روز ۲۵مهر ۱۴۰۳ سایت انتخاب رژیم نوشت: «۸استان در معرض ناامنی غذایی قرار دارند».
این رسانه حکومتی سپس سه استانی را که دچار بیشترین میزان فقر غذایی هستند ردهبندی کرد و نوشت:
در استان کرمان ۷۴درصد مردم دچار ناامنی غذایی هستند. این رقم در سیستان و بلوچستان ۷۰درصد است و در استان خوزستان ۵۸درصد از خانوارها دچار تغذیه ناامن هستند.
به گزارش این سایت حکومتی در سیستان و بلوچستان ۵۰درصد از کودکان دچار سوءتغذیه و کوتاه قامتی هستند، مشکلی که ناشی از همین سوءتغذیه است. در همین استان ۲۵درصد هموطنان دچار کم وزنی ناشی از اختلال در تغذیه هستند.
سایت انتخاب رژیم پس از ارائه این آمار و ارقام به بیان یک مشکل سراسری در این زمینه پرداخته و افزوده بود؛ سرانه مصرف گوشت در میانگین استاندارد جهانی ۳۰کیلو گرم است اما در ایران این رقم به ۵ کیلو گرم کاهش یافته. اگر چه همین ۵کیلو گرم هم بهشدت نابرابر در بین آحاد کشور توزیع میشود.
در حاشیه آمار و ارقام این رسانه حکومتی میتوان افزود:
مردم ایران چند سالی است که بهعلت فقر مالی، از لبنیات هم محروم شدهاند و همین باعث شده که لبنیات تولیدی ایران در نبود مشتری داخلی به خارج صادر شود اما همزمان در ایران قیمت لبنیات ۳۰درصد افزایش مییابد!
روز ۲۰مهر امسال هم رسانهها نوشتند سبد معیشت شهریورماه به بیش از ۳۶میلیون تومان افزایش یافت و هزینه خوراکیهای ضروری خانوادههای ایرانی به ۱۴میلیون تومان در ماه رسید.
طبق همین آمار، هزینه غذایی روزانه یک خانواده متوسط ایرانی حدود ۴۶۶هزار تومان است، جمع ماهانه همین عدد است که نزدیک ۱۴میلیون تومان در ماه میشود آنهم در مملکتی که دستمزد پایه کارگران رسمیاش ۷میلیون تومان در ماه است!
و این فاجعه وقتی عمقش بیشتر نمایان میشود که متوجه شویم فقط یک درصد کارگران ایران استخدام رسمی هستند و ۹۹درصد دیگر کارگران اساساً با قراردادهای موقت و سفید امضا کار میکنند و دستمزدشان بسیار کمتر از این مقدار است!
اکنون با این توضیحات محاسبه کنید چند درصد مردم ایران دچار فقر غذایی هستند!