خامنهای و سپاه پاسدارانش روز شنبه ۱۷شهریور اقدام به موشکپرانی به مقر حزب دموکرات کردستان ایران واقع در شهر عراقی کویسنجق کردند. در این گزارش میخواهیم بررسی داشته باشیم از چرایی و دستاوردهای این موشکپرانی و پاسخ به این سؤالات:
۱. آیا این اقدام نشانه قدرت خامنهای است؟
۲. آیا این حرکت نظامی مقدمهای است برای یک عقبنشینی ذلیلانه بینالمللی؟
بررسی نظامی این اقدام
بنا به اطلاعیه سپاه خامنهای ۸موشک به مقر حزب دموکرات شلیک شده، سپاه پاسدارها در اطلاعیه خود که با پروپاگاندای تبلیغاتی همراه بود ادعا کرد در طول عملیات پهپادهای سپاه روند این موشکپرانی را رصد کردند.
اما واقعیت چیست؟
در روز روشن سپاه به مقر کاملا علنی حزب دموکرات که بهراحتی میتوان اطلاعات آن را از طریق مزدوران محلی بهدست آورد حمله موشکی میکند.
توجه کنید حمله موشکی برای پاسداران، یعنی فقط فشار دادن چند دکمه! این عملیات در بعد نظامی سادهترین نوع عملیات است، چون اولاً طرف مقابل که پدافند ضدموشک ندارد و ثانیا نیروی عملکننده کیلومترها دورتر، فقط دکمه فشار میدهد.
یک نبرد نابرابر بین حاکمیتی که موشک دارد و طرف مقابل که سلاح سبک دارد.
چرا خامنهای دست به چنین حماقتی زد؟
این حاکمیت از آنجا که مشروعیت سیاسی و اجتماعی ندارد در مواجهه با بحرانها راهی جز سرکوب و صدور تروریسم به شکل عریان مانند موشکپرانی یا مخفی مانند اقدام به بمبگذاری در همایش سالانه سازمان مجاهدین خلق ندارد.
رابطه مزدوران رژیم با این حاکمیت یک رابطه تعادلقوایی است و در آن هیچ رگهای از اعتقاد و آرمان وجود ندارد. این رابطه تعریف میشود در پول و قدرت. یعنی مادامی که این رژیم پول و قدرت دارد، نیروهایش هستند. لذا خامنهای همواره باید آنها را تأمین کرده و هرازگاهی باید برای آنها مانور قدرت بدهد. اما خامنهای که قدرت خود را میداند، همواره برای این قدرتنمایی پوشالی سراغ بیهزینهترین آن میرود.
او اصلاً دست از پا خطا نمیکند که یک گلوله مشقی به ناو آمریکایی شلیک کند، یا یک شلیک کلاش به سمت نیروهایی که روزانه به نیروهای مزدورش در سوریه تهاجمات موشکی و هوایی دارند. اهداف او عمدتاً اهدافی هستند که در آن مقطع زمانی امکان واکنش متقابل نداشته باشند.
خامنهای نشان داده که وقتی میخواهد یک تصمیم جدی البته ذلیلانه بگیرد، قبل از آن اقدام به مانورهای پوشالی قدرت چه کلامی چه عملی میکند. مثلاً وقتی میگوید من برجام را آتیش میزنم یعنی هیچ غلطی نمیکنم.
وقتی میخواهد از ترس قیام به ریاست روحانی تن بدهد، اقدام به شلیک به مقر مجاهدین خلق در حوالی فرودگاه بغداد میکند.
وقتی احساس میکند که در سوریه شکست خورده، اقدام به قتلعام اندک نفرات باقیمانده مجاهدین در قرارگاه اشرف میکند.
خامنهای در مقابل فشارهای خردکننده بینالمللی و قیام پیدرپی مردم ایران هیچ راهحلی ندارد و تنها چاره را در سرکوب و افزایش تروریسم یافته است. این ۲ویژگی ثابت رژیم ولایت فقیه است.
آخر کلام
جمهوری آخوندی همواره نشان داده است که تنها رژیمی است که هیچ آرمان و هدف و اصول شناختهشدهای ندارد. هرم سیاسی این حاکمیت در رأس آن شخص خامنهای، فقط و فقط به یک چیز پایبند هستند؛ ماندن در قدرت به هر قیمت و هر ذلتی و با هر دجالیت و دروغی.
اما واقعیت این است که بعد از ۴۰سال کارتهای زیادی دست خامنهای باقی نمانده و سناریوی تکراری قدرتنمایی در هیچ گیشهای فروش نخواهد داشت.
باید به خامنهای گفت: سیدعلی وقت شه که بلند شی و به گورستان تاریخ بروی!