ادامه سلسله مقالات ”کودکان؛ معصومیت پرپرشده ”
این قسمت: کودکان قربانیان اعتیاد
این قسمت: کودکان قربانیان اعتیاد
کودکان؛ قربانیان اعتیاد
کودکان معتاد از دیگر مظالم حکومت سراپا فساد آخوندی است که در این رژیم ظهور پیدا کرده و رشد تصاعدی آن عمق ستمگری نظام آخوندی را میرساند. به عبارت دیگر نوزدان معتاد وجه دیگری از پازل درد و فقر مردم ایران میباشند. نوزادان معتاد، امروز دیگر یک افسانه نیست، واقعیتی است که در دل جامعه وجود دارد. مادران معتاد، که خود قربانی اعتیاد هستند، نوزادانشان هم به این بلای خانمان سوز گرفتار میشوند. یک آمار تکاندهنده به اعتراف یک کارگزار حکومتی از این قراراست:
مصطفی سراج، مدیر کل بهزیستی شهرستانهای استان تهران با اشاره به اینکه ۸۰ تا ۹۰ درصد نوزادان معتاد بیسرپرست در بیمارستانها جان خود را از دست میدهند و روند درمان آنها با مرگ متوقف میشود، میگوید: «مرگ این دسته از کودکان در شیرخوارگاهها طبیعی است و نمیتوانیم برای کاهش مرگومیرها اقدام کنیم. (سلامت آنلاین- دوشنبه ۲۸ تیر۱۳۹۵)
در حالیکه بلای اعتیاد شیره جان جوانان را میکشد و هر روز بیشتر شتاب میگیرد، کارگزاران جنایتکار رژیم با قدرت تمام آن را انکار میکنند.
وجود کودکان و نوجوانان سیگار به دست، در گوشه و کنار خیابانها گویای همین ماجراست.
آری! صحبت از اعتیاد دانشآموزان است دانشآموزان بیگناهی که به سوژهای برای تأیید و تکذیبهای بیپایان کارگزاران رژیم تبدیل شده است.
درباره اعتیاد کودکان برخی از سازمان ها مدعی میشوند که 73 درصد از کودکان مبتلا به اعتیاد، پسر و 27 درصد از آنها دختر هستند. از لحاظ وضعیت تحصیلی نیز 31 درصد از آنها به سن مدرسه نرسیدهاند، 36 درصد مدرسه نرفتهاند، 20 درصد ترک تحصیل کردهاند و 13 درصد در حال تحصیل هستند که اغلب در مقطع دبیرستان درس میخوانند.
محمدرضا آذرنیا، دبیر شورای قلابی هماهنگی مبارزه با مواد مخدر رژیم در استان تهران خبر داد: «دانشآموزان معتاد به یک بیمارستان مخصوص فرستاده میشوند. وی گفت: بیمارستان مخصوصی برای درمان دانشآموزان معتاد در نظر گرفتهایم و درمان آنها را بهصورت متمرکز انجام میدهیم. محمدرضا آذرنیا گفت: «نرخ شیوع اعتیاد در مدارس تهران ١، ٢درصد است و در این زمینه اقداماتی را آغاز کردهایم». (خبرگزاری ایسنا-26خرداد 95)
رئیس انجمن مددکاران ایران میگوید اعتیاد بین دانشآموزان افزایش یافته و دلیل آن نیز ’مصرف مواد مخدر صنعتی، روانگردان و شیمیایی برای نوجوانان و جوانان’ است که امروزه با صرف زمان و هزینه صورت میگیرد.
به گفته حسن موسوی چلک، گروههای قاچاق و توزیع مواد مخدر، دانشآموزان را در هدف خود قرار میدهند چرا که نوجوانان میتوانند تا سالها، منبع درآمدی برای آنها باشند. با این وجود، وزیر آموزش و پرورش در نشست اخیر خود با خبرنگاران درباره عدم اعلام آمار اعتیاد در بین دانشآموزان گفت: ’فکر نمیکنم صلاح باشد آمار این موضوع را اعلام کنیم. (خبرآنلاین- سهشنبه 5مهر 1390)
رئیس انجمن مددکاری کشور میگوید دانش آموزانی که در سنین نوجوانی هستند، بیش از سایر افراد در معرض خطر ابتلا به اعتیاد قرار دارند: ’دانش آموزان دوران راهنمایی و دبیرستان حساسترین دوره سنی یک دانشآموز بوده که حتی میتواند به مصرف دخانیات و مواد مخدر تشویق شود». (همان منبع)
موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاری، با انتقاد از نبود آمار دانشآموزان معتاد، معتقد است: ’هیچ آماری از تعداد دانشآموزان معتاد در دست نیست. با این وجود گفته میشود آمار 15 درصدی دانشآموزان معتاد که اعلام میشود، میزان دانشآموزان مستعد و در معرض خطر ابتلاء به مواد مخدر است، و تنها نیم درصد از دانشآموزان واقعاً مواد مخدر را تجربه کردهاند ولی سکوت مسئولان آموزش و پرورش در برابر این موضوع، همچنان ادامه دارد. (همان منبع)
این که آمار اعتیاد بین دانشآموزان اعلام شود یا نشود، تنها موضوع مورد اختلاف سیاستگذاران این حوزه نیست. واقعیت این است که بودجه مقابله و پیشگیری با اعتیاد دانشآموزان به هیچوجه تکافوی هزینههای لازم را نمیدهد. چندی پیش رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس با انتقاد از این بودجه، گفته بود: ’در دنیا برای پیشگیری از اعتیاد به ازای هر دانشآموز 20 دلار هزینه میکنند و این رقم در ایران به ازای هر دانشآموز نیم دلار است.’ (همان منبع)
وی با تأیید آمار 30هزار دانشآموز معتاد در کشور، از مسئولان خواسته بود برای اعتیاد کسانی که در حال تحصیل در وزارت آموزش و پرورش هستند، فکری کنند، زیرا با بودجه نیم دلاری برای اعتیاد دانشآموزان نمیتوان کار موثری انجام داد.
واقعیتها نشان میدهد کشور ما در معرض بیشترین میزان ترانزیت مواد مخدر در جهان است. گفته میشود با وجودی که تمام مرزهای شرقی کشور روی قاچاقچیان بسته شده، با این حال کشفیات موادمخدر در ایران، هنوز با ارقام نجومی روبهروست. (همان منبع)
تغییر الگوی اعتیاد در بین دانشآموزان نیز بارها از سوی نمایندگان مجلس بهعنوان تذکر و پرسش از مسئولان دولتی، مطرح شده بود. از جمله اعلمی، نماینده تبریز در قالب سؤال از وزیر آموزش و پرورش هشدار شدیدی درباره تغییر الگوی مصرف مواد مخدر در بین دانشآموزان از تریاک و هروئین به مواد جدیدی همچون شیشه و کراک مطرح کرده بود. وی از حاجی بابایی خواسته بود تشریح کند تدابیر ویژه در این وزارتخانه برای مهار اعتیاد در دانشآموزان مدارس چه مسایلی بوده است، تدابیری که تاکنون از آن، خبری به بیرون درز نکرده، ولی نهادهای مستقل مانند انجمن مددکاران ایران، همچنان از خطر افزایش اعتیاد در بین دانش آموزان، سخن میگویند. (همان منبع)
گفتیم که اعتیاد یکی از ارمغانهای حاکمیت آخوندی برای جوانهای ایران است. نظام ولایتفقیه ترجیح میدهد که جوان ایرانی درگیر اعتیاد به مواد مخدر باشد، تا صدایی از آنها در نیاید و این حاکمیت سیاه را زیر سؤال نبرند. کار به جایی رسیده که حتی تلویزیون رژیم هم در برنامههایش اعتراف میکند که سن اعتیاد به زیر هشت سال رسیده، یعنی حتی کودکان خردسال هم در دام اعتیاد گرفتار شدهاند.
شبکه خبر سیمای آخوندی 23فروردین95 در گفتگویی تحت عنوان «چرا مبارزه با مواد مخدر به نتیجه نمیرسد»، در مورد سن اعتیاد آمارهای مختلفی گفته شده، از جمله اینکه پایین آمدن سن اعتیاد تا سن 8سالگی..»
اما چطور ممکن است یک جوان یا یک کودک به این سادگی معتاد شود. بسیاری از کارشناسان، علت آن را دسترسی سهل و ساده به مواد مخدر میدانند. برخی آمارها نشان میدهد که سرعت دسترسی به مواد مخدر حتی کمتر از ایستادن در صف یک نانوایی و خریدن چند نان است. باز هم آمار تکاندهندهای در این رابطه در همین گفتگو:
«بعد یک آمار دیگر این هست که امکان و سرعت دسترسی به مواد مخدر میگویند تا 5دقیقه آمده این را قبول دارین؟».
«این یک شاخص بسیار مهمه. قبول داریم که دسترسی به مواد در کشور ما راحت هست».
آری این کارگزار رژیم در ستاد موسوم به مبارزه با مواد مخدر است که در این گفتگو اینطور اعتراف میکند. تمامی اینها در حالی اتفاق میافتد که رژیم ولایتفقیه بهطور مستمر انسانهایی را تحت عنوان قاچاقچی مواد مخدر اعدام میکند یا به زندانها میفرستد و با این کار خود میخواهد نشان بدهد که در حال مبارزه با مواد مخدر است اما آیا آنچه در پشت پرده میگذرد همین است؟ ، آیا واقعاً اقدامی در رابطه با مبارزه با مواد مخدر صورت میگیرد یا نه؟ در پاسخ به این سؤال به همین گفتگو مراجعه میکنیم: «معمولا توی تشکلهایی که چند دستگاه باهم مرتبط میشوند ستادی تشکیل میشود مثلاً حالا اینجا 24 دستگاه تو این حوزه تصدی دارند، این اتفاق میافتد یعنی همه به نوعی کار را گردن یکدیگر میاندازند، چرا رسانه نیامده، رسانه میگوید چرا اون نیامده و عملاً با این آمار مواجه میشویم که 44 درصد زندانیان ما زندانیان مواد مخدرند».
و یک نمونهی دیگر:
به گزارش خبرگزاری حکومتی ایسنا: ’رویا’ صبح جمعه 14خردادماه ساعت 5 صبح، پس از نزدیک به سه هفته بستری بودن در بخش کودکان بیمارستان لقمان، به خواب ابدی رفت.
این خبرگزاری در ادامه بهنقل از یکی از کارگزاران رژیم در خصوص بیعملی مقامات دولت آخوندحسن روحانی مینویسد: «ساختار فقر و حاشیه نشینی در مناطق آسیب دیده جامعه و معضل فراگیر اعتیاد که مانند یک طاعون و بیماری در سراسر کشور فراگیر شده و برنامههای بلندمدت و کوتاه مدت و عزمی راسخ برای پیشگیری از این معضل خصوصاً در مناطق آسیب دیده و حاشیه نشین کشور مشاهده نمیشود و اصلیترین قربانیان این معضل کودکان هستند».
خبرگزاری حکومتی ایسنا با اشاره به بیمبالاتی سیستم بهزیستی رژیم نوشت: «کودکانی که بدون حمایت وارد بیمارستان میشوند یا بد سرپرست هستند که نباید خانوادهاش بالای سر کودک باشد و یا مانند رویا بدون سرپرست هستند؛ حتی یک همراه بیمار برای این نوزاد وجود نداشت. طرحهایی مثل ’سلامت یار’ که فقط اسمشان باقی مانده و در مقام عمل هیچ کس پا پیش نمیگذارد نه در ساختار بهزیستی و نه بیمارستان و هیچ کس قیم این کودک نیست تا در صورت کمکاری در مراحل درمان، آن را پیگیری کند».
این خبرگزاری در مورد وضعیت اورژانس های رژیم مینویسد: «اورژانس اجتماعی به دلایلی از جمله کمبود بودجه، کیفیت پایین خدمات و عدم دلسوزی و پیگیری صحیح، نقطه اتکایی برای نجات نوزادان و کودکان در معرض آسیب نیست؛ همچنین آن که در بیمارستانهای ما تا زمانی که کودک به مرحله اوردوز نرسد هیچ اقدامی برای ترک اعتیاد انجام نمیدهند و در نظام پزشکی ایران نیز هیچ سازوکاری برای ترک اعتیاد کودکانی که تست اعتیاد آنها مثبت است، وجود ندارد».
یکی دیگر از کارگزاران رژیم در مورد وضعیت فاجعهبار کودکان معتاد گفت: «20سال پیش که ما کارمان را شروع کردیم، نوزادی مانند رویا جانش را از دست داد، حالا 20سال از آن زمان گذشته اما همان اتفاق تکرار شد، ما همچنان تنها هستیم... به گفته مسئولان متأسفانه روزانه در تهران سه تا چهار کودک با اعتیاد به دنیا میآیند؛ این درحالیست که نزدیک به دو میلیون کودک کار در کشور وجود دارد، در چنین شرایطی کجدار و مریز کار کردن در مقوله اعتیاد، شرمآور است».
وی ادامه داد: «رویا نوزادی بود که از شدت سوء تغذیه و مصرف مواد در طول ده روز باقیمانده زندگیاش حتی نای گریه کردن هم نداشت و فقط ناله میکرد و بعد از گذشت چهار ماه زندگی سخت در بیمارستان مرد چون هیچ کس مسئولیت این کودک را از اول به عهده نگرفت».
این کارگزار رژیم با اشاره به لاینحل بودن معضلات اجتماعی در رژیم آخوندی اذعان کرد: «متأسفانه هیچ سازمان و ارگانی در خصوص مسئولیت حل معضل اعتیاد نوزادان و کودکان فکری نمیکند و ما همیشه شاهد به دنیا آمدن کودکان معتاد از مادران معتاد و همچنین شاهد فروش و مرگشان هستیم و خواهیم بود».
وی با اشاره به سیاستهای رژیم که همیشه با خردهفروشان مقابله میکند اما کلان فروشان که در واقع مقامات بالای رژیم هستند هیچ پیگرد علیهشان صورت نمیگیرد گفت: «: تا زمانی که به جای اینکه با مواد فروشان اصلی برخورد کنند، خرده فروشها را اعدام کنند، وضعیت مواد مخدر و معتادان به همین شکل است و ما شاهد مرگ نوزادان بیدفاع خواهیم بود».
کودکان معتاد از دیگر مظالم حکومت سراپا فساد آخوندی است که در این رژیم ظهور پیدا کرده و رشد تصاعدی آن عمق ستمگری نظام آخوندی را میرساند. به عبارت دیگر نوزدان معتاد وجه دیگری از پازل درد و فقر مردم ایران میباشند. نوزادان معتاد، امروز دیگر یک افسانه نیست، واقعیتی است که در دل جامعه وجود دارد. مادران معتاد، که خود قربانی اعتیاد هستند، نوزادانشان هم به این بلای خانمان سوز گرفتار میشوند. یک آمار تکاندهنده به اعتراف یک کارگزار حکومتی از این قراراست:
مصطفی سراج، مدیر کل بهزیستی شهرستانهای استان تهران با اشاره به اینکه ۸۰ تا ۹۰ درصد نوزادان معتاد بیسرپرست در بیمارستانها جان خود را از دست میدهند و روند درمان آنها با مرگ متوقف میشود، میگوید: «مرگ این دسته از کودکان در شیرخوارگاهها طبیعی است و نمیتوانیم برای کاهش مرگومیرها اقدام کنیم. (سلامت آنلاین- دوشنبه ۲۸ تیر۱۳۹۵)
در حالیکه بلای اعتیاد شیره جان جوانان را میکشد و هر روز بیشتر شتاب میگیرد، کارگزاران جنایتکار رژیم با قدرت تمام آن را انکار میکنند.
وجود کودکان و نوجوانان سیگار به دست، در گوشه و کنار خیابانها گویای همین ماجراست.
آری! صحبت از اعتیاد دانشآموزان است دانشآموزان بیگناهی که به سوژهای برای تأیید و تکذیبهای بیپایان کارگزاران رژیم تبدیل شده است.
درباره اعتیاد کودکان برخی از سازمان ها مدعی میشوند که 73 درصد از کودکان مبتلا به اعتیاد، پسر و 27 درصد از آنها دختر هستند. از لحاظ وضعیت تحصیلی نیز 31 درصد از آنها به سن مدرسه نرسیدهاند، 36 درصد مدرسه نرفتهاند، 20 درصد ترک تحصیل کردهاند و 13 درصد در حال تحصیل هستند که اغلب در مقطع دبیرستان درس میخوانند.
محمدرضا آذرنیا، دبیر شورای قلابی هماهنگی مبارزه با مواد مخدر رژیم در استان تهران خبر داد: «دانشآموزان معتاد به یک بیمارستان مخصوص فرستاده میشوند. وی گفت: بیمارستان مخصوصی برای درمان دانشآموزان معتاد در نظر گرفتهایم و درمان آنها را بهصورت متمرکز انجام میدهیم. محمدرضا آذرنیا گفت: «نرخ شیوع اعتیاد در مدارس تهران ١، ٢درصد است و در این زمینه اقداماتی را آغاز کردهایم». (خبرگزاری ایسنا-26خرداد 95)
رئیس انجمن مددکاران ایران میگوید اعتیاد بین دانشآموزان افزایش یافته و دلیل آن نیز ’مصرف مواد مخدر صنعتی، روانگردان و شیمیایی برای نوجوانان و جوانان’ است که امروزه با صرف زمان و هزینه صورت میگیرد.
به گفته حسن موسوی چلک، گروههای قاچاق و توزیع مواد مخدر، دانشآموزان را در هدف خود قرار میدهند چرا که نوجوانان میتوانند تا سالها، منبع درآمدی برای آنها باشند. با این وجود، وزیر آموزش و پرورش در نشست اخیر خود با خبرنگاران درباره عدم اعلام آمار اعتیاد در بین دانشآموزان گفت: ’فکر نمیکنم صلاح باشد آمار این موضوع را اعلام کنیم. (خبرآنلاین- سهشنبه 5مهر 1390)
رئیس انجمن مددکاری کشور میگوید دانش آموزانی که در سنین نوجوانی هستند، بیش از سایر افراد در معرض خطر ابتلا به اعتیاد قرار دارند: ’دانش آموزان دوران راهنمایی و دبیرستان حساسترین دوره سنی یک دانشآموز بوده که حتی میتواند به مصرف دخانیات و مواد مخدر تشویق شود». (همان منبع)
موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاری، با انتقاد از نبود آمار دانشآموزان معتاد، معتقد است: ’هیچ آماری از تعداد دانشآموزان معتاد در دست نیست. با این وجود گفته میشود آمار 15 درصدی دانشآموزان معتاد که اعلام میشود، میزان دانشآموزان مستعد و در معرض خطر ابتلاء به مواد مخدر است، و تنها نیم درصد از دانشآموزان واقعاً مواد مخدر را تجربه کردهاند ولی سکوت مسئولان آموزش و پرورش در برابر این موضوع، همچنان ادامه دارد. (همان منبع)
این که آمار اعتیاد بین دانشآموزان اعلام شود یا نشود، تنها موضوع مورد اختلاف سیاستگذاران این حوزه نیست. واقعیت این است که بودجه مقابله و پیشگیری با اعتیاد دانشآموزان به هیچوجه تکافوی هزینههای لازم را نمیدهد. چندی پیش رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس با انتقاد از این بودجه، گفته بود: ’در دنیا برای پیشگیری از اعتیاد به ازای هر دانشآموز 20 دلار هزینه میکنند و این رقم در ایران به ازای هر دانشآموز نیم دلار است.’ (همان منبع)
وی با تأیید آمار 30هزار دانشآموز معتاد در کشور، از مسئولان خواسته بود برای اعتیاد کسانی که در حال تحصیل در وزارت آموزش و پرورش هستند، فکری کنند، زیرا با بودجه نیم دلاری برای اعتیاد دانشآموزان نمیتوان کار موثری انجام داد.
واقعیتها نشان میدهد کشور ما در معرض بیشترین میزان ترانزیت مواد مخدر در جهان است. گفته میشود با وجودی که تمام مرزهای شرقی کشور روی قاچاقچیان بسته شده، با این حال کشفیات موادمخدر در ایران، هنوز با ارقام نجومی روبهروست. (همان منبع)
تغییر الگوی اعتیاد در بین دانشآموزان نیز بارها از سوی نمایندگان مجلس بهعنوان تذکر و پرسش از مسئولان دولتی، مطرح شده بود. از جمله اعلمی، نماینده تبریز در قالب سؤال از وزیر آموزش و پرورش هشدار شدیدی درباره تغییر الگوی مصرف مواد مخدر در بین دانشآموزان از تریاک و هروئین به مواد جدیدی همچون شیشه و کراک مطرح کرده بود. وی از حاجی بابایی خواسته بود تشریح کند تدابیر ویژه در این وزارتخانه برای مهار اعتیاد در دانشآموزان مدارس چه مسایلی بوده است، تدابیری که تاکنون از آن، خبری به بیرون درز نکرده، ولی نهادهای مستقل مانند انجمن مددکاران ایران، همچنان از خطر افزایش اعتیاد در بین دانش آموزان، سخن میگویند. (همان منبع)
گفتیم که اعتیاد یکی از ارمغانهای حاکمیت آخوندی برای جوانهای ایران است. نظام ولایتفقیه ترجیح میدهد که جوان ایرانی درگیر اعتیاد به مواد مخدر باشد، تا صدایی از آنها در نیاید و این حاکمیت سیاه را زیر سؤال نبرند. کار به جایی رسیده که حتی تلویزیون رژیم هم در برنامههایش اعتراف میکند که سن اعتیاد به زیر هشت سال رسیده، یعنی حتی کودکان خردسال هم در دام اعتیاد گرفتار شدهاند.
شبکه خبر سیمای آخوندی 23فروردین95 در گفتگویی تحت عنوان «چرا مبارزه با مواد مخدر به نتیجه نمیرسد»، در مورد سن اعتیاد آمارهای مختلفی گفته شده، از جمله اینکه پایین آمدن سن اعتیاد تا سن 8سالگی..»
اما چطور ممکن است یک جوان یا یک کودک به این سادگی معتاد شود. بسیاری از کارشناسان، علت آن را دسترسی سهل و ساده به مواد مخدر میدانند. برخی آمارها نشان میدهد که سرعت دسترسی به مواد مخدر حتی کمتر از ایستادن در صف یک نانوایی و خریدن چند نان است. باز هم آمار تکاندهندهای در این رابطه در همین گفتگو:
«بعد یک آمار دیگر این هست که امکان و سرعت دسترسی به مواد مخدر میگویند تا 5دقیقه آمده این را قبول دارین؟».
«این یک شاخص بسیار مهمه. قبول داریم که دسترسی به مواد در کشور ما راحت هست».
آری این کارگزار رژیم در ستاد موسوم به مبارزه با مواد مخدر است که در این گفتگو اینطور اعتراف میکند. تمامی اینها در حالی اتفاق میافتد که رژیم ولایتفقیه بهطور مستمر انسانهایی را تحت عنوان قاچاقچی مواد مخدر اعدام میکند یا به زندانها میفرستد و با این کار خود میخواهد نشان بدهد که در حال مبارزه با مواد مخدر است اما آیا آنچه در پشت پرده میگذرد همین است؟ ، آیا واقعاً اقدامی در رابطه با مبارزه با مواد مخدر صورت میگیرد یا نه؟ در پاسخ به این سؤال به همین گفتگو مراجعه میکنیم: «معمولا توی تشکلهایی که چند دستگاه باهم مرتبط میشوند ستادی تشکیل میشود مثلاً حالا اینجا 24 دستگاه تو این حوزه تصدی دارند، این اتفاق میافتد یعنی همه به نوعی کار را گردن یکدیگر میاندازند، چرا رسانه نیامده، رسانه میگوید چرا اون نیامده و عملاً با این آمار مواجه میشویم که 44 درصد زندانیان ما زندانیان مواد مخدرند».
و یک نمونهی دیگر:
به گزارش خبرگزاری حکومتی ایسنا: ’رویا’ صبح جمعه 14خردادماه ساعت 5 صبح، پس از نزدیک به سه هفته بستری بودن در بخش کودکان بیمارستان لقمان، به خواب ابدی رفت.
این خبرگزاری در ادامه بهنقل از یکی از کارگزاران رژیم در خصوص بیعملی مقامات دولت آخوندحسن روحانی مینویسد: «ساختار فقر و حاشیه نشینی در مناطق آسیب دیده جامعه و معضل فراگیر اعتیاد که مانند یک طاعون و بیماری در سراسر کشور فراگیر شده و برنامههای بلندمدت و کوتاه مدت و عزمی راسخ برای پیشگیری از این معضل خصوصاً در مناطق آسیب دیده و حاشیه نشین کشور مشاهده نمیشود و اصلیترین قربانیان این معضل کودکان هستند».
خبرگزاری حکومتی ایسنا با اشاره به بیمبالاتی سیستم بهزیستی رژیم نوشت: «کودکانی که بدون حمایت وارد بیمارستان میشوند یا بد سرپرست هستند که نباید خانوادهاش بالای سر کودک باشد و یا مانند رویا بدون سرپرست هستند؛ حتی یک همراه بیمار برای این نوزاد وجود نداشت. طرحهایی مثل ’سلامت یار’ که فقط اسمشان باقی مانده و در مقام عمل هیچ کس پا پیش نمیگذارد نه در ساختار بهزیستی و نه بیمارستان و هیچ کس قیم این کودک نیست تا در صورت کمکاری در مراحل درمان، آن را پیگیری کند».
این خبرگزاری در مورد وضعیت اورژانس های رژیم مینویسد: «اورژانس اجتماعی به دلایلی از جمله کمبود بودجه، کیفیت پایین خدمات و عدم دلسوزی و پیگیری صحیح، نقطه اتکایی برای نجات نوزادان و کودکان در معرض آسیب نیست؛ همچنین آن که در بیمارستانهای ما تا زمانی که کودک به مرحله اوردوز نرسد هیچ اقدامی برای ترک اعتیاد انجام نمیدهند و در نظام پزشکی ایران نیز هیچ سازوکاری برای ترک اعتیاد کودکانی که تست اعتیاد آنها مثبت است، وجود ندارد».
یکی دیگر از کارگزاران رژیم در مورد وضعیت فاجعهبار کودکان معتاد گفت: «20سال پیش که ما کارمان را شروع کردیم، نوزادی مانند رویا جانش را از دست داد، حالا 20سال از آن زمان گذشته اما همان اتفاق تکرار شد، ما همچنان تنها هستیم... به گفته مسئولان متأسفانه روزانه در تهران سه تا چهار کودک با اعتیاد به دنیا میآیند؛ این درحالیست که نزدیک به دو میلیون کودک کار در کشور وجود دارد، در چنین شرایطی کجدار و مریز کار کردن در مقوله اعتیاد، شرمآور است».
وی ادامه داد: «رویا نوزادی بود که از شدت سوء تغذیه و مصرف مواد در طول ده روز باقیمانده زندگیاش حتی نای گریه کردن هم نداشت و فقط ناله میکرد و بعد از گذشت چهار ماه زندگی سخت در بیمارستان مرد چون هیچ کس مسئولیت این کودک را از اول به عهده نگرفت».
این کارگزار رژیم با اشاره به لاینحل بودن معضلات اجتماعی در رژیم آخوندی اذعان کرد: «متأسفانه هیچ سازمان و ارگانی در خصوص مسئولیت حل معضل اعتیاد نوزادان و کودکان فکری نمیکند و ما همیشه شاهد به دنیا آمدن کودکان معتاد از مادران معتاد و همچنین شاهد فروش و مرگشان هستیم و خواهیم بود».
وی با اشاره به سیاستهای رژیم که همیشه با خردهفروشان مقابله میکند اما کلان فروشان که در واقع مقامات بالای رژیم هستند هیچ پیگرد علیهشان صورت نمیگیرد گفت: «: تا زمانی که به جای اینکه با مواد فروشان اصلی برخورد کنند، خرده فروشها را اعدام کنند، وضعیت مواد مخدر و معتادان به همین شکل است و ما شاهد مرگ نوزادان بیدفاع خواهیم بود».