728 x 90

حركات اعتراضى داخل,

هرمزگان بپا خاسته

-

هرمزگان بپا خواسته
هرمزگان بپا خواسته
سلام، این‌جا بندرعباسه ما جمع شدیم تا اعتراض خودمون رو به جداسازی منطقهٴ پارسیان از هرمزگان به گوش این مسؤلایی که هر روز دارند یک بلا سر ما میارن و ما رو تحت فشار قرار میدن نمیذارن یک آب خوش از گلوی ما پایین بره به این مسؤلا بگیم که نباید این کار رو بکنن و ما تا آخرین لحظه پاش وای میایستیم از همهٴ همشهریهایی که دارن صدای منو این گزارشو می‌بینن خواهش می‌کنم به ما بپیوندند.
این فریاد مردم به جان آمدهٴ بندرعباس از سالها تبعیض و ستم رژیم آخوندی در این استان و چپاول داراییهای آن توسط باندهای حکومت آخوندی است. فریادی که به گفته این هموطن دیگر خاموش نخواهد شد و مردم تا آخر ایستاده‌اند. همه چیز از آنجا شروع شد که وزیر کشور آخوند روحانی از جداسازی شهرستان پارسیان خبر داد و استاندار رژیم در فارس هم در 14مهر این الحاق را رسماً اعلام کرد.
اوجگیری خیزش هرمزگان

16مهر:
از روز 16مهر تجمعات گسترده مردم علیه کارگزاران رژیم در هرمزگان شکل گرفت. مردم با تجمع در برابر استانداری با فریادهای مرگ بر عزیزی، مرگ بر استاندار خواهان لغو این تصمیم ضد‌مردمی شدند.

17مهر:
روز هفدهم مهر مجدداً صدها تن از مردم در برابر استانداری هرمزگان تجمع کردند و این بار جمعیت بیشتری به صفوف متعرضان پیوستند. این در حالی بود که نیروهای سرکوبگر بیشتر از روز قبل در صحنه حضور داشتند ولی جرأت عکس‌العمل در برابر مردم را نداشتند.

18مهر:
عصر پنجشنبه هیجدهم مهر نزدیک به 800تن از مردم این بار در برابر فرمانداری بندرعباس تجمع کردند و شعار می‌دادند: هرمزگان بیداریت مبارک. از جاسک تا پارسیان هرمزگان، هرمزگان. در این روز ایادی رژیم برای متفرق کردن مردم شایعه‌ای پخش کردند که مجلس رژیم اعلام کرده است که مصوبه الحاق پارسیان به فارس لغو شده است. امام مردم گوششان از این ترفندها پر بود و اعتنایی نکردند. آنان متقابلاً اقدام به امضای طومار بزرگی علیه جداسازی پارسیان کردند.
19مهر:
روز جمعه نوزدهم، مردم بندرعباس از فرصت نمایش جمعه استفاده کرده و دست به تظاهرات زدند. نعیم آبادی امام جمعهٴ جنایتکار هرمزگان که خود قبلاً از حامیان طرح جداسازی بود، در وحشت از خشم مردم به عقب‌نشینی کرد و گفت با الحاق مخالف است. برخی شعارها و پلاکاردهایی که در این تظاهرات بودند از:
مگه هرمزگان ارث پدرتونه که دارین تقسیم می‌کنین
و سکوت هر بندری خیانت است به استان،
هرمزگان بیداریت مبارک مبارک،
از جاسک تا پارسیان هرمزگان هرمزگان
20مهر:
روز بیستم مهر بیش از هزار تن از مردم که زنان بسیاری در پیشاپیش صفوفشان بودند در برابر محل قدیم استانداری هرمزگان دست به تجمع اعتراضی زدند.
مردم، کارگزاران رژیم را با این شعار تهدید کردند: ”پارسیان آزاد نشه اسکله رو می‌بندیم“

تابلو: 21مهر:
روز بیست و یکم مهر بیش از 800تن مردم به جان آمدهٴ مرکز تلویزیون رژیم را به محاصره خود درآورده با سر دادن شعارها و بلندکردن پلاکاردهایی به سیاست سانسور حکومت آخوندی اعتراض کردند.

