روزنامه لوموند روز چهارشنبه ۲ آذر نوشت: استفان دودونیون، محقق، در مصاحبهیی فرسوده شدن پایگاه ایدئولوژیک رژیم جمهوری اسلامی از زمان شروع جنبش اعتراضی را توضیح میدهد.
س: دو ماه پس از شروع اعتراضات، این جنبش را چگونه توصیف میکنید؟
در روزهای پس از درگذشت مهسا امینی [۲۵ شهریور] اصطلاح «اعتراض» به کار رفت. یک ماه بعد، اصطلاحات قیام از جمله در برخی رسانههای رسمی ظاهر شد. در سه هفته گذشته صحبت از «انقلاب ۲۰۲۲» شده است. میل به وحدت حول آزادیخواهی آشکار شده است. تصویر مهسا که تبدیل به یک سمبل شده، محرکی برای اتحاد مبارزات در سطح ملی است. پدیده دیگر: قدرت اتحاد شعارهای حامی زنان. تأثیر جنبش کنونی بر کل جامعه ایران از قبل مشهود است.
این تغییر در پیشزمینهای از تعمیق بیسابقه قطبی شدن جامعه ایران و تضاد بین بخشی که بیشتر به روی جهان خارج باز است و بخشی که به دلایل بسیاری وسوسه میشود با ایدئولوژیسازی مجدد، در برابر چشمان ما رخ میدهد. با این حال، واضح است که مرزها در حال تغییر است و محلهها و گروههای اجتماعی-حرفهیی خاص که از جمهوری اسلامی حمایت میکنند بهویژه، بسیاری از خانوادههای مذهبی که در چند هفته و سالهای اخیر سرکوب، یک پسر یا دختر را از دست دادهاند در مقابل آن موضع میگیرند.
اخیراً، یورشهای پلیس در نارمک، یک محله کارگری تهران، که محمود احمدینژاد، رئیسجمهور افراطی محافظهکار (۲۰۰۵-۲۰۱۳) و رئیس پلیس او، اسماعیل احمدی مقدم، دوران کودکی خود را در آنجا گذراندهاند، صورت گرفته است. اینکه نارمک محله شورشی تلقی میشود، نشاندهنده فرسایش پایه جامعه شناختی رژیم است.