حمله جنایتکارانه دژخیمان نظام ولایتفقیه به زندانیان سیاسی بند 350 اوین، پایداری و مقاومت سرفرازانه آنها در برابر دژخیمان رژیم، باعث درهم ریختگی درونی نظام آخوندی شده است.
مقامات ریز و درشت قضاییه رژیم پس از برکناری اسماعیلی رئیس سازمان زندانها، به صحنه آمدند تا برکناری او را توجیه کنند و بگویند برکنار کردن این دژخیم، ناشی از عقبنشینی در برابر مقاومت و پایداری زندانیان و موج هبستگی ملی و بینالمللی با زندانیان سیاسی نبوده است.
وزیر دادگستری کابینه آخوند حسن روحانی در حاشیه چهارمین بهاصطلاح ”همایش ملی حقوق مالکیت ادبی و هنری“ گفت: ”اسماعیلی در این تغییر و جابهجایی ارتقاء یافته. تغییر ریاست دادگستری کل استان تهران از مدتها قبل مطرح بود و گزینههای مختلفی در نظر گرفته شد و حتی قبل از سال جدید ریاست قوه قضاییه، آقای اسماعیلی را برای این سمت در نظر گرفته بودند“.
عضو هیأت قتلعام زندانیان سیاسی در سال 67، به این توجیه مضحک روی میآورد که برکناری اسماعیلی بهدلیل ارتقای رتبه آن دژخیم است و میگوید ”: نمیتوان گفت که سمت ریاست دادگستری کل استان تهران از ریاست سازمان زندانها پایینتر است، بلکه میتواند ارجح هم باشد و تغییر آقای اسماعیلی ارتقاء محسوب میشود“.
دم خروس حرفهای وزیر دادگستری کابینه آخوند حسن روحانی آنجا پیدا میشود که قضاییه رژیم، روزنامه حکومتی ابتکار وابسته به باند رفسنجانی- روحانی که خبر برکناری رئیس زندانهای رژیم را داده بود، با حکم دادستانی تهران بهخاطر ”پخش شایعات و مطالب خلاف واقع و یا تحریف مطالب دیگران“ توقیف کرده است.
روزنامه حکومتی ابتکار در خبر برکناری رئیس زندانهای رژیم، تلویحاً گفته بود که برکناری اسماعیلی بهدلیل حوادث و اتفاقات بند 350 اوین بوده است که در جریان آن تعدادی از زندانیان سیاسی مورد ضرب و شتم قرار گرفتهاند.
به هم ریختگی درونی رژیم پس از شکل گرفتن اعتراضات اجتماعی علیه یورش به بند 350اوین و ضرب و شتم زندانیان سیاسی به حدی بود که رئیس قوه قضاییه همزمان با تغییر رئیس سازمان زندانها به دادستان تهران و دادستانهای سراسر کشور دستور داد ”در مقابل هر گونه فضاسازی، نشر اکاذیب و اخلال در امنیت ملی بایستند تا همگان بدانند که نظام اسلامی ایران نظامی نیست که به بهانههای واهی در مقابل فتنهگران و اخلالگران و حامیان آنان، به انفعال بیفتد. “
چنانچه الدرم بلدرم سردژخیم قوه قضاییه رژیم پایی در واقعیت داشته باشد که نظام ضداسلامی ولایتفقیه نظامی نیست که به انفعال بیفتد و در موضع قدرت است، نظام آخوندی این تناقض را چگونه رفع و رجوع میکند که چنین نظام بهاصطلاح «مقتدری»، چرا کشف کامپیوتر لب تاب و تلفن ماهوارهیی در داخل زندان را در بوق وکرنا میکند که گویا نظام به یک فتح الفتوح دست یافته است؟ چگونه یک کامپوتر لب تاب و تلفن ماهوارهیی در زندان، آنچنان مخل امنیت این نظام «مقتدر» میشود که رژیم برای رفع این «تهدید» رسوایی حمله به زندانیان بیدفاع را به جان میخرد. ؟
فضیحت حمله جنایتکارانه به زندانیان سیاسی بند 350 اوین و به هم ریختگی درونی رژیم به حدی بود که بهخاطر ترس از افکار عمومی، سخنگوی آخوند روحانی به صحنه شتافت و مدعی پیگیری موضوع شد: ”ما در حال پیگیری و بررسی این موضوع هستیم و پس از اینکه اطلاعات کافی از طرفین استماع شد و این اطلاعات جمعآوری شد بهصورت مناسب اقدام و اطلاعرسانی میشود“.
یکی از نمایندگان مجلس رژیم به نام هروی، به درهم ریختگی نظام آخوندی اعتراف کرد و روزنامه حکومتی اعتماد 4اردیبهشت در مورد ورود مجلس به موضوع حادثه بند 350 اوین از قول این نماینده مجلس رژیم نوشت: ”امروز کشور در سال اقتصاد و فرهنگ با مدیریت جهادی و عزم ملی نیاز به آرامش دارد و نباید فضای سیاسی حاکم بر این شرایط شود اما متأسفانه برخی از اظهارنظرها در مجلس نشان از عدم شناخت تفاوت میان دخالت و نظارت است“
شدت به هم ریختگی درونی نظام ولایت درحدی است که بهرغم اعتصابغذای زندانیان سیاسی بند 250 اوین و پیوستن زندانیان سایر زندانها به آنها و انعکاس اعتصابغذا در سطح داخلی و بینالمللی، رژیم با فضیحت و دروغگویی این خبر را تکذیب کرد که لابد آنچنان که سردژخیم قوه قضاییه رژیم مدعی است تکذیب اعتصابغذای زندانیان در روز روشن توسط مقامات رژیم نیز ناشی از ”اقتدارنظام“ است.
روزنامه جمهوری 4اردیبهشت از قول یک مقام آگاه رژیم مینویسد: ”در حالی خبر اعتصابغذای زندانیان در اوین منتشر شده است که یک مقام آگاه در این مجموعه، این خبر را قویاً تکذیب کرد و گفت: ”چنین خبری به هیچوجه صحت ندارد و انتشار این اخبار بهدنبال شکست معاندان در به سرانجام رساندن سناریوی قبلی صورت گرفت. انتشار چنین اخباری بیشتر برای بهرهبرداریهای سیاسی و تهیه خوراک برای رسانههای بیگانه است“.
گیریم که به قول آن مقام آگاه رژیم اعتصاب غذایی در بند 350 اوین صورت نگرفته و این خبر ناشی از تلاش ”معاندان نظام“ است، رژیم آخوندی چه مرگش میشود که سراسیمه «مقام آگاهش» را به صحنه میفرستد تا شایعات ”معاندان“ را تکذیب کند تا مبادا از این شایعات بهزعم او بهرهبرداری سیاسی و خوراک تبلیغاتی تهیه شود.
مجموعه موضعگیریهای متناقض نظام ولایتفقیه نه تنها بهدلیل ترس از عواقب اجتماعی و بینالمللی در مورد جنایت علیه زندانیان سیاسی است، بلکه دقیقاً ناشی از سردرگمی و به هم ریختگی درونی نظام آخوندی است
.
مقامات ریز و درشت قضاییه رژیم پس از برکناری اسماعیلی رئیس سازمان زندانها، به صحنه آمدند تا برکناری او را توجیه کنند و بگویند برکنار کردن این دژخیم، ناشی از عقبنشینی در برابر مقاومت و پایداری زندانیان و موج هبستگی ملی و بینالمللی با زندانیان سیاسی نبوده است.
وزیر دادگستری کابینه آخوند حسن روحانی در حاشیه چهارمین بهاصطلاح ”همایش ملی حقوق مالکیت ادبی و هنری“ گفت: ”اسماعیلی در این تغییر و جابهجایی ارتقاء یافته. تغییر ریاست دادگستری کل استان تهران از مدتها قبل مطرح بود و گزینههای مختلفی در نظر گرفته شد و حتی قبل از سال جدید ریاست قوه قضاییه، آقای اسماعیلی را برای این سمت در نظر گرفته بودند“.
عضو هیأت قتلعام زندانیان سیاسی در سال 67، به این توجیه مضحک روی میآورد که برکناری اسماعیلی بهدلیل ارتقای رتبه آن دژخیم است و میگوید ”: نمیتوان گفت که سمت ریاست دادگستری کل استان تهران از ریاست سازمان زندانها پایینتر است، بلکه میتواند ارجح هم باشد و تغییر آقای اسماعیلی ارتقاء محسوب میشود“.
دم خروس حرفهای وزیر دادگستری کابینه آخوند حسن روحانی آنجا پیدا میشود که قضاییه رژیم، روزنامه حکومتی ابتکار وابسته به باند رفسنجانی- روحانی که خبر برکناری رئیس زندانهای رژیم را داده بود، با حکم دادستانی تهران بهخاطر ”پخش شایعات و مطالب خلاف واقع و یا تحریف مطالب دیگران“ توقیف کرده است.
روزنامه حکومتی ابتکار در خبر برکناری رئیس زندانهای رژیم، تلویحاً گفته بود که برکناری اسماعیلی بهدلیل حوادث و اتفاقات بند 350 اوین بوده است که در جریان آن تعدادی از زندانیان سیاسی مورد ضرب و شتم قرار گرفتهاند.
به هم ریختگی درونی رژیم پس از شکل گرفتن اعتراضات اجتماعی علیه یورش به بند 350اوین و ضرب و شتم زندانیان سیاسی به حدی بود که رئیس قوه قضاییه همزمان با تغییر رئیس سازمان زندانها به دادستان تهران و دادستانهای سراسر کشور دستور داد ”در مقابل هر گونه فضاسازی، نشر اکاذیب و اخلال در امنیت ملی بایستند تا همگان بدانند که نظام اسلامی ایران نظامی نیست که به بهانههای واهی در مقابل فتنهگران و اخلالگران و حامیان آنان، به انفعال بیفتد. “
چنانچه الدرم بلدرم سردژخیم قوه قضاییه رژیم پایی در واقعیت داشته باشد که نظام ضداسلامی ولایتفقیه نظامی نیست که به انفعال بیفتد و در موضع قدرت است، نظام آخوندی این تناقض را چگونه رفع و رجوع میکند که چنین نظام بهاصطلاح «مقتدری»، چرا کشف کامپیوتر لب تاب و تلفن ماهوارهیی در داخل زندان را در بوق وکرنا میکند که گویا نظام به یک فتح الفتوح دست یافته است؟ چگونه یک کامپوتر لب تاب و تلفن ماهوارهیی در زندان، آنچنان مخل امنیت این نظام «مقتدر» میشود که رژیم برای رفع این «تهدید» رسوایی حمله به زندانیان بیدفاع را به جان میخرد. ؟
فضیحت حمله جنایتکارانه به زندانیان سیاسی بند 350 اوین و به هم ریختگی درونی رژیم به حدی بود که بهخاطر ترس از افکار عمومی، سخنگوی آخوند روحانی به صحنه شتافت و مدعی پیگیری موضوع شد: ”ما در حال پیگیری و بررسی این موضوع هستیم و پس از اینکه اطلاعات کافی از طرفین استماع شد و این اطلاعات جمعآوری شد بهصورت مناسب اقدام و اطلاعرسانی میشود“.
یکی از نمایندگان مجلس رژیم به نام هروی، به درهم ریختگی نظام آخوندی اعتراف کرد و روزنامه حکومتی اعتماد 4اردیبهشت در مورد ورود مجلس به موضوع حادثه بند 350 اوین از قول این نماینده مجلس رژیم نوشت: ”امروز کشور در سال اقتصاد و فرهنگ با مدیریت جهادی و عزم ملی نیاز به آرامش دارد و نباید فضای سیاسی حاکم بر این شرایط شود اما متأسفانه برخی از اظهارنظرها در مجلس نشان از عدم شناخت تفاوت میان دخالت و نظارت است“
شدت به هم ریختگی درونی نظام ولایت درحدی است که بهرغم اعتصابغذای زندانیان سیاسی بند 250 اوین و پیوستن زندانیان سایر زندانها به آنها و انعکاس اعتصابغذا در سطح داخلی و بینالمللی، رژیم با فضیحت و دروغگویی این خبر را تکذیب کرد که لابد آنچنان که سردژخیم قوه قضاییه رژیم مدعی است تکذیب اعتصابغذای زندانیان در روز روشن توسط مقامات رژیم نیز ناشی از ”اقتدارنظام“ است.
روزنامه جمهوری 4اردیبهشت از قول یک مقام آگاه رژیم مینویسد: ”در حالی خبر اعتصابغذای زندانیان در اوین منتشر شده است که یک مقام آگاه در این مجموعه، این خبر را قویاً تکذیب کرد و گفت: ”چنین خبری به هیچوجه صحت ندارد و انتشار این اخبار بهدنبال شکست معاندان در به سرانجام رساندن سناریوی قبلی صورت گرفت. انتشار چنین اخباری بیشتر برای بهرهبرداریهای سیاسی و تهیه خوراک برای رسانههای بیگانه است“.
گیریم که به قول آن مقام آگاه رژیم اعتصاب غذایی در بند 350 اوین صورت نگرفته و این خبر ناشی از تلاش ”معاندان نظام“ است، رژیم آخوندی چه مرگش میشود که سراسیمه «مقام آگاهش» را به صحنه میفرستد تا شایعات ”معاندان“ را تکذیب کند تا مبادا از این شایعات بهزعم او بهرهبرداری سیاسی و خوراک تبلیغاتی تهیه شود.
مجموعه موضعگیریهای متناقض نظام ولایتفقیه نه تنها بهدلیل ترس از عواقب اجتماعی و بینالمللی در مورد جنایت علیه زندانیان سیاسی است، بلکه دقیقاً ناشی از سردرگمی و به هم ریختگی درونی نظام آخوندی است
.