سرنگونی رژیم آخوندی
لازمه دمکراسی و عدالت اجتماعی در ایران
۳۱خرداد ۱۳۹۹(۲۰ژوئن۲۰۲۰)
کنفرانس بین المللی با حضور رئیس جمهور برگزیده مقاومت
ارتباط زنده با ۲۰۰۰ نقطه درکشورهای مختلف واشرف۳
درآغاز چهلمین سال مقاومت انقلابی، روز شهیدان و زندانیان سیاسی
سالروز تأسیس ارتش آزادیبخش ملی
سخنان سناتور رابرت توریسلی:
از تکتک شما ممنونم. شمایی که بخشی از این مبارزه چهلساله بودهاید. اعم از اینکه چند روز یا چندین دهه در مقاومت بودهاید. تبریکاتم را از صمیم قلب بهشما تقدیم میکنم.
تاریخ از آن شما خواهد بود . من امروز از خانه خودم در منطقهیی خارج از شهر، در نیوجرسی صحبت میکنم. این خانه اینجا قرار داشت، هنگامی که چند کیلومتر آن طرفتر جرج واشنگتن از رودخانه «دلاویر» عبور کرد و تنها با چند صد نفر، اولین شکست بزرگ را در جریان انقلاب ما بر امپراتوری بریتانیا تحمیل کرد. این یادآوری از آن جهت است که همه خلقها در معرض قضاوت تاریخ قرار میگیرند. مردم من، فرانسویها، روسها، چینیها و حتی مردمی کهن با تاریخی غرورآفرین و تمدنی عمیق همچون شما. هیچکس را از قضاوت تاریخ، گریزی نیست. حالا نوبت شماست. هویت شما با این آزمایش تعریف میشود. نه فقط سیستم سیاسی و کشور شما، بلکه همچون ارامنه و یهودیان در تمدن خودتان.
با عبور از تمامی این سالهای آزمایش و سختی، شما متفاوت، قدرتمندتر و بهتر خواهید بود. همه ما آرزو میکنیم کهای کاش اینچنین نبود. اما سادهلوحانه بود که فکر کنیم پس از سالیان دیکتاتوری شاه و سلطنت، انتقال بهدموکراسی بهآرامی صورت گیرد. در عینحال چه کسی باور میکرد که در تمامی این دههها چنین ابعادی از رنج بر مردم تحمیل شود. و حالا با گذشت تمامی این زمان، چیزی فراتر از یک چشمانداز امیدوارکننده میبینیم.
تغییراتی بنیادین صورت گرفته است. تصادفی نیست که بعد از این دههها گرد آمدهایم تا سازمان مجاهدین خلق ایران را گرامی بداریم. این همواره در تقدیر بود، چرا؟ زیرا ما با رهبری خانم مریم رجوی هرگز سازش نکردیم.
تصور یک ایران آزاد، مستقل و دموکراتیک، با برابری جنسی، با فرصتهای برابر برای همه مردم، در صلح با همسایگانش و یک اقتصاد آزاد و شکوفا، تصویری بود که از همان زمان وجود داشت و اکنون هم وجود دارد.
هرگز با آخوندها بر سر میز مذاکره ننشستیم. با شدیدترین رنجها، شکنجهها و با وجود از دست دادن جان دهها هزار نفر که از سال ۱۹۸۱ آغاز شد و در ۱۹۸۷ و ۱۹۸۸ ادامه یافت و تا همین امروز در خیابانها و شهرهای ایران ادامه دارد. هرگز لحظهیی نبود که سازش کنیم یا کوتاه بیاییم. به همین دلیل امروز گرد آمدهایم تا جشن بگیریم. نه فقط برای گرامیداشت چهلمین سال مقاومت، بلکه گرامیداشت پیروزیی که بهآن باور داریم. پیروزیی نزدیکتر و حتمیتر از آنچه در افق دیده شود.
