ابتکار: «استاندارد» را مجبور کردند محمولههای وارداتی را سالم اعلام کند، افشاگری درباره برنجهای آلوده با 3سال تأخیر
ابرار: رئیس کمیسیون بهداشت مجلس اعلام کرد: آلودگی برنجهای وارداتی تأیید شد
کیهان: افزایش 100 ریالی قیمت هر مترمکعب آب، مشترکان شهری در سکوت کامل خبری
جمهوری اسلامی: وزیر بهداشت شرایط مطلوبی در حوزه غذایی نداریم
اطلاعات: تهران با کمبود 50 میلیون متر مکعبی آب مواجه است
حمایت: معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهور خبر داد: کسری 1000میلیارد تومانی یارانه نقدی
مردمسالاری: روزانه 417 خانواده از هم فرو میپاشند
اعتماد: 40 درصد تورم، 17طلاق در هرساعت
اینهم یک اعتراف دیگر از نوعی دیگر؛ ماحصل جنگ باندها در سهم خواهی از داراییهای مردم ایران است :
روزنامه جوان: 22مهر: آنانی که خواستند سزار پارس جنوبی شوند: ... وضعیت توسعه فازهای میدان گازی پارس جنوبی حال و روز خوشی ندارد و آسمانش همچنان ابری است... فازها اولویتبندی شده و پنج فاز برای راهاندازی هر چه سریعتر در صدر پروژهها قرار گرفتند...
میانگین پیشرفت فیزیکی فازهای باقی مانده حدود 60 درصد برآورد میشود که از 2 درصد آغاز شده و به 90 درصد ختم میشود...
شکستی، تقصیرها را به گردن «قبلی» میاندازد؟.
یکی از معضلات بزرگ صنعت نفت کشور «مسابقه قراردادی» دولتها... برای جذب سرمایهگذاری... بود که اصولاً با کمترین پشتوانه منطقی و بلندمدت صورت میگرفت. هر وزیری بر سرکارآمده سعی کرده است در طرفةالعینی، میدانهای هیدروکربوری را به قرارداد برده تا «خودی» نشان دهد اما چه سود که این اقدامات نه تنها خروجی برای نفت نداشت بلکه چرخه فعالیتهای توسعهای را اسیر دور باطلی کرد که تا به امروز ادامه دارد.
این چرخه از زمان مهندس آقازاده آغاز شده و تا امروز هم ادامه دارد اما قصه پارس جنوبیتفاوت عمدهای با سایر میدانها دارد؛ برداشت حداکثری قطر از این منبع عظیم ثروت و انرژی در شرایطی رخ میدهد که «شو» های تبلیغاتی دولتها برای قراردادهای توسعه فازهای عسلویه، هیچگاه تمامی نداشت و ضربات یکی پس از دیگری به نفت وارد شد.
در میان تمامی قراردادهای منعقد شده، تکمیل فازهای پارس جنوبی در 35ماه که به قراردادهای 35ماهه مشهور شد، بهطور عجیبی جلب نظر میکند...
این قراردادها در شرایطی با برخی شرکتهای بیتجربه و فاقد کارایی در راهبری ابرپروژهها امضا شد که از همان ابتدا مبانی قرارداد و برنامه توسعه میدان مورد چالش و اختلاف بود. بهعنوان نمونه اشتباهات فاحش در توسعه به حدی نمایان شد که همه کارشناسان، زمان به نتیجه رسیدن این پروژهها را به شرط برطرف شدن مشکلات روابط بینالملل، تحریم، تأمین کامل تجهیزات و... دستکم به 70ماه زمان نیاز داشت. اما این استدلال که با جزئیات دقیقی در حوزه حفاری چاهها، ساخت سکوهای تولید، ساخت پالایشگاه گازی و... همراه بود ولی چه سود که مسئولان توجهی به این موضوع نکردند و خودبینیهایشان در راهروهای «قدرت»... به بیانی ساده موجب شد تر و خشک در بیبرنامگیها بسوزد. .. قراردادها «رفاقتی» و بدون هیچ حسابی منعقد شد تا وضعیت پارس جنوبی به این شکل درآید...
باید قبول کرد که برخی پیمانکاران کوچک به اشتباه، عمد یا غیرعمد در بازی «بزرگان» بازی داده شدند و با وجود تزریق میلیاردها دلار به آنها، باز هم از شرکت ملی نفت «گدایی» کرده و طلب استمداد میکنند.