با توجه به اینکه حدود ۳۴۰۰ زن و مرد ایرانی، اعضای مجاهدین خلق، در حال حاضر در کمپ اشرف در عراق مستقر هستند.
با توجه به اینکه کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد، آنها را بهعنوان پناهجو بهرسمیت شناخته است؛
با توجه به اینکه دولت عراق در کار مقامات کمیساریا برای رفتن به کمپ و انجام مصاحبههای افراد در آنجا برای تأیید موقعیت پناهندگی آنها اخلال ایجاد کرده است؛
با توجه به اینکه آنها (ساکنان کمپ) در معرض یک ضربالاجل اعمال شده توسط دولت عراق برای ترک آنجا تا ۳۱دسامبر هستند تا به ایران یا سایر کشورها برگردند و یا در داخل عراق جابجا شوند.
با توجه به اینکه ایالات متحده یک تعهد اخلاقی ادامهدار نسبت به ساکنان اشرف دارد و با یادآوری اینکه حملات گذشته به کمپ اشرف بلافاصله بعد از ملاقاتها با مقامات عالیرتبه آمریکایی نظیر آنچه امروز با پرزیدنت اوباما در حال انجام است، رخ داده است؛
با توجه به خشونتهایی که تاکنون 2بار در کمپ اشرف در سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۱ رخ داده است.
سو کمیته حقوقبشر پارلمان کانادا این موارد را تصویب میکند:
-از دولت عراق میخواهد ضربالاجل خود را تمدید کند و زمان کافی برای ساکنان بدهد تا اقدامات ضروری را برای پناهجویی انجام دهند و اجازه ورود به ناظران بینالمللی و گروههای کمکرسانی بدهد.
-از دولت کانادا میخواهد با متحدان بینالمللی کانادا و با سازمان ملل متحد کار کند تا از امنیت پناهندگان در کمپ اشرف اطمینان یابد
خاطرنشان میکند دولت عراق مسئول هرگونه حمله به کمپ اشرف شناخته خواهد شد و از دولت کانادا میخواهد به فوریت شرایط را در ملاقاتهای دوجانبه و چندجانبه مطرح کند تا اطمینان یابد ساکنان کمپ اشرف فراموش نشدهاند و زندگی آنها بعد از ۳۱دسامبر به مخاطره نخواهد افتاد.
اجلاس رسمی پارلمان کانادا
کاندیس هاپنر نماینده از حزب حاکم:
فراخوان به لغو ضربالاجل بستن اشرف و التزام دولت عراق به قانون بینالمللی
آقای رئیس،
مایلم توجه مجلس را به شرایط کمپ اشرف که دولت عراق میخواهد تا آخر ماه بسته شود، جلب کنم. این کمپ محل استقرار ۳۴۰۰ پناهنده سیاسی است و توسط آمریکا و نیروهای ائتلاف حفاظت میشد. با اینحال با تمام شدن عملیات آمریکا در عراق، نگرانیهایی وجود دارد که هزاران نفر بدون اینکه جای مشخصی داشته باشند جابجا شوند. کانادا دولت عراق را ترغیب میکند که ضربالاجل خود را تمدید کند تا ساکنان زمان کافی برای برداشتن گامهای ضروری برای رسیدگی به تقاضانامههای پناهندگی داشته باشند و به کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد اجازه بدهد که تقاضاها را بررسی کند و به جریان بیندازد. ما از عراق میخواهیم که طبق قانون بینالمللی به تعهداتش عمل کند و اطمینان حاصل کند که ساکنان کمپ اشرف به اجبار به کشور دیگری که در آنجا ممکن است متحمل رنج شوند، منتقل نشوند. مردم کانادا و در واقع همه مردم به چیزی کمتر از این قانع نیستند.
کنفرانس مطبوعاتی نمایندگان پارلمان پارلمان از احزاب مختلف کانادا
آقای کاتلر نماینده پارلمان:
ما یک سری جلسات و شهادتهای تکاندهندهای درباره شرایط و خطراتی که ساکنان کمپ اشرف با آن مواجهند داشتیم. در پی شهادت تکاندهنده سرهنگ وسلی مارتین و سایر شهادتهایی که شنیدیم ما یک لایحه به اتفاق آرا تصویب کردیم که اینجا هست. این لایحه هم شرایط را توصیف میکند و هم زنگ خطر را به صدا در آوردهایم که چرا اینجا هستیم و پیشنهادهای مشخصی ارائه کردهایم. حالا رشته سخن را به رأس هیبرت میدهم که از طرف همه ما سخنانی را ایراد کند.
رأس هیبرت نایبرئیس سو کمیسیون حقوقبشر:
صبح بهخیر. من میخواهم آنچه را که آقای کاتلر درباره جدیت موضوع گفت تکرار کنم و بگویم که چرا ما از همه احزاب مجلس در اینجا جمع شدهایم. در حال حاضر زندگی ۳۴۰۰نفر در معرض خطر است. به آنها ضربالاجلی تا پایان ماه برای ترک کمپ پناهندگی داده شده است. قبل از هرچیز کمیته ما از دولت عراق میخواهد به تعهداتش طبق قانون بینالمللی عمل کند. آنها باید ضربالاجل خود را تمدید کنند و زمان کافی به ساکنان بدهند تا اقدامات ضروری برای پناهجویی را انجام دهند و باید به کمیساریای سازمان ملل اجازه بدهند که تقاضاها را بررسی کند.
ما همچنین میخواهیم اطمینان پیدا کنیم که ساکنان کمپ اشرف به اجبار به کشور دیگری که مورد آزار قرار میگیرند منتقل نمیشوند. ما از دولت کانادا میخواهیم با همتایان بینالمللیمان خواستار یک قطعنامه سازمان ملل بشود که یک نیروی حفاظت کننده را در محل مستقر کند تا از امنیت پناهندگان در کمپ اشرف اطمینان یابد.
میخواهم تأکید کنم که دولت ما شرایط را بسیار جدی در نظر میگیرد. من هفته گذشته با وزیر امور خارجه جان برد ملاقات کردم که بهطور مشخص درباره شرایط کمپ اشرف صحبت کنم. او کاملاً نسبت به شرایط آگاه است و با متحدانمان بهسختی کار میکند که به دولت عراق فشار بیاورد تا از ساکنان کمپ اشرف حفاظت کند. او همچنین به مقامات کانادا دستور داده است که امروز از کمپ برای مانیتور کردن شرایط بازدید کنند.
همچنین هفته گذشته وزیر مهاجرت و شهروندی جناب جیسون کنی با مقامات سازمان ملل در ژنو ملاقات کرد. او با کمیسر عالی پناهندگان و همچنین یک عضو ارشد کابینه عراق ملاقات کرد که برای حفاظت از ساکنان کمپ اشرف فشار بیاورد. بنابراین ما معتقدیم تنها با فشار مستمر توسط کانادا و جامعه بینالمللی است که وضعیت میتواند یک پایان مسالمتآمیز داشته باشد.
وین مارستون نماینده پارلمان:
قبل از سؤالات میخواستم یک صحبتی بکنم. در سازمان ملل این یک واقعیت پذیرفته شده است که مسئولیت کشورها، حفاظت است. بعضی وقتها اینها صرفاً لغات براقی هستند ولی این یکی از مواردی است که نیازهای انسانی در صحنه بسیار واضح است و خطر عاجل و قابل توجهی وجود دارد و میخواهم از مطبوعات بهخاطر پوشش دادن به آن تشکر کنم چون با پوشش دادن به آن فرصت میدهند که ما تغییری در زندگی این افراد ایجاد کنیم ولی حیاتی است که بهخاطر داشته باشیم سازمان ملل مناسبترین نیرویی است که با این موضوع میتواند برخورد کند. متشکرم.
پارلمان کانادا- کمیته خارجی اجلاس زیرکمیسیون حقوقبشر
استماع سرهنگ وسلی مارتین فرمانده جیاتیف و نیروهای حفاظتی اشرف
اسکات رید رئیس جلسه:
امروز جلسه چهاردهم سوکمیسیون حقوقبشر کمیته امور خارجی است. در نظر داشته باشید که برنامه امروز بهصورت تلویزیونی پخش میشود. ما امروز بهعنوان شاهد سرهنگ وسلی مارتین از ارتش آمریکا را داریم که با ما در مورد مطالعهمان در مورد شرایط کمپ اشرف صحبت کند. سرهنگ مارتین فرمانده حفاظت کمپ بوده و تجربیات بیشتری در عراق و سایر جاها داشته است و در موقعیتی است که ما را در این موضوع بهطور قابل توجهی روشن کند. بدون توضیح بیشتر سرهنگ مارتین صحبت را به شما میدهم.