22مهر:
عصر روز 22مهر مردم بندرعباس بزرگترین تجمع در مقابل صدا و سیمای رژیم در بندرعباس شکل گرفت،

به‌طوری‌که خیابانهای اطراف آن در تسخیر مردم معترض بود و عبور و مرور اتومبیلها متوقف شد.


از جمله شعارهایی که مردم در این تجمع بزرگ اعتراضی می‌دادند این بود که: «پارسیان آزاد نشه، اسکله بسته میشه» و یا خطاب به استاندار تحمیلی رژیم شعار می‌دادند که «عزیزی حیا کن هرمزگان رو رها کن». همچنین همان‌طور که در یکی از عکسها دیده می‌شود، خطاب به صدا و سیمای رژیم آخوندی روی یکی از پلاکاردهای مردم نوشته شده بود: «این‌جا صدای مرکز خلیج فارس صدای خالی از غیرت».
23مهر:
روز بیست و سوم مهر مردم در بهشت زهرای بندرعباس گرد آمدند و این بار معترضان با هماهنگی که صورت گرفته بود دست‌بندهای آبی و سیاه به دست بسته بودند و شعار می‌دادند.


24مهر:
بزرگترین تظاهرات در روز 24مهر صورت گرفت و هزاران نفر دست به تجمع زدند. نیروی سرکوبگر انتظامی در وحشت از اوجگیری خیزش مردم در چند نقطه با آنان درگیر شد و بر اساس گزارشهای مردمی، دهها تن از مردم طی این درگیریها دستگیر شدند. اما خانواده‌های دستگیر شدگان، بلافاصله در برابر مراکز امنیتی رژیم تجمع کرده و خواهان آزادی بستگانشان شدند. مردم اعلام کردند علاوه بر تجمعات روزانه تا لغو کامل مصوبه ضد‌مردمی رژیم، هرشب از ساعت 21 به مدت یکربع بر روی پشت بامها شعار الله‌اکبر سر می‌دهند.
: مردم بندرعباس این روزها فضای مجازی را نیز از خروش و خیزش خود پر کرده‌اند. در یکی از این دکلمه‌ها که در فیس‌بوکهای محلی هرمزگان آمده است می‌خوانیم:
خبری از کامیونهای حامل ساندیس نبود!
از ساندیسخورها هم خبری نبود!
کفن پوش و کفنپوشان حرفه‌ای هم نبودند!
پرچم پاره کنان و پرچم سوزان هم نبودند!
مردمی بودند از جنس من و تو به قول اوستا محمود ”خار و خاشاک“
مردمی که سالها صبر کرده بودند، دندون رو جگر گذاشته بودند،
قیچی کردن منطقه فاریاب و معدنش و دوختنش به استان ”کرمون“ و بعد بخشیدنش به پسر خاله ر... .. را تحمل کرده بودند
بخشیدن صنایع فولاد هرمزگان به مبارکه اصفهان، گرچه مبارک نبود ولی تحمل کرده بودند.
درسته که ما هرمزگانیها صبوریم ولی قرار نیست همه [ایوب] پیغمبر باشیم.
گویا بعضیها این صبوری ما را، به بی‌حالی، بی‌خیالی... ما تعبیر کرده بودند.
غافل که ما دریاییم وقتی آرامیم، ماه و خورشید آن را آینه خویش می‌پندارند
اما وقتی توفانیم، کشتی نوح را نیز بر کوه قاف حواله می‌کنند.
مبارک باد این خود باوری، این گام، می‌دانم کودکی که گام اول برداشت جرأت می‌کند گامهای دگر بردارد.
و بیدار کند آنهای که به خواب رفته و یا خود را بخواب زده‌اند از ترس دزد!
بیداریت مبارک. هرمزگان.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/0b5d5c3e-4c37-4927-a85d-819283415ca9"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات