گسترش حاشیه نشینی با گذشت 37سال از حاکمیت آخوندها بهویژه در حاشیه کلان شهرها، آن چنان وسعت بیسابقهیی به خود گرفته است که به یکی از اصلیترین بحرانهای رژیم تبدیل شده است.
شکاف طبقاتی که محصول غارت و چپاول اموال مردم در کنار اقتصاد رانتی و وارداتی توسط باندهای حاکم رژیم آخوندی است، عامل پایهیی این پدیده شوم اجتماعی - اقتصادی است
علی اکبر سیاری معاون وزارت بهداشت دولت آخوند روحانی این شرایط را چنین توصیف میکند: «طی چند دهه اخیر شرایط زندگی مردم بر اساس شاخصهای مختلف سختتر شده است. بهرهمندی ناعادلانه از قدرت، ثروت، منابع و خدمات، از ریشههای بروز آسیبهای اجتماعی است که باید با آن مقابله شود» .
وی همچنین تأکید میکند: «۲۵ درصد جمعیت شهری ایران در حال حاضر حاشیه نشین هستند و در حال حاضر نزدیک به 30 درصد مردم کشور گرسنهاند و نان خوردن ندارند که این آمار را وزارت رفاه هم تأیید میکند» .
معاون وزارت بهداشت آخوند روحانی در ادامه میافزاید: «فقر، محرومیت اجتماعی، پایین بودن شاخصهای توسعه انسانی، بیبهره ماندن از خدمات شهری، پایین بودن سطح بهداشت عمومی و شیوع بیماریها از جمله مسائل حاشیه نشینی است، بهطوری که ۹۴ درصد افراد ساکن در حاشیه شهرها اعلام کردهاند که از سطح پایین بهداشت برخوردارند. همچنین خشونت، اعتیاد، فرار از منزل و زنان ویژه را از جمله مشکلات دیگر حاشیه نشینی میباشد» . (روزنامه حکومتی مهر ۲۵/۵/۹۵)
همچنین روزنامه همشهری 1شهریور 1394 بهنقل از رضا محبوبی، مدیرکل اجتماعی وزارت کشور خبر زندگی ۱۸میلیون نفر در سکونتگاههای غیررسمی ایران را اعلام کرد.
روزنامه جام جم آنلاین در ارتباط با این خبر نوشت: «سکونتگاه غیررسمی را اگر ترجمه کنیم، میشود همان حلبیآبادهای قدیم و پدیده زاغهنشینی کهنه.
اگر آمارهای پیشین را با این عدد مقایسه کنیم، آخرین عددی که از جمعیت سکونتگاههای غیررسمی و حاشیهای منتشر شده بود مربوط به زمستان 1393 و شخص مدیرکل دفتر توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاههای غیررسمی رژیم است که 91 شهر کشور را درگیر این آسیب دانسته بود و جمعیت ساکن در این مناطق را 11 میلیون نفر.
سال پیش هم این عددها بزرگ بود و هضم کردنشان دشوار، اما امسال که مدیر کل اجتماعی وزارت کشور، هفت میلیون نفر روی جمعیت قبلی زاغهنشین میگذارد باید نگران بود، بیشتر از پارسال و بیشتر از هر زمان دیگر» .
آمار رسمی ارائه شده از تعداد حاشیه نشینان توسط رژیم آخوندی:
اگر چه رژیم قرونوسطایی آخوندی بهخاطر ماهیت ضدمردمی و موقعیت بهغایت متزلزل اجتماعیاش درماندهتر از آن است که بتواند آمار واقعی حاشیه نشینان را اعلام نماید اما مراجعه به همین آمارهای ارائه شده توسط حاکمیت آخوندی بهخوبی بیانگر اوضاع بهغایت بحرانی رژیم در این زمینه میباشد:
- مؤسسه تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران در 24فرودین ماه 94 با انتشار یک گزارش تکاندهنده اعلام کرد: «میزان حاشیه نشینی شهر در ایران به نسبت دهه 80 که 7میلیون نفر بود به رقم 15میلیون نفر بالغ شده است و به بیش از دو برابر افزایش یافته است» .
- روزنامه تسنیم وابسته به سپاه پاسداران 6 دیماه 94 بهنقل از محمد سعید ایزدی، معاون وزیر راه و شهرسازی کشور نوشت: «حدود ۲۰ میلیون نفر در ۵۳ هزار هکتار سکونت گاه غیررسمی کشور ساکن هستند» .
- گزارش سال ۲۰۱۴ سازمان توسعه انسانی سازمان ملل اعلام کرد: «۲۵.۱ درصد از جمعیت ایران در زاغهها زندگی میکنند. این بدین معناست که از هر ۴ ایرانی، یکی در زاغهها زندگی میکند و از شرایط وخیم اقتصادی و غذایی و بهداشتی رنج میبرد» .
-عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی با اعتراف به اینکه «حدود ۱۸ میلیون نفر از ۵۵ میلیون نفر جمعیت شهری ایران در حاشیهها زندگی میکنند اذعان کرد که معادل یکسوم شهروندان ایران حاشیهنشین هستند» . (خبرگزاری سپاه موسوم به تسنیم13مرداد 95)
روشن و واضح است که کارگزاران رژیم در ارائه همین آمار تلاش دارند با آمار غیرواقعی و دروغ مسائل اجتماعی، اقتصادی را سفید سازی نمایند و آمار واقعی بسا بالاتر از این میباشد.
در تأیید این گفته همین بس که معاون وزارت بهداشت رژیم به پاک کردن صورت مسأله فقر و اقدامات سرکوبگرانه رژیم آخوندی در این رابطه اعتراف کرد و گفت: ”رویکرد دولتها در مواجهه با حاشیه نشینی در ابتدا رویکرد چشمپوشی و انکار و در مرحله بعد اقدامات سلبی و ایذایی بوده است که در مواردی موجب نارضایتی عمومی شد “. (سایت حکومتی عصر ایران-۳۱/۵/۹۵)
حاشیه نشینان تهران:
تهران بهدلیل تعداد زیاد حاشیهنشینهایش همواره زبانزد مردم و بهعنوان اصلیترین شهر حاشیهنشین در ایران شناخته میشود.
روزنامه حکومتی مهر 3اردیبهشت 93تحت عنوان زاغه نشینها، ساکنان 50ساله پایتخت مینویسد: «عمده حاشیه نشینان شهر تهران در محلههای دروازه غار، لب خط، اوراق چیها، خاک سفید و دره فرحزاد ساکن هستند اما علاوه برآن در تهران، مناطق حاشیهای در پاکدشت، قیام دشت، احمدآباد، حسن آباد، خلیج بادامک، رامینک، اسلام شهر، صالحیه و شهریار وجود دارند که تعداد افراد ساکن آنها روزبهروز افزایش مییابد.
-اسلام شهر که بعد از جدا شدن شهر کرج و اطراف آن از تهران بهعنوان بزرگترین حاشیه نشین شهر تهران محسوب میشود دارای جمعیتی جوان است و هماکنون بیش از 800هزار نفر جمعیت دارد» . (سایت حکومتی خبرانلاین 21تیرماه1393)
-شهریار که پیش از انقلاب ضدسلطنتی روستایی خوش آب و هوا و منطقهیی پر از باغ میوه و جزیی از کرج در کنار تهران محسوب میشد حالا با بیش از 700هزار نفر جمعیت به یکی از تهیدستترین حاشیه نشینان تهران تبدیل شده است و در کنار آن حاشیه نشینان قدس و ملارد با حدود 800هزار نفر جمعیت قرار دارد. «روزنامه حکومتی جام جم 3شهریور94»
-پاکدشت یکی دیگر از حاشیه نشینهای شرق تهران است که در کنار قرچک، باقر شهر و کهریزک مهمترین حاشیه نشین شرقی و جنوب شرقی تهران است و بیش از 700هزار نفر جمعیت و 65هزار خانوار دارد. «سایت حکومتی خبرآنلاین 21تیرماه 1393»
در توصیف امکانات حاشیه نشینان شهر تهران روزنامه جام جم 6خرداد94 بهنقل از وزیر بهداشت آخوند روحانی نوشت: «در شهرستان قرچک و پیشوا با 400هزار نفر جمعیت، حتی یک تخت بیمارستانی هم وجود ندارد یا در ورامین نیز که حدود 450هزار نفر زندگی میکنند، فقط 120 تخت بیمارستانی وجود دارد که این تختها نیز بهدلیل نبود فضای فیزیکی مناسب، در ساختمان 35ساله جهاد قرار داده شده است» .