سرهنگ مارتین:
آقای رئیس، خانمها و آقایان سپاسگزاری میکنم. من بهعنوان اولین افسر ضدتروریسم برای همه نیروهای ائتلاف در عراق، بهعنوان افسر سابق عملیاتی بازداشت نیروی وظیفه ۱۳۴، و بهعنوان اولین سرهنگ که در کمپ اشرف فرماندهی کردم نمیتوانم بدون تأکید کافی نگویم که مجاهدین خلق یک سازمان تروریستی نیست.
همانطور که مطلع هستیم آوریل گذشته یک حمله وحشیانه به کمپ اشرف رخ داد که به خوبی در ویدئو مستند شده است. امیدوارم همه فرصت این را داشتهاند که ویدئو را ببینند و اگر ندیدهاید تقاضا میکنم و پیشنهاد میکنم که نگاه کنید. در این ویدئو ما شاهد بودیم که افراد بیسلاح، خودروهای زرهی آمریکایی از روی آنها رد میشوند، و توسط سربازان عراقی به قتل میرسند. یک چیز دیگر هم بود که من مشاهده کردم. ساکنان اشرف برای رفقای به خاک افتادهشان به کمک میشتابند بدون توجه به گلولهها و خودروها با آگاهی از اینکه آنها ممکن است نفر بعدی باشند که کشته میشوند.
فوریه گذشته سفیر جفری در مقابل سناتور لوین و سناتور مککین شهادت داد و ابراز اطمینان کرد که مالکی به تعهدش عمل میکند و از ساکنان اشرف حفاظت میکند. نیروهای مالکی تا آن زمان یک بار به اشرف حمله کرده بودند. ۲ماه بعد حمله آوریل صورت گرفت. همین الآن که صحبت میکنیم مالکی ساکنان اشرف را بهصورت مستمر بهطور روانی با بلندگوها شکنجه میکند و ساکنان را از خواب محروم و آنها را مجبور به شنیدن تهدیدها و تبلیغات خود میکند. اقلام پزشکی و لجستیکی از ورود به کمپ منع شدهاند. مجروحان حمله با زخمهای باز و پاهای شکسته باید بهخاطر نبود دارو برای جلوگیری از عفونت درد بکشند. ماه گذشته مالکی اهداف خود را بهصورت مکتوب به اتحادیه اروپا نشان داد. کپی آن سند همراه با شهادتم ارائه شده است. سازمان ملل ساکنان اشرف را بهعنوان پناهجو بهرسمیت شناخته است. ولی مالکی مانع از انجام هر اقدامی شده، همانطور که مانع دیدار هیأت نماینده کنگره روهراباکر از اشرف شد. یک ابزار اصلی که او مستمراً برای توجیه اعمالش استفاده میکند نامگذاری مجاهدین در لیست است. مالکی اعلام کرده است کمپ اشرف تا پایان سال از مجاهدین خلق تخلیه خواهد شد. او این مجموعه را همین حالا کمپ عراق جدید نامیده است. افراد زیادی از مالکی خواستهاند که ضربالاجل ۳۱دسامبر را بردارد و به نمایندگان کمیساریای عالی پناهندگی اجازه ورود به کمپ بدهد تا آنها بتوانند کارشان را تکمیل کنند و ساکنان را باز اسکان کنند. تا آن زمان نیروهای حافظ صلح باید در محل باشند تا از آنها حفاظت کنند حملات ۲۰۰۹ و ۲۰۱۱ بلافاصله بعد از دیدار وزیر دفاع آمریکا گیتس بود. بعد از برگشتن از آمریکا مالکی میتواند اینطور بنمایاند که این یک عملیات مورد تأیید آمریکا است. متأسفانه ما بدون داشتن درک خوبی از منطقه به عراق رفتیم. این دفعه دولت بیش از پیش با رژیم ایران همسو است. خمینی زمانی گفت که راه قدس از کربلا میگذرد. ما یک نقش حیاتی برای بازکردن این راه بازی کردهایم. ما اشتباهات زیادی کردیم و افراد زیادی نهایتاً بهای آن اشتباهات را پرداختهاند. مگر اینکه قدمهای مثبت سریعی برداشته شود، من از دعوت برای سخنرانی متشکرم و منتظر سوالهای شما هستم.
اسکات رید رئیس جلسه:
بسیار متشکرم سرهنگ مارتین. من سؤالات را با طرف دولت شروع میکنم.
رأس هیبرت نایبرئیس سو کمیسیون حقوقبشر:
متشکرم سرهنگ. از شهادت شما قدردانی میکنیم. خوب است کسی که در صحنه بوده را داریم و همه چیز را دست اول دیده است. در شهادتتان شما درباره اظهاراتی که بقیه میکنند صحبت کردید. میتوانید برای کمیته ما درباره اظهاراتی که شده که آنها باید لیستگذاری شوند، این نگرانیها را توضیح دهید.
به نگرانیهای که عنوان شده بپردازید و بگویید نظر شما در آن زمینه چیست.
سرهنگ وسلی مارتین فرمانده جیاتیف و نیروهای حفاظتی اشرف:
مجاهدین در سال ۱۹۶۵ توسط گروهی از دانشجویان که مطالعاتی کرده بودند تأسیس شد. آنچه به آن رسیدند این بود که باید بین آنها که رهبری میکنند و رهبری میشوند برابری باشد. روحانیان نباید حرف آخر را در مورد تفسیر قرآن بزنند و روحانیان نباید انتظار اطاعت کورکورانه از طرف پیروانشان را داشته باشند. خوب این مثل مارکس و لنین بهنظر میآید، ولی در ضمن مثل جفرسون و مدیسون در نوشتن استقلال خود ما و قانون اساسی خود ماست. یکی از اظهاراتی که میشود بهخصوص در مورد کمپ اشرف این است که آنها همه یک جور لباس میپوشند. ولی ما درباره ارتش آزادیبخش ملی صحبت کردیم. البته همه ارتشها لباس یک جور میپوشند. بعد این مسأله پیش آمد که آنها طلاق گرفتند و از همدیگر جدا زندگی میکنند. با توجه به اینکه در حال حاضر با مجاهدین در کمپ اشرف چه چیزهایی میگذرد، این چیز خوبی است و مسعود رجوی شدت مشکلات در نبرد پیش رو را میدید و اگر تعدادی کودک در آنجا حضور میداشتند که مسأله آنها را حل کند، با همه این حملات بالقوه و چیزهایی که پیش آمده مشکل را حتی پیچیدهتر میکرد. و ما خوشوقت هستیم که کودکی در کمپ اشرف نیست ما داریم درباره نوجوانان صحبت میکنیم شاید یکی از زنان جوانی که کشته شد ۲۰ساله بود ولی این بهطور کلی بخش جوانتر آن است. کشیشها هم ازدواج نمیکنند ولی ما آنها را فرقه نمینامیم. بنابراین وقتی ما این لایههای اتهامات علیه آنها را کنار میزنیم، این تقریباً بهطور کامل کنار میرود. بنابراین وقتی این لایهها را کنار میزنیم این کنار میرود. یک شایعه دیگر وجود دارد که آنها بر خلاف میلشان نگهداشته میشوند. من در همه مجتمعها میرفتم و دست میدادم و بازدید میکردم و بعضی وقتها این دیدارها اطلاع از قبل زیادی نداشت و الآن یکی را توضیح میدهم. و من با حداکثر نفرات ممکن دست میدادم. و اگر میخواستند ترک کنند میتوانستند دست من را بگیرند. و ما خارج میشدیم. همینطور ما 2توافق کتبی داشتیم. مجاهدین نمیخواستند افرادی را که میخواهند بروند نگه دارند. و آخرین شایعهای که به آن بپردازم و من خودم باید شخصاً میرفتم و آن را رد میکردم من پیامی از وزارتخارجه گرفتم. من تازه از آلمان برگشته بودم و اینکه مجاهدین یک مرکز آموزشی در مجموعهشان دارند و دقیقاً در این محل خاص است و در آن زمان عراقیها را استخدام میکردند که در آن باشند. من به تفنگدارانم دستور دادم که سوار شوند و آماده رفتن مستقیم به آن محل بودیم. یکی از افسران رابط گفت سرهنگ شما هر وقت میخواهید به هر مجموعهیی بروید میتوانید نیازی نیست تفنگدارانتان را بیاورید. گفتم باشد من یک سرهنگ دوم با خودم میآورم و حالا به آن مجموعه میرویم. و اگر آنچه وزارتخارجه به من میگوید واقعیت داشته باشد بقیه تفنگداران هم میآیند.
ما به آن مجموعه رفتیم و چیزی که یافتیم این بود که محلی بود که کارگران زندگی میکردند و آنها کارگران محلی زیادی را استخدام کرده بودند. کارگران محلی دوشنبه میآمدند و کل هفته را کار میکردند. اگر هر شب میآمدند و میرفتند احتمال این زیاد بود که یکی از سازمانهای تروریست القاعده، ارتش مهدی، تیپ بدر آنها را بگیرند و اعدام کنند. بنابراین برای امنیت خودشان یک محل استقرار برای خودشان درست کرده بودند. و من رفتم صدها نفر نبودند بین ۵۰ تا ۸۰نفر حداکثر بودند. من وارد تمام ساختمانهای آن مجموعه شدم. بجز یکی. و حالا دارم بر میگردم و بعد افسر رابط گفت سرهنگ شما این ساختمان را چک نکردید گفتم بهاندازه کافی دیدهام. میدانم اینجا چه چیزی صورت نمیگیرد. او گفت سرهنگ میشود لطفاً ساختمان را چک کنید بنابراین من رفتم و ساختمان را چک کردم و البته تنها جایی بود که به کارگران اجازه داده میشد در سلامت زندگی کنند تا خود را در برابر مخاطرات بیشتر، در برابر ۵ بار خطر بیشتر قرار ندهند. و اگر آنها چیزی برای مخفی کردن داشتند نمیآمد بگوید سرهنگ بیایید آن ساختمان را هم چک کنید. من برگشتم و احساس حماقت کامل کردم که گزارش وزارتخارجه من را وارد این کرد که تفنگدارانم را جمع کنم و آماده یورش به ساختمان بشوم من آن شب خیلی چیزها یاد گرفتم.
اسکات رید رئیس جلسه: حالا به سؤال بعدی میرویم. آقای مارستون.
وین مارستون نماینده پارلمان:
متشکرم سرهنگ من واقعاً از شهادت شما قدردانی میکنم چون با شهادتی که قبلاً شنیدهایم هماهنگی دارد. یکی از چیزهایی که اینجا عنوان شد و شما اوایل اظهاراتتان به آن اشاره کردید نفوذ سنگینی است که حالا رژیم ایران در این منطقه دارد و وقتی ما به مجاهدین بر میگردیم به انقلاب بر میگردیم که چطور دانشجویان بودند و برداشت من این است که این یک انقلاب به رهبری دانشجویان بود که توسط روحانیان ربوده شد. آیا شما شکافی بهصورت قبیلهای میبینید که قبیلهای در ایران میخواهد با همتای قبیلهایش در عراق متحد بشود. آیا چنین مسیری دنبال میشود؟
سرهنگ وسلی مارتین فرمانده جیاتیف و نیروهای حفاظتی اشرف:
با توجه به آنچه من دیدهام این مسأله قبیلهای در ایران یا عراق نیست ولی در این مقطع زمانی مذهبی است. و در این مقطع زمانی فرصت طلبان زیادی هستند من به نقش خودم بهعنوان افسر ضدتروریسم در همه عراق برمیگردم. ایالات متحده قبل از اینکه حمله کند، اول از همه وزارتخارجه ما به چلبی ۳۳ میلیون دلار داد که اطلاعاتی در مورد صدام حسین و سلاحهای کشتار جمعیش و تکنولوژیهای دیگرش بدهد. سازمان اطلاعات دفاع نیز به او عدد دو رقمی میلیون دلاری داد. چلبی حدود ۱۰۰ میلیون دلار از مالیات دهندگان آمریکایی بهدست آورد که به ما اطلاعات گمراهکننده بدهد. بعد وزارتخارجه چلبی را وادار کرد به تهران برود که اطمینان حاصل کند برای آنها (رژیم ایران) بلامانع است که ما به عراق حمله کنیم و صدام حسین را ساقط کنیم. البته که بلامانع بود، ولی یکی از شرایطی که وزارتخارجه دولت آمریکا (از رژیم ایران) دریافت کرد، این بود که در ضمن به مجاهدین خلق حمله کند. درحالیکه نیروهای آمریکایی و نیروهای انگلیسی وارد شدند، و من این را شخصاً دیدم که رژیم ایران آماده شد و آنها سپاه بدر حکیم را آن موقع داشتند، مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق، از قبل در کشور مستقر شده بودند، من میدیدم که رژیم ایران دارد میآید و جایگزین دولت میشود. ما درباره مثلث فلوجه صحبت میکنیم اساساً از تکریت تا فلوجه و تا بغداد، من یک اصطلاح دیگر درست کردم که شاهد آن بودم و آن اهرم رژیم ایران بود که از کوت تا دیوانیه تا نجف تا کربلا و تا حله و برگشت همین مسیر بود و این شبیه به یک موج بود که در آن منطقه در آن زمان درگیر نبرد بود. و دیوانیه در واقع نقطه ثقل بود چون رئیس طوایف آنجا مصمم بود که نمیخواهد تحت کنترل رژیم ایران باشد. او همچنین تحت کنترل القاعده قرار نمیگرفت او قبیلهاش را بسیج کرد که سعی کنند امنیت شهر را برقرار کنند. متأسفانه این موفقیت ادامه نداشت. ولی این منطقه اصلی بود که من باید با نفوذ رژیم ایران بهعنوان افسر ضدتروریسم برخورد میکردم. بعد به آمریکا برگشتم و بعد از من خواسته شد به عراق برگردم و افسر عملیات بازداشت J۳ بشوم. و دیدم که حالا نفوذ از ایران به بغداد بسیار زیاد شده است و حالا در استان دیالی هم جنگافروزی میشود. بنابراین تا آن وقت تا زمانی که من برگشتم جمعیت شیعه به خوبی کنترل بیشتر بغداد را داشت. حالا داریم میبینیم که آنها دنبال استان دیالی هستند. همینطور چیزی که در یافتیم و باید چند بار با آن برخورد میکردم و یک بار بهطور مشخص ما شنیدیم که وزارت کشور عراق که یک اداره بسیار فاسدی است نیروها را به دهکدهها میفرستاد و به افراد دهکده میگفت شما یک ساعت وقت دارید که اینجا را ترک کنید.
وین مارستون نماینده پارلمان :
میتوانم یک لحظه شما را قطع کنم چون بیشتر میخواهم بیشتر به کمپ اشرف برسم و یکی از نگرانیهایی که از شهادت اینجا وجود دارد و این احساس را در من گذاشت که یک کارزار برنامهریزی شده وجود دارد که آنها را بدنام کند دومین چیزی که پیش آمد ما از تعداد مقامات آمریکایی که میگویند آنها باید محافظت شوند و دولت آمریکا بهنظر میرسد نادیده میگیرد متعجب شدیم افرادی از تمام طیفها که مسأله را میفهمند، شدت مشکل را میفهمند
سرهنگ وسلی مارتین: من با احساس درد لبخند میزنم. بسیار خوشحالم که شما بهطور کامل آن را مورد توجه قراردادید. اجازه بدهید نکته دوم را اول بگویم. افرادی که دفاع میکنند تام ریج وزیر سابق امنیت داخلی میگوید حتی یک مدرک (در مورد مجاهدین) در تمام مدت تصدیام نبود. لویی فری مدیر سابق اف.بی.آی، خودش به من گفت وقتی من مسئول اف.بی.آی بودم وزارتخارجه سعی کرد اداره من را درگیر تأیید لیستگذاری مجاهدین کند و من امتناع کردم. جان سانو، یک مدیر سابق در اطلاعات مرکزی شخصاً به من گفت و من وقتی علناً آن را گفت با او موافق بودم که مجاهدین خلق یک سازمان تروریستی نیست و این لیستگذاری اشتباه بود بعد شما به همه این ژنرالها میرسید، ۳رئیس سابق ستاد ارتش نامگذاری مجاهدین را رد میکنند وسلی کلارک و فرمانده سابق تفنگداران دریایی نیز موضع مشابهی دارند،
وین مارستون نماینده پارلمان: ببخشید من دوباره وسط میپرم چون ما شهادت و لیست اسامی را شنیدهایم و یک جایی شاید بهخاطر تهاجم به عراق و داستانی که در مورد سلاحهای کشتار جمعی ساخته شد، برخی افراد باور داشتند که وجود دارد و سایرین باور داشتند که وجود ندارد، شواهد بهنظر میرسد از آنها حمایت میکند، تقریباً بهنظر میرسد که مجاهدین در این کارزار اطلاعات گمراهکننده در دوره بوش کنار رانده شدند و آنچه برای من شوکه کننده است این است که بهنظر میرسد این به دولت کنونی منتقل شده است.
سرهنگ وسلی مارتین: و این نکته خوبی است و من بارها علناً گفتهام واقعاً آنچه من میبینم مشکل حول وزارتخارجه متمرکز است. من گفتهام وزارتخارجه به هیلاری کلینتون بهتر از آنچه برای کالین پاول خدمت کرد خدمت نمیکند، وقتی آنها او را به آن سخنرانیهای سلاحهای کشتار جمعی فرستادند. و مجاهدین به کنار رانده شدند و همانطور که اشاره کردید همه اطلاعات غلط درباره آنها و من به همه شایعات و چیزهای دیگر درباره آنها اشاره کردم، و اطلاعات غلط زیادی بوده است و بسیاری از آن برای راضی کردن رژیم ایران بوده است و من هنوز نفهیمدهام چرا وزارتخارجه اینقدر مصمم است رژیم ایران را راضی کند. ولی بهطور مستمر این کار را میکنند. و هر شایعهای که رژیم ایران درباره مجاهدین میگوید بهعنوان واقعیت پذیرفته میشود بجز آخرین آن و خوشحالم که بالاخره وقتی نیروی قدس برای طرح ترور سفیر سعودی در یک رستوران شلوغ شناخته شد، و این کشف شد، و اولین چیزی که توسط رژیم ایران گفته شد این بود که این مجاهدین خلق بودند. نهایتاً آمریکا برگشت و گفت نخیر نبودهاند. این اولین بار بود که به این تهمت اجازه داده نشد
دیوید سویت نماینده پارلمان:
پس آیا شما با مجاهدین خلق بهصورت هفتگی سر و کار داشتید؟
سرهنگ وسلی مارتین: وقتی من فرمانده کمپ شدم من تقریباً هر ساعت با آنها سر و کار داشتم.
دیوید سویت نماینده پارلمان: میتوانم بپرسم چون میخواهم تجربه عالی شما را اینجا ثبت شده داشته باشیم. آیا هیچ گروه دیگری ۱۰۰۰ یا ۲۰۰۰ یا ۳۰۰۰نفره بوده که بتواند شما را گول بزند در طول خدمتتان که بعد متوجه شوید تروریست بودهاند درحالیکه فکر میکردید افراد بیگناه هستند.
سرهنگ وسلی مارتین: من افراد تکی داشتهام که من را گول زدهاند، ولی سازمانی با این ابعاد که من شخصاً با آن برخورد کردهام، در این دوره زمانی، نه.
دیوید سویت نماینده پارلمان: متشکرم سرهنگ. ما همچنین از منابعی شنیدهایم که این افراد کماکان و تا همین امروز مسلح هستند. آیا شما سر و کار داشتهاید که به کمپ بروید و سلاحهای مخفی بوده شرایط مجاهدین چیست؟
سرهنگ مارتین: من معذرت خواهی میکنم این یکی از شایعاتی است که من یادم رفت اشاره کنم. ما این شایعات را داشتیم که آنها هنوز مسلح هستند. من قادر بودم همه کمپ را بازرسی کنم و حتی قبل از اینکه من وارد شوم بازرسیهایی از همه کمپ بود. و ما شایعاتی داشتیم که آنها انبار زیر زمینی سلاح دارند. هر دفعه که ما یک شایعهای را رد میکردیم یک نوع دیگر وارد میشد که خوب باید اینطور باشد. بهترین شاهدی که من میتوانم پیشنهاد کنم، نه تنها بازرسیهای خودم بلکه این واقعیت که آنها مسلح نیستند، ویدئوهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۱ هستند. واقعیت این است که اگر سلاح داشتند میرفتند و آنها را میآوردند. و حداقل امکان جنگیدن را داشتند. و اگر اجازه دهید یکی دیگر اینکه آنها بر خلاف میلشان نگهداشته میشوند، حملات ۲۰۰۹ و ۲۰۱۱ ثابت میکند که آنها بر خلاف میلشان نگهداشته نشدهاند چون چه زمانی بهتر از وسط یک حمله برای فرار؟ و آنها فرار نکردند آنها محکم با هم ایستادند. ولی نه آنها مسلح نبودند.
ایروین کاتلر نماینده پارلمان:
سرهنگ به نظر میرسد کسی نمیتواند بگوید: ”ما از آنچه تا الآن برای ساکنان کمپ اتفاق افتاده خبر نداریم“. و هیچکس نمیتواند بگوید: ”ما نمیتوانیم پشبینی کنیم که چه اتفاقی برای ساکنان کمپ اشرف رخ خواهد داد“. فکر میکنم شهادت امروز شما یک هشدار متقن دیگر برای نیاز بهعمل فوری است، تا جلوی این فاجعه را بگیریم. و باید بگویم که ما بهعنوان نمایندگان پارلمان کانادا باید در به صدا درآوردن آژیر شریک شویم و هر کاری که از دستمان بر میآید را باید انجام دهیم. چرا که ما مسئولیت پیشگیری و حفاظت داریم. همچنان باور دارم که آمریکا توانایی و مسئولیت اساسی را بر عهده دارد. و امیدوارم که عملی که نیاز است را پیش بگیرد، همانطور که در جلسۀ کنگره بوده و گفتید. یعنی یا اوباما بهطور واضح موضوع را با مالکی تعیین تکلیف میکند و به او هشدار میدهد که مسئول شمرده خواهد شد. مسئولیت هر اتفاق با او خواهد بود. حتی فکر میکنم آمریکا میتواند، اگر نیاز باشد، موضوع را برای بررسی به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع دهد.
سرهنگ وسلی مارتین: قربان شما با اظهارات خود به خال زدید و من با شما کاملاً موافق هستم، صد در صد. برای اینکه به شما نشان دهم که مالکی چقدر پشت این قضیه رفته است، این مجله حزب سیاسی اوست. تیتر مقاله وسط نوشته: ”سازمان مجاهدین خلق، تروریسم داخلی و بینالمللی از دیکتاتوری سابق و عمق ریاکاری غربی“. و ادامه میدهد و نه تنها مجاهدین خلق را زیر ضرب میبرد بلکه به غرب، اروپا و آمریکای شمالی هم میزند. عراقیها به این تکیه میکنند که اکثر آمریکاییها متون عربی مطالعه نمیکنند، و اگر هم میکنند سراغ این نوع معلومات نمیروند. تا جایی که به میهن من برمیگردد، اشتباه است. شما درست میگویید. ما مسئولیت داریم. آنها سلاحهایشان را واگذار کردند، امضاءهای آمریکایی روی این اسناد قرار دارد. و کار من این بود که قراردادهای پیشینیان خودم را اجرا کنم. برای همین نسبت به این وفاداری کردم و آن را اجرا کردیم. مجاهدین خلق هم با من از نزدیک کار کردند.
رابرت چیس حولم:
با تشکر از شما آقای رئیس، با تشکر از شما سرهنگ. قطعاً شهادت شما خیلی سودمند بوده. ولی سر سؤال اینکه ”چه کاری انجام میشود؟ و چه کاری سر وقت انجام نمیشود؟“ شما اشاره کردید که نگرانیها را در آمریکا بیان کردید ولی آنجا کسی گوشش بدهکار نیست. میتوانید به من بگویید که اگر آمریکا گوش ندهد و عمل نکند، انتخابها چی هستند؟ آیا امکانی برای مداخله سازمان ملل وجود دارد؟ و آیا کانادا میتواند برای طرح این مسأله کاری انجام دهد؟
سرهنگ وسلی مارتین: با سازمان ملل راهحل وجود دارد، و تام ریج بیشتر از هر کس دیگر آن را بیان کرده است که ”ما باید کلاه آبیها را روی زمین مستقر کنیم“. من خیلی مشتاقم تا همراه این مأموریت بروم. همانطور که گفتم، ما باید سازمان ملل را درگیر تلاش برای حفاظت این افراد بکنیم. کمیساریای عالی پناهندگان تلاش میکند کاری انجام دهد، باید دیوارهای مالکی را، دیوارهای ساختگی او را، خراب کنیم تا همکاری کند.
اسکات رید رئیس جلسه:
بهاندازه کافی مسأله را فهمیدم و با موضوع آشنا شدم. خب ما از شهادت شما خیلی متشکریم. باعث افتخار ماست که شما اینجا حضور دارید. خیلی روشنگر بود. خیلی ممنون.
سرهنگ وسلی مارتین: با تشکر از شما آقایان و خانمها.
با توجه به اینکه کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد، آنها را بهعنوان پناهجو بهرسمیت شناخته است؛
با توجه به اینکه دولت عراق در کار مقامات کمیساریا برای رفتن به کمپ و انجام مصاحبههای افراد در آنجا برای تأیید موقعیت پناهندگی آنها اخلال ایجاد کرده است؛
با توجه به اینکه آنها (ساکنان کمپ) در معرض یک ضربالاجل اعمال شده توسط دولت عراق برای ترک آنجا تا ۳۱دسامبر هستند تا به ایران یا سایر کشورها برگردند و یا در داخل عراق جابجا شوند.
با توجه به اینکه ایالات متحده یک تعهد اخلاقی ادامهدار نسبت به ساکنان اشرف دارد و با یادآوری اینکه حملات گذشته به کمپ اشرف بلافاصله بعد از ملاقاتها با مقامات عالیرتبه آمریکایی نظیر آنچه امروز با پرزیدنت اوباما در حال انجام است، رخ داده است؛
با توجه به خشونتهایی که تاکنون 2بار در کمپ اشرف در سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۱ رخ داده است.
سو کمیته حقوقبشر پارلمان کانادا این موارد را تصویب میکند:
-از دولت عراق میخواهد ضربالاجل خود را تمدید کند و زمان کافی برای ساکنان بدهد تا اقدامات ضروری را برای پناهجویی انجام دهند و اجازه ورود به ناظران بینالمللی و گروههای کمکرسانی بدهد.
-از دولت کانادا میخواهد با متحدان بینالمللی کانادا و با سازمان ملل متحد کار کند تا از امنیت پناهندگان در کمپ اشرف اطمینان یابد
خاطرنشان میکند دولت عراق مسئول هرگونه حمله به کمپ اشرف شناخته خواهد شد و از دولت کانادا میخواهد به فوریت شرایط را در ملاقاتهای دوجانبه و چندجانبه مطرح کند تا اطمینان یابد ساکنان کمپ اشرف فراموش نشدهاند و زندگی آنها بعد از ۳۱دسامبر به مخاطره نخواهد افتاد.
اجلاس رسمی پارلمان کانادا
کاندیس هاپنر نماینده از حزب حاکم:
فراخوان به لغو ضربالاجل بستن اشرف و التزام دولت عراق به قانون بینالمللی
آقای رئیس،
مایلم توجه مجلس را به شرایط کمپ اشرف که دولت عراق میخواهد تا آخر ماه بسته شود، جلب کنم. این کمپ محل استقرار ۳۴۰۰ پناهنده سیاسی است و توسط آمریکا و نیروهای ائتلاف حفاظت میشد. با اینحال با تمام شدن عملیات آمریکا در عراق، نگرانیهایی وجود دارد که هزاران نفر بدون اینکه جای مشخصی داشته باشند جابجا شوند. کانادا دولت عراق را ترغیب میکند که ضربالاجل خود را تمدید کند تا ساکنان زمان کافی برای برداشتن گامهای ضروری برای رسیدگی به تقاضانامههای پناهندگی داشته باشند و به کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد اجازه بدهد که تقاضاها را بررسی کند و به جریان بیندازد. ما از عراق میخواهیم که طبق قانون بینالمللی به تعهداتش عمل کند و اطمینان حاصل کند که ساکنان کمپ اشرف به اجبار به کشور دیگری که در آنجا ممکن است متحمل رنج شوند، منتقل نشوند. مردم کانادا و در واقع همه مردم به چیزی کمتر از این قانع نیستند.
کنفرانس مطبوعاتی نمایندگان پارلمان پارلمان از احزاب مختلف کانادا
آقای کاتلر نماینده پارلمان:
ما یک سری جلسات و شهادتهای تکاندهندهای درباره شرایط و خطراتی که ساکنان کمپ اشرف با آن مواجهند داشتیم. در پی شهادت تکاندهنده سرهنگ وسلی مارتین و سایر شهادتهایی که شنیدیم ما یک لایحه به اتفاق آرا تصویب کردیم که اینجا هست. این لایحه هم شرایط را توصیف میکند و هم زنگ خطر را به صدا در آوردهایم که چرا اینجا هستیم و پیشنهادهای مشخصی ارائه کردهایم. حالا رشته سخن را به رأس هیبرت میدهم که از طرف همه ما سخنانی را ایراد کند.
رأس هیبرت نایبرئیس سو کمیسیون حقوقبشر:
صبح بهخیر. من میخواهم آنچه را که آقای کاتلر درباره جدیت موضوع گفت تکرار کنم و بگویم که چرا ما از همه احزاب مجلس در اینجا جمع شدهایم. در حال حاضر زندگی ۳۴۰۰نفر در معرض خطر است. به آنها ضربالاجلی تا پایان ماه برای ترک کمپ پناهندگی داده شده است. قبل از هرچیز کمیته ما از دولت عراق میخواهد به تعهداتش طبق قانون بینالمللی عمل کند. آنها باید ضربالاجل خود را تمدید کنند و زمان کافی به ساکنان بدهند تا اقدامات ضروری برای پناهجویی را انجام دهند و باید به کمیساریای سازمان ملل اجازه بدهند که تقاضاها را بررسی کند.
ما همچنین میخواهیم اطمینان پیدا کنیم که ساکنان کمپ اشرف به اجبار به کشور دیگری که مورد آزار قرار میگیرند منتقل نمیشوند. ما از دولت کانادا میخواهیم با همتایان بینالمللیمان خواستار یک قطعنامه سازمان ملل بشود که یک نیروی حفاظت کننده را در محل مستقر کند تا از امنیت پناهندگان در کمپ اشرف اطمینان یابد.
میخواهم تأکید کنم که دولت ما شرایط را بسیار جدی در نظر میگیرد. من هفته گذشته با وزیر امور خارجه جان برد ملاقات کردم که بهطور مشخص درباره شرایط کمپ اشرف صحبت کنم. او کاملاً نسبت به شرایط آگاه است و با متحدانمان بهسختی کار میکند که به دولت عراق فشار بیاورد تا از ساکنان کمپ اشرف حفاظت کند. او همچنین به مقامات کانادا دستور داده است که امروز از کمپ برای مانیتور کردن شرایط بازدید کنند.
همچنین هفته گذشته وزیر مهاجرت و شهروندی جناب جیسون کنی با مقامات سازمان ملل در ژنو ملاقات کرد. او با کمیسر عالی پناهندگان و همچنین یک عضو ارشد کابینه عراق ملاقات کرد که برای حفاظت از ساکنان کمپ اشرف فشار بیاورد. بنابراین ما معتقدیم تنها با فشار مستمر توسط کانادا و جامعه بینالمللی است که وضعیت میتواند یک پایان مسالمتآمیز داشته باشد.
وین مارستون نماینده پارلمان:
قبل از سؤالات میخواستم یک صحبتی بکنم. در سازمان ملل این یک واقعیت پذیرفته شده است که مسئولیت کشورها، حفاظت است. بعضی وقتها اینها صرفاً لغات براقی هستند ولی این یکی از مواردی است که نیازهای انسانی در صحنه بسیار واضح است و خطر عاجل و قابل توجهی وجود دارد و میخواهم از مطبوعات بهخاطر پوشش دادن به آن تشکر کنم چون با پوشش دادن به آن فرصت میدهند که ما تغییری در زندگی این افراد ایجاد کنیم ولی حیاتی است که بهخاطر داشته باشیم سازمان ملل مناسبترین نیرویی است که با این موضوع میتواند برخورد کند. متشکرم.
پارلمان کانادا- کمیته خارجی اجلاس زیرکمیسیون حقوقبشر
استماع سرهنگ وسلی مارتین فرمانده جیاتیف و نیروهای حفاظتی اشرف
اسکات رید رئیس جلسه:
امروز جلسه چهاردهم سوکمیسیون حقوقبشر کمیته امور خارجی است. در نظر داشته باشید که برنامه امروز بهصورت تلویزیونی پخش میشود. ما امروز بهعنوان شاهد سرهنگ وسلی مارتین از ارتش آمریکا را داریم که با ما در مورد مطالعهمان در مورد شرایط کمپ اشرف صحبت کند. سرهنگ مارتین فرمانده حفاظت کمپ بوده و تجربیات بیشتری در عراق و سایر جاها داشته است و در موقعیتی است که ما را در این موضوع بهطور قابل توجهی روشن کند. بدون توضیح بیشتر سرهنگ مارتین صحبت را به شما میدهم.
سرهنگ مارتین:
آقای رئیس، خانمها و آقایان سپاسگزاری میکنم. من بهعنوان اولین افسر ضدتروریسم برای همه نیروهای ائتلاف در عراق، بهعنوان افسر سابق عملیاتی بازداشت نیروی وظیفه ۱۳۴، و بهعنوان اولین سرهنگ که در کمپ اشرف فرماندهی کردم نمیتوانم بدون تأکید کافی نگویم که مجاهدین خلق یک سازمان تروریستی نیست.
همانطور که مطلع هستیم آوریل گذشته یک حمله وحشیانه به کمپ اشرف رخ داد که به خوبی در ویدئو مستند شده است. امیدوارم همه فرصت این را داشتهاند که ویدئو را ببینند و اگر ندیدهاید تقاضا میکنم و پیشنهاد میکنم که نگاه کنید. در این ویدئو ما شاهد بودیم که افراد بیسلاح، خودروهای زرهی آمریکایی از روی آنها رد میشوند، و توسط سربازان عراقی به قتل میرسند. یک چیز دیگر هم بود که من مشاهده کردم. ساکنان اشرف برای رفقای به خاک افتادهشان به کمک میشتابند بدون توجه به گلولهها و خودروها با آگاهی از اینکه آنها ممکن است نفر بعدی باشند که کشته میشوند.
فوریه گذشته سفیر جفری در مقابل سناتور لوین و سناتور مککین شهادت داد و ابراز اطمینان کرد که مالکی به تعهدش عمل میکند و از ساکنان اشرف حفاظت میکند. نیروهای مالکی تا آن زمان یک بار به اشرف حمله کرده بودند. ۲ماه بعد حمله آوریل صورت گرفت. همین الآن که صحبت میکنیم مالکی ساکنان اشرف را بهصورت مستمر بهطور روانی با بلندگوها شکنجه میکند و ساکنان را از خواب محروم و آنها را مجبور به شنیدن تهدیدها و تبلیغات خود میکند. اقلام پزشکی و لجستیکی از ورود به کمپ منع شدهاند. مجروحان حمله با زخمهای باز و پاهای شکسته باید بهخاطر نبود دارو برای جلوگیری از عفونت درد بکشند. ماه گذشته مالکی اهداف خود را بهصورت مکتوب به اتحادیه اروپا نشان داد. کپی آن سند همراه با شهادتم ارائه شده است. سازمان ملل ساکنان اشرف را بهعنوان پناهجو بهرسمیت شناخته است. ولی مالکی مانع از انجام هر اقدامی شده، همانطور که مانع دیدار هیأت نماینده کنگره روهراباکر از اشرف شد. یک ابزار اصلی که او مستمراً برای توجیه اعمالش استفاده میکند نامگذاری مجاهدین در لیست است. مالکی اعلام کرده است کمپ اشرف تا پایان سال از مجاهدین خلق تخلیه خواهد شد. او این مجموعه را همین حالا کمپ عراق جدید نامیده است. افراد زیادی از مالکی خواستهاند که ضربالاجل ۳۱دسامبر را بردارد و به نمایندگان کمیساریای عالی پناهندگی اجازه ورود به کمپ بدهد تا آنها بتوانند کارشان را تکمیل کنند و ساکنان را باز اسکان کنند. تا آن زمان نیروهای حافظ صلح باید در محل باشند تا از آنها حفاظت کنند حملات ۲۰۰۹ و ۲۰۱۱ بلافاصله بعد از دیدار وزیر دفاع آمریکا گیتس بود. بعد از برگشتن از آمریکا مالکی میتواند اینطور بنمایاند که این یک عملیات مورد تأیید آمریکا است. متأسفانه ما بدون داشتن درک خوبی از منطقه به عراق رفتیم. این دفعه دولت بیش از پیش با رژیم ایران همسو است. خمینی زمانی گفت که راه قدس از کربلا میگذرد. ما یک نقش حیاتی برای بازکردن این راه بازی کردهایم. ما اشتباهات زیادی کردیم و افراد زیادی نهایتاً بهای آن اشتباهات را پرداختهاند. مگر اینکه قدمهای مثبت سریعی برداشته شود، من از دعوت برای سخنرانی متشکرم و منتظر سوالهای شما هستم.
اسکات رید رئیس جلسه:
بسیار متشکرم سرهنگ مارتین. من سؤالات را با طرف دولت شروع میکنم.
رأس هیبرت نایبرئیس سو کمیسیون حقوقبشر:
متشکرم سرهنگ. از شهادت شما قدردانی میکنیم. خوب است کسی که در صحنه بوده را داریم و همه چیز را دست اول دیده است. در شهادتتان شما درباره اظهاراتی که بقیه میکنند صحبت کردید. میتوانید برای کمیته ما درباره اظهاراتی که شده که آنها باید لیستگذاری شوند، این نگرانیها را توضیح دهید.
به نگرانیهای که عنوان شده بپردازید و بگویید نظر شما در آن زمینه چیست.
سرهنگ وسلی مارتین فرمانده جیاتیف و نیروهای حفاظتی اشرف:
مجاهدین در سال ۱۹۶۵ توسط گروهی از دانشجویان که مطالعاتی کرده بودند تأسیس شد. آنچه به آن رسیدند این بود که باید بین آنها که رهبری میکنند و رهبری میشوند برابری باشد. روحانیان نباید حرف آخر را در مورد تفسیر قرآن بزنند و روحانیان نباید انتظار اطاعت کورکورانه از طرف پیروانشان را داشته باشند. خوب این مثل مارکس و لنین بهنظر میآید، ولی در ضمن مثل جفرسون و مدیسون در نوشتن استقلال خود ما و قانون اساسی خود ماست. یکی از اظهاراتی که میشود بهخصوص در مورد کمپ اشرف این است که آنها همه یک جور لباس میپوشند. ولی ما درباره ارتش آزادیبخش ملی صحبت کردیم. البته همه ارتشها لباس یک جور میپوشند. بعد این مسأله پیش آمد که آنها طلاق گرفتند و از همدیگر جدا زندگی میکنند. با توجه به اینکه در حال حاضر با مجاهدین در کمپ اشرف چه چیزهایی میگذرد، این چیز خوبی است و مسعود رجوی شدت مشکلات در نبرد پیش رو را میدید و اگر تعدادی کودک در آنجا حضور میداشتند که مسأله آنها را حل کند، با همه این حملات بالقوه و چیزهایی که پیش آمده مشکل را حتی پیچیدهتر میکرد. و ما خوشوقت هستیم که کودکی در کمپ اشرف نیست ما داریم درباره نوجوانان صحبت میکنیم شاید یکی از زنان جوانی که کشته شد ۲۰ساله بود ولی این بهطور کلی بخش جوانتر آن است. کشیشها هم ازدواج نمیکنند ولی ما آنها را فرقه نمینامیم. بنابراین وقتی ما این لایههای اتهامات علیه آنها را کنار میزنیم، این تقریباً بهطور کامل کنار میرود. بنابراین وقتی این لایهها را کنار میزنیم این کنار میرود. یک شایعه دیگر وجود دارد که آنها بر خلاف میلشان نگهداشته میشوند. من در همه مجتمعها میرفتم و دست میدادم و بازدید میکردم و بعضی وقتها این دیدارها اطلاع از قبل زیادی نداشت و الآن یکی را توضیح میدهم. و من با حداکثر نفرات ممکن دست میدادم. و اگر میخواستند ترک کنند میتوانستند دست من را بگیرند. و ما خارج میشدیم. همینطور ما 2توافق کتبی داشتیم. مجاهدین نمیخواستند افرادی را که میخواهند بروند نگه دارند. و آخرین شایعهای که به آن بپردازم و من خودم باید شخصاً میرفتم و آن را رد میکردم من پیامی از وزارتخارجه گرفتم. من تازه از آلمان برگشته بودم و اینکه مجاهدین یک مرکز آموزشی در مجموعهشان دارند و دقیقاً در این محل خاص است و در آن زمان عراقیها را استخدام میکردند که در آن باشند. من به تفنگدارانم دستور دادم که سوار شوند و آماده رفتن مستقیم به آن محل بودیم. یکی از افسران رابط گفت سرهنگ شما هر وقت میخواهید به هر مجموعهیی بروید میتوانید نیازی نیست تفنگدارانتان را بیاورید. گفتم باشد من یک سرهنگ دوم با خودم میآورم و حالا به آن مجموعه میرویم. و اگر آنچه وزارتخارجه به من میگوید واقعیت داشته باشد بقیه تفنگداران هم میآیند.
