728 x 90

یازدهمین جلسه دادگاه استیناف سوئد برای بررسی پرونده دژخیم حمید نوری در استکهلم

یازدهمین جلسه دادگاه استیناف سوئد برای بررسی پرونده دژخیم حمید نوری در استکهلم ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
یازدهمین جلسه دادگاه استیناف سوئد برای بررسی پرونده دژخیم حمید نوری در استکهلم ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۲

یازدهمین جلسه دادگاه استیناف سوئد برای بررسی پرونده دژخیم حمید نوری در استکهلم -۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۱

وکیل گیتا هادینگ شهادتهای خواهران مجاهد مهناز میمنت، مهری حاجی‌نژاد و برادر مجاهد سید جعفر میرمحمدی را به اطلاع قضات دادگاه استیناف رساند.

وکیل مدافع دژخیم که تلاش کرده بود در مورد اعدام سه تن از مجاهدین در گوهردشت ایجاد شک کند، اما گیتا هاردینگ به‌نقل از زندانیان و شهود مختلف نشان داد مجاهدان خلق محمود میمنت، علی حاجی‌نژاد و عقیل میرمحمدی در گوهردشت اعدام شده‌اند.

 

یازدهمین جلسه دادگاه استیناف سوئد برای بررسی پرونده دژخیم حمید نوری صبح روز سه‌شنبه ۲۶اردیبهشت ۱۴۰۲ در استکهلم تشکیل شد و تا بعدازظهر ادامه یافت.

در این جلسه دادستان و وکلای مدافع، شهادت شماری از خانواده‌ها و بستگان زندانیان قتل‌عام شده در زندان گوهردشت شامل زندانیان مارکسیست را به اطلاع قضات دادگاه رساندند.

وکلای شاکیان در مورد شهادتهای خانواده‌ها و بستگان شهیدان قتل‌عام در زندان گوهردشت که نوار آنها پیش از آن توسط قضات مشاهده شده بود توضیحاتی به دادگاه ارائه کردند.

آنها هم‌چنین تأکید کردند مجاهدان سرموضعی که در این دادگاه نامشان برده شده، در گوهردشت کرج اعدام شده‌اند.

وکیل دژخیم حمید نوری در طول این جلسه تلاش کرده بود که در مورد اعدام برخی از مجاهدین در گوهردشت در جریان قتل‌عام در تابستان ۱۳۶۷ در صحت شهادت‌های بستگان مجاهدین سربدار شک ایجاد کند و شهادت گواهان را مخدوش جلوه دهد.

گیتا هادینک وکیل مدافع شماری از شاکیان، ادای شهادت خواهران مجاهد مهناز میمنت و مهری حاجی‌نژاد و برادر مجاهد سید جعفر میرمحمدی در مورد شهادت برادرانشان در زندان گوهردشت را به اطلاع قضات دادگاه استیناف رساند و به‌نقل از زندانیان و شهود مختلف، ثابت کرد که هر سه نفر در گوهردشت اعدام شده‌اند.

 

الان نوبت خانم وکیل (هادینگ بیبری) است که... من چهار تا موکل دارم که در این بلوک می‌توانیم اذعان کنیم که دادگاه بدوی تشخیص داده که اثبات شده حرفهای آنها که خویشاوندان ما در گوهردشت اعدام شده‌اند دادگاه بدوی این را تصریح کرده. در حکم دادگاه نوشته شده که اغلب افرادی که شهادتشون استماع شده یا دیدن یا به طریق دیگه می‌دونند که اون افراد در گوهردشت زندانی بودند و اعدام شدن. شروع می‌کنم با موکل من مهناز میمنت.

 

شروع می‌کنم با موکلم مهناز میمنت خواهر محمود میمنت ایشون هستش که شماره تو ردیف آ۶ هستش تو این پرونده در حکم دادگاه بدوی نوشته شده محمود در صفحه ۸۸ تا۸۹ اسمش درج شده بازپرسی مهناز در صفحه ۸۱ درج شده در پیوست ضمیمه و توصیف شده که چه موقع محمود دستگیر شده مهناز تعریف کرده در بازپرسی خودش که محمود ۲۲ سالش بود وقتی که دستگیر شد به‌خاطر هواداری از مجاهدین و حکمشو تغییر دادن اول ۴سال بعد به ۵سال ارتقاء دادن و گوهردشت در بهمن‌ماه ۱۳۶۶ اومده بوده گوهردشت احتمالاً روز اومدنش ۸مرداد ۶۷ هستش این تاریخی هستش که تصریح میشه توسط یکی از شهود حسین فارسی تأیید کرده این تاریخ رو در بازپرسی خودش تعریف کرده وقتی که اسم محمود میمنت رو صدا کردن و توصیف کرده در بازپرسی خودش و در کتاب خودش یک کهکشان ستاره نام برده از محمود میمنت. ۴۵۴ اسمشو و در پیوست الحاقی شماره ۳ هستش این ذکر شده این اسم تشریح کرد در صفحه ۱۵ حسین فارسی در بازپرسی خودش حسین فارسی تعریف کرده که این یک یادداشت کوچکی اسمهایی که شنیده بود وقتی که تو راهرو بودن اسمها رو یادداشت کرده بود که اسم محمود رو تو اون برگه کوچیک نوشته. در مورد مهناز شاکی هستش خود ایشون ۶۱ ایران رو ترک کرده پدرشون ایران باقی مونده بوده و میرفته ملاقات پسرش در زندان و ماه قبل از شروع اعدامها تیرماه ۶۷ موکل من با پدرش صحبت کرد و گفته که اوضاع زندان تغییر کرده و مهناز در بازپرسی خودش این رو شرح داده و از جمله تعریف کرده پدرم از مهناز. چندتا اسم رو نام برده پدرش خیلی نگران بوده نگران اوضاع زندان بوده. پدرش وکیل بوده و در سیستم وارد بوده و به دخترش میگه یادت باشه چندتا اسم رو می‌خوام یادت بمونه پدرش اسم میبره حمید عباسی رو اسم میبره اشراقی و نیری و اون منتظری رو اسم میبره اغلب گوهردشت میرفته میرفته ملاقات پسرش. مهناز به دلایل مختلف اغلب تماس نداشته با خانواده‌اش در ایران بهش اطلاع میدن که اگر تماس بگیری میریزیم خونه و تفتیش خونه می‌کنیم و که کجا هستی و چیکار می‌کنی؟ تهدید اینطوری که تماس نگیره ولی بهرحال مهناز بهش اطلاع داده میشه که ۷مهر ۶۷ اطلاع داده میشه که برادرش اعدام شده ازپدرش این اطلاعات رو دریافت می‌کنه. چندین نفر هستن که تعریف کردن محمود رو دیدن در حکم دادگاه بدوی ذکر شده که اسم میبرن اسمهاشونو بعداً براتون... بغیر از حسین فارسی و نصرالله مرندی هستش همایون کاویانی هستش محمود رویایی هستش. در کتاب آفتابکاران یک لیستی هست که اسم محمود تو اون لیست هست.

 

بریم سراغ ردیف آ ۷ علی حاجی‌نژاد مهری حاجی‌نژاد شاکی هستش تو این پرونده خواهر ایشون به‌عنوان شاکی تو این پرونده هست که دادگاه بدوی حکمی که صادر کرده ۸۹ تا ۹۰ هستش اظهارات مهری هستش خلاصه‌ای از ۸۹تا ۹۰ هست. به این مسأله اشاره کرده که مهری فعال بود در سازمان مجاهدین زندان بوده چندین سال زندان بوده برادرش ۱۳۶۰ دستگیر شده و ایشون هم مثل محمود اول یک حکم ۸ساله براش صادر کردن بعد به ده سال تغییر دادن این خانواده دنبالش می‌گشتن بالاخره متوجه شدن گوهردشت زندانیه. خودش ۶۵ آزاد شد و چون محکوم شده بود حق نداشت بره ملاقات کنه در زندان و به روایت خودش تعریف کرده که با کارت شناسایی خواهرش میرفته و برادرشو ملاقات می‌کرده در گوهردشت بعداً که مادر بوده که زنگ می‌زده و برای مهری تعریف کرده که برادرت اعدام شده. و مهری این خبر رو ۱۲آذر دریافت کرده.

 

وکیل: بعد می‌رسیم به سید عقیل شماره آ ۹ هستش من وکیل سید جعفر هستم موکل منه جعفر و عقیل رو نبایستی با هم قاطی کنیم دو فرد مختلف هستن. عقیل ۲۶ سالش بود دستگیر شد ۸سال بود هر دو طرفدار مجاهدین بودن علت عقیل هم دستگیر شد همین بود جعفر هم تحت تعقیب بود پاییز ۶۱ ایران رو ترک کرد به او اطلاع داده شده که از پدر و مادرش فهمیده که، بهار ۶۷ عقیل به زندان گوهردشت منتقل شده و پدرش تعریف کرد که ما حق نداشتیم ملاقاتش کنیم. بعد از بهار و تابستان آن سال حق نداشتیم ملاقاتش کنیم. یک پیامی گرفتم در ماه مهر ۶۷ که گفتند بیا از اوین متعلقات پسرتون را ببر. و پدر لباس و یک ساعتی که خراب شده بود را بهش تحویل دادند. یک چند نفر هستند که در مورد عقیل روایت داشتند از جمله حسین فارسی اسم برده، مجید جم اتابکی اسم برده... صحبت کرده و محمد زند ازش اسم برده مجید اتابکی را که قبلاً گفتم. محمود رویایی اسمش را در لیستی که در کتاب آفتابکاران اسمش را برده صفحه ۱۰۷ در پروتکل الحاقی شماره ۶ درج شده

 

نهایتا می‌رسیم به موکل من عصمت کهلران طالبی خواهر عادل کهلران طالبی ایشون شماره سی ۳ هست در لیستها.

عادل یک حکم بعد از دو سال یک حکم بریدند برایش ۱۰سال زندان بریدند واسه‌اش و بعدش ۶۶ منتقل شد به گوهردشت. آخرین باری که عصمت برادرش را ملاقات کرد در اردیبهشت ۱۳۶۷ بود در گوهردشت. بعدش دیگر ملاقاتها را قطع کردند در زندان و خانواده بهشان اطلاع دادند که عادل اعدام شده و یک نفر مذکر از خانواده بیاید که ما متعلقاتش را بهش تحویل بدهیم. و در این ساکی که دادستان نشون داد بهش استناد کرد به‌عنوان ادله اثبات جرم اسم عادل روی آن ساک هست. و گواهی فوت صادره.

در مورد سایر ادله کتبی اسم عادل در تریبونال ایران وجود دارد. دو تا اسم البته آنجا وجود دارد که به‌عنوان عادل طالبی بهش اطلاق شده. صفحه ۱۶۲ پروتکل الحاقی جلد ۳ یکی از این عادل طالبیها طرفدار مجاهدین بوده

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/d60ab3a0-2a35-4d5d-8d72-ca54653a9ab2"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات