سیستان و بلوچستان سرزمین تمدن و تاریخ، سرزمین کوهها، و نخلها و قهرمانان است.
دشتهای این سرزمین سوخته و خشک است، توفان شن و بادهای داغ تنها رهگذاران آن بیابانها هستند. مردمان محروم و ستمزدهٴ این خطه همچون کوههای استوارش در شرایط سخت این خطه مقاوم و پا برجامانده و اصالت خود را حفظ کردهاند.
کوههای سیستان و بلوچستان عموماً بر اثر چین خوردگیهای دوران دوم زمینشناسی پدید آمدهاند، بهدلیل کمبود بارندگی دستخوش تحولات کمتری شدند و بهرغم فرسایش مستمر این کوهها توسط باد و توفان همچنان سر به فلک کشیده به پهنهٴ این سرزمین سایه میگسترند.
سلسله جبال تفتان که آتشفشان تفتان بلندترین قلهٴ آن است با ارتفاع3910 متر از سطح دریا، سلسله جبال پیرشوران در مغرب استان که کویرلوت را از بلوچستان جدا میکند، کوههای خواجه در زابل، کوه چارپشت در سراوان از مهمترین ارتفاعات سیستان و بلوچستان هستند.
استان سیستان و بلوچستان که با مساحتی قریب به 18هزارکیلومتر مربع در شرق و جنوب شرقی ایران قرار دارد در زمرهٴ مناطقی از ایران است که از دیرباز محل زیست پیشینیان این مرز و بوم بوده است؛ تاریخی قدیمی و باستانی دارد و در افسانههای ملی از سیستان بهعنوان مهد رستم دستان، پهلوان اساطیری ایرانزمین یاد شده است.
مورخان نام قدیم این منطقه را گدورسیا میدانند و بلوچستان مشتق از نام نژادیست که در ناحیهای وسیع میان ایران و پاکستان به نام مکران میزیستهاند. مکران همان دزداب سابق و زاهدان امروزیست.
کلمه بلوچ را بهمعنی تاج خروس آوردهاند. فردوسی در اشعار خود به این لغت اشاره کرده و احتمال میرود که این نامگذاری بهدلیل دستارهای بلوچهاست که بالای سر مانند تاج خروس میبستهاند.
این سرزمین در حمله مغولان و تیمور ویران شد. سپس غزنویان، صفویان و افشاریان برآن حکومت راندند.
سرزمینهای این استان بهلحاظ کشاورزی بسیار حاصلخیزند اما بهدلیل کم آبی، برهوت و بیاستفاده ماندهاند. تنها رودخانهٴ بزرگ هیرمند و رود سرباز هستند که برخی ا ز مناطق این استان را آبیاری میکنند. سرباز کم آب است و در اغلب ماههای سال نیز آبی در آن جاری نیست. این رود از کوههای مکران سرچشمه میگیرد و در مسیر خود رونقی به زمینهای منطقه میدهد.
حدود یک چهارم از مردم سیستان و بلوچستان در شهرها زندگی میکنند مابقی روستانشیننان و ایلهای چادرنشین هستند.
عمده قبایل بلوچ چادرنشین اند. چادرنشینان یا پلاس نشینان محروم، مستمر در حال کوچ بهدنبال زمینهایی با اندکی آب هستند که پذیرای آنها و دامهایشان باشد. زندگی این مردمان در گلیم و لحاف و چادری خلاصه میشود که بر بار شتری حمل شده و بهدنبال صاحب آن در کوچ های قبایل بلوچ حرکت میکند. کار اصلی آنها دامداری است و بهشدت در مضیقهاند و با سختی و محرومیت روزگار میگذرانند.
آثار باستانی و تاریخی سیستان و بلوچستان:
یکی از جاهای قدیمی این استان، شهر سوخته است که یکی از بزرگترین محوطههای باستانی موجود در دوران مفرغ در سرتاسر خاورمیانه است. این شهر در مدت حیات خودش در یک دوره هزار ویکصد ساله با بررسیهایی که شده است پایتخت یک حوزه تمدنی بوده است که از آن به نام حوزه تمدنهای رود هیرمند نام برده میشود. در این شهر میتوان چهار دورهٴ استقرار و زندگی را دید یک دورهٴ اولیه که حدود 400سال طول کشیده است. در آن زمان وسعت این شهر 15تا 16 هکتار بوده است وکم کم گسترده و پرجمعیت میشود تا حدود سالهای2500 قبل از میلاد، شهر سوخته به منتهای بزرگی خودش میرسد. پس از مدتی بهدلیل بحرانهای اجتماعی که در آن دوران بوده مردم شروع به ترک این شهر میکنند و شهر کمکم کوچک میشود. ولی پس از این دوران هم یک ضربه به این شهر وارد میشود و این شهر را نابود میکند. نابودی شهرکه ناشی از خشکسالی وجابهجایی بستر رودخانه هیرمند بوده، باعث میشود که این شهر از بین برود و مردم از این شهر بهطور کامل مهاجرت کنند.
از آثار تاریخی سیستان میتوان آتشکدهای را نام برد که برفراز کوه خواجه قرار دارد و در قرن اول میلادی ساخته شده است. همچنین آتشکدهٴ کردکوی که متعلق به دوران ساسانیان است.
ویرانههای زرنج سیستان، در منطقه زرنج از زمانهای پیش از تاریخ هخامنشی و اشکانی و ساسانی باقی مانده است.
خرابههای شهر بیبی دوست در نزدیکی زابل مربوط به دوران اشکانی، قلعه تیمور در نزدیکی زابل مربوط به عهد مغول، قلعه سام در قریه سرکوهه مربوط به عهد ساسانی، مناره یامیل قاسم آباد مربوط به دوره سلجوقی، خرابههای زاهدان مربوط به دورهٴ تیموری، و خرابههای زابل مربوط به عهد اشکانیان و ساسانیان، قلعه تیس، قلعه چاردختران و قلعه بمپور از دیگر آثار باستانی سیستان و بلوچستانند که هر کدام نشانی از تمدن بزرگ این دیار در دوران باستان دارند.
قلعهٴ بمپور:
قلعهای هم درسیستان وبلوچستان وجود دارد به نام قلعه بمپور که بسیار زیبا ومعروف است. بمپور ناحیهای است در 25 کیلومتری غرب ایرانشهر و در مسیر ایران شهر به چابهار واقع شده است. قدمت قلعه بمپور به عهد سامانیان برمیگردد و برفراز تپهای درارتفاع470 متر ساخته شده است. درباره ساختن این قلعه نظرات مختلفی هست، برخی آن را ساخته بهمن پسر اسفندیار دانسته و بمپور را مشتق از کلمه بهمنپور میدانند برخی از این جهت به این قلعه، بمپور میگویند که تقریبامشابه ارگ بم کرمان است. البته در اندازهای کوچکتر، و به همین دلیل به آن بم کوچک یا فرزند بم نیز میگویند. قلعه بمپور در زمانی که ایرانشهر کنونی شکل نگرفته بود بهعنوان مرکز حکومتی بلوچستان مورد استفاده قرار میگرفت و طی سدههای اخیر مخصوصاً درعصر قاجار خسارات زیادی به آن وارد شد و بهتدریج رو به ویرانی گذاشت.
صنایع دستی مردم بلوچ:
صنایع دستی بلوچها بیانگر چهرهای از زندگی آنهاست و به همین دلیل رنگها و نقشها در سوزن دوزی و گلیم بافی آن منطقه مفهوم خاصی پیدا میکند.
صنایع دستی بلوچ، هنر دستهای زنان بلوچ است که با سرانگشتان خود تمام وقت را صرف بافتن حصیر، گلیم، یا سوزن دوزی میکنند. از دیگر صنایع دستی مردم این استان نقرهکاری، خاتمکاری، خامهدوزی، سکهدوزی، چادربافی، نمدمالی و قالیبافی است.
زاهدان و دیگر شهرهای استان:
زاهدان مرکز استان سیستان و بلوچستان در جنوب شرقی ایران، از شمال به کویر لوت و شهرستان زابل و از شرق به مرزهای پاکستان و افغانستان و از جنوب به شهرستان سراوان و از مغرب به شهرستان بم و کویر لوت محدود است. این شهر قدمتی یکصدساله دارد و در قدیم روستای کوچکی به نام دزداب بوده است. بیشتر مردم زاهدان مهاجرانی هستند که از بیرجند، کرمان، یزد، زابل و دیگر شهرهای استان به این سامان کوچ کردهاند.
در موزة شهر آثار گرانبهایی از تمدن این سرزمین به چشم میخورد، آثاری که باقدمت بیش از 4000سال مربوط به 2500سال قبل از میلاد است.
زابل:
شهرستان زابل از دیگر شهرهای سیستان و بلوچستان است. این شهر از هزاره دوم قبل از میلاد یعنی در روزگار اشکانیان مهد تمدن اصیل و باشکوه ایرانی بود و مردمان بسیاری در این مرز و بوم میزیستند.