حرص و طمع سپاه پاسداران و ملاها و خواستشان برای اینکه مردم ایران در رنج باشند، فراتر از تصور همه ما بود. آنها نهفقط در خیابانها دست بهکشتار میزنند، نه فقط فعالان را بهزندان میاندازند بلکه رنج اقتصادی که به مردم تحمیل کردند، بهنابودی کشاندن مردمی بزرگ و از بین بردن فرصتهای اقتصادی و سیاسی چند نسل، فراتر از تصور همه ما بود.
این نتیجه نهایی را تغییر نمیدهد. همه خلقها، هر چقدر سرکوب شده باشند، و دیکتاتوریها همواره، پایانی یکسان دارند. این جنایات، چنین فرجامی را بهتأخیر انداخته و باعث شده که شما رنجی فراتر از تصور همه ما تحمل کنید. با این وجود، آنچه امروز اهمیت دارد این است که موقعیت کنونی خود را در این نبرد ببینیم.
مارتین لوتر کینگ گفت: «منحنی تاریخ دیر خم میشود اما انحنایش همواره بهسمت عدالت است».
در این سالگرد، ما کجا هستیم؟ و کجا بودهایم؟ از زمان سرقت انقلاب در سالهای ۱۹۸۰ و ۱۹۸۱، مرگهای هولناک در سالهای ۱۹۸۷ و ۱۹۸۸، سیاست غیرقابل توجیه مماشات که بهنامگذاری تروریستی در دهه ۱۹۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰ منجر شد. مهم است که فاصله طی شده و شاخصهایی را که پشت سر گذاشتهایم ببینیم.
پشت سر من، یک اسب چرمی قرار دارد. آن را خانم رجوی بهمن داده، در زمانی که از من خواست بهوزارتخارجه بروم و وکالت سازمان مجاهدین خلق را در یک جلسه استماع بهعهده بگیرم تا سازمان را از لیست تروریستی آمریکا خارج کنم. آن زمان، در یکی از نشیبهای این جنبش بودیم. مهم است که نکتهیی را در این رابطه بدانید. چرا که بیانگر چیزی در مورد رهبری او، مبارزه و برخی از ستمگریهای شنیعی است که متحمل شدیم، حتی از جانب کسانی که اینک از متحدان ما هستند و حتی در آن روزها، در نهان، طرفدار ما بودند.
بهمدت چهار ساعت، در اتاقی با وکلای وزارتخارجه، بحث کردم که چرا سازمان مجاهدین خلق ایران، که مبارزهیی مشروع برای آزادی انسان را در برابر یک حکومت سرکوبگر پیش میبرد (باید لیستگذاری کرد)؟ این سازمان در این مبارزه با بکارگیری اهرمهای سیاسی هرگز مرتکب اقدامی تروریستی نشده است. هرگز اقدامی نکرده است که ناقض قانون بینالمللی باشد. یک جنبش دموکراتیک مشروع برای آزادی است، همچون جنبشهای دموکراسیهای بزرگ غربی از جمله در کشور خودم.
بعد از چهار ساعت ارائه شواهد بحثم را خاتمه دادم. سپس گرداننده جلسه رو بهوکلای وزارتخارجه کرد و گفت شواهد خود را ارائه کنید. این چیزی است که دانستنش برای شما مهم است. برای شما که در تمامی این سالها، بهمریم رجوی و سازمانش باور داشتهاید. آنها هیچ چیز نداشتند. نه اینکه بحثشان ضعیف بود. نه اینکه فقط شکست خوردند بلکه آنها هیچ چیز نداشتند.
سازمان مجاهدین خلق با کمال افتخار، از لحظهای که این انقلاب مورد خیانت قرار گرفت، نماینده تغییر دموکراتیک در ایران بوده است. و بهاین کار ادامه خواهد داد تا روزی که یک حکومت آزاد و دموکراتیک در تهران برقرار شود.
حضور در این مبارزه، در سی سال گذشته که من در آن شرکت داشتهام، یکی از پرافتخارترین نبردهای عمرم بوده است. در زمانهایی که در این اتاق نشسته بودم، در تمام آن شبهای مرگ در اشرف، وقتی که سپاه پاسداران با همدستی نیروهای عراقی حمله کردند و دست بهکشتار زدند، حتی روی تختهای بیمارستان، چه رنجهایی را تحمل کردیم. ولی چگونه در خلال همه این رنجها، خانم رجوی و فقط او، در برابر انتخابها قرار میگرفت.ایستادگی کردن، رنج زخمهای دفاع از اشرف را تحمل کردن، از بغداد، افراد را بهآلبانی اعزام کردن تا در آنجا تجدید سازمان کنند و آزادانه بجنگند بیآن که نگران تروریسم باشند و مجدداً موضع تهاجمی پیدا کنند. من شاهد این تصمیمگیریها بودم.
وقتی که تاریخ انقلاب نوین ایران نگاشته شود اینها فصلهای غرورآفرینی خواهند بود از رهبری. نه اینکه چه رفتاری با ما شد. بلکه اینکه چه تصمیمات سختی اتخاذ کردیم تا پیشروی و تجدید سازمان کنیم. و امروز در خیابانهای تهران و سراسر ایران میتوان شواهدی دال بر درایت این تصمیمگیریها را مشاهده کرد. آنچه که روزی عبارت بود از چند اعتراض کننده، امروزه هزاران است. کسانی که سازمانیافته نبودند، امروز در کانونهای شورشی سازمان یافتهاند. توسط مجاهدین سازمان یافتهاند. در هر شهر و هر خیابان در سراسر کشور، با شعارها و بیانیههای هماهنگ و مؤثر که بهجنبش قدرت میبخشد.
ما از موقعیت سازمانی که بهدرست یا بهغلط، در این مورد مشخص، با شناعتی فاحش در سراسر غرب، در لیست تروریستی قرار گرفته بود، اینک بهسازمانی رسیدهایم که خانم رجوی و نمایندگان سازمان مجاهدین خلق در هر پایتختی در کشورهای غربی در بالاترین سطوح مورد استقبال قرار میگیرند. بهنقطهای رسیدهایم که استراتژیها با دموکراسیهای بزرگ هماهنگ میشوند. اطلاعاتمان را با کشورهای اروپای غربی و آمریکای شمالی بهاشتراکی میگذاریم، سیاستهایمان در راستای تغییر دموکراتیک در ایران هماهنگ میشود.
فاصله طی شده در این دههها تقریباً غیرقابل تصور است. میدانم که فشار این نبرد بهطور مساوی تقسیم نشده است. هرگز چنین نمیشود. در هیچ انقلابی چنین نمیشود. هرگز قرار نبوده در انقلاب شما همچنین شود. حرکت تاریخ با فشار متساوی بهتودههای انبوه مردم بهپا خاسته صورت نمیگیرد. بار اصلی همواره بر دوش عدهیی معدود است.
نه فقط خانم رجوی و رهبران سازمان مجاهدین خلق ایران، بلکه آن دسته از شما که در جلسات شرکت میکنید، بهاینترنت میروید و از طریق رسانههای اجتماعی با ایران در ارتباط هستید، یاکمکهای مالی میکنید که ممکن است منابع خانواده خودتان را محدود کند، این بار روی دوش شما است. این، تاریخ است. همیشه همین اینچنین بوده. انسانیت، توسط گروه معدودی از شجاعان، هدایت شده است. کسانی که پا پیش میگذارند. در لحظات تعیینکننده هزاران نفر از آن عده معدود، پیروی میکنند و بعد، دهها هزار و بعد در لحظات نهایی، میلیونها نفر.
هرگز قرار نبوده که شما برای پیوستن بهنبرد، تا آخرین لحظات صبر کنید. شما بهمدت ده سال، بیست، سی یا چهل سال بخشی از این نبرد بودهاید. متأسفم که بعضی از شما قیمتی فراتر از زمان و پول پرداختهاید. شما عزیزانتان را از دست دادهاید. گاه بهگونهیی هولناک. گاه در سنین ج جوانی. گاه بیش از یک عضو خانواده. این سهم شما از بار تاریخ بوده است.
تنها میتوانم این را بگویم که پاداشی در کار است. نسلها و نسلها، همچنانکه در آمریکا و فرانسه و روسیه و همه کشورها در سراسر جهان مشاهده کردهایم، نسلها مدیون شما خواهند بود، بهیاد خواهند سپرد، یاد خواهند گرفت، گرامی خواهند داشت، آنچه را که همه شما انجام دادید.
آن دسته از شما که بهتازگی به این مبارزه پیوستهاید و صدای ما را در ایران میشنوید، متأسفم ولی بار، اینک بر دوشهای شما هم قرار میگیرد. ممکن است با تعداد کمی شروع شده باشد.
ممکن است خانم رجوی ناچار بوده که آن انتخابهای سخت را انجام دهد. تعداد کمی بودند که حمایت مالی کردند و در راهپیماییها شرکت کردند و این بار را بهدوش گرفتند. ولی کارهای بسیار زیادی هست که میتوانیم انجام دهیم، از خانههایمان در لوسآنجلس یا لندن یا پاریس.
الان نوبت شما است. و شما دارید این کار را میکنید. اگر بهیک کانون شورشی پیوستید یا تظاهراتی را در ایران هماهنگ میکنید یا بر دیوار یک ساختمان شعار مینویسید، یا یک پارچهنوشته میآویزید، یا در رسانههای اجتماعی ارتباط برقرار میکنید یا حتی با همسایههای خودتان پنهانی صحبت و سازماندهی میکنید. هیچ کمکی در این مسیر، ناچیز نیست. هیچ چیزی کوچک نیست. و از هر کسی کاری برمیآید. هرکس میتواند یک اعلامیه چاپ کند و روی صندلی اتوبوس بگذارد. اگر فقط یک نفر آن را بخواند و از این طریق، حقیقت و امید نشر پیدا میکند.
هیچ دلیلی در جهان وجود ندارد که در دوران شکوفایی، یک کشور در فشار اقتصادی بهسر ببرد. در حالی که نسلها در سراسر جهان بهآیندهای بهتر امید دارند، چرا باید یک خلق باشد که کودکانش و کودکان نسلهای بعد در فقر و مسکنت بهسر ببرند؟ در دوران بیداری دموکراتیک در سراسر جهان چرا باید یک خلق تحت دیکتاتوری مستبد آخوندی قرار بگیرد؟ الآن زمان شماست.
تصمیم بگیرید که آنچه شما میتوانید انجام بدهید چیست. همه ما این کار را کردهایم. من به تکتک لحظاتی که موفق شدم ولو بهاندازه کمی، در تاریخ این مقاومت نقش داشته باشم افتخار میکنم. ولی این کشور من نیست. کشور شما است. همه ما میتوانیم کمک کنیم ولی دست آخر، شما هستید که باید تاریخ را بهدست بگیرید.
خطاب بهخانم رجوی میگویم که من همیشه مدیون شما خواهم بود که بهمن امکان پیوستن بهاین نبرد را دادید. من بارها شما را در برابر آزمایشات دیده و تحسین کردهام که چگونه با تصمیمگیریهایتان جنگیدهاید و نه تنها جنبش را نجات دادهاید و امید بهآینده را ایجاد کردهاید بلکه جان مردمتان را نجات دادهاید. بههمه شما که روزمره نبرد میکنید میگویم که تا پایان عمرم مفتخرم که اجازه دادید بخشی از این مبارزه باشم. از صمیم قلبم از شما متشکرم.
بگذارید یک بار دیگر بگویم. میدانم که این خواسته بهزودی، بهقطع و یقین، نه بهاحتمال زیاد، بهقطع و یقین محقق خواهد شد. این گرامیداشت بهزودی در تهران برگزار خواهد شد. اگر نه امسال، سال آینده. در حالیکه معتقدم سال آینده خواهد بود، ولی حتی اگر سال بعدش باشد، ما در حال ساختن یک کشور دموکراتیک هستیم که صدها و هزاران سال دوام خواهد داشت. چند ماه یا حتی یکی دو سال در مقیاس تاریخی اهمیتی ندارند. منحنی تاریخ بهکندی خم میشود ولی همواره به سمت عدالت انحنا مییابد.
در این مورد مشخص، عدالت بهمعنی پیروزی و پایان رژیم است. از همه شما بسیار بسیار متشکرم.