طردشدگی در اوج بحرانها و فضای انفجاری
روزنامههای حکومتی روز شنبه هفتم تیر، تصویر جامعی هستند از انزوای داخلی و خارجی نظام همراه با بحرانهای اقتصادی اجتماعی و وحشت از تحولات منطقهیی و جهانی علیه نظام. و از آنجا که بحرانها در درون نظام بلافاصله به موضوع جنگ گرگها و تعمیق شکاف در حاکمیت تبدیل میشود، بخش قابل توجهی از مطالب روزنامههای دو باند به این رویارویی اختصاص یافته.
مستقل با اشاره به آمار کوچکنمایی شدهٔ قربانیان کرونا، توسط رژیم نوشته است: «گویندگان بخشهای خبری صدا وسیما، بیهیچ حزن و اندوهی آمارهای مبتلایان و مرگ و میرهای کرونا را مخابره کردند. همه چیز عادی شده است... دیگر سخنگوی وزارت بهداشت از اعلام آمارهای مرگ پنج رقمی هراسی ندارد؛ ستاد کرونا، کجاست آن یَد بیضایتان؟! آن همه طرح و برنامه و بگیر و ببند ستاد کرونا چرا فشل از آب درآمد؟!... مسئولان و وزرا! استراتژی «ایمنی گلهای» را از سرتان بیرون کنید! پنهان کردن آمارهای استانی یعنی سرپوش نهادن بر واقعیت کرونا! یعنی عادیسازی شرایط».
آرمان هم بهنقل از آخوند انصاری راد نوشته است: «جامعه امروز ایران دیگر ظرفیت پذیرش مشکلات جدید را ندارد و باید هر چه سریعتر مشکلات کنونی مردم حل شود. این وضعیت قابل دوام نیست و خیلی زود نتایج منفی دیگری به همراه خواهد داشت... هر نسلی باید بر اساس قوانین خاص خود زندگی کند. امروز نیز این وضعیت در جامعه وجود دارد... نسل جوان امروز دنبال این است که قوانینی متناسب با زندگی امروز داشته باشد».
جنگ گرگها در دوراهی مرگ و خودکشی از ترس مرگ
تعمیق شکاف درون باندهای حاکم در تمامی عرصههای داخلی و خارجی دیده میشود. برجستهترین موضوعات به ضرورت تسلیم در برابر خواست جامعهٔ جهانی و آژانس دیده میشود. آفتاب یزد بهنقل از یک دیپلمات پیشین رژیم خطاب به باند خامنهای گوشزد کرده است: «همان اولین روزی که (نظام) اعلام کند از NPT خارج شده است روز دوم آن شش قطعنامه شورای امنیت علیه (نظام) بازمیگردد. هر چند در وضعیتمان تفاوتی ایجاد نمیکند چرا که بههرحال ما در وضعیت تحریم هستیم حال چه با قطعنامه یا چه بیقطعنامه. مسأله این است که اگر بخواهیم روزی پشیمان شویم و بازگردیم، آن زمان دوباره یک راه دو، سه ساله برای مذاکره در پیش است. در واقع تصمیم خروج (نظام) از NPT، یک تصمیم خطیر، یعنی بودن یا نبودن است».
جهان صنعت هم نوشته است: «تنها راه برونرفت از چنین وضعیت غمانگیزی دست زدن به یک رنسانس بزرگ اداری و فکری در نحوه اداره امور کشور، اصلاح ساختار دولت، پذیرش واقعیتهای حاکم بر جهان امروز، بازنگری در سیاست خارجی و روابط بینالمللی، است. این رنسانس باید از همین امروز شروع شود که فردا خیلی دیر است».
ستاره صبح هم نوشته است: «دولت با «کسری بودجه» مواجه است که تبعات آن تورم، گرانی، بیکاری و افت تولید است. در این شرایط لازم است دستگاه دیپلماسی کشور به وظیفه ذاتی خود عمل کرده و با گشودن باب مذاکره هوشمند با قدرتهای بزرگ و بازیگران بینالمللی، از بار تحریمها و آلام مردم بکاهد».
دعوای تقسیم تقصیر در چپاول و تسلیم
گرانی ارزاق و مواد غذایی، بحران مسکن و افزایش افسارگسیخته قیمت ارز از موضوعات این جنگ است که روز قبل اعضای کمیسیونهای مجلس آنرا بر روحانی سرشکن کردند و امروز، روزنامهٔ ایران ارگان دولت پاسخ مجلس آخوندی را داده و از جمله نوشته است: «مگر شما در تبلیغات خود نگفتید که چنین برنامههایی و چنان طرحهایی دارید که مثل عصای موسی معجزه میکند و در چشم به هم زدنی مملکت را گل و بلبل میکند، بسمالله، بفرمایید. یکییکی طرحهای خود را با اکثریت ۹۰درصدی تصویب کنید. اینکه شاخ و شانه کشیدن ندارد... باید پاسخ دهید که کدام طرح را برای مردم به ارمغان آوردهاید تا ناکامیهای دوران ۸ساله خود را جبران کنید؟ تغییر نام فرودگاه، یا ازدواج اجباری، یا فیلتر شبکههای اجتماعی».
جوان از باند خامنهای هم در پاسخ به تسلیم طلبی باند رقیب برای حل بحرانهای اقتصادی نوشته است: «مذاکرهگراها اول بگویند تا کجا میخواهند خم شوند و تا کجا میخواهند شرایط طرف مقابل را بپذیرند، شاید نظام متوجه شود که اتفاق نظری و اشتراکاتی وجود دارد و تن به مذاکره بدهد».