من در ابتدای جنگ اوکراین که سلاح حمل میکردیم تا بجنگیم به شما پیوستم
امروز چهل و یکمین روز این جنگ است و من از شهر کوچکی از حومه کییف باز گشتهام. شهری که هماکنون برای تمام مردم دنیا شناخته شده است
نام این شهر بوچا است. میخواهم چیزهایی که در این شهر مشاهده کردهام را برای شما شرح دهم من گور دستهجمعی ۳۰۰ نفر را دیدم. چیزی که در گذشته ندیده بودم
من افرادی را دیدم که با دستهای بسته کشته شده بودند. آنها با هم کشته شده بودند. آنها افراد غیرمسلحی بودند که سلاح نداشتند هیچ سلاحی با خود نداشتند ولی توسط ارتش روسیه کشته شدند... . آنها تصمیم گرفتند که مردم ما را نسلکشی کنند و این قلب ما را شکست
ما امروز در مورد بازماندگان صحبت میکنیم. ما با کسانی که برای ارائه کمکهای انساندوستانه آمده بودند صحبت میکنیم و من از تمامی دوستانی که حمایت خود را از مردم اعلام کردند تشکر میکنم
. ما با زنانی صحبت کردیم که بارها مورد تعرض قرار گرفتند در حالیکه کودکان آنها آنرا مشاهده میکردند. ما با مادرانی صحبت کردیم که کودکانشان بهدلیل سل جان خود را از دست دادند چرا که روزها در زیر زمین ماندند بدون اینکه نور خورشید را ببینند. ما با کسانی صحبت کردیم که میگفتند از ابتدا پرچم سفید را به سربازان روسی نشان دادند و مجروحان را با خودروهای خود حمل کنند. اما هدف قرار گرفتند دو تا پسر روی صندلی عقب نشسته بودند، با این وجود خودرو مورد هدف قرار گرفت با همه سرنشینانی که در آن بودند. ما با زنانی صحبت کردیم که مورد هتک حرمت قرار گرفته بودند و با این حال میخواستند بایستند و بگویند چه بر آنها گذشته است. من تصمیم برای رفتن به این محل خوف انگیز که فاجعه در آن رخ داده را گرفتم به این دلیل که میخواهم هر کسی که در این جنایت دست داشته مورد حسابرسی قرار بگیرد. میدانم در اشرف چه اتفاقی افتاد و می خواستم به شما بگویم که به راستی نمیدانستم چه اتفاقی در آنجا افتاد می خواهم مطمئن شوم که تک به تک جنایتکاران جنگی پیدا شوند و در مقابل دادگاه قرار بگیرند با این جنایتها و دردهایی که مردم من متحمل میشوند، هیچ بخشش و گذشتی نباید در کار باشد. نباید اجازه داد چنین جنایتهایی مجدداً تکرار بشوند و الآن خطابم به تمام رهبران کشورهاست و کلیه نهادهایی که الآن باید دست به اقدام بزنند، ۴۰ روز زمان کافی بود تا تصمیمی بگیرند، ۴۰ روز کافی بود تا از خریداری نفت و گاز روسیه خودداری کنند، ۴۰ روز مدت زمان کافی بود تا تسلیحاتی که برای دفاع از خودمان نیاز داریم را به ما بدهند، ۴۰ روز زمان کافی بود تا آنها مشخص کنند مرز سرخ هایشان کجاست. مردم ما الآن در نقاطی هستند مانند شهر کوچک بوچا و بسیاری مناطق مشابه دیگر که در رنج و محنت به سر می برند، جاهایی که مردم در سرپناههایی به سر می برند که بچههایشان در آن جان میدهند، زنان مورد تعدی قرار میگیرند و مردان با دستان از پشت بسته شده بهقتل میرسند و میخواهند که به این وضعیت پایان داده شود و ارتش شجاع ما قادر نخواهد بود به دفاع از ما ادامه بدهد اگر تسلیحات مکفی به ما داده نشود، ما میخواهیم در این جنگ پیروز شویم تا به این وقایع دلخراش که شاهد آن هستیم پایان بدهیم. می خواهم از شما تشکر کنم بهخاطر حمایتی که میکنید، میخواستم همچنین ابراز همبستگی بکنم با شما در مورد رنجهایی که ملت شما در آن گرفتار هستند با امید به اینکه نهادهایی تأسیس بشوند که قادر به توقف و جلوگیری از جنگ بشوند و اینکه جنگهایی مانند این هیچگاه اتفاق نیفتند. با تشکر و افتخار بر اوکراین.