درگذشت فرانسوا کلکومبه
از بنیانگذاران سندیکای قضات فرانسه
یار دیرین مجاهدین و مقاومت ایران
فرانسوا کلکومبه از بنیانگذاران سندیکای قضات فرانسه، عضو پیشین مجلس ملی این کشور و یار دیرین مجاهدین و مقاومت ایران در پاریس درگذشت.
آقای کلکومبه که طی سه دهه و بهویژه پس از کودتای ننگین ۱۷ژوئن همواره از مقاومت ایران حمایت میکرد، از حقوقدانان نزدیک به فرانسوا میتران رئیسجمهور پیشین فرانسه، قاضی مشاور در دیوانعالی فرانسه و رئیس کمیته پارلمانترهای عضو لیگ حقوقبشر بود.
فرانسوا کلکومبه همراه با زنده یاد سناتور ژان پیر میشل و شماری دیگر از شخصیتهای برجسته فرانسوی کمیته فرانسوی برای ایران دموکراتیک را در حمایت از مقاومت ایران پایهگذاری کرد.
کلکومبه در کارزار حقوقی و سیاسی برای درهم شکستن برچسب استعماری و ارتجاعی علیه مجاهدین و در حفاظت از مجاهدان اشرفی نقشی ارزشمند داشت.
کلکومبه در سخنان خود در تالار تاریخی کولبر در مجلس ملی فرانسه با حضور رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران در ۲اسفند ۱۳۹۱ فاش کرد یک نخستوزیر سابق، در حالی خبر حمله ۱۷ژوئن ۲۰۰۳ به مجاهدین را میداد که در ایران قراردادی را به امضا میرساند و بر حسب تصادف همین نخستوزیر در حال حاضر مشغول تجارت است. تعجب میکنم که چطور سیاست مردانی که مواضع سیاسی مهمی داشتند هنگامی که بازنشسته میشوند، از آشناییهایی که دارند برای معامله استفاده میکنند، بهجای اینکه از ارزشهایی دفاع کنند، که هنگامی حضور در دولت از آنها دفاع میکردند
آقای کلکومبه در این سخنان افزود: من شوکه شدم، هنگامی که به این افراد نزدیک شدم و از آنها برای پرونده شما یا پروندههای دیگر کمک خواستم، در پاسخ میگفتند به دستیارم مراجعه کن و دستیارش هم میگفت قیمت این کار اینقدر است. به راستی این یک افتضاح است. در این مبارزه طولانی، اکثراً منتخبان مردم فرانسه اولین نفراتی بودند که در کنار شما قرار گرفتند و از طریق آنها اندک اندک سازمان مجاهدین خلق ایران محبوب منتخبان مردم فرانسه شد. این منتخبان ارزشهای مردم فرانسه را به تدریج به کسانی که در قدرت هستند و به آنها که چشمان خود را میبستند، یادآوری کردند
آقای کلکومبه افزود: دادگاههای مجاهدین یک الگو است که نشان میدهد چطور بارهای متمادی یک دادگاه تصمیم میگیرد و سیاسیون نمیخواهند کوتاه بیایند و قبل از اینکه دادگاه حکم دهد، آنها باز هم تصمیم خودشان را تمدید میکنند. سپس در فرانسه قاضی بروگیر مورد انتقاد قرار میگیرد و قاضی ترویدیک در مورد مقاومت ایران تصمیم درست را اتخاذ میکند. دادگاههای انگلستان، سپس فرانسه و سرانجام ایالات متحده به خارج کردن مجاهدین از لیست تروریستی حکم میدهند. این یک مورد نمونه است و به احتمال زیاد تنها مورد در تاریخ. من ۱۵سال مورد حمله افراد قرار میگرفتم و به من میگفتند که «مجاهدین خلق ایران تروریست هستند، فرقه هستند، کسی از آنها در ایران حمایت نمیکند». اما اینها اتهامات بیپایه هستند.
فرانسوا کلکومبه در این سخنان همچنین افزود: به یاد دارم که در مقابل یک سؤال بسیار حساس بودم: «چه کسی از آنها حمایت میکند، پولشان از کجا میآید؟». اخیراً من نتایج یک همیاری را دیدم که توسط یک کانال تلویزیونی انجام شده است و شما رقمی کمی بالاتر از ۴میلیون دلار جمعآوری کردید، مبلغی که در طی چند روز قابلتوجه است و باید لحظاتی روی آن مکث شود. چیزی که خیلی تکاندهنده بود، پیامهایی بود که از داخل ایران میآمد و اکثر این پیامها از طرف کسانی بود که با پذیرش خطر این پیامها را دادند. این افراد با یک اسم مستعار پیام میدهند ولی قابل شناسایی هستند. سازمان مجاهدین حمایت دارد، سازمان مجاهدین در تقدیر خود دارد که در تغییر در ایران شرکت کند
آقای کلکومبه در اوج بیماریش در مرداد ۱۴۰۱ در نامهیی بهخانم مریم رجوی نوشته بود:
خانم رئیسجمهور، از شما خواهش میکنم که عذر مرا بهخاطر غیبت در آخرین میتینگی که حساب میکردم بتوانم در آن شرکت کنم، بپذیرید. مشکلات سلامتی من که در سه ماهه ابتدای سال نمود پیدا کرده بود، بعداً حالت نگران کنندهتری به خود گرفت. من ملزم شدم که به پزشکان متعددی مراجعه کنم و رفت و برگشتهایی بین پاریس و شهرستان داشته باشم...
و اینها درست مصادف شد با برگزاری این گردهمایی بزرگ.
البته مهمترین چیز این است که گردهمایی شما به موفقیتی که شایسته آن است دست یابد و نبرد شجاعانه شما به سرانجام برسد.
نیاز به تصریح ندارد که من از بابت بزدلی دولتهایی که رفتاری ترسان و حتی انزجارآور در برابر رژیم ایران دارند متأسفم.
خانم رئیسجمهور، لطفاً خاطر جمع باشید که من یک هوادار وفادار نبرد شما هستم و علاوه بر آرزوی پیروزی که برایتان دارم، دوستی صادقانه با شما و جنبش شما را نیز ابراز میکنم.
فرانسوا کلکومبه
خانم مریم رجوی درگذشت رادمرد و حقوقدان برجسته از بنیانگذاران سندیکای قضات در تاریخ معاصر فرانسه و نماینده مجلس ملی، آقای فرانسوا کلکومبه را به بستگان و همکارانش و به مردم فرانسه تسلیت گفت و تأکید کرد خاطره کلکومبه بهعنوان یک مدافع راستین عدالت و حقوقبشر و دموکراسی و حامی بزرگ مقاومت مردم ایران در تاریخچه مقاومت و نبرد مردم ایران برای آزادی همواره ماندگار و فراموشی ناپذیر است. او به راستی از افتخارات معاصر فرانسه محسوب میشود.
مجلس ملی فرانسه- تالار تاریخی کولبر کنفرانس با حضور رئیسجمهور برگزیده مقاومت ۲۰فوریه۲۰۱۳ (۲ اسفند ۹۱)
فرانسوا کلکومبه، بنیانگذار سندیکای قضات فرانسه:
خانم رئیسجمهور، خانمها و آقایان، دوستان عزیز،
همانند تعدادی از سخنرانان، من از رزمندگان قدیمی هستم، زیرا از حدود ۱۵سال پیش در کنار شما هستم و توانستم شاهد لحظات بزرگ و همچنین نگرانیها باشم. امروز ما در واقع در مقطعی ناراحتکننده هستیم، زمانی که باید برای نجات جان انسانها تصمیمات سریع گرفت، کسانی که در حالیکه ما در حال صحبت کردن هستیم در تهدید کشته شدن قرار دارند. ولی همچنین شاهد لحظات پیروزی بودم. من هنگامی با شما آشنا شدم که شما در فرانسه بهرسمیت شناخته شده بودید، طی سالیان متمادی، دولتهای شما را بهرسمیت میشناختند، شناخته شده بودید و افراد قابل احترامی بهشمار میامدید، تا روزی که به بهانههایی که قابلقبول نبودند و حتی باید گفت غیرقابل قبول بودند، شروع به عیب گیری از شما کردند. در حالیکه میدانستیم که پشت این ماجرا، لابیهای مالی و دلایل سیاسی وجود دارد. در حالیکه میبینیم که یک نخستوزیر سابق، در حالی خبر حمله ۲۰۰۳ را میداد که در کشور شما قراردادی را به امضا میرساند و بر حسب تصادف همین نخستوزیر در حال حاضر مشغول تجارت است، تعجب میکنیم که چطور در کشورهای غربی، سیاست مردانی که مواضع سیاسی مهمی داشتند – چه راست و چه چپ – هنگامی که بازنشسته میشوند، از آشناییهایی که دارند برای معامله استفاده کنند، بهجای اینکه از ارزشهایی دفاع کنند، که هنگامی که در دولت بودند دفاع میکردند.
من شوکه شدم، هنگامی که به این افراد نزدیک شدم و از آنها برای پرونده شما یا پروندههای دیگر کمک خواستم و در پاسخ میگفتند به دستیارم مراجعه کن و دستیارش هم میگفت قیمت این کار آن قدر است. یعنی برای حمایتهای خودشان قیمت میگذاشتند، این یک افتضاح است.
دقایقی پیش هنگامی که صحبت از رفتار سازمان مللمتحد بود، درست است که همه از اصل برائت برخوردارند ولی فکر میکنم که گاهی اوقات میتوان از خود سؤال کرد که پشت برخی رفتارها، آیا دلائل ناگفتهای وجود ندارد؟ و باید شجاعت این را داشته باشیم که این حرف را بزنیم. فکر میکنم این پیشنهاد که نمایندگان یک نامه به سازمان ملل بنویسند و نکات را بهطور واضح بگویند میتواند وزنی داشته باشد، چرا که دولت فرانسه مجبور خواهد بود موضوع را منتقل کند، توضیح دهد و پرونده را بررسی کند، فکر میکنم مهم است و ایده بسیار خوبی است و پس از برنامه امروز، این یکی از کارهایی است که ما میتوانیم انجام دهیم.
و خانم رئیسجمهور در این مبارزه طولانی، اکثراً منتخبان اولین نفراتی بودند که در کنار شما قرار گرفتند
و از طریق این افراد بود که کم کم، سازمان مجاهدین خلق ایران محبوب منتخبان فرانسوی شد. پارلمانترهای فرانسوی بارها این کار را ادامه دادند و اکثراً تلاشهای منتخبان بود که به تدریج پروندهیی که سیاسیون دولت، «واقع گراها»، کسانی که میدانند که باید قراردادها اجرا شود، نباید کسانی که در قدرت هستند را ناراحت کرد، به تمام این افراد که چشمان خود را میبستند، منتخبان ارزشهای واقعی را یادآوری کردند.
قضات هم همین راه را آمدند و این برایم جالب است، چرا که قضات گاهی اوقات کلید قفل را در دست دارند. آنها خیلی کند عمل کردند ولی همه قبول کردند که کلید آزادی را بچرخانند، همه اینکار را کردند.
اول انگلیسیها، سپس دادگاههای اروپا، به نظر من آنها کاملاً قابل تحسین هستند، من وقتی با قضات مواجه میشوم به آنها میگویم کل این دادگاهها را نگاه کنید، این یک الگو است، یک پرونده بسیار زیبا که نشان میدهد چطور بارهای متمادی یک دادگاه تصمیم میگیرد و سیاسیون نمیخواهند کوتاه بیایند و قبل از اینکه دادگاه حکم دهد، آنها باز هم تصمیم خودشان را تمدید میکنند.
سپس خود فرانسه: قاضی بروگیر مورد انتقاد قرار گرفت و به نظر من قاضی ترویدیک تصمیم درست را گرفت.
و سرانجام ایالات متحده.
این یک مورد نمونه است و به احتمال زیاد تنها مورد در تاریخ.
و سر انجام ما در نقطهای هستیم که بهصورت عمده و خوشبختانه، پارلمانترها بیش از پیش وارد این مبارزه میشوند.
فکر میکنم که قدم به قدم آنها موفق به تغییر اوضاع بشوند و سالی که در پیش داریم سالی است که شکافها بیش از پیش در رژیم ایران آشکار خواهند شد و این شکافها امکان تغییر را فراهم خواهند کرد.
دوست دارم، برای پایان، موضوع را عوض کنم ولی کاملاً هم خارج از موضوع نیست. من طی این ۱۵سال، خیلی اوقات مورد حمله افراد قرار میگرفتم که به من میگفتند که «مجاهدین خلق ایران تروریست هستند، فرقه هستند، ... کسی از آنها حمایت نمیکند. . ». باید نکته به نکته این حرفها را از هم باز کرد، چرا که اینها استدلال نیستند اینها اتهامات بیپایه هستند. و من به یاد دارم که در مقابل یک سؤال بسیار حساس بودم: «چه کسی از آنها حمایت میکند، پولشان از کجا میآید؟». اخیراً من نتایج یک همیاری را دیدم که توسط یک کانال تلویزیونی نزدیک به شما انجام شده است، فراخوان این همیاری در همه جای دنیا داده شده و اساساً کشورهای خاورمیانه، اروپا و خود ایران و شما رقمی کمی بالاتر از ۴میلیون دلار جمعآوری کردید، مبلغی که در طی چند روز قابلتوجه است و باید لحظاتی روی آن مکث شود. سپس جالب است که ببینیم افراد چه میگفتند، محتوای پیامها چیست؟ برخی پیامها از افرادی است که خارج هستند و تجارت میکنند و کمک میکنند، قابل تحسین است. پیامهایی هم از افرادی بیبضاعت است، دانشجوهایی که چیزی ندارند و میگویند خجالت میکشم که فقط ۵۰یورو میدهم ولی باز هم خیلی عالی است، اگر هر فرانسوی برای ارزشهایی که به آن اعتقاد دارد ۵۰یورو بدهد، خیلی چیزها بهتر میشود، مثلاً کلیسا، چرا که اینجا اسقف را میبینم.
و چیزی که خیلی تکاندهنده بود، پیامهایی بود که از داخل ایران میآمد. و اکثر این پیامها از طرف کسانی بود که با پذیرش خطر این پیامها را دادند. این افراد با یک اسم مستعار پیام میدهند ولی قابل شناسایی هستند. و همه این افراد میگویند که به شما سازمان مجاهدین است که اعتماد میکنیم و این پول حاصل یک جمعآوری است یعنی که افرادی در یک گوشه ایران به فکر شما بودند و این پول را جمع کرده و از شما حمایت میکنند. فکر میکنم که لازم است این موضوع گفته شود، این واقعیت سازمان مجاهدین است.
سازمان مجاهدین حمایت دارد، سازمان مجاهدین در تقدیر خود دارد که در تغییر در ایران شرکت کند و برای جلوگیری از چیزی که جبرانناپذیر خواهد بود، باید که فوراً افرادی که در لیبرتی هستند مورد حفاظت قرار گیرند، مشخصاً همانطور که خودتان گفتید ما خواستار انتقال مجدد افراد از لیبرتی به اشرف هستیم.
همچنین همانطوری که پیشنهاد شد، فکر میکنم که ما باید خیلی قوی نزد سازمان ملل وارد عمل شویم بهنحوی که به وظایفش عمل کند. و همچنین نزد دولت فرانسه که نباید مسئولیتهایی را که در قبال شما دارد نادیده بگیرد.
این بود، خانم رئیسجمهور، چند کلمهای که میخواستم بیان کنم.