728 x 90

نمایش انتخابات و اعتراف به رویگردانی مردم از حاکمیت

کویر شعبده انتخابات
کویر شعبده انتخابات

کمتر روزی است که رسانه‌ها و مهره‌های حکومتی شرکت نکردن مردم در سیرک انتخابات، و سوت‌و‌کور بودن آنرا پیش‌بینی و نسبت به آن ابراز نگرانی نکنند.

پیش‌بینی و نتیجه‌گیری آنها مبتنی بر شرایط عینی و نفرت عموم مردم ایران نسبت به حاکمیت و خیمه‌شب‌بازی آن است، مردمی که خواهان سرنگونی آن هستند.

در این زمینه اسحاق جهانگیری معاون آخوند روحانی و یکی از کاندیداهای رژیم گفت: «کاهش اعتماد عمومی به نهادهای حکمرانی، کاهش امید و اثربخشی رأی مردم، افزایش فساد مشکلات ناشی از ساختار بودجه و نظام بانکی و مالیاتی کنونی و مشکلات در تولید صنعت کشاورزی و خدمات کشور از جمله مسائل مزمن کشور هستند. درک می‌کنم که اکنون بسیاری از هموطنان به سوی حکمرانی‌ها معترض هستند و امیدی به انتخابات ندارند و راه قهر با صندوق را مطرح می‌کنند!» (سایت حکومتی ایران پرس نیوز - ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰).

 

روزنامه جهان صنعت ۲۵اردیبهشت ۱۴۰۰ هم در مورد شرکت نکردن مردم در انتخابات نوشت: «واقعیت این است که شهروندان ایرانی با توجه به مجموعه شرایط سیاست داخلی و خارجی و نیز بررسی روندها و فرآیندهای اقتصاد ایران در سطح کلان و نیز بررسی سفره خود در پویش زمان به این نتیجه رسیده‌اند که دولتهای ایران از دوره جنگ به این طرف با ناکارآمدی اداره شده‌اند.

به این ترتیب بوده و هست که شهروندان ایرانی دست‌کم تا این جای کار درباره حضور جدی در انتخابات تردید دارند».

روزنامه ابتکار در رابطه خطر تحریم انتخابات توسط مردم نوشت: «هم‌چنان اما مردم حال و هوای انتخاباتی پیدا نکرده‌اند. تعارف را کنار بگذاریم؛ این رخوت نه محصول کرونا است و نه صرفاً به‌خاطر مشکلات اقتصادی است. مردم نسبت به امکان اعمال اراده خود از طریق صندوق رأی تردید پیدا کرده‌اند. این زنگ خطر است. نباید این مسأله را شوخی گرفت» (ابتکار ۲۵اردیبهشت ۱۴۰۰).

 

در همین رابطه روزنامه مستقل هم اعتراف کرد: «مردم کوچه و بازار هستند که در دامان ناامیدی رها شده‌اند و یا با ناامیدی خانه گسترده‌اند. این ناامیدی بسیار گسترده‌تر از آن است که به دست فراموشی سپرده شود. راضی کردن این بدنه ناامید و نگران برای حضور در پای صندوق بسیار دشوارتر از تصور است. مردم به‌دلیل برآورده نشدن خواسته‌های فراوان و شکست‌های سیاسی و اقتصادی که بر آنها وارد شده است، چندان به حضور در میدان انتخابات و نتیجه‌بخش بودن حضورشان امید ندارند... گسست بین مردم و حاکمیت چنان گسترده و ویرانگر شده که ترمیم آن به همان سادگی که بیان می‌شود نیست».

رویگردانی مردم از حاکمیت و عدم تمایل آنها برای شرکت در انتخابات به حدی است که آخوند روحانی هم تلویحا به آن اعتراف کرد: «در شرایط امروز کشور که آمیخته با تهدید و فرصت است، هیچ عذری برای تفرقه و ایجاد گسست در صف واحد ملت و دولت پذیرفته نیست» (سایت روحانی ۲۰اردیبهشت ۱۴۰۰).

واضح است که دلیل رویگردانی مردم و گسست آنها از رژیم در ابعاد «گسترده و ویرانگر»، عملکردهای ضدمردمی آن در زمینه سرکوب و غارت مردم است.

کاندیداهای این بازی نمایشی هم مورد نفرت مردم ایران هستند و در زمره جلادان و شیادانی هستند که در سرکوب و چپاول دست داشته و در خدمت خامنه‌ای بوده‌اند.

