728 x 90

تشدید سرکوب ,اعدام دسته جمعي,

خلق و خوی قتل‌عام

-

اعدام دسته جمعی زندانیان برای گسترش موج سرکوب و خفقان
اعدام دسته جمعی زندانیان برای گسترش موج سرکوب و خفقان
عبارت خون‌آشام را برای خمینی اولین بار مجاهدین خلق ایران به‌کار بردند. بعد از دو سال و نیم صبر و تحمل برای حفظ آزادیها، و بعد از شهادت بیش از 50 شهید و هزاران مجروح، و بعد از تظاهرات مسالمت‌آمیز نیم میلیون نفر از مردم تهران، وقتی خمینی به پاسدارانش دستور تیرباران مردم داد، و وقتی موج اعدامها را در شب سی و یکم خرداد شروع کرد، و بدون نام و با عجله مجاهدین و میلیشیا و حتی به اشتباه مزدوران خود را هم اعدام کرد، اطلاعیه‌یی از مجاهدین صادر شد که خمینی را کفتار خون‌آشام لقب داد. عجب جرأتی! اما شاید برتر از جرأت درکی بود که نسبت به ماهیت خمینی داشتند. چرا می‌گویم آن درک خیلی عمیق و شگفت بود؟ چون، در آن زمان شاید کمتر کسی به این کلمه به‌عنوان واقعیت وجود خمینی و سایر آخوندها و پاسداران و جانیانش باور داشت. شاید فکر می‌کردند مجاهدین بخاطر شهادت اعضا و هوادارانشان این کلمه را به‌کار برده‌اند. اما بعد از آن سرفصل، روز به روز این کلمه بیشتر و بیشتر معنی‌اش را بارز کرد. یک جلوه‌اش در جنگ ضدمیهنی بود که هرچه دنیا می‌گفت، بابا صلح کنید، خمینی می‌گفت: نه! و بهایش را مردم می‌دادند. و کک هم خمینی را نمی‌گزید.

یکی دیگر از نقاط شفاف شدن این واژة خون آشام، در قتل‌عام سی هزار زندانی سیاسی بود، که در ابتدا هیچ‌کس باور نمی‌کرد، و شاید برخی هم امروز باور نمی‌کنند که در سال 67 سی هزار زندانی را بی‌سر و صدا به دستور خمینی اعدام کنند. حتی جانشین خود خمینی هم باور نمی‌کرد که او می‌خواهد چنین کاری بکند، و هی نامه می‌نوشت که آقا! حتی آنها که قبلاً محاکمه شده‌اند هم اعدام شوند؟ و هی از او می‌پرسیدند که حداقل زنان باردار مستثنا شوند، ... . اما او می‌گفت معطل نکنید. به هر وسیله و روشی که زودتر می‌شود آنها را نابود کنید.

این خوی خون آشامی را که اول فکر می‌کردیم در خمینی است، بعد دیدیم که همة این قافله همینطورند. و مظاهرش را مردم ایران بارها حس کردند. در شکنجه‌های عجیب و غریب. در قتلهای زنجیره‌یی، با روشهای مختلف، در احکام ضدبشری پرتاب از بلندی، در خون کشیدن و چشم درآوردن، در احکام قصاص، در کشتن کشیشان، قطعه قطعه کردن آنها و انداختن به گردن مجاهدین. در انفجار حرم امام رضا (ع)، و بعد انفجار سامرا، ... . و انفجار مساجد و انفجار بازارهای بغداد و این‌جا و آنجای دنیا... . تاریخچة این رژیم را که بخوانید، موارد بیشمار این خون‌آشامی را پیدا خواهید کرد.

زیرگرفتن مردم در قیام 88، شکنجه‌های کهریزکها، اعدام وحشیانهٴ زندانیان دسته‌دسته فرزندان بیگناه بلوچ و کرد، اسیدپاشیها، سرکوب زنان که یک مورد سوزانش، که خیلی فاحش بود بدار کشیدن ریحانه جباری بود که مورد تعرض قرار گرفته و تنها از خود دفاع کرده بود... ...

حالا این روزها باز یکی دیگر از موارد این خوی قتل‌عام و این خون آشامی قافلة خمینیان، پیش روی همه است. بار دیگر نیاز پیدا کرده که خون بیگناهان را بریزد. یک دسته زندانی مسلمان مؤمن را که اکثرشان از 18 تا 31ماه زیر شکنجه بوده‌اند، بیرون می‌کشد و بدون وکیل، بدون دادگاه، (عین قتل‌عام 67) با عجله، بدار می‌کشد. بوق و منبر هم که دست خودش است. هر اتهامی را جعل می‌کند، دادستانش می‌گوید اتهامشان از بین بردن امنیت بوده! این کجا اثبات شد؟ آن یکی دادستانش در کردستان می‌گوید اینها عضو خبرگان را ترور کرده‌اند. بعد معلوم می‌شود که شش زندانی دیگر را در اسفند 93 به همین اتهام بدار کشیده‌اند!

مقیسه، همان جلادی که در قتل‌عام 67 آن هزاران را اعدام کرده، حالا رک و پوست کنده به شهرام احمدی می‌گوید: «سه تا جرم داری یک این‌که کرد هستی، دوم این‌که سنی هستی، سوم این‌که علیه نظام هم مثلاً کار کردی، این سه تا جرم شما است که هر کدام از اینها یک اعدام دارد» .

این آیا همان خوی قتل‌عام نیست. همان ویژگی کفتار خون‌آشام نیست؟ که گویی تعهد دارد بیست تا سی تا اعدام کند تا آن خوی وحشی‌اش را نشان بدهد. خودش هم می‌فهمد که هزینه‌اش سنگین است. اما کفتاری که جلوی یک عده آدم، پوزه‌اش را توی خون صیدی فرو کرده، مگر شرم می‌کند؟ مگر تعهدی دارد که به کسی جواب بدهد؟ او فقط به حفظ این نظام کثیف و این قدرت پلیدش که در دنیا مفتضح شده و همه محکومش می‌کنند و از او ابراز نفرت می‌کنند و در داخل خود نظام هم باید همدیگر را پاره کنند، فکر می‌کند و بس. از همین روست که فقط به این فکر می‌کند که بکشد و بدرّد و خون بنوشد. تا هست همین کار را خواهد کرد. عین یک درنده‌یی که در محاصره قرار گرفته، باید به همه چیز چنگ بیندازد. به خونخواری این کفتار خون‌آشام با هیچ روشی نمی‌توان پایان داد مگر با همت و اراده‌یی از جنس همان که از روز بعد از سی خرداد، کمر همت بست تا جلو این خونخوار بایستد. اگر حرف دیگری باشد همه این است که به آن که دستش را برای یاری دراز کرد، جواب مثبت بدهیم.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/4336f599-50b1-4bad-9356-d3da1a95baef"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات