ایران ویران شده است. 35سال است نظام آخوندی هیچ چیز برای مردم ایران باقی نگذاشته است. نه آزادی، نه عدالت! نه محیط زیست، نه هنر! نه رفاه و نه آسایش! به جایش تا دلتان بخواهد سرکوب، زندان، اعدام، سنگسار، فقر، اعتیاد، گرانی، بیکاری و فساد آورده است. همه اینها شرایطی به وجود آورده تا مردم و بهخصوص جوانان هر فرصتی را برای نشاندادن اعتراض علیه حاکمیت ولایتفقیه بهکار بگیرند. برخی نمونهها را از نظر میگذرانیم:
پنجشنبهٴ گذشته روز 15اسفند روز درختکاری بود. ولیفقیه ارتجاع هم که قاتل جنگلها و محیط زیست کشور است، یک درخت کاشت! در مقابل گروههایی از جوانان هم دست بهکار شده و مستقلا اقدام به درختکاری کردند. گروهی از آنان از طریق فیسبوک در نزدیک مترو پارک چیتگر تهران فراخوان داده و جمع شدند. در حین درختکاری بودند که ناگهان با سربازان گمنام شیطان زمان مواجه شدند. مزدوران اطلاعات میخواستند این جوانان را دستگیر کنند که با مقاومت آنان مواجه شدند. سرانجام آنها را محاصره کرده و به ادارهٴ اطلاعات بردند و به تهدید و ارعابشان پرداختند. راستی ولیفقیه از چه وحشت دارد؟
پنجشنبهٴ گذشته روز 15اسفند روز درختکاری بود. ولیفقیه ارتجاع هم که قاتل جنگلها و محیط زیست کشور است، یک درخت کاشت! در مقابل گروههایی از جوانان هم دست بهکار شده و مستقلا اقدام به درختکاری کردند. گروهی از آنان از طریق فیسبوک در نزدیک مترو پارک چیتگر تهران فراخوان داده و جمع شدند. در حین درختکاری بودند که ناگهان با سربازان گمنام شیطان زمان مواجه شدند. مزدوران اطلاعات میخواستند این جوانان را دستگیر کنند که با مقاومت آنان مواجه شدند. سرانجام آنها را محاصره کرده و به ادارهٴ اطلاعات بردند و به تهدید و ارعابشان پرداختند. راستی ولیفقیه از چه وحشت دارد؟
این هم گروه دیگری از جوانان که از طریق فیسبوک با هم قرار گذاشته و روز 12اسفند در تهران جمع شدند تا با سردادن شعارهایی علیه آلودگی هوای تهران اعتراض خودشان را به مسبب این وضعیت که همه میدانند رژیم آخوندی است، نشان دهند.
روز شنبه پنجم اسفند در دانشگاه صنعتی اصفهان دانشجویان اقدام به برگزاری کنسرتی کردند که در آن فقط از سازهای موسیقی مثل پیانو و ویلن و.. استفاده میشد و خواننده هم نداشت. دانشجویان برای دیدن کنسرت تجمع کرده بودند. اما نیروهای حراست هراسان به آنها حمله کرده و اقدام به پراکنده کردن دانشجویان کردند. دانشجویان هم آنها را هو کردند و شعار ”مرگ بر حراست ”دادند و مزدوران را ناچار از ترک صحنه کردند.
عکس زیر هم مربوط به تجمع صدها تن از دانشجویان دانشگاه یاسوج در روز یکشنبه 18اسفند است. این دانشجویان در اعتراض به دستگیری دانشجویی که جلسه شعر خوانی مزدوران بسیجی را با خواندن یک شعر انتقادی علیه نظام آخوندی به هم ریخت تجمع کرده بودند.
اینها هم گروهی از جوانان و مردم دوستدار محیط زیست مشهد هستند که روز هشتم اسفند در مقابل ادارهٴ محیط زیست خراسان، در اعتراض به عدم رسیدگی به حیوانات باغ وحشها و سیرکها و علیه اسارت حیوانات! تجمع کردهاند اما پلاکاردهایی بلند کردهاند که از جمله روی آن نوشته است: ”هیچ شادی در اسارت وجود ندارد، چه انسان چه حیوان ”!
