گزارش تلویزیون جلادان از سه اعدام و جنایت توسط دژخیمان خامنهای در اصفهان به تلافی هلاکت سرهنگ یکان ویژه و دو پاسدار بسیجی جنایتکار دیگر
تلویزیون رژیم- ۲۹اردیبهشت ۱۴۰۲
گوینده: عوامل حمله تروریستی خانه اصفهان اعدام شدند حکم اعدام محکومان صالح میرهاشمی مجید کاظمی شیخ شبانی و سعید یعقوبی کرد سفلی از عوامل حمله تروریستی محله خانه اصفهان که منجر بهشهادت شماری از نیروهای حافظ امنیت شد صبح امروز به اجرا درآمد.
بر اساس احکام صادره محاربه از طریق استفاده از سلاح گرم در معابر عمومی تشکیل و اداره گروه مجرمانه یا عضویت در آن به قصد برهم زدن امنیت کشور اجتماع و تبانی منتهی به جرایم ضدامنیت داخلی و عضویت و همکاری با گروهک منافقین از جمله اتهامات این افراد بوده است.
بیست و پنج آبان پارسال در پی حمله مسلحانه تروریستی در میدان نگهبانی محله خانه اصفهان سه مدافع امنیت به نامهای اسماعیل چراغی محسن حمیدی و محمد کریمی بهشهادت رسیدند و شماری از مردم و نیروهای حافظ امنیت هم مجروح شدند.
قسمتی از دادگاه نمایشی و صحنهسازیهای قضاییه جلادان
نماینده دادستان: متهم ردیف اول آقای سید صالح میرهاشمی بلطاقی فرزند سید کاظم متهم ردیف دوم آقای سید مجید کاظمی شیخ شعبانی فرزند سید محمدرضا متهم ردیف سوم آقای سعید یعقوبی کرد سفلی فرزند کرمعلی متهم ردیف چهارم آقای امیر نصر آزادانی فرزند محمد متهم ردیف پنجم آقای سهیل جهانگیری فرزند عبدالحسین
صالح میر هاشمی متهم ردیف اول یک سال و نیم پیش بود یکسال و یکسال و خردهای پیش بود آره من اسلحه را خریدم
رئیس دادگاه: از کجا؟ از کی؟ چقدر؟ چی چی برای چی؟ اینها را بگو
میرهاشمی: ما حدود یک سال و نیم پیش بود از بهش میگویند حمید لره اسلحه را من خریدم آره یک سال و نیم پیش از این جریانها بود من خریدم خب
رئیس دادگاه: اسلحه چی چی؟
میرهاشمی: کلت کمری ترکیه خریدم ازش و بعد کلاً ده دوازده تا فشنگ بودش همونجا شش هفت هایش را خودش امتحان کرد رفتم خانه اینها را بردارم رفتم گذاشتم زیر زین موتور تو پارکینگ ما اختصاصی جداست که چیز کند گذاشتم اونجا رفت
رئیس دادگاه: حالا اتهاماتت را قبول داری؟
میرهاشمی: بله
مجید کاظمی متهم ردیف دوم: در مورد کلاش کلاش مال من است من زیرش نمیزنم نه کلاش از من بوده من یک خشاب تیر زدم
رئیس دادگاه: خب این پیامکهای روی گوشی ات و محتویات داخل گوشی ات را قبول داری؟
کاظمی: پیامک چی چی؟
رئیس دادگاه: پیامکهای خرید و فروش سلاح و اینها را
کاظمی: من یک دانه کلاش خریدم اونجا بوده در آوردم همین یک دانه کلاش بودش
سعید یعقوبی متهم ردیف سوم: مجید کاظمی چپیه بسته بود بعدش اومدم من حالا از روی استیلش فهمیدم خب مجید کاظمی است بعدش هم که خودشون آمد توضیح داد که گفت آقا من شلیک کردم اینطوری شد و اینطوری شد بعد هم که خوب همه دیگه فهمیده بودند آقا مجید کاظمی شلیک کرده
رئیس دادگاه: وقتی تیراندازی میکرد به کدام سمت تیراندازی میکرد؟
یعقوبی: به کدام سمت؟ به سمت شهید اسماعیلی
رئیس دادگاه: یعنی به سمت مردم؟
یعقوبی: نه اینش را ببینید وقتی دوید به سمتش ماشین جلویش بود خوب شلیک که کرد من تو حین فرار کردن بودم ندیدم هوایی بزنه ندیدم بهسمت مردم بزنه
نرسیده به چهار راه رزمندگان که بودیم گفت نه من را نبر من را ببرید یک جایی یک کمی تیر کلاش بگیرم من که چندتایشان را کشتم مابقی شون هم میکشم من که آب از سرم گذشته
