مصاحبه برنامه رادیویی کپیتال هیل، رسانه کنگره آمریکا با یک عضو کانونهای شورشی مقاومت در ایران
عضو کانونهای شورشی: تسخیر دوربینها نشانهٔ قدرت مقاومت است و به مردم امید زیادی میدهد
برنامه رادیویی کاپیتول هیل رسانه کنگره آمریکا مصاحبهیی با یک عضو کانونهای شورشی در داخل را منتشر ساخته است.
مجری این برنامه در شروع این مصاحبه میگوید: مهمان امروز برنامه کاپیتول هیل یکی از اعضای واحد های مقاومت از همدان ایران است. آنها در حال مبارزه با رژیم ایران هستند... . اعتراضات عمومی با جمعیت گسترده، وجود دارد. رژیم ایران از این موضوع چندان راضی نیست. بنابراین مهمان من خواسته است که هویت او را مخفی نگهداریم.
کانونهای شورشی در سالگرد مرگ خمینی، بیش از ۵۰۰۰دوربین امنیتی را که در همه جا نصب شدهاند از مراکز دولتی گرفته تا نقاط دیگر تسخیر کردهاند.
اکنون من با کسی مصاحبه میکنم که در ایران در صحنه حضور دارد.
کانون شورشی در مورد دوربینهای تسخیر شده میگوید: دوربینهای امنیتی توسط رژیم ایران برای شناسایی و تعقیب معترضانی مانند بسیاری از دوستان من که در داخل ایران که در تظاهرات شرکت کردهاند، استفاده میشود، مثلاً در استان خوزستان، در استان اصفهان در شهرهای اهواز، آبادان، شادگان.
در ایران ما این دوربینها را دوربینهای ۳۶۰درجه مینامیم. دوربینهای ۳۶۰درجه متعلق به وزارت اطلاعات است. در ظاهر این دوربینها توسط شهرداریها در ایران استفاده میشود ولی در واقع مورد استفاده وزارت اطلاعات است تا مخالفان رژیم را شکار و دستگیر کند.
تسخیر این دوربینها پیامی قوی برای مردم ایران دارد. به یک معنا امید زیادی به مردم ایران میدهد و قدرت مقاومت را نشان میدهد.
بنابراین به مردم ایران امید زیادی میدهد تا بدانند رژیم ضعیف است. در عینحال، به آنها کمک میکند تا بدانند رهبران آنها در اپوزیسیون چه کسانی هستند. باید در نظر داشته باشید که در ۴۳سال گذشته رژیم ایران مستمراً و بلادرنگ همچنان به تبلیغات و دروغپراکنی و شیطانسازی گروه اصلی اپوزیسیون ایران، مجاهدین خلق ایران، و شورای ملی مقاومت ایران، ادامه داده است.
بنابراین وقتی این دوربینها توسط خود اپوریسیون تسخیر شدهاند، این امید زیادی به جامعه میدهد.
کانون شورشی در پاسخ بهاین سؤال که کنترل دوربینهای تسخیر شده چه مدت ادامه خواهد یافت، میگوید: تا جایی که من میدانم فعلاً این دوربینها به تصرف درآمده است. مقامات رژیم باید کارهای فنی انجام دهند تا بتوانند آنها را بهحالت عادی بازگردانند، و این زمان زیادی میبرد.
کانون شورشی در پاسخ بهاین سؤال که ابعاد مقاومت در برابر رژیم ایران چیست میگوید: تا جایی که به مردم عادی برگردد ما هرگز نمیتوانیم تحت این رژیم رفراندوم داشته باشیم تا ببینیم که اپوزیسیون مجاهدین خلق، بهعنوان مثال، در کل ایران از چه حمایتی برخوردار است. اما چیزی که میتوانم بگویم، آنچه که خودم در جامعه دیدهام وقتی به مردم نگاه میکنم این است که تقریباً همه فکر میکنند اگر شانس تغییر رژیم در ایران وجود داشته باشد، تنها نیرویی که پتانسیل و ابزار انجام این کار و ایجاد آن تغییر را دارد، مجاهدین خلق است، این چیزی است که من در خود جامعه میبینم.
میتوانم بگویم وجود واحدهای مقاومت در ایران، خود نشانهای از حمایت بسیار بالایی از مجاهدین خلق است.
من خودم قبلاً در زندان بودم. من در بازداشتگاههای وزارت اطلاعات بودهام که در آنجا با بازجوها روبهرو شدهام. حتی با شکنجهگرانی که ما را بازجویی میکردند،
از روزی که هر کدام از ما به مقاومت پیوستیم، از همان ابتدا میدانستیم که میتواند بهمعنای از دست دادن جان و فدا کردن جانمان باشد و اعدام شویم. البته، بهدلیل تمام فعالیتهایی که در این سالهای اخیر در آن مقاومت انجام دادهایم، دست مقامات ایران را بستهایم تا بتواند بهراحتی همه را اعدام کند، اما این بدان معنا نیست که آنها خشونت اعمال نمیکنند. گاهی اوقات در تمام این پروسه، آنها به طرز وحشیانهای شکنجه میشوند، شکنجههای بسیار بسیار وحشیانهای که غیرقابل تصور است. در یک مورد مثلاً یکی از شکنجهگران به ما میگفت خامنهای ولیفقیه است و از طرف خدا صحبت میکند. و او به ما گفته است که ما اجازه داریم شما را به هر شکلی که میخواهیم از بین ببریم.
حتی زمانی که من در حال بازجویی بودم، مقیسهای بازجوی وحشی به من گفت، ببین، امروز دست بستگی دارم، اگر دست من بود، همین الآن تو را حلقآویز میکردم.
یک چیز دیگری هم که میخواهم بگویم این است که چند روزی است که در آبادان هستم، جایی که از زمان فرو ریختن ساختمان متروپل در هفته گذشته، اعتراضات گستردهیی در آنجا برگزار شده است. من شخصاً با چشمان خودم شاهد بودمم که زنان، زنان ایرانی نقش اصلی در همه این اعتراضات داشتهاند. شاید ۷۰ تا ۸۰ درصد نقش رهبری در واقع در دست زنان معترض باشد،
آنچه در فضای عمومی معترضان و کل جمعیت در شهر متوجه شدم این است که هیچکس فکر نمیکند که این رژیم شانسی دارد. این رژیم واقعاً در روزهای پایانی خود میباشد. هیچکس فکر نمیکند که این امکان وجود داشته باشد که بتوان این رژیم را نجات داد آنچه مردم اینجا دنبال آن هستند و من بهوضوح در بین همه این معترضان دیدم آنها بهدنبال یک جمهوری با ویژگی جدایی دین و دولت میباشند و این چیزی است که فضای عمومی داخل آبادان است که این اعتراضات به درستی در طول هفته گذشته جریان داشته است و اکنون در شهرهای دیگر نیز ادامه دارد. این چیزی است که من میخواهم با شما به اشتراک بگذارم.
متشکرم دوست من. من از شما تشکر میکنم. امیدوارم باز هم بتوانیم با هم صحبت کنیم.