خاش:
شهرستان خاش یکی از شهرستانهای هفت گانهٴ استان سیستان و بلوچستان است که دارای بناهای تاریخی متعددی است از جمله میتوانیم به قلعههای ناصری و حیدرآباد اشاره کنیم که سردار «ایدوخان» رئیس طایفه ریگی آنها را بناکرده است و از آنزمان خاش رو به آبادی گذاشت و از شکل یک روستا خارج شد وآرا م آرام به شکل شهر درآمد. قلعه حیدر آباد با وسعتی حدود 3900 متر مربع در قسمت جنوب شرقی استان خاش واقع شده است. مصالح اصلی این بنا عموماً از خشت خام وگل است ونقشه اصلی آن بهصورت مستطیل بوده که با اضافه شدن چندین اتاق ودیوار در قسمت جنوب شرقی آن تقریباً به شکل ذوزنقهای شکل درآمده است.
قهرمانان سیستان:
سیستان از دیرباز زادگاه گردان و یلان دلاوری چون رستم دستان و یعقوب لیث صفاری بوده است. مردم این دیار در مقابل حملات شاهان ستمگر وحاکمان متجاوز دلاورانه مقاومت کرده و به دفاع دلیرانه از سرزمینشان پرداختهاند.
حاکمیت آخوندی با ستم و سرکوب قرونوسطایی خود و با تحمیل انواع تبعیضها و محرومتها و فشارها علیه تمامی مردم این منطقه و بهخصوص سرکوب و تبعیض مذهبی علیه هموطنان سنی مذهب ما در این منطقه و اقدامات ارتجاعی علیه آنها از جمله ترور چهرههای مورد احترام آنها از هیچ ستمی علیه آنان فروگذار نکرده است. اما از سوی دیگر فرزندان مجاهد این سرزمین در برابر رژیم آخوندی قهرمانانه به مقاومت پرداختهاند.
از میان این قهرمانان، رزم آوران و مجاهدان دلاوری همچون مجاهد شهید مریم اسعدی، غلامرسول دنیوی، مجید عرب، محمدرضا عرب، حسنعلی گلشایی، قاسم علی گلشایی، مسجد مکی، عبدل طواشی بزی، محمد درخشان و… که برعهد و پیمانشان با خدا و خلق وفا کردند و با نثار خون پاکشان به کهکشان جاودانه فروغهای آزادی پیوستند.
یادشان گرامی و راهشان پررهرو باد.
دشتهای این سرزمین سوخته و خشک است، توفان شن و بادهای داغ تنها رهگذاران آن بیابانها هستند. مردمان محروم و ستمزدهٴ این خطه همچون کوههای استوارش در شرایط سخت این خطه مقاوم و پا برجامانده و اصالت خود را حفظ کردهاند.
کوههای سیستان و بلوچستان عموماً بر اثر چین خوردگیهای دوران دوم زمینشناسی پدید آمدهاند، بهدلیل کمبود بارندگی دستخوش تحولات کمتری شدند و بهرغم فرسایش مستمر این کوهها توسط باد و توفان همچنان سر به فلک کشیده به پهنهٴ این سرزمین سایه میگسترند.
سلسله جبال تفتان که آتشفشان تفتان بلندترین قلهٴ آن است با ارتفاع3910 متر از سطح دریا، سلسله جبال پیرشوران در مغرب استان که کویرلوت را از بلوچستان جدا میکند، کوههای خواجه در زابل، کوه چارپشت در سراوان از مهمترین ارتفاعات سیستان و بلوچستان هستند.
استان سیستان و بلوچستان که با مساحتی قریب به 18هزارکیلومتر مربع در شرق و جنوب شرقی ایران قرار دارد در زمرهٴ مناطقی از ایران است که از دیرباز محل زیست پیشینیان این مرز و بوم بوده است؛ تاریخی قدیمی و باستانی دارد و در افسانههای ملی از سیستان بهعنوان مهد رستم دستان، پهلوان اساطیری ایرانزمین یاد شده است.
مورخان نام قدیم این منطقه را گدورسیا میدانند و بلوچستان مشتق از نام نژادیست که در ناحیهای وسیع میان ایران و پاکستان به نام مکران میزیستهاند. مکران همان دزداب سابق و زاهدان امروزیست.
کلمه بلوچ را بهمعنی تاج خروس آوردهاند. فردوسی در اشعار خود به این لغت اشاره کرده و احتمال میرود که این نامگذاری بهدلیل دستارهای بلوچهاست که بالای سر مانند تاج خروس میبستهاند.
این سرزمین در حمله مغولان و تیمور ویران شد. سپس غزنویان، صفویان و افشاریان برآن حکومت راندند.
