اعترافات سردژخیم ناصر رضوی
سرکرده «بخش التقاط» در اطلاعات سپاه پاسداران
و سپس از مدیران «اداره کل التقاط» در وزارت اطلاعات
روزنامه حکومتی هممیهن- ۲۹ شهریور۱۴۰۳
یکی از افرادی که من بازجویی کردم
آنی حبیبی همسر فرانسوی یکی از نیروهای سازمان بود
در این گیرودار یک حاجآقایی وارد شد پرسوجو کرد که این کیست؟
جریان را گفتیم، گفت اگر فرانسویها بفهمند که این اینجاست لابی میکنند
و از طریق وزارتخارجه فشار میآورند
بعد هم دستور اعدامش را داد در همان زندان اعدامش کردند
عملیات فروغ جاویدان – مرداد ۱۳۶۷
سردژخیم ناصر رضوی:
هفتم یا هشتم فروردین ۶۷ سازمان عملیات آفتاب را انجام داد
خرداد ۶۷ هم مهران دوباره سقوط کرد
و سازمان در عملیات چلچراغ توانست شهر را اشغال کند
نیروهای سازمان دوم مرداد از اشرف حرکت کردند
و سوم از مرز ایران گذشتند
سرپلذهاب، کرند و اسلامآباد سقوط کردند
و سازمان به ۳۴ کیلومتری کرمانشاه رسید
درباره اعدامها در قتلعام ۶۷ به بهانه شورش در زندان:
ما بر تشکیلات زندان مسلط بودیم، با توجه به حساسیت کار
امکان نداشت که سازمان بخواهد به فردی داخل کشور اطلاع بدهد
چه برسد به اینکه هماهنگی میان آنها باشد
ما کاملاً بر فضای زندان مسلط بودیم
نفرهایی که در بندها داشتیم به ما گزارش میدادند
درباره حمله هوایی به اشرف به دستور خامنهای
در روز ۱۶ فروردین ۱۳۷۱ با سیزده جنگنده بمبافکن
برنامه این بود که بمباران در روز عید فطر انجام شود
نماز عید فطر در اردوگاه اشرف برگزار میشد
و مسعود هم حتماً در آن شرکت میکرد
یکی از کادرهای سازمان پیشنماز
و رجوی هم صف اول و پشت سر امام جماعت میایستاد
آقای پورمحمدی آن روز در وزارت کشیک بود
برای توجیه نیروی هوایی به پایگاه نوژه همدان رفتیم
تیمسار خلبان که در جلسه شورایعالی امنیت ملی هم حاضر بود
آنجا مطرح کرد که خودم میروم و میزنم
مصطفی اردستانی معاون عملیات وقت نیروی هوایی حضور داشت
نفر رفته بود و مختصات اشرف را بهطور کامل استخراج کرده بود
یک دکل آنتن را هم بهعنوان شاخص در نظر گرفتیم
نماز عید فطر نزدیک این دکل برگزار میشد
تیمسار گفت رجوی را میزنم
روز عید فطر را در وزارت بودیم
نماز را پشت آقای پورمحمدی خواندیم
حاجآقای پورمحمدی قضیه را در خطبههای نماز مطرح کرد
که نیروی هوایی رفته و اشرف را بمباران کرده
دعا کنید که عملیات موفقیتآمیز باشد
ما قرارگاه اشرف را زدیم
اما مسعود کشته نشد