ما به آن مجموعه رفتیم و چیزی که یافتیم این بود که محلی بود که کارگران زندگی میکردند و آنها کارگران محلی زیادی را استخدام کرده بودند. کارگران محلی دوشنبه میآمدند و کل هفته را کار میکردند. اگر هر شب میآمدند و میرفتند احتمال این زیاد بود که یکی از سازمانهای تروریست القاعده، ارتش مهدی، تیپ بدر آنها را بگیرند و اعدام کنند. بنابراین برای امنیت خودشان یک محل استقرار برای خودشان درست کرده بودند. و من رفتم صدها نفر نبودند بین ۵۰ تا ۸۰نفر حداکثر بودند. من وارد تمام ساختمانهای آن مجموعه شدم. بجز یکی. و حالا دارم بر میگردم و بعد افسر رابط گفت سرهنگ شما این ساختمان را چک نکردید گفتم بهاندازه کافی دیدهام. میدانم اینجا چه چیزی صورت نمیگیرد. او گفت سرهنگ میشود لطفاً ساختمان را چک کنید بنابراین من رفتم و ساختمان را چک کردم و البته تنها جایی بود که به کارگران اجازه داده میشد در سلامت زندگی کنند تا خود را در برابر مخاطرات بیشتر، در برابر ۵ بار خطر بیشتر قرار ندهند. و اگر آنها چیزی برای مخفی کردن داشتند نمیآمد بگوید سرهنگ بیایید آن ساختمان را هم چک کنید. من برگشتم و احساس حماقت کامل کردم که گزارش وزارتخارجه من را وارد این کرد که تفنگدارانم را جمع کنم و آماده یورش به ساختمان بشوم من آن شب خیلی چیزها یاد گرفتم.
اسکات رید رئیس جلسه: حالا به سؤال بعدی میرویم. آقای مارستون.
وین مارستون نماینده پارلمان:
متشکرم سرهنگ من واقعاً از شهادت شما قدردانی میکنم چون با شهادتی که قبلاً شنیدهایم هماهنگی دارد. یکی از چیزهایی که اینجا عنوان شد و شما اوایل اظهاراتتان به آن اشاره کردید نفوذ سنگینی است که حالا رژیم ایران در این منطقه دارد و وقتی ما به مجاهدین بر میگردیم به انقلاب بر میگردیم که چطور دانشجویان بودند و برداشت من این است که این یک انقلاب به رهبری دانشجویان بود که توسط روحانیان ربوده شد. آیا شما شکافی بهصورت قبیلهای میبینید که قبیلهای در ایران میخواهد با همتای قبیلهایش در عراق متحد بشود. آیا چنین مسیری دنبال میشود؟
سرهنگ وسلی مارتین فرمانده جیاتیف و نیروهای حفاظتی اشرف:
با توجه به آنچه من دیدهام این مسأله قبیلهای در ایران یا عراق نیست ولی در این مقطع زمانی مذهبی است. و در این مقطع زمانی فرصت طلبان زیادی هستند من به نقش خودم بهعنوان افسر ضدتروریسم در همه عراق برمیگردم. ایالات متحده قبل از اینکه حمله کند، اول از همه وزارتخارجه ما به چلبی ۳۳ میلیون دلار داد که اطلاعاتی در مورد صدام حسین و سلاحهای کشتار جمعیش و تکنولوژیهای دیگرش بدهد. سازمان اطلاعات دفاع نیز به او عدد دو رقمی میلیون دلاری داد. چلبی حدود ۱۰۰ میلیون دلار از مالیات دهندگان آمریکایی بهدست آورد که به ما اطلاعات گمراهکننده بدهد. بعد وزارتخارجه چلبی را وادار کرد به تهران برود که اطمینان حاصل کند برای آنها (رژیم ایران) بلامانع است که ما به عراق حمله کنیم و صدام حسین را ساقط کنیم. البته که بلامانع بود، ولی یکی از شرایطی که وزارتخارجه دولت آمریکا (از رژیم ایران) دریافت کرد، این بود که در ضمن به مجاهدین خلق حمله کند. درحالیکه نیروهای آمریکایی و نیروهای انگلیسی وارد شدند، و من این را شخصاً دیدم که رژیم ایران آماده شد و آنها سپاه بدر حکیم را آن موقع داشتند، مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق، از قبل در کشور مستقر شده بودند، من میدیدم که رژیم ایران دارد میآید و جایگزین دولت میشود. ما درباره مثلث فلوجه صحبت میکنیم اساساً از تکریت تا فلوجه و تا بغداد، من یک اصطلاح دیگر درست کردم که شاهد آن بودم و آن اهرم رژیم ایران بود که از کوت تا دیوانیه تا نجف تا کربلا و تا حله و برگشت همین مسیر بود و این شبیه به یک موج بود که در آن منطقه در آن زمان درگیر نبرد بود. و دیوانیه در واقع نقطه ثقل بود چون رئیس طوایف آنجا مصمم بود که نمیخواهد تحت کنترل رژیم ایران باشد. او همچنین تحت کنترل القاعده قرار نمیگرفت او قبیلهاش را بسیج کرد که سعی کنند امنیت شهر را برقرار کنند. متأسفانه این موفقیت ادامه نداشت. ولی این منطقه اصلی بود که من باید با نفوذ رژیم ایران بهعنوان افسر ضدتروریسم برخورد میکردم. بعد به آمریکا برگشتم و بعد از من خواسته شد به عراق برگردم و افسر عملیات بازداشت J۳ بشوم. و دیدم که حالا نفوذ از ایران به بغداد بسیار زیاد شده است و حالا در استان دیالی هم جنگافروزی میشود. بنابراین تا آن وقت تا زمانی که من برگشتم جمعیت شیعه به خوبی کنترل بیشتر بغداد را داشت. حالا داریم میبینیم که آنها دنبال استان دیالی هستند. همینطور چیزی که در یافتیم و باید چند بار با آن برخورد میکردم و یک بار بهطور مشخص ما شنیدیم که وزارت کشور عراق که یک اداره بسیار فاسدی است نیروها را به دهکدهها میفرستاد و به افراد دهکده میگفت شما یک ساعت وقت دارید که اینجا را ترک کنید.
وین مارستون نماینده پارلمان :
میتوانم یک لحظه شما را قطع کنم چون بیشتر میخواهم بیشتر به کمپ اشرف برسم و یکی از نگرانیهایی که از شهادت اینجا وجود دارد و این احساس را در من گذاشت که یک کارزار برنامهریزی شده وجود دارد که آنها را بدنام کند دومین چیزی که پیش آمد ما از تعداد مقامات آمریکایی که میگویند آنها باید محافظت شوند و دولت آمریکا بهنظر میرسد نادیده میگیرد متعجب شدیم افرادی از تمام طیفها که مسأله را میفهمند، شدت مشکل را میفهمند
سرهنگ وسلی مارتین: من با احساس درد لبخند میزنم. بسیار خوشحالم که شما بهطور کامل آن را مورد توجه قراردادید. اجازه بدهید نکته دوم را اول بگویم. افرادی که دفاع میکنند تام ریج وزیر سابق امنیت داخلی میگوید حتی یک مدرک (در مورد مجاهدین) در تمام مدت تصدیام نبود. لویی فری مدیر سابق اف.بی.آی، خودش به من گفت وقتی من مسئول اف.بی.آی بودم وزارتخارجه سعی کرد اداره من را درگیر تأیید لیستگذاری مجاهدین کند و من امتناع کردم. جان سانو، یک مدیر سابق در اطلاعات مرکزی شخصاً به من گفت و من وقتی علناً آن را گفت با او موافق بودم که مجاهدین خلق یک سازمان تروریستی نیست و این لیستگذاری اشتباه بود بعد شما به همه این ژنرالها میرسید، ۳رئیس سابق ستاد ارتش نامگذاری مجاهدین را رد میکنند وسلی کلارک و فرمانده سابق تفنگداران دریایی نیز موضع مشابهی دارند،
وین مارستون نماینده پارلمان: ببخشید من دوباره وسط میپرم چون ما شهادت و لیست اسامی را شنیدهایم و یک جایی شاید بهخاطر تهاجم به عراق و داستانی که در مورد سلاحهای کشتار جمعی ساخته شد، برخی افراد باور داشتند که وجود دارد و سایرین باور داشتند که وجود ندارد، شواهد بهنظر میرسد از آنها حمایت میکند، تقریباً بهنظر میرسد که مجاهدین در این کارزار اطلاعات گمراهکننده در دوره بوش کنار رانده شدند و آنچه برای من شوکه کننده است این است که بهنظر میرسد این به دولت کنونی منتقل شده است.
سرهنگ وسلی مارتین: و این نکته خوبی است و من بارها علناً گفتهام واقعاً آنچه من میبینم مشکل حول وزارتخارجه متمرکز است. من گفتهام وزارتخارجه به هیلاری کلینتون بهتر از آنچه برای کالین پاول خدمت کرد خدمت نمیکند، وقتی آنها او را به آن سخنرانیهای سلاحهای کشتار جمعی فرستادند. و مجاهدین به کنار رانده شدند و همانطور که اشاره کردید همه اطلاعات غلط درباره آنها و من به همه شایعات و چیزهای دیگر درباره آنها اشاره کردم، و اطلاعات غلط زیادی بوده است و بسیاری از آن برای راضی کردن رژیم ایران بوده است و من هنوز نفهیمدهام چرا وزارتخارجه اینقدر مصمم است رژیم ایران را راضی کند. ولی بهطور مستمر این کار را میکنند. و هر شایعهای که رژیم ایران درباره مجاهدین میگوید بهعنوان واقعیت پذیرفته میشود بجز آخرین آن و خوشحالم که بالاخره وقتی نیروی قدس برای طرح ترور سفیر سعودی در یک رستوران شلوغ شناخته شد، و این کشف شد، و اولین چیزی که توسط رژیم ایران گفته شد این بود که این مجاهدین خلق بودند. نهایتاً آمریکا برگشت و گفت نخیر نبودهاند. این اولین بار بود که به این تهمت اجازه داده نشد
دیوید سویت نماینده پارلمان:
پس آیا شما با مجاهدین خلق بهصورت هفتگی سر و کار داشتید؟
سرهنگ وسلی مارتین: وقتی من فرمانده کمپ شدم من تقریباً هر ساعت با آنها سر و کار داشتم.
دیوید سویت نماینده پارلمان: میتوانم بپرسم چون میخواهم تجربه عالی شما را اینجا ثبت شده داشته باشیم. آیا هیچ گروه دیگری ۱۰۰۰ یا ۲۰۰۰ یا ۳۰۰۰نفره بوده که بتواند شما را گول بزند در طول خدمتتان که بعد متوجه شوید تروریست بودهاند درحالیکه فکر میکردید افراد بیگناه هستند.
سرهنگ وسلی مارتین: من افراد تکی داشتهام که من را گول زدهاند، ولی سازمانی با این ابعاد که من شخصاً با آن برخورد کردهام، در این دوره زمانی، نه.
دیوید سویت نماینده پارلمان: متشکرم سرهنگ. ما همچنین از منابعی شنیدهایم که این افراد کماکان و تا همین امروز مسلح هستند. آیا شما سر و کار داشتهاید که به کمپ بروید و سلاحهای مخفی بوده شرایط مجاهدین چیست؟
سرهنگ مارتین: من معذرت خواهی میکنم این یکی از شایعاتی است که من یادم رفت اشاره کنم. ما این شایعات را داشتیم که آنها هنوز مسلح هستند. من قادر بودم همه کمپ را بازرسی کنم و حتی قبل از اینکه من وارد شوم بازرسیهایی از همه کمپ بود. و ما شایعاتی داشتیم که آنها انبار زیر زمینی سلاح دارند. هر دفعه که ما یک شایعهای را رد میکردیم یک نوع دیگر وارد میشد که خوب باید اینطور باشد. بهترین شاهدی که من میتوانم پیشنهاد کنم، نه تنها بازرسیهای خودم بلکه این واقعیت که آنها مسلح نیستند، ویدئوهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۱ هستند. واقعیت این است که اگر سلاح داشتند میرفتند و آنها را میآوردند. و حداقل امکان جنگیدن را داشتند. و اگر اجازه دهید یکی دیگر اینکه آنها بر خلاف میلشان نگهداشته میشوند، حملات ۲۰۰۹ و ۲۰۱۱ ثابت میکند که آنها بر خلاف میلشان نگهداشته نشدهاند چون چه زمانی بهتر از وسط یک حمله برای فرار؟ و آنها فرار نکردند آنها محکم با هم ایستادند. ولی نه آنها مسلح نبودند.
ایروین کاتلر نماینده پارلمان:
سرهنگ به نظر میرسد کسی نمیتواند بگوید: ”ما از آنچه تا الآن برای ساکنان کمپ اتفاق افتاده خبر نداریم“. و هیچکس نمیتواند بگوید: ”ما نمیتوانیم پشبینی کنیم که چه اتفاقی برای ساکنان کمپ اشرف رخ خواهد داد“. فکر میکنم شهادت امروز شما یک هشدار متقن دیگر برای نیاز بهعمل فوری است، تا جلوی این فاجعه را بگیریم. و باید بگویم که ما بهعنوان نمایندگان پارلمان کانادا باید در به صدا درآوردن آژیر شریک شویم و هر کاری که از دستمان بر میآید را باید انجام دهیم. چرا که ما مسئولیت پیشگیری و حفاظت داریم. همچنان باور دارم که آمریکا توانایی و مسئولیت اساسی را بر عهده دارد. و امیدوارم که عملی که نیاز است را پیش بگیرد، همانطور که در جلسۀ کنگره بوده و گفتید. یعنی یا اوباما بهطور واضح موضوع را با مالکی تعیین تکلیف میکند و به او هشدار میدهد که مسئول شمرده خواهد شد. مسئولیت هر اتفاق با او خواهد بود. حتی فکر میکنم آمریکا میتواند، اگر نیاز باشد، موضوع را برای بررسی به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع دهد.
سرهنگ وسلی مارتین: قربان شما با اظهارات خود به خال زدید و من با شما کاملاً موافق هستم، صد در صد. برای اینکه به شما نشان دهم که مالکی چقدر پشت این قضیه رفته است، این مجله حزب سیاسی اوست. تیتر مقاله وسط نوشته: ”سازمان مجاهدین خلق، تروریسم داخلی و بینالمللی از دیکتاتوری سابق و عمق ریاکاری غربی“. و ادامه میدهد و نه تنها مجاهدین خلق را زیر ضرب میبرد بلکه به غرب، اروپا و آمریکای شمالی هم میزند. عراقیها به این تکیه میکنند که اکثر آمریکاییها متون عربی مطالعه نمیکنند، و اگر هم میکنند سراغ این نوع معلومات نمیروند. تا جایی که به میهن من برمیگردد، اشتباه است. شما درست میگویید. ما مسئولیت داریم. آنها سلاحهایشان را واگذار کردند، امضاءهای آمریکایی روی این اسناد قرار دارد. و کار من این بود که قراردادهای پیشینیان خودم را اجرا کنم. برای همین نسبت به این وفاداری کردم و آن را اجرا کردیم. مجاهدین خلق هم با من از نزدیک کار کردند.
رابرت چیس حولم:
با تشکر از شما آقای رئیس، با تشکر از شما سرهنگ. قطعاً شهادت شما خیلی سودمند بوده. ولی سر سؤال اینکه ”چه کاری انجام میشود؟ و چه کاری سر وقت انجام نمیشود؟“ شما اشاره کردید که نگرانیها را در آمریکا بیان کردید ولی آنجا کسی گوشش بدهکار نیست. میتوانید به من بگویید که اگر آمریکا گوش ندهد و عمل نکند، انتخابها چی هستند؟ آیا امکانی برای مداخله سازمان ملل وجود دارد؟ و آیا کانادا میتواند برای طرح این مسأله کاری انجام دهد؟
سرهنگ وسلی مارتین: با سازمان ملل راهحل وجود دارد، و تام ریج بیشتر از هر کس دیگر آن را بیان کرده است که ”ما باید کلاه آبیها را روی زمین مستقر کنیم“. من خیلی مشتاقم تا همراه این مأموریت بروم. همانطور که گفتم، ما باید سازمان ملل را درگیر تلاش برای حفاظت این افراد بکنیم. کمیساریای عالی پناهندگان تلاش میکند کاری انجام دهد، باید دیوارهای مالکی را، دیوارهای ساختگی او را، خراب کنیم تا همکاری کند.
اسکات رید رئیس جلسه:
بهاندازه کافی مسأله را فهمیدم و با موضوع آشنا شدم. خب ما از شهادت شما خیلی متشکریم. باعث افتخار ماست که شما اینجا حضور دارید. خیلی روشنگر بود. خیلی ممنون.
سرهنگ وسلی مارتین: با تشکر از شما آقایان و خانمها.