روز پنجشنبه ۱۱دی یک هموطن که مهندس راه و ساختمان است گفت: «با این اوضاع زندگی دیگه روح و قلب باقی میمونه؟ توی ایران خیلیها شغل ندارند. آنهایی هم که دارند وضعیت داغونی دارند.
خیلیها هم شغل دارند که صبح تا غروب کار میکنند ولی به هیچ جایی نمیرسند. خرج و خوراک اولیه زندگی رو خیلیها ندارند چه برسد به وسیله نقلیه و وسایل منزل و یک منزل درست.
همهاش درگیری صبح تا شب. من و بابام یه آپارتمان میخوایم بسازیم. الان ۲ماهه دنبال کارهای اون هستم. هر روز یک قانون هست. قبلا مجوز ساخت ۶ طبقه دادند، دیروز رفتم میگه همین امروز بخشنامه اومده که ۵طبقه بیشتر نمیشه، پول دادیم به شهرداری بابت عوارض و مالیات، به نقشهها و طرحها پول دادیم، به ناظران پول دادیم، به نظام مهندسی همینطور، پول بر اساس ۶طبقه، حالا میگن ۶طبقه نمیشه فقط ۵طبقه میشه بسازین.
میگم خب شما که میگین ۵تا چرا پول ۶طبقه رو از ما گرفتین. میگه دستور از بالاست. میگم بالا کیه؟
میگه رفته نماز! همه دنبال این هستند که فقط پولی بگیرند.
من بعد از ۲۱سال تحصیل و ۱۰سال کار بازم حقوقم کفاف زندگی مجردی رو نمیده که باید کارهای دیگه بکنم. اینجا هیچ قانونی نیست که بتونی بهش دلخوش کنی.
روغن خوراکی نیست
اگر باشه ۱۲۰تومنه
برنج ۲۶۰ هست تا ۳۸۰
۲۶۰تومنی برنج نیست نمیدونم پلاستیک یا شن
روغن جامد ۵کیلویی ۲۳۰
تن ماهی ۳۰»