دولتی که هم در جریان شعبده انتخابات خامنه‌ای سرکار می‌آید دولت مورد نظر خامنه‌ای «دولت جوان حزب‌اللهی» است که پیش از این خامنه‌ای قاسم سلیمانی قاتل را الگویی برای ریاست چنین دولتی معرفی کرد.

دولتی که در رابطه با آن خامنه‌ای خطاب به مزدوران و بسیجی‌هایش تحت عنوان دانشجو گفت: «اگر شما جوانان زمینه را برای روی کار آمدن دولت جوان و حزب‌اللهی فراهم کنید، غصه‌های شما تمام می‌شود و این غصه‌ها فقط مخصوص شما نیست» (سایت خامنه‌ای ۲خرداد ۹۸).

دولتی را که خامنه‌ای و سایر سردمداران باندش پیش از این وعده تشکیل آنرا دادند، پاسدار غلامرضا احمدی از سرکردگان جنگ ضدمیهنی خمینی در موردش گفت: «انشاالله که پشت سر حضرت آقا و با انتخاب یک مدیر اجرایی کارآمد لایق شایسته جوان حزب‌اللهی که آقا چند وقت است نوید می‌دهند یک دولت انقلابی حاج قاسمی انشاالله سال۱۴۰۰ سرکار بیاوریم که شتاب ما برای رسیدن به مقاصد باقیمانده قاسم سلیمانی را انشاالله بیشتر کند» (تلویزیون رژیم ۱۱دی ۹۹).

 

راه‌اندازی بساط فعلی هم در این راستا و در راستای هر چه بیشتر محکم کردن میخ ولایت است، به این گمان واهی که علی خامنه‌ای بتواند سد و مانعی در برابر اعتراضات و قیامهای مردمی به‌وجود آورد.

بی‌دلیل نیست که طی یک ماه گذشته بسیاری از دستجات درونی باند خامنه‌ای و عناصر آن بسیج شده‌اند تا بلکه بتوانند آخوند ابراهیم رئیسی جلاد یکی از جلادان قتل‌عام زندانیان سیاسی مجاهد و مبارز در سال۱۳۶۷ را از خمره انتخابات بیرون بیاورند.

عنصر جنایتکاری که حرفه اصلی‌اش در این نظام از روز اول تاکنون آدم کشی و جلادی بوده است.

در مقابل تلاش و تقلای خامنه‌ای و ایادی او برای گرم کردن تنور انتخابات، اراده قاطع مردم ایران گل گرفتن در این تنور در راستای نفی تمامیت رژیم است.

این اراده قاطع است که تاکنون بساط خامنه‌ای را درهم ریخته، و او که می‌خواست عرصه را برای کاندید خود رئیسی جلاد خالی نگاه دارد و از دوقطبی بگریزد شکست خورد و پاسدار شیاد علی لاریجانی رودرروی رئیسی و دلواپسان خامنه‌ای به صحنه آمد.

در مورد دشواری این شرایط و بالا‌گرفتن جنگ گرگها علی لاریجانی در جریان شرکت برای ثبت نام گفت: «باید عرض کنم به‌دلیل پیچیدگی موضوع و چند بعدی بودن آن، ساده‌لوحی است که فکر شود با چند اقدام نمایشی پوپولیستی، مسأله قابل حل است و یا کلید جادویی برای آن وجود دارد و یا با "سوپرمن" بازی و یا داغ و درفش می‌توان به راه‌حلی دست» (سایت خبرآنلاین ۲۵اردیبهشت ۱۴۰۰).

چنین شرایط بغرنج و دشواری است که بسیاری ار رسانه‌ها و مهره‌های حکومتی از آن به‌عنوان موقعیت خاص نام می‌برند و پیش از این خامنه‌ای از آن «پیچ تند تاریخ معاصر» نام برد، پیچ تندی که قطعاً نظام در آن گیر خواهد افتاد، چرا که حکومت آخوندی از جمیع جهات در بن‌بست است و هیچ راه‌حلی برای برون‌رفت از آن ندارد.

«دولت جوان حزب‌اللهی» نیز که خامنه‌ای انتظار روی کارآمدن آنرا می‌کشد و انتخاباتش را در این راستا مهندسی کرده، نه تنها این بن‌بست را نمی‌شکند بلکه دایره آن را تنگ‌تر کرده و بر بحران شکاف و شقه در رأس نظام می‌افزاید.

بن‌بستی که تنها به دست جوانان و کانون‌های شورشی و مردم به‌پا خاسته ایران و سقوط فاشیسم مذهبی شکسته خواهد شد.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/9ecbbdec-947c-4577-b844-8a3ebd14b9a1"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات