در هفتهیی که گذشت اعتراضات اجتماعی مهمی از جانب اقشار مختلف مردم میهنمان صورت گرفت، از جمله مهمترین آنها اعتراض یک جوان ورزشکار به یک آخوند در مترو شهرری بود که با شلیک نیروی سرکوبگر انتظامی از نزدیک جانباخت.
این عمل جنایتکارانه نیروی سرکوبگر انتظامی در برابر اعتراض این جوان خشمگین نسبت به تعرض یک آخوند حکومتی به چند دختر جوان صورت گرفت، امری که چیزی جز یک قتل عمد نبوده و قابل شکایت در تمام جوامع بینالمللی است. خیلی روشن است که این جوان را میتوانستند با چند تا تیر هوایی هم دستگیر کنند، اما چون خامنهای جلاد آتش به اختیار داده، ضریب وحشیگری نیروهایش نیز بالا رفته است. البته این عمل باعث خشم و انزجار مردم شد و حتی تلویزیون رژیم که یکی از مزدوران اطلاعاتی به اسم حسینی بای را برای مصاحبه با چند تا عامل خودشان و صحنه سازی علیه ورزشکار جانباخته گسیل کرده بود، با اعتراض مردم مواجه شد و یکنفر در این مصاحبه به صراحت میگوید او نه تنها به مردم حمله نکرد بلکه میگفت ما این نظام آخوندی و این اسلام زورگو را نمیخواهیم.
تلویزیون رژیم:
«خبرنگار رژیم حسینی بای: به مردم حملهور شد؟
مصاحبه شونده: حملهور نشد. او به مردم کاری نداشت و فقط میگفت من این اسلام را نمیخواهم، این آخوندها را نمیخواهم.
خبرنگار رژیم: بعد به روحانی حمله کرد؟
مصاحبه شونده: نه حمله نکرد روحانی که خواست به او حمله کنه او هم با چاقو حمله میکنه و فرار میکنه.
یک خانم: همیشه باید یک اتفاقی بیفته بعد میکروفون بگیرین دستتون بیاین با مردم صحبت کنین.
خبرنگار رژیم: خانم سر و صدا نکن. حرفتو زدی رفتی.
خانم: نه شما نذاشتی من حرفمو بزنم».
به دنبال این ماجرا جوانان شهرری و شاهعبدالعظیم حجلههای زیادی برای اصغر که عضو باشگاه باستانی این شهر و مربی ورزش و شخصیتی محبوب هم در بین جوانها و مردم داشت برپا میکنند و در و دیوار را از بنرها و تصاویر وی پر میکنند. اما وزارت بدنام اطلاعات و نیروی وحشی انتظامی، در هراس از گسترش اعتراضات مردمی، اقدام به پاره کردن بنرها و جمع کردن حجلهها میکند و حتی اجازه برپایی تشییع جنازه و گرفتن مراسم برای این جوان را نمیدهد.
در فردای همین اتفاق که در شهر ری افتاد سربازی در پادگان آبیک قزوین به سمت گروهی از نظامیان آتش گشود و سپس خودزنی کرد. بر اثر این تیراندازی هشت نظامی کشته و مجروح شدند (خبرگزاری حکومتی مهر-۲۶تیر ۹۶).
در نیشابور هم روز ۲۷تیر جوانان موتورسوار به یک آخوند هرزه دیگر که به اسم امر به معروف و نهی از منکر به دختران مردم تعرض کرده حمله میکنند و بعد از گوشمالی از صحنه خارج میشوند و آخوند مزبور الآن در بیمارستان است. (خبرگزاری حکومتی فارس 27تیر 96)
بنابراین در این هفته با اوجگیری خشم جوانان علیه دستگاه سرکوب رژیم که تحت عنوان امر به معروف به اذیت و آزار جوانان و زنان و دختران مشغولند مواجه بودیم که این موضوع حتی مورد اعتراف سرکردههای سپاه هم قرار گرفت و پاسدار غلامحسین غیب پرور، رئیس سازمان بسیج، درباره این واقعه گفت: «انگیزه اینگونه حملات «کینه از روحانیت» حکومتی است و «متأسفانه شاهد ناهنجاریهایی در سطح جامعه هستیم... دشمنان و ضدانقلاب دستبهکار شدهاند و اتفاقاتی در حال رخ دادن است که در شأن نظام... نیستند». وی با اشاره به گستردگی این مقاومتها و استیصال نیروی سرکوبگر انتظامی در مواجهه با خشم و اعتراض جوانان تأکید کرد که «یک دستگاه بهتنهایی نمیتواند از اینگونه اقدامات پیشگیری کند... و دستگاههای حاکمیتی باید با قاطعیت و جدیت بیشتری عمل کنند» (خبرگزاری حکومتی مهر-۲۵تیر ۹۶).
هفته گذشته همچنین اعتراضات هموطنان غارت شده توسط مؤسسات مختلف مالی حکومتی ادامه داشت و مشخصاً غارتشدگان مؤسسه آرمان بسیار فعال بودند و در اغلب روزهای هفته تظاهرات داشتند، از جمله جلوی بانک مرکزی که شعار میدادند: صل علی محمد – اشک مردم درآمد. مردم از استانهای خوزستان، لرستان، بوشهر و همدان به تهران آمده و خیابان بانک مرکزی را بستند. نیروی سرکوبگر انتظامی به آنها حمله کرد، ولی مردم شعار میدادند هیهات منا الذله و این «بانک مرکزیه یا مرکز دزدیه».
در نیشابور و بابل و رشت هم غارتشدگان کاسپین در تظاهراتی که داشتند شعار میدادند؛ ”پول ماست حق ماست حاصل یک عمر ماست ”، ”مرگ بر کاسپین ”، ”مرگ بر دروغگو ”و ”کاسپین دزدی کرده دولت حمایت کرده ”
در کوهدشت غارتشدگان خشمگین توسعه (آرمان) ابتدا با آتش زدن لاستیک خیابان مقابل این شعبه را مسدود کردند. آنها همچنین در و پنجره و شیشههای این مؤسسه را با گل پوشاندند.
در مشهد غارتشدگان مقابل دادگستری رژیم تجمع اعتراضی برگزار کردند. تجمعکنندگان شعار میدادند: ”حکومت عدل علی؛ اینهمه بیعدالتی ”، ”پول مارو دزدیدن ولی میگن پس دادن ”و ”حکومت عدل علی- این همه بیعدالتی ”
اعتراض بزرگ دیگری که طی هفته گذشته صورت گرفت، تشکیل زنجیرهانسانی مردم در کنار دریاچه ارومیه بود که علیرغم فشارهای نیروی سرکوبگر انتظامی برای ترک محل، مردم ایستادند، مقاومت کردند و با سردادن شعارهایی، تجمعشان را ادامه دادند.
”دریاچه ارومیه دارد جان میدهد
دولت به قتل آن فرمان میدهد
دریاچه ارومیه در حال اتمام است
آذربایجان اگر برنخیزد بازنده خواهد بود ”
در انتهای زنجیره انسانی، تجمعکنندگان در اعتراض به اقدامهای سرکوبگرانه رژیم، بهصورت نمادین دست در دست هم داده و اقدام به بستن جاده اصلی تبریز - ارومیه کردند.
البته اعتراضات اجتماعی دیگری نیز در شهرهای مختلف در هفته گذشته جریان داشت از جمله در شهرستانک مردم جغتا (استان خراسان رضوی) در اعتراض به حفر چاه توسط مأموران آب و فاضلاب در محدوده تعیین شده، با مأموران سرکوبگر نیروی انتظامی درگیر شدند.
این عمل جنایتکارانه نیروی سرکوبگر انتظامی در برابر اعتراض این جوان خشمگین نسبت به تعرض یک آخوند حکومتی به چند دختر جوان صورت گرفت، امری که چیزی جز یک قتل عمد نبوده و قابل شکایت در تمام جوامع بینالمللی است. خیلی روشن است که این جوان را میتوانستند با چند تا تیر هوایی هم دستگیر کنند، اما چون خامنهای جلاد آتش به اختیار داده، ضریب وحشیگری نیروهایش نیز بالا رفته است. البته این عمل باعث خشم و انزجار مردم شد و حتی تلویزیون رژیم که یکی از مزدوران اطلاعاتی به اسم حسینی بای را برای مصاحبه با چند تا عامل خودشان و صحنه سازی علیه ورزشکار جانباخته گسیل کرده بود، با اعتراض مردم مواجه شد و یکنفر در این مصاحبه به صراحت میگوید او نه تنها به مردم حمله نکرد بلکه میگفت ما این نظام آخوندی و این اسلام زورگو را نمیخواهیم.
تلویزیون رژیم:
«خبرنگار رژیم حسینی بای: به مردم حملهور شد؟
مصاحبه شونده: حملهور نشد. او به مردم کاری نداشت و فقط میگفت من این اسلام را نمیخواهم، این آخوندها را نمیخواهم.
خبرنگار رژیم: بعد به روحانی حمله کرد؟
مصاحبه شونده: نه حمله نکرد روحانی که خواست به او حمله کنه او هم با چاقو حمله میکنه و فرار میکنه.
یک خانم: همیشه باید یک اتفاقی بیفته بعد میکروفون بگیرین دستتون بیاین با مردم صحبت کنین.
خبرنگار رژیم: خانم سر و صدا نکن. حرفتو زدی رفتی.
خانم: نه شما نذاشتی من حرفمو بزنم».
به دنبال این ماجرا جوانان شهرری و شاهعبدالعظیم حجلههای زیادی برای اصغر که عضو باشگاه باستانی این شهر و مربی ورزش و شخصیتی محبوب هم در بین جوانها و مردم داشت برپا میکنند و در و دیوار را از بنرها و تصاویر وی پر میکنند. اما وزارت بدنام اطلاعات و نیروی وحشی انتظامی، در هراس از گسترش اعتراضات مردمی، اقدام به پاره کردن بنرها و جمع کردن حجلهها میکند و حتی اجازه برپایی تشییع جنازه و گرفتن مراسم برای این جوان را نمیدهد.
