چکيده: تضعيف و طلسم شکستگي بارز وليفقيه به معني قدرتمند شدن روحاني و دولت او نيست، کما اين که در بنبست بودن وليفقيه و خط او هم به معني گشايش در کار روحاني و پيشرفت خط باند رفسنجاني ـ روحاني نيست. رژيم آخوندي در تماميتش فلج و درهمشکسته است و تمام باندهاي آن در بنبست قرار دارند
روزنامه مردمسالاری (30آذر) در سرمقاله خود با عنوان: «خودمانیم، بگو این همه تردید چرا؟» به حسن روحانی ایراد گرفته است که چرا در انجام وعدههای انتخاباتی خود قدمی برنداشته است؟
مردمسالاری از روزنامههای حکومتی وابسته به باند رفسنجانی ـ روحانی است و گلایهاش از روحانی، نارضایتی این باند از عملکرد روحانی را به معرض نمایش میگذارد. این روزنامه تنها به یک مورد از خلف وعدههای روحانی اشاره کرده و مینویسد: «روحانی… بعد از انتخاب شدن و استقرار دولت به معاونت حقوقی ریاستجمهوری دستور داد که لایحه حقوق شهروندی را تنظیم و برای تصویب به مجلس شورای اسلامی تقدیم نماید… در اوایل آذر ماه، معاونت حقوقی به جای لایحه، منشور حقوق شهروندی را تدوین و… منتشر کرد».
مردمسالاری با اشاره به اینکه تمام موارد این منشور «در فصول حقوق مردم در قانون اساسی آمده… و همه اینها میتوانست در چند جمله که تعهد و تلاش به اجرای مواد مغفول مانده قانون اساسی است، خلاصه شود» خاطرنشان میکند که منشور کذایی، انسان را یاد صدور منشورهای متعدد قرون 12، 13میلادی در اروپا میاندازد که همه از حقوق شهروندان سخن میراندند… «چون از مجلس و پارلمان خبری نبود، امروز که قانون اساسی این موارد را بهعنوان حقوق قطعی مردم در خود جای داده است، چه نیازی… به منشور جداگانه است». خلاصه آن که مشکل در بیان و انتشار این حرفها نیست، «مشکل اصلی امروز، چگونگی اجرای این موارد است… و اینکه دولت روحانی «چرا در اجرایی شدن مواد مغفول مانده قانون اساسی تردید میکند؟».
البته روشن است که حقوق شهروندی و این مقولات در نظام قرونوسطایی ولایتفقیه که هر روز ده ده و بیست بیست اعدام میکند، حرف مفتی بیش نیست و نه دل آخوند روحانی و نه دل این روزنامه حکومتی هیچکدام برای «حقوق شهروندی» نمیتپد، این تنها میتوانست ابزاری باشد در دست روحانی برای تحت فشار قرار دادن باند مقابل و گرفتن امتیاز سیاسی از آن، اما وقتی او جربزه و ارادهٴ بهکار گرفتن همین ابزار را هم ندارد، اینجاست که سر و صدای همباندیهایش هم در میآید.
این اولین بار نیست که همباندیهای روحانی از وادادگی او در برابر ولیفقیه شکوه و شکایت میکنند، چند روز پیش از این هم روزنامه جمهوری (24آذر) که بهعنوان بلندگوی رفسنجانی شناخته میشود در سرمقاله خود نوشت که روحانی «در بعضی موارد از چارچوب اعتدال خارج میشود و در مسیر ترسیم شده حرکت نمیکند» در ادامه همان سرمقاله آمده بود: «در بخش خروج از چارچوب اعتدال، میتوان از کوتاهیهای دولت یازدهم در زمینه روشن ساختن تکلیف بعضی استانها و حتی مسئولیتهای کلیدی بعضی وزارتخانهها نمونههای زیادی آورد. اکنون چهار ماهونیم از استقرار دولت و 4ماه تمام از تشکیل کابینه دولت یازدهم میگذرد و هنوز دو استان حساس و مهم خراسان رضوی و قم از نظر استاندار بلاتکلیف هستند».
البته بعد از این مقاله، تکلیف یک استان از دو استان یاد شده، یعنی استان قم روشن شد، اما به این صورت که یکی از مهرههای شناخته شده باند خامنهای، آخوندی به نام صالحی منش از معاونان سابق وزارت اطلاعات و فرمانده تیپ حفاظت خامنهای به این سمت گمارده شد. یعنی این مورد با تمکین روحانی و سپردن استانداری قم به یک مهرهٴ مورد نظر ولیفقیه حل و فصل گردید!
نمونهها گویای این واقعیت است، که تضعیف و طلسمشکستگی بارز ولیفقیه بهمعنی قدرتمند شدن روحانی و دولت او نیست، کما اینکه در بنبست بودن ولیفقیه و خط او هم بهمعنی گشایش در کار روحانی و پیشرفت خط باند رفسنجانی ـ روحانی نیست. رژیم آخوندی در تمامیتش فلج و درهمشکسته است و تمام باندهای آن در بنبست قرار دارند و این واقعیت یک بار دیگر و هر روز بیش از پیش بارز میشود که رژیم گورزاد ولایتفقیه از درون خود هیچ راهحل و آلترناتیوی ندارد و محکوم به زوال است.