728 x 90

-

رضا نوجوان 15ساله، سند زنده دیگری از تجاوز و جنایات رذیلانه در زندانها

-

شکنجهگاه رژیم
شکنجهگاه رژیم
گزارشی دیگر از شکنجه‌های وحشیانه در زندانهای ولی‌فقیه ارتجاع
شکنجه‌های وحشیانه رژیم آخوندی در زندانها به ویژه تجاوز به زندانیان رسوایی بزرگی را برای دیکتاتوری ولایت‌فقیه آخوندی به بار آورده است. جزییات شکنجه‌های سبعانه در مورد یک نوجوان 15ساله وسیعاً مورد توجه مهمترین رسانه‌های بین‌المللی قرارگرفته است. :
تلویزیون سی. ان. ان، تایمز لندن، دیلی تلگراف و برخی دیگر از رسانه‌ها داستان تکان‌دهنده یک نوجوان 15ساله به‌نام رضا را که توسط شکنجه‌گران رژیم آخوندی مورد تجاوز قرار گرفته، درج کردند. تایمز لندن که جزییات سرگذشت رضا را درج کرده می‌نویسد: او در یک مکان امن در مرکز تهران نشسته و میگرید. دژخیمان رژیم، بدن و روح او را شکستند. او حاضر نیست بیرون برود و از تنهایی وحشت دارد. او می‌گوید می‌خواهد به زندگی‌اش خاتمه دهد، چیزی که فهم آن چندان مشکل نیست. او را به مدت 20روز حبس کردند، زدند، به او بارها و بارها تجاوز کردند و به نحو بسیار خوار کننده‌یی تحقیر نمودند. :
رضای 15ساله به تایمز لندن می‌گوید:“ زند‌گی من به پایان رسیده. فکر کنم دیگر نتوانم براین وضعیت تسلط پیدا کنم ”. پزشکی که او را درمان می‌کند ــ با وجود ریسکی که برای خودش دارد ــ می‌گوید، او در آستانه خودکشی است و تمامی زخمیهایی که سرگذشت او بیان می‌کند را بر تن و روان خود دارد.
رضا سند زنده اثبات چیزی است که کروبی در مورد تجاوز سیستماتیک به زنان و مردان توسط زندانبانان رژیم برای شکستن اراده آنها اظهار داشته بود. سرگذشت این پسربچه هم‌چنان نشان می‌دهد، این رژیم که خود را قهرمان ارزشهای اسلامی می‌داند تا کجا حاضر است میلیونها نفر از مردم را سرکوب کند. سرگذشت دردناک رضا از اواسط ماه ژوئیه آغاز شد، هنگامی که او را به همراه 40 نوجوان دیگر در تظاهرات و قیام در یکی از شهرستانهای بزرگ دستگیر کردند. اغلب آنها حتی در سنی نبودند که بتوانند رأی بدهند. آنها را به مرکز بسیج بردند و به آنها چشم‌بند زدند، لخت کردند، با شلاق و کابل بر بدن آنها کوبیدند و آنها را در کانتینرهای فلزی حبس کردند. همان شب اول سه مرد لباس شخصی که خود را زندانی جا زده بودند، در برابر چشمان سایر پسربچه‌ها، رضا را به زمین انداختند . یکی از آنها سر رضا را روی زمین نگهداشت، دومی روی او نشست و سومی بر سر و روی او ادرار کرد و سپس به او تجاوز کردند. سپس رضا را به یک اتاق دیگر بردند و تا صبح به یک میله آهنی بستند. صبح یکی از آن مردها بازگشت و از رضا پرسید آیا ادب شده‌ای؟ رضا گفت: «من عصبانی بودم. به‌صورتش تف انداختم و به او فحش دادم. او با آرنجش چند بار به‌صورتم کوبید و به‌صورتم سیلی زد“. رضا گفت 20 دقیقه بعد آن مرد بازگشت و یک کیسه پر از مدفوع به همراه داشت. کیسه مدفوع را به‌صورتم کوبید و گفت که باید آنرا بخوری.
تایمز لندن پس از ذکر موارد دیگری از شکنجه‌های تکان‌دهنده بر روی رضا، می‌نویسد:
سرانجام رضا را مجبور کردند تا ”اعتراف“ کند که نیروهای خارجی او و دوستانش را وادار به رفتن به تظاهرات و سوزاندن بانکها و ساختمان تلویزیون دولتی کردند. رضا افزود: ”من آنقدر میلرزیدم که دیگر نمی‌توانستم حرفهای آنها را بشنوم. هرچه را که دربرابر من گذاشتند، بدون این که به آن نگاه کنم، امضاکردم. میترسیدم که آنها دوباره به من تجاوز کنند“. پزشک معالج رضا به روزنامه تایمز لندن گفت سایر زندانیان نیز سرگذشت مشابهی دارند. ”ما کیسهای مشابه زیادی داریم که به بیمارستان مراجعه کرده‌اند، ولی متأسفانه نمی‌توانیم آنها را گزارش کنیم. آنها به ما اجازه نمی‌دهند پرونده این بیماران را باز کنیم. آنها نمی‌گذارند پرونده‌یی برای آنها تشکیل دهیم“. دستکم، رضا زنده ماند تا سرگذشت دردناک خود را بازگو کند. دوست شانزده ساله او در بیمارستان جان سپرد.
