر مریم و برادر مسعود بیانگر چیزی جز قدرت این کانونها نیست. بهطوری که امروزه، کانونهای شورشی نشاندهنده قدرت لایزال خلق قهرمان بوده و همه امید و آرزوی مردم برای سرنگونی رژیم را نشان میدهد. و آرزوی مردم پیروزی این کانونها است. و انشاءالله که این آرزو بهزودی محقق میشود. به امید پیروزی کانونهای شورشی و پیروزی انقلاب نوین مردم ایران به رهبری مسعود و مریم. موفق باشید.
سروناز چیتساز – مسئول کمیسیون زنان شورا
با اجازه خواهر مریم، اعضای محترم شورا و ناظرینی که حضور دارند میخواستم یک گزارش کوتاه در مورد سرکوب جدید زنان تحت عنوان مبارزه با بدحجابی بدم. البته سرکوب زنان به بهانه بدحجابی چیز جدیدی تو این رژیم نیستش و در واقع از زمان روی کارآمدن خمینی و فاشیسم مذهبی که بر ایران حاکم شد، سرکوب زنان و راهاندازی دستههای چماقدار با شعار یا روسری یا تو سری، در واقع بخشی از سیاست و فرهنگ زنستیز رژیم هستش، که همواره در اطلاعیهها و موضعگیریهای شورا به اون اشاره کردیم. اما نکته اینجاست که بهرغم چهار دهه که سرکوب زنان تحت عنوان حجاب جریان داشته و نهادهای بسیاری را برای این امر، رژیم اختصاص داده که جدیدترینش یکی پلیس امنیت اخلاقیه، که در استانهای کشور میخواهد ایجاد کند و یکی هم ایجاد قرارگاهی به نام قرارگاه عفاف و حجاب.
اما از تیرماه بهدنبال گسترش فعالیتهای کانونهای شورشی و کارزارهایی که مقاومت در حساسترین ارگانهای رژیم ایجاد کرد و همچنین اعتراضات و تجمع های مستمر بازنشستگان، معلمین و دیگر اقشار مختلف در واقع رژیم مجدداً بحث مبارزه با بدحجابی را شروع کردش. که در این رابطه رئیسی جلاد در جلسه شورای عالیانقلاب فرهنگی، موضوع حجاب و عفاف را مطرح کرد و دبیرخانه این شورا را موظف کرد که در همکاری با دیگر نهادها ، قانون مجلس را که در سال ۱۳۸۴مصوب شده بود، روی اون اقدام کنند.
دستورات رئیسی در این رابطه به ۲۸ وزارتخانه و سازمان ابلاغ شد. از جمله، وزارتخانههای ورزش و جوانان ، میراث فرهنگی، صنایع دستی، گردشگری،
کشور، فرهنگ و ارشاد اسلامی، علوم، تحقیقات و فنآوری، صنعت، معدن و تجارت، بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی ، آموزش و پرورش، امور اقتصادی و دارائی، سازمان صدا و سیما و تقریباً یعنی به همه ارگانها این دستور صادر شد.
که طبق این دستور نه تنها که، این سازمانها نباید به کسانی که به ارباب رجوعی که بهقول معروف بلحاظ رژیم بد حجاب هستند ، هیچ نوع خدماتی بدهند ، بلکه کارمندان زن رو هم براشون یکسری دستورالعملها در رابطه با پوشش تعیین کردند، و بهدنبال اینها گسترش گشتها در خیابانها که بهطور محسوس دستگیر میکردند و صحنههایی که بعضاً تو فضای مجازی حتماً دیدید ، صحنههایی که بسیار دردناک و متأثر کننده هستش.
بهدنبال این دستورالعمل، در واقع معاون دادستان مشهد ، از فرماندار و شهردار این شهر خواستش که مانع ورود زنها به متروها بشند ، و همینطور به کلیه ادارهها و بانکها دستور داد که از افرادی که بدون حجاب شرعی وارد میشن ممانعت کنند و خدمات به اینها ارائه ندهند.
مأموران رژیم هم در این رابطه کاملاً توجیه شدند و در عینحال تهدید شدند که اگر این فرمان را گوش نکنند ، مطابق ماده ۵۷۶ قانون مجازات اسلامی ، قابل پیگیرد هستند.
دیگه ، در قم کافهها و قهوهخانههایی که این ضوابط را رعایت نکرده بودند را پلمپ کردند. فرماندار بوشهر دستور داد که اتاق خانمها و آقایان در ادارات باید از همدیگر جدا باشه. تهدید کرد که هر مدیری که تو این رابطه کوتاهی کنه ، از خدمت عزل میشه و اینکه هیچ خانمی هم در شورای اداره شهرستان بوشهر ، بدون چادر نباید حاضر بشه.
این اقدامات رژیم به قدری عجیب بود که حتی روزنامه جهان صنعت که یک روزنامه رژیمی هستش تو این رابطه گفتش که ، برخی حقوقدانان گفتند که این موارد برخلاف اصول قانون اساسیه و برای سرگرم کردن مردمه. مسئولان در حالی به موضوع حجاب اصرار دارند که مشکلات فراوانی ، گریبان مردم را گرفته و قشر عظیمی، نان برای خوردن و سرپناهی برای خوابیدن ندارند. روزنامه جهان صنعت ادامه داده که رئیسجمهور باید ۲۸سازمان را درگیر چنین موضوعاتی کند و از آنها در برابر ریشهکن کردن فقر و مشکلات اقتصادی ، فساد اداری و موارد مشابه استفاده کند ، تحت فشار قرار دادن زنان در جامعه قدرتنمایی جدید برای دولت است. اینها همه گفتههای روزنامههای خود رژیم بود.
نماینده ولیفقیه هم در آذربایجان شرقی وحشت رژیم رو کاملاً نشان داد و گفتش که در واقع دشمن ، بد حجاب رو بهانه قرار داده تا زمینه براندازی نظام را فراهم بکنه.
و همانطور که خواهر مریم هم الآن در صحبتهاشون اشاره کردند آخرین نمونه از این اقدامات بسیار شنیع هم همین حذف تصویر زنانی هستش که روی سنگ قبرها توی مازندران تصاویر اینها را رنگ زدند که دیده نشه ، با اینکه بسیاری شون زنان محجبه بودند. البته این وجه سرکوب رژیم فقط تنها وجهی نیست که در جامعه هست از آنطرف هم مقاومتی هست که در مقابل این سرکوب وجود دارد از جمله، مغازهدارها و کسبهای که در پاساژ کوروش در اعتراض به آزار و اهانتهایی که نیروهای سرکوبگر رژیم علیه زنان کرده بودند مغازههای خودشون را تعطیل کردن و یا صحنههایی که در خیابانها در مقابل دستگیریها میبینیم که مردم مانع میشند و نمیگذارند که اینها رو دستگیر بکنند.
در پایان میخوام یادآوری کنم که شورای ملی مقاومت در طرح آزادیها و حقوق زنان در فروردین۶۶ بر حق انتخاب آزادانه لباس و پوشش، در مورد تمام زنان ایرانی تأکید کرد و همانطور که خواهر مریم هم همواره اعلام کردند، نه به حجاب اجباری، نه به دین اجباری و نه به حکومت اجباری و اینکه حجاب اجباری در نقطه مقابل اون بیحجابی اجباری، روشهای شناخته شده دیکتاتوریهای شاه و شیخه که باید در مقابل اون به اعتراض و قیام برخاست. با تشکر از همگی
زینت میرهاشمی-سردبیر نشریه نبرد خلق، عضو کمیته مرکزی سازمان چریکهای فدایی خلق ایران
همرزمان گرامی در شورای ملی مقاومت ایران و یاران و حامیان شورا و مقاومت، خانم مریم رجوی
با درود به همگی شما و درود بر زندانیان سیاسی، با احترام به خانواده شهدا و زندانیان سیاسی و درود به رزمندگان کانونهای شورشی و درود به زنان و مردانی که برای حقطلبی خیابان را انتخاب کردند. با توجه به فرصت کم و صحبتهای دوستان، من از بحران اقتصادی و شرایط فلاکتبار تودههای مردم، حرف نمیزنم. اجازه دهید از جنبش دادخواهی، پیروزیهای این جنبش، تلاشهای مقاومت و همه کسانی که این پیروزیها رو رقم زدند حرف بزنم. ابتدا به همه ایرانیان آزاده، به هواداران سازمان مجاهدین خلق و طرفداران شورای ملی مقاومت، به فعالان نیروهای چپ که در تمام دوره دادگاه حمید نوری شکنجهگر در استکهلم و در سرما و گرما در صحنه حضور داشتند و با کنشهای گوناگون در برابر دادگاه شرکت کردند، هزاران درود میفرستم.
بهویژه به انسانهای شجاعی که بساط مزدوران رژیم در استکهلم را برهم زدند، بگویم دست مریزاد.
با تبریک و بوسه بر چهره مادران دادخواه شهدای سربدار شده در دیکتاتوری رژیم ولایت فقیه و آرزوی محاکمه، محاکمه تمامی سران رژیم از خامنهای و رئیسی تا بقیه در دادگاهی عادلانه، میخواهم در این روزهای درخشان جنبش دادخواهی یاد کنم از مادران دادخواه شهدای جنبش ضددیکتاتوری شاه که متأسفانه فرصتی برای دادخواهی آنها پیش نیامد، یا بهتر است بگویم ارتجاع مذهبی بسودش نبود که این فرصت را به این خانوادهها و مادران بدهد.
از آنجایی که از جمله کسانی بودم که رنجها و دردهای مادران را چه در پشت میلههای ملاقات زندان، چه در درون زندان و چه در دورهمیهای مادرانه که به شکل پنهانی برگزار میشد، شاهد بودم و شرکت داشتم البته در زمان شاه منظورمه، هنگام شنیدن حکم دادگاه سوئد به یاد آن مادران دلاور بغض در گلویم و اشک در چشمانم لانه کرد. فراموش نمیکنیم که بسیاری از سربدار شدگان دهه شصت و قتلعام سال۶۷، از جمله زندانیان سابق در زمان دیکتاتوری شاه بودند. در حقیقت اعدام و سرکوب کسانی که پیشینه انقلابی از جمله شرکت در انقلاب سال۵۷، عضویت در سازمانهای سیاسی ضددیکتاتوری شاه و پیشینه حبس در سیاهچالهای رژیم شاه را داشتند توسط استبداد مذهبی برای سرکوب دستآوردهای انقلاب بود که اعدام شدند سربدار شدند. باز هم باید گفت متأسفانه پشیمان شدهها، پشیمان شدهها از انقلاب، تلاش میکنند تاریخ و رویدادهای انقلاب را بهگونهیی روایت کنند که پشیمانی خودشان را توجیه کنند. آرمانهای آنهاییکه سربدار شدند را بر طبق امیال امروزی خود تفسیر کرده و مانند رژیم جای قربانی و جلاد را عوض کنند اما تاریخ، جنبش دادخواهی از دیکتاتوری رضا شاه شروع شد و در دوران دیکتاتوری محمدرضا شاه و دیکتاتوری ولایت فقیه ادامه پیدا کرد
شوربختانه برای آنهایی که می خواهند چکمههای رضا شاه را واکس زده و از زباله بیرون آورده و در ویترین بگذارند باید گفت که این ابزار شکنجه و حتی مکانهای زندانی که امروز در دست جمهوری اسلامی است یادگار سازمان مخوف ساواک است که به این دژخیمان به ارث رسیده است
همانگونه که این رژیم دستاورد رژیم دیکتاتوری قبل است. در حالیکه رژیم شاه با سردمداران حکومت کنونی مماشات میکرد، در مواردی از بسیاری از آنها حمایت میکرد، رهبران و کادرهای سازمانهای پیشتاز چریکهای فدایی خلق و مجاهدین خلق و نیروهای مبارز دیگر را اعدام کرد شاه. آنها اعدام شدند. تا در فقدان آنها ارتجاع خمینی شکل بگیرد.
جمهوری اسلامی میخواهد در مقابل مردم دو راه بگذارد. یا وضع کنونی و یا برگشت به سلطنت.
معنی واقعی این دوراهی، چیزی جز یک راه و آن هم وضع موجود نیست. اما آنچه که در سپهر سیاسی ایران جریان دارد، نه آن دوراهی موهوم، که راه انقلاب دمکراتیک مردم ایران است
در خاتمه و با سپاس از اینکه به من گوش کردید، بهعنوان دادخواه رفقای شهیدم، همراه با خانواده شهدا و زندانیان سیاسی و به یاد مادران و پدرانی که ما را در فقدانشان سوگوار کردند از شاعر برجسته شفیعی کدکنی کمک میگیرم که سرود:
آن فرو ریخته گلهای پریشان در باد
کز می جام شهادت همه مدهوشانند
نامشان زمزمه نیمهشب مستان باد
تا نگویند که از یاد فراموشانند
سپاس از شما