در فردای همین اتفاق که در شهر ری افتاد سربازی در پادگان آبیک قزوین به سمت گروهی از نظامیان آتش گشود و سپس خودزنی کرد. بر اثر این تیراندازی هشت نظامی کشته و مجروح شدند (خبرگزاری حکومتی مهر-۲۶تیر ۹۶).
در نیشابور هم روز ۲۷تیر جوانان موتورسوار به یک آخوند هرزه دیگر که به اسم امر به معروف و نهی از منکر به دختران مردم تعرض کرده حمله میکنند و بعد از گوشمالی از صحنه خارج میشوند و آخوند مزبور الآن در بیمارستان است. (خبرگزاری حکومتی فارس 27تیر 96)
بنابراین در این هفته با اوجگیری خشم جوانان علیه دستگاه سرکوب رژیم که تحت عنوان امر به معروف به اذیت و آزار جوانان و زنان و دختران مشغولند مواجه بودیم که این موضوع حتی مورد اعتراف سرکردههای سپاه هم قرار گرفت و پاسدار غلامحسین غیب پرور، رئیس سازمان بسیج، درباره این واقعه گفت: «انگیزه اینگونه حملات «کینه از روحانیت» حکومتی است و «متأسفانه شاهد ناهنجاریهایی در سطح جامعه هستیم... دشمنان و ضدانقلاب دستبهکار شدهاند و اتفاقاتی در حال رخ دادن است که در شأن نظام... نیستند». وی با اشاره به گستردگی این مقاومتها و استیصال نیروی سرکوبگر انتظامی در مواجهه با خشم و اعتراض جوانان تأکید کرد که «یک دستگاه بهتنهایی نمیتواند از اینگونه اقدامات پیشگیری کند... و دستگاههای حاکمیتی باید با قاطعیت و جدیت بیشتری عمل کنند» (خبرگزاری حکومتی مهر-۲۵تیر ۹۶).
هفته گذشته همچنین اعتراضات هموطنان غارت شده توسط مؤسسات مختلف مالی حکومتی ادامه داشت و مشخصاً غارتشدگان مؤسسه آرمان بسیار فعال بودند و در اغلب روزهای هفته تظاهرات داشتند، از جمله جلوی بانک مرکزی که شعار میدادند: صل علی محمد – اشک مردم درآمد. مردم از استانهای خوزستان، لرستان، بوشهر و همدان به تهران آمده و خیابان بانک مرکزی را بستند. نیروی سرکوبگر انتظامی به آنها حمله کرد، ولی مردم شعار میدادند هیهات منا الذله و این «بانک مرکزیه یا مرکز دزدیه».
در نیشابور و بابل و رشت هم غارتشدگان کاسپین در تظاهراتی که داشتند شعار میدادند؛ ”پول ماست حق ماست حاصل یک عمر ماست ”، ”مرگ بر کاسپین ”، ”مرگ بر دروغگو ”و ”کاسپین دزدی کرده دولت حمایت کرده ”
در کوهدشت غارتشدگان خشمگین توسعه (آرمان) ابتدا با آتش زدن لاستیک خیابان مقابل این شعبه را مسدود کردند. آنها همچنین در و پنجره و شیشههای این مؤسسه را با گل پوشاندند.
در مشهد غارتشدگان مقابل دادگستری رژیم تجمع اعتراضی برگزار کردند. تجمعکنندگان شعار میدادند: ”حکومت عدل علی؛ اینهمه بیعدالتی ”، ”پول مارو دزدیدن ولی میگن پس دادن ”و ”حکومت عدل علی- این همه بیعدالتی ”
اعتراض بزرگ دیگری که طی هفته گذشته صورت گرفت، تشکیل زنجیرهانسانی مردم در کنار دریاچه ارومیه بود که علیرغم فشارهای نیروی سرکوبگر انتظامی برای ترک محل، مردم ایستادند، مقاومت کردند و با سردادن شعارهایی، تجمعشان را ادامه دادند.
”دریاچه ارومیه دارد جان میدهد
دولت به قتل آن فرمان میدهد
دریاچه ارومیه در حال اتمام است
آذربایجان اگر برنخیزد بازنده خواهد بود ”
در انتهای زنجیره انسانی، تجمعکنندگان در اعتراض به اقدامهای سرکوبگرانه رژیم، بهصورت نمادین دست در دست هم داده و اقدام به بستن جاده اصلی تبریز - ارومیه کردند.
البته اعتراضات اجتماعی دیگری نیز در شهرهای مختلف در هفته گذشته جریان داشت از جمله در شهرستانک مردم جغتا (استان خراسان رضوی) در اعتراض به حفر چاه توسط مأموران آب و فاضلاب در محدوده تعیین شده، با مأموران سرکوبگر نیروی انتظامی درگیر شدند.