قیامکنندگان سوری ۴۰ تا ۵۰واحد سیار امداد برای رسیدگیهای پزشکی به مجروحان ایجاد کردهاند. آنها همچنین شبکههایی گسترده در بیرون مرزها و بهویژه لبنان ایجاد کردهاند تا سرنگ، کیسههای خون و دارو به آنها برساند. این کار یک فداکاری عظیم است و بسیاری مواقع بهای آن، جان است: گزارش سی ان ان
در یک بیمارستان در لبنان پزشکان داوطلب پای یکی از مجروحانی را که ۶ هفته قبل در جریان تظاهرات خیابانی در شهر حمص جراحت برداشت بانداژ میکنند. رسیدگی به او و کسان دیگری مانند او فقط بهدلیل اینکه خونریزی آنها در یکی از بیمارستانهای صحرایی برپا شده از طرف مردم متوقف شده بود، امکانپذیر گردیده است.
این مجروح میگوید اگر بهخاطر رسیدگی اضطراری که بمن شد نبود من از شدت خونریزی میمردم.
مجروحان تظاهراتها در سوریه از ترس دستگیری و شکنجه شدن به بیمارستانهای دولتی مراجعه نمیکنند. آنها به جای آن به کلینیکهایی که توسط مردم برپا شده است تکیه میکنند.
یک جوان سوری بهنام محمد که بهدلیل ترس از انتقام نمیخواهد صورتش نشان داده شود برای بسیاری یک قهرمان است. او که یک ماهونیم پیش شهر حمص را ترک کرده است وضعیت وحشتناک آنجا را میفهمد. او میگوید کمبود غذا، دارو، سوخت و گاز برای گرمایش در حمص بسیار جدی است. برق آنجا قطع شده است، اما کمکهای پزشکی مهمترین نیاز در آنجاست چون مجروحان نمیتوانند کمکی دریافت کنند و هیچ راهحلی هم برای این مشکل در چشمانداز نیست.
محمد میگوید: برای من تمام کسانی که در شهر حمص به مردم کمک میکنند قهرمان هستند. هر کسی که جرأت این را دارد که بگوید من خواهان آزادی هستم یک قهرمان است.
فراهم کردن این کمکهای انساندوستانه آسان نیست. بهخصوص وقتی به نیازهای پزشکی برمیگردد. یک ساختمان در لبنان تبدیل به مرکز ارسال کمکهای پزشکی به شهر حمص شده است.
محمد و پناهندگان دیگر، یک شبکه زیرزمینی که در سراسر خاورمیانه گسترش یافته است ایجاد کردهاند. کسیههای خون، سرنگ، آنتیبیوتیک و داروهای دیگر را جمعآوری کرده و آنها را با استفاده از چارپایان و موتور سیکلت، از راههای مرزی به شهر حمص میرسانند. در نهایت این وسایل به یکی از ۴۰ تا ۵۰ واحد سیار کمکهای پزشکی در شهر حمص رسانده میشوند. در آنجا کمبود دکتر، پرستار و یا دانشجویان پزشکی که حاضرند جان خود را برای کمک به خطر بیاندازند وجود ندارد. اما بدون وجود الزاماتی مانند دستگاه عکسبرداری اشعه ایکس و یا یک منبع قابل اطمینان تهیه خون، تظاهرکنندگان سوری بر اثر جراحاتی کشته میشوند که در صورت وجود این الزامات بهراحتی میشود آنها را نجات داد.
محمد میگوید: مجروحان نمیتوانند نجات پیدا کنند و در نهایت میمیرند. البته بیمارستانهای صحرایی هستند اما نیروهای دولتی تلاش میکنند که به این بیمارستانها یورش برده و تجهیزات آنها را از بین ببرند.
مجروحان از این شبکه زیرزمینی قدردانی میکنند. اما از اینکه جهان فقط ناظر این حوادث است تلخکام هستند. یکی از این مجروحان میگوید اگر ما بخواهیم منتظر اتحادیه عرب بمانیم همهمان کشته خواهیم شد.
در یک بیمارستان در لبنان پزشکان داوطلب پای یکی از مجروحانی را که ۶ هفته قبل در جریان تظاهرات خیابانی در شهر حمص جراحت برداشت بانداژ میکنند. رسیدگی به او و کسان دیگری مانند او فقط بهدلیل اینکه خونریزی آنها در یکی از بیمارستانهای صحرایی برپا شده از طرف مردم متوقف شده بود، امکانپذیر گردیده است.
این مجروح میگوید اگر بهخاطر رسیدگی اضطراری که بمن شد نبود من از شدت خونریزی میمردم.
مجروحان تظاهراتها در سوریه از ترس دستگیری و شکنجه شدن به بیمارستانهای دولتی مراجعه نمیکنند. آنها به جای آن به کلینیکهایی که توسط مردم برپا شده است تکیه میکنند.
یک جوان سوری بهنام محمد که بهدلیل ترس از انتقام نمیخواهد صورتش نشان داده شود برای بسیاری یک قهرمان است. او که یک ماهونیم پیش شهر حمص را ترک کرده است وضعیت وحشتناک آنجا را میفهمد. او میگوید کمبود غذا، دارو، سوخت و گاز برای گرمایش در حمص بسیار جدی است. برق آنجا قطع شده است، اما کمکهای پزشکی مهمترین نیاز در آنجاست چون مجروحان نمیتوانند کمکی دریافت کنند و هیچ راهحلی هم برای این مشکل در چشمانداز نیست.
محمد میگوید: برای من تمام کسانی که در شهر حمص به مردم کمک میکنند قهرمان هستند. هر کسی که جرأت این را دارد که بگوید من خواهان آزادی هستم یک قهرمان است.
فراهم کردن این کمکهای انساندوستانه آسان نیست. بهخصوص وقتی به نیازهای پزشکی برمیگردد. یک ساختمان در لبنان تبدیل به مرکز ارسال کمکهای پزشکی به شهر حمص شده است.
محمد و پناهندگان دیگر، یک شبکه زیرزمینی که در سراسر خاورمیانه گسترش یافته است ایجاد کردهاند. کسیههای خون، سرنگ، آنتیبیوتیک و داروهای دیگر را جمعآوری کرده و آنها را با استفاده از چارپایان و موتور سیکلت، از راههای مرزی به شهر حمص میرسانند. در نهایت این وسایل به یکی از ۴۰ تا ۵۰ واحد سیار کمکهای پزشکی در شهر حمص رسانده میشوند. در آنجا کمبود دکتر، پرستار و یا دانشجویان پزشکی که حاضرند جان خود را برای کمک به خطر بیاندازند وجود ندارد. اما بدون وجود الزاماتی مانند دستگاه عکسبرداری اشعه ایکس و یا یک منبع قابل اطمینان تهیه خون، تظاهرکنندگان سوری بر اثر جراحاتی کشته میشوند که در صورت وجود این الزامات بهراحتی میشود آنها را نجات داد.
محمد میگوید: مجروحان نمیتوانند نجات پیدا کنند و در نهایت میمیرند. البته بیمارستانهای صحرایی هستند اما نیروهای دولتی تلاش میکنند که به این بیمارستانها یورش برده و تجهیزات آنها را از بین ببرند.
مجروحان از این شبکه زیرزمینی قدردانی میکنند. اما از اینکه جهان فقط ناظر این حوادث است تلخکام هستند. یکی از این مجروحان میگوید اگر ما بخواهیم منتظر اتحادیه عرب بمانیم همهمان کشته خواهیم شد.