سرزمینهای این استان بهلحاظ کشاورزی بسیار حاصلخیزند اما بهدلیل کم آبی، برهوت و بیاستفاده ماندهاند. تنها رودخانهٴ بزرگ هیرمند و رود سرباز هستند که برخی ا ز مناطق این استان را آبیاری میکنند. سرباز کم آب است و در اغلب ماههای سال نیز آبی در آن جاری نیست. این رود از کوههای مکران سرچشمه میگیرد و در مسیر خود رونقی به زمینهای منطقه میدهد.
حدود یک چهارم از مردم سیستان و بلوچستان در شهرها زندگی میکنند مابقی روستانشیننان و ایلهای چادرنشین هستند.
عمده قبایل بلوچ چادرنشین اند. چادرنشینان یا پلاس نشینان محروم، مستمر در حال کوچ بهدنبال زمینهایی با اندکی آب هستند که پذیرای آنها و دامهایشان باشد. زندگی این مردمان در گلیم و لحاف و چادری خلاصه میشود که بر بار شتری حمل شده و بهدنبال صاحب آن در کوچ های قبایل بلوچ حرکت میکند. کار اصلی آنها دامداری است و بهشدت در مضیقهاند و با سختی و محرومیت روزگار میگذرانند.
آثار باستانی و تاریخی سیستان و بلوچستان:
یکی از جاهای قدیمی این استان، شهر سوخته است که یکی از بزرگترین محوطههای باستانی موجود در دوران مفرغ در سرتاسر خاورمیانه است. این شهر در مدت حیات خودش در یک دوره هزار ویکصد ساله با بررسیهایی که شده است پایتخت یک حوزه تمدنی بوده است که از آن به نام حوزه تمدنهای رود هیرمند نام برده میشود. در این شهر میتوان چهار دورهٴ استقرار و زندگی را دید یک دورهٴ اولیه که حدود 400سال طول کشیده است. در آن زمان وسعت این شهر 15تا 16 هکتار بوده است وکم کم گسترده و پرجمعیت میشود تا حدود سالهای2500 قبل از میلاد، شهر سوخته به منتهای بزرگی خودش میرسد. پس از مدتی بهدلیل بحرانهای اجتماعی که در آن دوران بوده مردم شروع به ترک این شهر میکنند و شهر کمکم کوچک میشود. ولی پس از این دوران هم یک ضربه به این شهر وارد میشود و این شهر را نابود میکند. نابودی شهرکه ناشی از خشکسالی وجابهجایی بستر رودخانه هیرمند بوده، باعث میشود که این شهر از بین برود و مردم از این شهر بهطور کامل مهاجرت کنند.
از آثار تاریخی سیستان میتوان آتشکدهای را نام برد که برفراز کوه خواجه قرار دارد و در قرن اول میلادی ساخته شده است. همچنین آتشکدهٴ کردکوی که متعلق به دوران ساسانیان است.
ویرانههای زرنج سیستان، در منطقه زرنج از زمانهای پیش از تاریخ هخامنشی و اشکانی و ساسانی باقی مانده است.
خرابههای شهر بیبی دوست در نزدیکی زابل مربوط به دوران اشکانی، قلعه تیمور در نزدیکی زابل مربوط به عهد مغول، قلعه سام در قریه سرکوهه مربوط به عهد ساسانی، مناره یامیل قاسم آباد مربوط به دوره سلجوقی، خرابههای زاهدان مربوط به دورهٴ تیموری، و خرابههای زابل مربوط به عهد اشکانیان و ساسانیان، قلعه تیس، قلعه چاردختران و قلعه بمپور از دیگر آثار باستانی سیستان و بلوچستانند که هر کدام نشانی از تمدن بزرگ این دیار در دوران باستان دارند.
قلعهٴ بمپور:
قلعهای هم درسیستان وبلوچستان وجود دارد به نام قلعه بمپور که بسیار زیبا ومعروف است. بمپور ناحیهای است در 25 کیلومتری غرب ایرانشهر و در مسیر ایران شهر به چابهار واقع شده است. قدمت قلعه بمپور به عهد سامانیان برمیگردد و برفراز تپهای درارتفاع470 متر ساخته شده است. درباره ساختن این قلعه نظرات مختلفی هست، برخی آن را ساخته بهمن پسر اسفندیار دانسته و بمپور را مشتق از کلمه بهمنپور میدانند برخی از این جهت به این قلعه، بمپور میگویند که تقریبامشابه ارگ بم کرمان است. البته در اندازهای کوچکتر، و به همین دلیل به آن بم کوچک یا فرزند بم نیز میگویند. قلعه بمپور در زمانی که ایرانشهر کنونی شکل نگرفته بود بهعنوان مرکز حکومتی بلوچستان مورد استفاده قرار میگرفت و طی سدههای اخیر مخصوصاً درعصر قاجار خسارات زیادی به آن وارد شد و بهتدریج رو به ویرانی گذاشت.
صنایع دستی مردم بلوچ:
صنایع دستی بلوچها بیانگر چهرهای از زندگی آنهاست و به همین دلیل رنگها و نقشها در سوزن دوزی و گلیم بافی آن منطقه مفهوم خاصی پیدا میکند.
صنایع دستی بلوچ، هنر دستهای زنان بلوچ است که با سرانگشتان خود تمام وقت را صرف بافتن حصیر، گلیم، یا سوزن دوزی میکنند. از دیگر صنایع دستی مردم این استان نقرهکاری، خاتمکاری، خامهدوزی، سکهدوزی، چادربافی، نمدمالی و قالیبافی است.
زاهدان و دیگر شهرهای استان:
زاهدان مرکز استان سیستان و بلوچستان در جنوب شرقی ایران، از شمال به کویر لوت و شهرستان زابل و از شرق به مرزهای پاکستان و افغانستان و از جنوب به شهرستان سراوان و از مغرب به شهرستان بم و کویر لوت محدود است. این شهر قدمتی یکصدساله دارد و در قدیم روستای کوچکی به نام دزداب بوده است. بیشتر مردم زاهدان مهاجرانی هستند که از بیرجند، کرمان، یزد، زابل و دیگر شهرهای استان به این سامان کوچ کردهاند.
در موزة شهر آثار گرانبهایی از تمدن این سرزمین به چشم میخورد، آثاری که باقدمت بیش از 4000سال مربوط به 2500سال قبل از میلاد است.
زابل:
شهرستان زابل از دیگر شهرهای سیستان و بلوچستان است. این شهر از هزاره دوم قبل از میلاد یعنی در روزگار اشکانیان مهد تمدن اصیل و باشکوه ایرانی بود و مردمان بسیاری در این مرز و بوم میزیستند.
خاش:
شهرستان خاش یکی از شهرستانهای هفت گانهٴ استان سیستان و بلوچستان است که دارای بناهای تاریخی متعددی است از جمله میتوانیم به قلعههای ناصری و حیدرآباد اشاره کنیم که سردار «ایدوخان» رئیس طایفه ریگی آنها را بناکرده است و از آنزمان خاش رو به آبادی گذاشت و از شکل یک روستا خارج شد وآرا م آرام به شکل شهر درآمد. قلعه حیدر آباد با وسعتی حدود 3900 متر مربع در قسمت جنوب شرقی استان خاش واقع شده است. مصالح اصلی این بنا عموماً از خشت خام وگل است ونقشه اصلی آن بهصورت مستطیل بوده که با اضافه شدن چندین اتاق ودیوار در قسمت جنوب شرقی آن تقریباً به شکل ذوزنقهای شکل درآمده است.
قهرمانان سیستان:
سیستان از دیرباز زادگاه گردان و یلان دلاوری چون رستم دستان و یعقوب لیث صفاری بوده است. مردم این دیار در مقابل حملات شاهان ستمگر وحاکمان متجاوز دلاورانه مقاومت کرده و به دفاع دلیرانه از سرزمینشان پرداختهاند.
حاکمیت آخوندی با ستم و سرکوب قرونوسطایی خود و با تحمیل انواع تبعیضها و محرومتها و فشارها علیه تمامی مردم این منطقه و بهخصوص سرکوب و تبعیض مذهبی علیه هموطنان سنی مذهب ما در این منطقه و اقدامات ارتجاعی علیه آنها از جمله ترور چهرههای مورد احترام آنها از هیچ ستمی علیه آنان فروگذار نکرده است. اما از سوی دیگر فرزندان مجاهد این سرزمین در برابر رژیم آخوندی قهرمانانه به مقاومت پرداختهاند.
از میان این قهرمانان، رزم آوران و مجاهدان دلاوری همچون مجاهد شهید مریم اسعدی، غلامرسول دنیوی، مجید عرب، محمدرضا عرب، حسنعلی گلشایی، قاسم علی گلشایی، مسجد مکی، عبدل طواشی بزی، محمد درخشان و… که برعهد و پیمانشان با خدا و خلق وفا کردند و با نثار خون پاکشان به کهکشان جاودانه فروغهای آزادی پیوستند.
یادشان گرامی و راهشان پررهرو باد.