تلویزیون سی.ان.ان هم سرگذشت دردناک رضای 15ساله را گزارش کرده است. گزارش رو باهم می‌بینیم:
سرگذشت مخوف یک پسر نوجوان ایرانی، بیانگر ستم و ارعابی است که توسط زندانبانان رژیم ایران علیه زندانیان دستگیر شده در جریان قیام مردم ایران اعمال شده. هفته‌هاست که مردم ایران در خیابانهای شهرهای ایران دست به تظاهرات می‌زنند. (نیروهای سرکوبگر) رژیم برخی را به‌زور در داخل مینی بوسها انداخته و با خود برده و شمار دیگری را همانجا در خیابانها مورد ضرب و جرح قرار می‌دهند. سرگذشت یک پسر نوجوان که به گفته سازمانهای حقوق‌بشری معتبر است، امواج روان‌کوبی را در سراسر دنیا منتشر کرد. داستان غم انگیز یک نوجوان 15ساله که بارها مورد تجاوز قرار گرفت.
دروری دایک، از عفو بین‌الملل درباره این پسر نوجوان که او را رضا خطاب می‌کنیم، گفت: «این پسر بچه 15ساله به همراه ده‌ها هزار نفر دیگر در تظاهرات شرکت کردند. هزاران نفر از آنها دستگیر شدند. نحوه و محل دستگیری او که در یکی از شهرستانها بوده و بعلت مسائل امنیتی نام این شهر را نمی‌توانیم ببریم، با سرگذشت بسیاری دیگر که به ما رسیده، همخوانی دارد. داستان این نوجوان توجه جهانی را نسبت به عمق یک فاجعه عظیم که در ایران در حال اتفاق است، برانگیخته است». بگذارید این را بگویم که این یکی از فجیع‌ترین مواردی بوده که ما با آن مواجه شده‌ایم. ولی متأسفانه این تنها مورد نیست. همان‌طوری که می‌دانید، این گونه رفتارها و سرگذشتها به تازگی از ایران به‌دست ما رسیده است. مردم هرچه بیشتر شجاعت این را پیدا می‌کنند تا در مورد این رفتارها لب به سخن بگشایند. رضا یک پسر شجاع بود.
روزنامه تلگراف نیز نوشت افشاگریهای تکاندهنده رضا به کارزاری که علیه رژیم ایران آغاز شده، انرژی خواهد بخشید.
برملا کردن موارد دیگری از تجاوز به زندانیان در سایت کروبی
کروبی درسایت خود یکی از مستندات مربوط به تجاوز به زندانیان کهریزک برملا کرد.
بنا‌به این گزارش یکی از بازداشت شدگان کهریزک می‌گوید با توضیحات کروبی متوجه شدم اگر کسی که با دست و پای بسته و بدون اینکه از خود قدرتی داشته باشد مورد تجاوز قرار گیرد نه تنها گناهی نکرده بلکه مظلوم نیز واقع شده است. روزها طول کشید تا حالم کمی بهتر شد وتوانستم خودی بازیابم. پس از چندی بالاخره روز چهارشنبه 2/5/88 به دستور شاهرودی رئیس قوه‌قضائیه مرا نزد نماینده آقای دری (دادستان کل کشور) فرستادند. او فردی به نام آقای محمدی بود. از پنج شنبه 29/5/88 قضیه بسیار متفاوت شد. ساعت حدود 2 بود که سه نفراز طرف منبع دیگری از قوه‌قضائیه به دفتر آقای کروبی آمدند و پس از آن برگه بازجویی جلویم گذاشتند- نمی‌دانم من متهم بودم یا شاکی- قاضی مقدمی و 2نفر دیگر مشغول بازجویی از من شدند. آن جور که من احساس می‌کنم دوستان آقای مرتضوی نظرشان این است که با تخریب شخصیت این‌جانب موضوع را به سمتی سوق دهند که من از آقای کروبی پول گرفتم یا آقای کروبی تطمیعم کرده تااین ادعا را بکنم.
این زندانی شکنجه شده در ادامه توضیح می‌دهد که چطور او و خانواده‌اش را تهدید کرده و تحت فشار گذاشتند و حتی به نزد همسایه‌هایش رفتند تا برایش پرونده سازی کنند.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/a394dcad-3578-4963-a9fe-9029514780a5"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات