سایت اعتماد آنلاین رژیم روز شنبه ۳۰مهر در مطلبی به قلم فیاض زاهد، فعال سیاسی بهاصطلاح اصلاحطلب نوشت: دعوت به آرامش، گفتوگو، اصلاح، مذاکره، منطق… سخت شده است. سخت نه؛ به اتمام رسیده است. این بزرگترین تهدید علیه ثبات روانی و سیاسی کشور است.
وی در اعترافی دیگر افزود: نوشتن این روزها از سختترین کارهای ممکن است. مانند راه رفتن بر طناب. تعادل در میانه، انصاف، حقیقت، دانایی و البته راستگویی. همان سیلابی که از آن سخن گفته بودم. بازار مکاره مسگران در شهرمان را بهخاطر میآورم. صدا به صدا نمیرسد. همه در حال کوبیدنند. حال بهتر آن کلام آندره مالرو را درمییابم که از زبان شارل دوگل گفته بود، گمانم البته: آندره! صدای مردم چون سیلاب گاهی بیصدا میآید.
زاهد با اشاره به بیلیاقتی رئیسی و امیر عبداللهیان و علی باقری نوشت: هر چند از دو ماه قبل به دلایلی با ارزیابیهایی که از تصمیم و روش ایران در پرونده هستهیی داشتم دیگر کمتر در آن برنامهها حضور یافتم، چون نه میخواستم به ناامیدیها دامن بزنم و نه توان دروغ گفتن را داشتم. گاهی آدمی در عینحال که از حقیقت مطلع است، دوست دارد خود را به کوچه علیچپ بزند و بگوید انشاءالله بادمجان است. برای من روشن بود که از رئیسی و امیر عبداللهیان و علی باقری آبی برای مردم گرم نمیشود. اما من به خرد پشت صحنه باور داشتم. شرایط جنگ روسیه با اوکراین اما بازی را تغییر داد. بگذریم.
باورتان نمیشود که چقدر دعوت به آرامش، گفتوگو، اصلاح، مذاکره، منطق… سخت شده است. سخت نه؛ به اتمام رسیده است. این بزرگترین تهدید علیه ثبات روانی و سیاسی کشور است. از حکومت سخن نمیگویم که به تعبیر من خود را به دست باد داده است. از کلیت جریان ملی در داخل و خارج سخن میگویم. این رادیکالیسم افسارگسیخته اگر منجر به هر تحولی شود، قطعاً یکی از آنها دموکراسی نخواهد بود. ما در زنجیره خشونتهای پیدرپی همه خوب و بد خود را به تاراج مینهیم. باید برای این امر فکری کرد. اما اگر از من چاره بخواهید، پاسخی ندارم. من حتی امکان توجیه دختران خودم را نیز ندارم، چه برسد به دانشجویان یا نیروی مخاطب بیرونی.
وی در ادامه بهجای استفاده از کلمه ولیفقیه از کلمه جمهوری اسلامی استفاده کرد و افزود: اگر منصفانه پاسخ دهم که مسئول این وضعیت کیست؟ پاسخ میدهم بیتردید سهم جمهوری اسلامی ایران بیش از بقیه است.
این سیستم سیاسی که امثال من همه جوانیاش را در جبههها برای اعتلای آن صرف کرد، با بیتدبیری منحصر بهفردی به نابودی خویش همت گماشته است!
فیاض زاهد با آوردن مثالی از ژان پل سارتر یکی از روشنفکران جهان حرفهایش را تمام کرد: سیمون دوبوار در مصاحبه با یکی از روزنامههای فرانسوی گفته بود: آن شب ژان به من گفت عصر ما تمام شده است. چون وقتی خواستم برای دانشجوها صحبت کنم، دانشجویی تکه کاغذی به دستم داد که روی آن نوشته بود: «پروفسور؛ لطفاً کوتاه سخن بگویید». همانجا بود که فهمیدم عصر ما تمام شده است. تجربه این روزهای من در گفت و گوها، گعدهها، نوشتهها... آن است که جامعه جوان از ما گذر کرده است. دیگران را نمیدانم. اما من فهمیدهام که دوره ما تمام شده است.