از من پرسید گفت تو تیراندازی نکردی؟ من این حرف را زدم گفتم چرا من اسلحهام گیر کرد نتوانستم شلیک کنم باهاش
امیر نصر آزادانی متهم ردیف چهارم: گفت که جز گروهی جایی هم هستی؟ گفتم که نه مگه گروهی چیزی گروهی هست؟ گفت که ما داریم یک گروهی تشکیل میدهیم که توی این گروه بعضیها مسلح هستند هر کسی به یک نوعی توی این گروه فعالیت انجام میده که حتی این صحبت را کرد که گفت میدانی حتی این گروه توسط کی اداره میشه؟ گفتم نه خب من در جریان اش نبودم گفتش که همه این گروهها توسط یک خانم اداره میشه که این خانم را فکر کنم در شبکههای مجازی اول بهشون پیام داده بودند که اولش بهشون اعتماد نکرده بودند که بعدش یکی دو جا تو تجمعات اون خانم را دیده بودند از نزدیک که بعد از دفعه دوم باهاشون آشنا شده بودند از نزدیک
سهیل جهانگیری: صالح را دیدم به صالح گفتم چه خبر اول حال و احوال پرسی کردیم حالا احوال پرسی خانوادگی کردیم گفتش چطوره خانواده تو چطوره یک مقدار حال و احوال پرسی کردیم بعد من درآمدم بهش گفتم که چه خبر این طرفها نریختن بیرون؟ بعد درآمد بهم گفتش که نه این طرفها خبری نشده خبر خودمون باید درست کنیم همین حرف را زد فقط دیدم که سعید داشت به صالح همین میگفتش که اون طرف شهر فایده نداره اگه این طرف شهر بریزن بیرون بچهها این طرف میتوانند تفنگ بیاورند.
فیلم خبرگزاری سپاه پاسداران از مجید کاظمی
کشتم مثل سگ
امشب هم دارم میرم
خدا یاری کنه ایران آزاد میشه
فیلم تلفن دستی مجید کاظمی بعد از مجازات پاسداران
مجید کاظمی: کشتم مثل سگ امشب هم دارم میرم. خدا یاری کنه ایران آزاد میشه
(خبرگزاری فارس رژیم ۲۹ اردیبهشت)
تلویزیون رژیم
۱۹دی ۱۴۰۱
گزارشگر: این تیراندازی و اقدام شرورانه این چند نفر باعث شد یک فرمانده فراجا و دو نیروی بسیج که حافظ امنیت مردم و کسبه بودند بشهادت برسند.
زیرنویس رژیم: ارتباط با منافقین
همان نفر دستگیر شده: یکی از چیزهایی که مجاهدین از ما میخواست معرفی پایگاههای نظامی شبهنظامی مثل پایگاه بسیج بود.
صدای نفر روی کلیپ اصلی: این یکی از پایگاههای مهمه
صالح میرهاشمی: گفت با چی میزنی گفتم با کوکتل مولوتوف... ... ... ... . .
زیرنویس رژیم: بازسازی صحنه جنایت مجید کاظمی متهم ردیف دوم
(تلویزیون شبکه خبر رژیم: ۱۹دی ۱۴۰۱))
دعاوی خبرگزاری قضاییه جلادان
متهم صالح میرهاشمی در رابطه با ارتباط خود با گروهک تروریستی منافقین عنوان کرده است «یک صفحه به نام بیباک به من پیام داد که حاضر به همکاری با ما هستید؟ که در ادامه من هم چندین نقطه را برای اطلاع منافقین شناسایی و ارسال کردم، از جمله حوزه علمیه لیمجیر، پایگاه سپاه در خانه اصفهان و پایگاه بسیج که از طریق تلگرام آدرس این اماکن را برای آنها ارسال و اعلام کردم که مسلح هستم»
نماینده دادستان ادامه داد: متهم به همراه همدستان خود در یک اصطبل اقدام به ساخت کوکتل مولوتوف کرده بود و تصاویر کوکتلها را برای گروهک منافقین ارسال میکرده است.
وی افزود: متهم همچنین در ارتباطاتی که با عوامل گروهک منافقین داشته، عنوان کرده است که «ما یک تیم ۵نفره مسلح هستیم و و از نظر مالی و پشتیبانی به هیچ کسی احتیاجی نداریم».
(خبرگزاری میزان رژیم: ۱۹دی ۱۴۰۱)