همچنین روزنامه حکومتی پارسینه در 30مرداد 1395 در ارتباط با گسترش بیرویه حاشیه نشینی در شهر تهران نوشت: «استمرار روند فعلی جهتگیری و سمت و سوی این معضل به شکلی است که در حال حاضر یا از نگاه سیستمی مدیریت شهری در چند سال آینده جمعیت حاشیه نشینان کلان شهر تهران اختلاف اندکی با جمعیت و شهروندان شهر تهران خواهند داشت. و چنانچه این پدیده شوم به همین منوال ادامه پیدا نماید بدون شک دامنه تبعات و آسیبهای اجتماعی و شهری آن نیز به گستره ملی خواهد رسید» .
حاشیه نشینی در کلان شهرهای ایران:
در سایه حاکمیت شوم آخوندها حاشیه نشینی امروز منحصر به تهران نیست بلکه به معضلی بزرگ برای شهرها ی دیگر مانند مشهد، تبریز، اصفهان، شیراز و... تبدیل شده است.
خبرگزاری حکومتی مهر روز شنبه 30مرداد 95 بهنقل از علی اکبر سیاری وزیر بهداشت دولت روحانی نوشت: « شهرهای مشهد، البرز، تبریز و اهواز با جمعیت ۵۰۰ تا یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر بیشترین تعداد حاشیه نشین را در خود جای دادهاند» . همین خبرگزاری همچنین یادآور میشود: «تقریبا ۶۰ درصد استانهای کشور دارای مناطق حاشیه نشین میباشند» .
مراجعه به اعترافها کارگزاران رژیم و دست نوشتههای مطبوعات آخوندها بهخوبی بیان کننده این پدیده شوم اجتماعی و کریه ضدملی در سایر استانهای ایران میباشد:
مشهد:
روزنامه حکومتی مهر 6شهریور95 مشهد را بهعنوان دومین کلانشهر کشور بعد از تهران که بیشترین جمعیت حاشیه نشین را دارد معرفی مینماید و مینویسد: «حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر از جمعیت ۳.۵ میلیونی این شهر در ۶۰ هسته جمعیتی به وسعت سه هزار و ۲۰۰ هکتار، در مناطق حاشیهای ساکن هستند و از خدمات رفاهی و شهری کمتری نسبت به سایر نقاط برخوردارند» .
حسن موسوی چلک سرکرده انجمن مددکاران رژیم در همین رابطه گفت: «اهمیت بحث حاشیه نشینی در مشهد جایی به چشم میآید که بدانیم در جمعیت هفت میلیاردی کره زمین از هر هفت نفر، یک نفر در حاشیه شهرها زندگی میکند ولی متأسفانه این میزان در مشهد به یک سوم میرسد» . (سایت برترینها 9شهریور94) 9
- شیراز:
خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه پاسداران ۳۱مرداد ۱۳۹۵ بهنقل از حیدر عالیشوندی، فرماندار رژیم در شیراز نوشت: «کلانشهر شیراز 200هزار نفر حاشیهنشین دارد که با توجه به جمعیت بیش از یک میلیونی شیراز، معادل یک پنجم آن میشود»
وی همچنین اضافه میکند: «این محلهها با مشکلات بهداشتی، امنیتی، عمرانی، فرهنگی، اجتماعی و غیره مواجه است و اگر دولت فکری بهحال آسیبدیدگان ناشی از خشکسالی و بیکار شدن کشاورزان، باغداران، دامداران و غیره نکند این معضل با شدت بیشتری افزایش پیدا میکند» .
در ادامه این گزارش همچنین شهردار منطقه هفت رژیم در شیراز اعتراف میکند: «در مناطق جنوب و شرق این شهر سطح آب بسیار بالا است و آبهای سطحی و فاضلاب در یک سطح قرار دارند بهنحوی که ترکیب این آبها سبب شیوع بیماریهای مختلف بهویژه سالک شده است» .
-تبریز:
تبریز یکی دیگر از شهرهای پرجمعیت کشور است که با داشتن ۱۸ محله حاشیه نشین با معضل بزرگ حاشیه نشینی و عواقب فرهنگی و اجتماعی این پدیده شوم حاکمیت آخوندها روبهرو میباشد.
روزنامه حکومتی مهر 5اردیبهشت 94 بهنقل از محبوب عبدالهپور معاون فنی و عمرانی شهردار رژیم در تبریز نوشت: «در واقع یک سوم جمعیت ۱.۵ میلیون نفری تبریز نیز مانند مشهد محل اسکان حاشیه نشینان است و این شهر حدود 450هزار نفر حاشیه نشین دارد» .
وی همچنین با اشاره به زلزلة ورزقان گفت: «در زلزلهی ورزقان و اهر همه همت کرده و مشکل حل شد ولی اگر این اتفاق در تبریز و مناطق حاشیهنشین آن رخ دهد، خسارات جانی، مالی و اجتماعی احتمالی قابل مقایسه با دیگر زلزلههای اتفاق افتاده در سطح کشور نیست» .
- اصفهان:
روزنامه حکومتی مهر 29اردیبهشت 94 ضمن اشاره به 400هزار نفر حاشیه نشین اصفهان در ارتباط با گسترش وسیع حاشیهنشینی در این شهر نوشت: «این گسترش به قدری بزرگ، آشکار و گسترده شده است که باید بهعنوان معضلی کشوری مطرح شود» .
این روزنامه حکومتی در ادامه مینویسد: «وجود ۴۰۰ خانواده سوری و ۸۰ خانواده عراقی در این منطقه این روزها زندگی و امنیت را بر ساکنان بومی این منطقه تنگ کرده و معضلات موجود در این منطقه را صد برابر کرده است» .
و سرانجام روزنامه حکومتی جام جم انلاین در ارتباط با این گسترش ناهنجار حاشیه نشینی در کشور مینویسد: «باید تأکید کرد بازی با واژهها نمیتواند چاره مشکلات حاشیهنشینان باشد، حاشیه نشینی یک مشکل است و اگر محل سکونت حاشیه نشینان را سکونتگاههای غیررسمی بخوانیم مشکل حل نمیشود، به جای واژهسازی باید چاره سازی کنیم» .
آری محصول نظام قرونوسطایی ولایتفقیه در طول 38سال حاکمیت ننگین خود ارمغانی بجز حاشیه نشینی، کارتن خوابی، رشد اعتیاد، خودکشی، کودکان کار و سایر آسیبهای اجتماعی برای مردم ایران به همراه نداشته است.
بنابراین کلام آخر این است که تنها راه رهایی از این همه مشکلات، سرنگونی این نظام سراسر فاسد و غارتگر است که البته در حتمیت آن تردیدی نیست.
شکاف طبقاتی که محصول غارت و چپاول اموال مردم در کنار اقتصاد رانتی و وارداتی توسط باندهای حاکم رژیم آخوندی است، عامل پایهیی این پدیده شوم اجتماعی - اقتصادی است
علی اکبر سیاری معاون وزارت بهداشت دولت آخوند روحانی این شرایط را چنین توصیف میکند: «طی چند دهه اخیر شرایط زندگی مردم بر اساس شاخصهای مختلف سختتر شده است. بهرهمندی ناعادلانه از قدرت، ثروت، منابع و خدمات، از ریشههای بروز آسیبهای اجتماعی است که باید با آن مقابله شود» .
وی همچنین تأکید میکند: «۲۵ درصد جمعیت شهری ایران در حال حاضر حاشیه نشین هستند و در حال حاضر نزدیک به 30 درصد مردم کشور گرسنهاند و نان خوردن ندارند که این آمار را وزارت رفاه هم تأیید میکند» .
معاون وزارت بهداشت آخوند روحانی در ادامه میافزاید: «فقر، محرومیت اجتماعی، پایین بودن شاخصهای توسعه انسانی، بیبهره ماندن از خدمات شهری، پایین بودن سطح بهداشت عمومی و شیوع بیماریها از جمله مسائل حاشیه نشینی است، بهطوری که ۹۴ درصد افراد ساکن در حاشیه شهرها اعلام کردهاند که از سطح پایین بهداشت برخوردارند. همچنین خشونت، اعتیاد، فرار از منزل و زنان ویژه را از جمله مشکلات دیگر حاشیه نشینی میباشد» . (روزنامه حکومتی مهر ۲۵/۵/۹۵)
همچنین روزنامه همشهری 1شهریور 1394 بهنقل از رضا محبوبی، مدیرکل اجتماعی وزارت کشور خبر زندگی ۱۸میلیون نفر در سکونتگاههای غیررسمی ایران را اعلام کرد.
روزنامه جام جم آنلاین در ارتباط با این خبر نوشت: «سکونتگاه غیررسمی را اگر ترجمه کنیم، میشود همان حلبیآبادهای قدیم و پدیده زاغهنشینی کهنه.
اگر آمارهای پیشین را با این عدد مقایسه کنیم، آخرین عددی که از جمعیت سکونتگاههای غیررسمی و حاشیهای منتشر شده بود مربوط به زمستان 1393 و شخص مدیرکل دفتر توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاههای غیررسمی رژیم است که 91 شهر کشور را درگیر این آسیب دانسته بود و جمعیت ساکن در این مناطق را 11 میلیون نفر.
سال پیش هم این عددها بزرگ بود و هضم کردنشان دشوار، اما امسال که مدیر کل اجتماعی وزارت کشور، هفت میلیون نفر روی جمعیت قبلی زاغهنشین میگذارد باید نگران بود، بیشتر از پارسال و بیشتر از هر زمان دیگر» .
آمار رسمی ارائه شده از تعداد حاشیه نشینان توسط رژیم آخوندی:
اگر چه رژیم قرونوسطایی آخوندی بهخاطر ماهیت ضدمردمی و موقعیت بهغایت متزلزل اجتماعیاش درماندهتر از آن است که بتواند آمار واقعی حاشیه نشینان را اعلام نماید اما مراجعه به همین آمارهای ارائه شده توسط حاکمیت آخوندی بهخوبی بیانگر اوضاع بهغایت بحرانی رژیم در این زمینه میباشد:
- مؤسسه تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران در 24فرودین ماه 94 با انتشار یک گزارش تکاندهنده اعلام کرد: «میزان حاشیه نشینی شهر در ایران به نسبت دهه 80 که 7میلیون نفر بود به رقم 15میلیون نفر بالغ شده است و به بیش از دو برابر افزایش یافته است» .
- روزنامه تسنیم وابسته به سپاه پاسداران 6 دیماه 94 بهنقل از محمد سعید ایزدی، معاون وزیر راه و شهرسازی کشور نوشت: «حدود ۲۰ میلیون نفر در ۵۳ هزار هکتار سکونت گاه غیررسمی کشور ساکن هستند» .
- گزارش سال ۲۰۱۴ سازمان توسعه انسانی سازمان ملل اعلام کرد: «۲۵.۱ درصد از جمعیت ایران در زاغهها زندگی میکنند. این بدین معناست که از هر ۴ ایرانی، یکی در زاغهها زندگی میکند و از شرایط وخیم اقتصادی و غذایی و بهداشتی رنج میبرد» .
-عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی با اعتراف به اینکه «حدود ۱۸ میلیون نفر از ۵۵ میلیون نفر جمعیت شهری ایران در حاشیهها زندگی میکنند اذعان کرد که معادل یکسوم شهروندان ایران حاشیهنشین هستند» . (خبرگزاری سپاه موسوم به تسنیم13مرداد 95)
روشن و واضح است که کارگزاران رژیم در ارائه همین آمار تلاش دارند با آمار غیرواقعی و دروغ مسائل اجتماعی، اقتصادی را سفید سازی نمایند و آمار واقعی بسا بالاتر از این میباشد.
در تأیید این گفته همین بس که معاون وزارت بهداشت رژیم به پاک کردن صورت مسأله فقر و اقدامات سرکوبگرانه رژیم آخوندی در این رابطه اعتراف کرد و گفت: ”رویکرد دولتها در مواجهه با حاشیه نشینی در ابتدا رویکرد چشمپوشی و انکار و در مرحله بعد اقدامات سلبی و ایذایی بوده است که در مواردی موجب نارضایتی عمومی شد “. (سایت حکومتی عصر ایران-۳۱/۵/۹۵)
حاشیه نشینان تهران:
تهران بهدلیل تعداد زیاد حاشیهنشینهایش همواره زبانزد مردم و بهعنوان اصلیترین شهر حاشیهنشین در ایران شناخته میشود.
روزنامه حکومتی مهر 3اردیبهشت 93تحت عنوان زاغه نشینها، ساکنان 50ساله پایتخت مینویسد: «عمده حاشیه نشینان شهر تهران در محلههای دروازه غار، لب خط، اوراق چیها، خاک سفید و دره فرحزاد ساکن هستند اما علاوه برآن در تهران، مناطق حاشیهای در پاکدشت، قیام دشت، احمدآباد، حسن آباد، خلیج بادامک، رامینک، اسلام شهر، صالحیه و شهریار وجود دارند که تعداد افراد ساکن آنها روزبهروز افزایش مییابد.
-اسلام شهر که بعد از جدا شدن شهر کرج و اطراف آن از تهران بهعنوان بزرگترین حاشیه نشین شهر تهران محسوب میشود دارای جمعیتی جوان است و هماکنون بیش از 800هزار نفر جمعیت دارد» . (سایت حکومتی خبرانلاین 21تیرماه1393)
-شهریار که پیش از انقلاب ضدسلطنتی روستایی خوش آب و هوا و منطقهیی پر از باغ میوه و جزیی از کرج در کنار تهران محسوب میشد حالا با بیش از 700هزار نفر جمعیت به یکی از تهیدستترین حاشیه نشینان تهران تبدیل شده است و در کنار آن حاشیه نشینان قدس و ملارد با حدود 800هزار نفر جمعیت قرار دارد. «روزنامه حکومتی جام جم 3شهریور94»
-پاکدشت یکی دیگر از حاشیه نشینهای شرق تهران است که در کنار قرچک، باقر شهر و کهریزک مهمترین حاشیه نشین شرقی و جنوب شرقی تهران است و بیش از 700هزار نفر جمعیت و 65هزار خانوار دارد. «سایت حکومتی خبرآنلاین 21تیرماه 1393»
در توصیف امکانات حاشیه نشینان شهر تهران روزنامه جام جم 6خرداد94 بهنقل از وزیر بهداشت آخوند روحانی نوشت: «در شهرستان قرچک و پیشوا با 400هزار نفر جمعیت، حتی یک تخت بیمارستانی هم وجود ندارد یا در ورامین نیز که حدود 450هزار نفر زندگی میکنند، فقط 120 تخت بیمارستانی وجود دارد که این تختها نیز بهدلیل نبود فضای فیزیکی مناسب، در ساختمان 35ساله جهاد قرار داده شده است» .
همچنین روزنامه حکومتی پارسینه در 30مرداد 1395 در ارتباط با گسترش بیرویه حاشیه نشینی در شهر تهران نوشت: «استمرار روند فعلی جهتگیری و سمت و سوی این معضل به شکلی است که در حال حاضر یا از نگاه سیستمی مدیریت شهری در چند سال آینده جمعیت حاشیه نشینان کلان شهر تهران اختلاف اندکی با جمعیت و شهروندان شهر تهران خواهند داشت. و چنانچه این پدیده شوم به همین منوال ادامه پیدا نماید بدون شک دامنه تبعات و آسیبهای اجتماعی و شهری آن نیز به گستره ملی خواهد رسید» .
حاشیه نشینی در کلان شهرهای ایران:
در سایه حاکمیت شوم آخوندها حاشیه نشینی امروز منحصر به تهران نیست بلکه به معضلی بزرگ برای شهرها ی دیگر مانند مشهد، تبریز، اصفهان، شیراز و... تبدیل شده است.
خبرگزاری حکومتی مهر روز شنبه 30مرداد 95 بهنقل از علی اکبر سیاری وزیر بهداشت دولت روحانی نوشت: « شهرهای مشهد، البرز، تبریز و اهواز با جمعیت ۵۰۰ تا یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر بیشترین تعداد حاشیه نشین را در خود جای دادهاند» . همین خبرگزاری همچنین یادآور میشود: «تقریبا ۶۰ درصد استانهای کشور دارای مناطق حاشیه نشین میباشند» .
مراجعه به اعترافها کارگزاران رژیم و دست نوشتههای مطبوعات آخوندها بهخوبی بیان کننده این پدیده شوم اجتماعی و کریه ضدملی در سایر استانهای ایران میباشد:
مشهد:
روزنامه حکومتی مهر 6شهریور95 مشهد را بهعنوان دومین کلانشهر کشور بعد از تهران که بیشترین جمعیت حاشیه نشین را دارد معرفی مینماید و مینویسد: «حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر از جمعیت ۳.۵ میلیونی این شهر در ۶۰ هسته جمعیتی به وسعت سه هزار و ۲۰۰ هکتار، در مناطق حاشیهای ساکن هستند و از خدمات رفاهی و شهری کمتری نسبت به سایر نقاط برخوردارند» .
حسن موسوی چلک سرکرده انجمن مددکاران رژیم در همین رابطه گفت: «اهمیت بحث حاشیه نشینی در مشهد جایی به چشم میآید که بدانیم در جمعیت هفت میلیاردی کره زمین از هر هفت نفر، یک نفر در حاشیه شهرها زندگی میکند ولی متأسفانه این میزان در مشهد به یک سوم میرسد» . (سایت برترینها 9شهریور94) 9
- شیراز:
خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه پاسداران ۳۱مرداد ۱۳۹۵ بهنقل از حیدر عالیشوندی، فرماندار رژیم در شیراز نوشت: «کلانشهر شیراز 200هزار نفر حاشیهنشین دارد که با توجه به جمعیت بیش از یک میلیونی شیراز، معادل یک پنجم آن میشود»
وی همچنین اضافه میکند: «این محلهها با مشکلات بهداشتی، امنیتی، عمرانی، فرهنگی، اجتماعی و غیره مواجه است و اگر دولت فکری بهحال آسیبدیدگان ناشی از خشکسالی و بیکار شدن کشاورزان، باغداران، دامداران و غیره نکند این معضل با شدت بیشتری افزایش پیدا میکند» .
در ادامه این گزارش همچنین شهردار منطقه هفت رژیم در شیراز اعتراف میکند: «در مناطق جنوب و شرق این شهر سطح آب بسیار بالا است و آبهای سطحی و فاضلاب در یک سطح قرار دارند بهنحوی که ترکیب این آبها سبب شیوع بیماریهای مختلف بهویژه سالک شده است» .
-تبریز:
تبریز یکی دیگر از شهرهای پرجمعیت کشور است که با داشتن ۱۸ محله حاشیه نشین با معضل بزرگ حاشیه نشینی و عواقب فرهنگی و اجتماعی این پدیده شوم حاکمیت آخوندها روبهرو میباشد.
روزنامه حکومتی مهر 5اردیبهشت 94 بهنقل از محبوب عبدالهپور معاون فنی و عمرانی شهردار رژیم در تبریز نوشت: «در واقع یک سوم جمعیت ۱.۵ میلیون نفری تبریز نیز مانند مشهد محل اسکان حاشیه نشینان است و این شهر حدود 450هزار نفر حاشیه نشین دارد» .
وی همچنین با اشاره به زلزلة ورزقان گفت: «در زلزلهی ورزقان و اهر همه همت کرده و مشکل حل شد ولی اگر این اتفاق در تبریز و مناطق حاشیهنشین آن رخ دهد، خسارات جانی، مالی و اجتماعی احتمالی قابل مقایسه با دیگر زلزلههای اتفاق افتاده در سطح کشور نیست» .
- اصفهان:
روزنامه حکومتی مهر 29اردیبهشت 94 ضمن اشاره به 400هزار نفر حاشیه نشین اصفهان در ارتباط با گسترش وسیع حاشیهنشینی در این شهر نوشت: «این گسترش به قدری بزرگ، آشکار و گسترده شده است که باید بهعنوان معضلی کشوری مطرح شود» .
این روزنامه حکومتی در ادامه مینویسد: «وجود ۴۰۰ خانواده سوری و ۸۰ خانواده عراقی در این منطقه این روزها زندگی و امنیت را بر ساکنان بومی این منطقه تنگ کرده و معضلات موجود در این منطقه را صد برابر کرده است» .
و سرانجام روزنامه حکومتی جام جم انلاین در ارتباط با این گسترش ناهنجار حاشیه نشینی در کشور مینویسد: «باید تأکید کرد بازی با واژهها نمیتواند چاره مشکلات حاشیهنشینان باشد، حاشیه نشینی یک مشکل است و اگر محل سکونت حاشیه نشینان را سکونتگاههای غیررسمی بخوانیم مشکل حل نمیشود، به جای واژهسازی باید چاره سازی کنیم» .
آری محصول نظام قرونوسطایی ولایتفقیه در طول 38سال حاکمیت ننگین خود ارمغانی بجز حاشیه نشینی، کارتن خوابی، رشد اعتیاد، خودکشی، کودکان کار و سایر آسیبهای اجتماعی برای مردم ایران به همراه نداشته است.
بنابراین کلام آخر این است که تنها راه رهایی از این همه مشکلات، سرنگونی این نظام سراسر فاسد و غارتگر است که البته در حتمیت آن تردیدی نیست.