این روزها خامنهای از همه سو زیر ضرب قرار دارد. در یک خیمهشب بازی تلویزیونی برای شستن دست و عبای آلوده به فساد وی، نکاتی مطرح شد که به جای دفاع از او، نوعی گل به خودی محسوب میشود.
شبکه ۳تلویزیون رژیم، یک شرکتکننده: «با توجه به اختیارات و بودجه نهاد رهبری که دریافت میکنه ما میتونیم انگشت اتهام تمام کمکاری ها... را بهطرف رهبری یا نهاد رهبری بگیریم یا نه؟»
یک شرکتکننده دیگر: «یکسری بالاخره مؤسسات یا بنیادهایی هستند که زیر نظر حضرت آقا اداره میشوند اینها را همهمان قبول داریم یک بخش بزرگی اقتصاد هم دست اینهاست مثلا ستاد اجرایی را داریم مثلا بنیاد مستضعفان را داریم در مورد اینها ما باید توضیح بدهیم یا خود شخص رهبری یا خود حضرتعالی که بالاخره آمدیم اینجا بحث میکنیم چون اینها هم واقعاً اعمال سیاستهای اقتصادی میکنند توی این مملکت مثلا حوزه پتروشیمی شاید دستشان هست حوزه نفت دستشان است اینها را هم نمیتوانیم تفکیک بکنیم..».
مجری: جایگاه این نهادهای اقتصادی که رؤسایشان را رهبری انتخاب میکنند چی هست؟
بهادری: «.. من باز هم تأکید میکنم اگر یک مسلمانی بد مسلمانی کرد نباید بگوییم اسلام بد است..... یک بخش کوچکی از اقتصاد از منظر فقهی در دست حاکم اسلامی قرار گرفته»
مجری: «آیا پاسخگوی عملکرد بعضی از این نهادهایی که رهبری مستقیم منصوب میکنند شخص رهبری باید باشه؟»
وضعیت غیرقابل دفاع خامنهای اکنون به معضل جدی دیکتاتوری تبدیل شده، معضلی که جوانان شورشی در پی حل آن هستند.