قتل سه کودک و نوجوان بلوچ به نامهای "محمد و مهدی پوریان"۱۸ و ۲۰ساله و"دانیال براهویی" ۱۷ساله که توسط نیروهای انتظامی در تاریخ ۱۷اردیبهشت ماه۹۹ با یورش به منزل آنها و مقابل چشمان مادرشان در محله اسدآباد ایرانشهر کشته شده بودند، بلاتکلیف باقی مانده است.
سهیلا شیروانی مادر محمد و مهدی پوریان روز پنجشنبه ۲۳خرداد گفت: «با پیگیریهای انجام شده مبنی بر کشته شدن دو فرزندم در دادگاه نظام و مطالبهگریهای انجام شده، این دادگاه حق را به ما داده و قتل این سه کودک و نوجوان را محکوم کرده؛ دادگاه نظام به ما گفتهاند که قتل فرزندان شما به دستور گل محمدی بوده و مأموران طبق دستور این کار را انجام دادهاند».
سهیلا شیروانی روز پنجشنبه در پیامی گفت:
فایل صوتی -صدای مادر: «سلام – من مادر مهدی و محمد پوریان هستم.۱۷ اردیبهشت مأموران آگاهی صبح ساعت۱۱ که ما همه خواب بودیم تو خونه ما ریختند ودو تا از بچههای من را کشتند. الآن هر ادارهای میرویم رسیدگی نمیشه ... حاجی به ما گفته حق با شماست. بچههای شما را کشتهاند.خب میگه گل محمدی دستور داده خوب چرا گل محمدی نمیآید بگه چرا برای بچهها حکم تیر داده! مأموران خودشون کشتهاند یا گل محمدی دستور داده بکشند؟... ... من مادر دلسوخته هستم بخدا قسم شب و روز ندارم . بخدا شب و روز گریه میکنم میگم ای خدا! من را ببر پیش بچههام... . گل محمدی بیادبگه به چه دلیلی دستور داده بچهها را بکشند. یا مأموران این کار را کردند چون پست و مقام میخواستند...
فرماندار ایرانشهر چرا حرف نمیزنه ما به فرماندار ایرانشهر پیام دادیم. جواب پیام ما را نداده اونوقت موقع رأی دادن میشه تبلیغ میکنه میگه به درد و دل مردم میرسم. چرا به درد و دل مردم نمیرسه. فرماندار به چه دردی میخوره وقتی به درد ودل مردم نرسه.
با این مریضی کرونا هیچکس از خانه خارج نمیشه بره برای خونهش نان بخره ولی من از کرونا نمیترسم. دوتا بچه از دست دادم. دادگاه و پاسگاه هستم . صبح از خواب بیدار میشم تو این و آن اداره هستم . چرا من را بدبخت کردید؟ چرا من را دلسوخته کردید؟ چرا مرا کشتید؟ شما مرا کشتید. من یک مادرم . خدا هیچ مادری مثل من را نصیب نکنه! خدایا هیچ مادری مثل من را نصیب نکنی!
خدایا اینها که ظالم هستند و روی سر مردم افتادند، خودت خدای بزرگی خودت تقاص ما را بکن.
الله جان اگر اینها بچههای من را بیگناه کشتند، ای خدا تو خودت کمرهاشون رو بشکن.
ای خدا مأموران خودشون به گل محمدی زنگ زدند و گفتن ما اینجا درگیریم! اینجا اصلاً درگیری نبود. خودشون با خودشون درگیر بودند و تیراندازی کردند به در و دیوار به همه جا. بچههام توی پتو با زیرپوش خوابیده بودند. اسلحه تو بغلشون بود . اینها بردنشون تو حیاط و کشتند. چرا دروغ میگن! چرا نمیارنشون جلوی ما. گل محمدی دستور کشتنشون رو داده گفته برید اینها رو بکشید. دستور داد توی خونه این مادر بریزید... چرا به دل سوخته من گوش نمیدن.
ای مردم ای خدا شما به درد و دل من برسید. ای خدا هر که حق من روضایع میکنه بشنوید. هر کس که در ایرانشهر هست و حق مرا ضایع میکنه الهی کمرش بشکنه . الهی بچههاش رو مثل من نصیب کنه.
ما دیگه کسی را نداریم بجز الله. صدای من را به همه جا برسونید...