امروز خامنهای ولیفقیه ارتجاع در ملاقات با خانوادهها و بازماندههای قربانیان حادثهٴ سال گذشته منا صحبت کرد و دولت عربستان ر ا مورد حمله قرار داد؛ روحانی هم در جلسه هیأت دولت در رابطه با این قضیه صحبت کرد.
حرفهای خامنهای اساساً همان حرفهایی بود که دو روز پیش در آن بهاصطلاح پیامش بهمناسبت حج آورده بود. حملات لفظی شدید به دولت عربستان تحت عنوان اینکه در حادثهٴ سال گذشته منا مقصر بوده، با عباراتی مثل «بلای بزرگ امت اسلامی» و «مصیبت واقعی جهان اسلام» و اینکه کشورهای اسلامی باید دخالت کنند و چرا سکوت کردهاند و از این قبیل. در جایی هم برای ایجاد تعادل در حرفهایش گفت: «حتی اگر تعمدی در کار نبوده باشد، این همه بیتدبیری و بیکفایتی برای یک مجموعه حاکمیتی و سیاسی، جرم محسوب میشود» .
خامنهای در واقع حرف اصلیاش را در لابهلای انبوه حملات لفظی به عربستان اینطور بیان کرد: «وقتی یک رژیم، حتی از اداره میهمانان خدا که برای او درآمدزا نیز هستند عاجز میماند، چه تضمینی وجود دارد که در اوقات مشابه، حوادث مشابه منا روی ندهد؟» .
حالا چرا این حرف اصلی است، چون میخواهد توجیه میکند و دلیل بیاورد که علت اینکه ما نپذیرفتیم که کسی از ایران به حج برود، این است که ممکن است بار دیگر چنین حادثهیی پیش بیاید و ما بهخاطر حفاظت مردم این کار را کردیم.
اما واقعیت چیست؟ واقعیت این است که ممانعت رژیم از رفتن زائران ایرانی به حج توسط رژیم باعث خشم و تنفر گستردهیی در بین مردم شده و چون دولت عربستان بارها اعلام کرده بود که هیچ مانعی برای سفر حجاج ایرانی وجود ندارد، همهٴ مردم ممانعت از حج را ناشی از سیاست رژیم میدانند که میخواست حج را وسیلهیی برای تبلیغات بنیادگرایانه و ارتجاعی بکند و نتوانست. از این جهت خامنهای بهشدت در پی این بوده و هست که چنین جلوه بدهد که مقصر به حج نرفتن مردم، دولت عربستان است. زیرا کفایت لازم را در ادارهٴ امور ندارد و خلاصه ممکن است این حوادث باز اتفاق بیفتد.
بنابراین هدف خامنهای هم از یک بار پیام دادن و یک بار هم به صحنه آمدن، که آن را زیر یک خروار دود و دم و حملات لفظی پنهان کرده بود تا به خیال خودش دستش رو نشود، این بود که علت حج نرفتن مردم رژیم نبوده است.
امروز روحانی هم از فرصت جلسه کابینهاش استفاده کرد تا او هم حرف اصلی خودش را در زیر انبوهی دود و دم، شامل حملات زیاد به دولت عربستان به زبان بیاورد. روحانی هم باید بهنحوی برساند که نرفتن مردم به حج تقصیر دولت نیست، بلکه تقصیر باند رقیب است. برای همین حرفش را لابهلای حمله به دولت عربستان بسته بندی کرد و گفت: «دولت عربستان در قبال بیکفایتی خود تحت فشار سیاسی و حقوقی دولت ایران قرار گرفت و بهدنبال بهانهیی بود که خود را از آن رها کند و متأسفانه تعدادی نادان و احساساتی این بهانه را در اختیار دولت عربستان قرار دادند تا با فرار رو به جلو و نمایش قطع رابطه سیاسی، خودش را از فشارهای سیاسی و حقوقی دولت ایران برهاند» . پس میگوید علت همهٴ مشکلات از جمله بسته شدن راه حج، کاری است که باند خامنهای کرد و سفارت عربستان را اشغال نمود تا در نتیجه کار به این جا کشید که راه حج هم بسته بشود. نتیجه اینکه این دود و دمهای امروز خامنهای و روحانی هر دو ناشی از وحشت آنها از خشم مردم است که علاوه بر همهٴ جنایات و چپاولها، حالا میبینند که عملکرد این رژیم هر روز انزوای بیشتری بهدنبال میآورد و حالا حتی مانع سفر حج هم شده است.
حرفهای خامنهای اساساً همان حرفهایی بود که دو روز پیش در آن بهاصطلاح پیامش بهمناسبت حج آورده بود. حملات لفظی شدید به دولت عربستان تحت عنوان اینکه در حادثهٴ سال گذشته منا مقصر بوده، با عباراتی مثل «بلای بزرگ امت اسلامی» و «مصیبت واقعی جهان اسلام» و اینکه کشورهای اسلامی باید دخالت کنند و چرا سکوت کردهاند و از این قبیل. در جایی هم برای ایجاد تعادل در حرفهایش گفت: «حتی اگر تعمدی در کار نبوده باشد، این همه بیتدبیری و بیکفایتی برای یک مجموعه حاکمیتی و سیاسی، جرم محسوب میشود» .
خامنهای در واقع حرف اصلیاش را در لابهلای انبوه حملات لفظی به عربستان اینطور بیان کرد: «وقتی یک رژیم، حتی از اداره میهمانان خدا که برای او درآمدزا نیز هستند عاجز میماند، چه تضمینی وجود دارد که در اوقات مشابه، حوادث مشابه منا روی ندهد؟» .
حالا چرا این حرف اصلی است، چون میخواهد توجیه میکند و دلیل بیاورد که علت اینکه ما نپذیرفتیم که کسی از ایران به حج برود، این است که ممکن است بار دیگر چنین حادثهیی پیش بیاید و ما بهخاطر حفاظت مردم این کار را کردیم.
اما واقعیت چیست؟ واقعیت این است که ممانعت رژیم از رفتن زائران ایرانی به حج توسط رژیم باعث خشم و تنفر گستردهیی در بین مردم شده و چون دولت عربستان بارها اعلام کرده بود که هیچ مانعی برای سفر حجاج ایرانی وجود ندارد، همهٴ مردم ممانعت از حج را ناشی از سیاست رژیم میدانند که میخواست حج را وسیلهیی برای تبلیغات بنیادگرایانه و ارتجاعی بکند و نتوانست. از این جهت خامنهای بهشدت در پی این بوده و هست که چنین جلوه بدهد که مقصر به حج نرفتن مردم، دولت عربستان است. زیرا کفایت لازم را در ادارهٴ امور ندارد و خلاصه ممکن است این حوادث باز اتفاق بیفتد.
بنابراین هدف خامنهای هم از یک بار پیام دادن و یک بار هم به صحنه آمدن، که آن را زیر یک خروار دود و دم و حملات لفظی پنهان کرده بود تا به خیال خودش دستش رو نشود، این بود که علت حج نرفتن مردم رژیم نبوده است.
امروز روحانی هم از فرصت جلسه کابینهاش استفاده کرد تا او هم حرف اصلی خودش را در زیر انبوهی دود و دم، شامل حملات زیاد به دولت عربستان به زبان بیاورد. روحانی هم باید بهنحوی برساند که نرفتن مردم به حج تقصیر دولت نیست، بلکه تقصیر باند رقیب است. برای همین حرفش را لابهلای حمله به دولت عربستان بسته بندی کرد و گفت: «دولت عربستان در قبال بیکفایتی خود تحت فشار سیاسی و حقوقی دولت ایران قرار گرفت و بهدنبال بهانهیی بود که خود را از آن رها کند و متأسفانه تعدادی نادان و احساساتی این بهانه را در اختیار دولت عربستان قرار دادند تا با فرار رو به جلو و نمایش قطع رابطه سیاسی، خودش را از فشارهای سیاسی و حقوقی دولت ایران برهاند» . پس میگوید علت همهٴ مشکلات از جمله بسته شدن راه حج، کاری است که باند خامنهای کرد و سفارت عربستان را اشغال نمود تا در نتیجه کار به این جا کشید که راه حج هم بسته بشود. نتیجه اینکه این دود و دمهای امروز خامنهای و روحانی هر دو ناشی از وحشت آنها از خشم مردم است که علاوه بر همهٴ جنایات و چپاولها، حالا میبینند که عملکرد این رژیم هر روز انزوای بیشتری بهدنبال میآورد و حالا حتی مانع سفر حج هم شده است.