اینجا هم دانشگاه ملی ایران موسوم به بهشتی است. در روز پنجم اسفند سمیناری تحت عنوان بررسی معضل کودکان کار در این دانشگاه برپا شده بود. اما یکی از جوانان که خود کودک کار بوده، به این محل آمده بود و از موقعیتی استفاده کرد و هنگامی که اسفنانی عضو مجلس ارتجاع مشغول لاف و گزاف گفتن در مورد کودکان کار بود به روی سن رفت و با پرخاش به او گفت:
«سالهاست که اسیر درد بودهام. از کودکی تا به امروز که سی ساله هستم. در سالهای درد من، مسئولان و ارگانها کجا بودند؟ تا کی بچههای این مملکت باید بیپناهی بکشند؟ چه زمانی قرار است مصیبتهای کودکان کار به پایان برسد؟».
صحبتهای این جوان با کف زدنهای مستمر شرکت کنندگان مواجه شد و سپس یکی از خانمهایی که سابقا از کودکان کار بوده برخاست و با فریاد گفت: ”امروز در مترو میگفتند بچههای کار را از مترو جمعآوری میکنند، چرا سرنوشت این کودکان را سیاه میکنید».
اسفنانی عضو مجلس ارتجاع در وحشت از اوجگیری اعتراضات جمعیت وعده رسیدگی داد و گفت تقصیر ما نیست.
اینها و دهها نمونهای که این روزها از اوجگیری فعالیتهای مردم و بهخصوص جوانان شاهد هستیم رژیم آخوندی را بهشدت دچار وحشت کرده است. هر کجا که زورش برسد حمله و هجوم میکند و در بسیاری جاها هم که جرأتش را ندارد مجبور به عقبنشینی میشود. هر چند که تکتک این اعتراضها حرکتهای کوچک است اما رژیم از همینها هم احساس تهدید و احساس خطر میکند، این همان پدیدهای است که آخوند روحانی روز 17اسفند در گردهمایی بهاصطلاح جشنواره مطبوعات از آن تحت عنوان «حساسیت» نام برد و گفت: ”شما میبینید که حساسیتها امروز در جامعه ما حتی برای طوایف، اقوام، ایلات، تا چه اندازه زیاد است که با کوچکترین خطایی یک جمع قابل ملاحظهای میشورند ”.
آری رژیم خوب میداند که اگر این جویبارهای کوچک به هم بپیوندد، چه خواهد شد و میداند که از جرقه است که حریق برمیخیزد. در برابر، ما نیز باید «اعتراض و قیام در هر فرصت، هر مکان و هر جا» را قدر بشناسیم و آن را گسترش بدهیم.
صحبتهای این جوان با کف زدنهای مستمر شرکت کنندگان مواجه شد و سپس یکی از خانمهایی که سابقا از کودکان کار بوده برخاست و با فریاد گفت: ”امروز در مترو میگفتند بچههای کار را از مترو جمعآوری میکنند، چرا سرنوشت این کودکان را سیاه میکنید».
اسفنانی عضو مجلس ارتجاع در وحشت از اوجگیری اعتراضات جمعیت وعده رسیدگی داد و گفت تقصیر ما نیست.
اینها و دهها نمونهای که این روزها از اوجگیری فعالیتهای مردم و بهخصوص جوانان شاهد هستیم رژیم آخوندی را بهشدت دچار وحشت کرده است. هر کجا که زورش برسد حمله و هجوم میکند و در بسیاری جاها هم که جرأتش را ندارد مجبور به عقبنشینی میشود. هر چند که تکتک این اعتراضها حرکتهای کوچک است اما رژیم از همینها هم احساس تهدید و احساس خطر میکند، این همان پدیدهای است که آخوند روحانی روز 17اسفند در گردهمایی بهاصطلاح جشنواره مطبوعات از آن تحت عنوان «حساسیت» نام برد و گفت: ”شما میبینید که حساسیتها امروز در جامعه ما حتی برای طوایف، اقوام، ایلات، تا چه اندازه زیاد است که با کوچکترین خطایی یک جمع قابل ملاحظهای میشورند ”.
آری رژیم خوب میداند که اگر این جویبارهای کوچک به هم بپیوندد، چه خواهد شد و میداند که از جرقه است که حریق برمیخیزد. در برابر، ما نیز باید «اعتراض و قیام در هر فرصت، هر مکان و هر جا» را قدر بشناسیم و آن را گسترش بدهیم.