جاودانگی و درگذشت مجاهد قهرمان اسماعیل علیپور
فرزند دلاور مردم لاهیجان در آلبانی
مجاهد خلق اسماعیل علیپور پس از ۴۲سال نبرد با دیکتاتوری ولایت فقیه در صفوف مجاهدین و ارتش آزادیبخش ملی و در پی نبردی طولانی با بیماری در آلبانی درگذشت و بهیاران شهید و صدیقش پیوست. اسماعیل در ۳سال اخیر همودیالیز انجام میداد اما از یک ماه پیش دچار مشکلات تنفسی و قلب و خون شد و در بیمارستان بستری گردید.
اسماعیل علیپور فرزند دلاور مردم لاهیجان متولد ۱۳۲۹ زمانی که در آمریکا مشغول تحصیل بود فعالیتهایش را در ارتباط با مجاهدین آغاز کرد. او که فارغالتحصیل شتة مهندسی برق بود، پس از تشکیل ارتش آزادیبخش ملی در سال۱۳۶۶ به اشرف شتافت و لباس رزم ارتش آزادی به تن کرد و در بسیاری از عملیات ارتش آزادیبخش از جمله عملیات آفتاب و چلچراغ دلیرانه جنگید و در عملیات کبیر فروغ جاویدان از ناحیهٔ پا مجروح شد.
در دوران پایداری پرشکوه در اشرف و لیبرتی اسماعیل سرشار و پرتوان در صف مقدم مقابله با انواع توطئههای ارتجاع و استعمار حضور داشت و تمام حملات و توطئهها ناچیز و شکستخورده بهحساب میآورد.
در جریان حملهٔ وحوش نیروی تروریستی قدس بهسرکردگی قاسم سلیمانی به اشرف در ۶ و ۷مرداد ۱۳۸۸ مجاهد دلیر اسماعیل علیپور شجاعانه در خط مقدم رویاروییها به دفاع از اشرف و یارانش برخاست و بر اثر ضربات تبر و چماق و قنداق تفنگ مجروح شد و دستش هم شکست. با این حال در همه نبردها و حملات زمینی و زرهی علیه مجاهدین از جمله در ۱۹فروردین ۱۳۹۰ و سلسله حملات موشکی بعدی رژیم به لیبرتی که مجاهدین آن را اشرف ۲ میخواندند، مشتاقانه شرکت داشت.
اسماعیل قهرمان در سال۹۲ در مورد ایستادگی در برابر موشکبارانها و توطئههای ارتجاعی استعماری علیه مجاهدین نوشت:
«دشمن ضدبشری فکر میکرد ما را به لیبرتی بیاورد و با محدودیتها و محاصره و اینکه ما را بهمیان تیوالها بکشاند میتواند ما را خسته و تشکیلات ما را متلاشی کند. در حالیکه نمیدانست مجاهدین با انقلاب خواهر مریم بهفولاد آبدیده و الماس برندهیی تبدیل شدهاند که هیچ قدرتی نمیتواند آها را از عزم خود برای سرنگونی رژیم ضدبشری آخوندی باز دارد و طبق معمول ما زن و مرد جنگیم، بجنگ تا بجنگیم... .
رژیم پلید آخوندی، غرقه در بحران فکر میکند با موشکباران میتواند مجاهد خلق را بترساند و یا در خود ببرد و یا اینکه دست بالا کند، در حالی که اگر زمانه بسا خطیرتر و پرفتنهتر از این هم باشد، باز ما مجاهدین با تمسک به انقلاب خواهر مریم نه این که تمامی توطئههای دشمن ضدبشری را نقش بر آب خواهیم کرد، بلکه با پایداری پرشکوه و با تهاجم حداکثر و با جنگ صد برابر، توان و عزممان برای سرنگونی صدچندان میشود. این را جهان شاهد است.
تالله تالله لاکیدن اصنامکم. بهخدا قسم تا نابودی این شرک مجسم دوران یعنی رژیم ضدبشری آخوندی تا آخرین قطرهٴ خون و آخرین نفس در رکاب رهبری و شورای رهبری به نبرد و مبارزه ادامه خواهم داد و لحظهیی قصور نخواهم کرد، مجاهد میمانم و مجاهد میمیرم»
همچنان که در این دستخطهای باقیمانده از مجاهد قهرمان اسماعیل علیپور دیدیم او همیشه میگفت انقلاب ایدئولوژیک سرچشمهٔ تواناییهایی در مجاهدین است که هیچ دشمن و توطئهیی نمیتواند در برابرش دوام بیاورد. جهشی که در عزم و اراده و صلابت و مسئولیتپذیری اسماعیل پس از عبور از انقلاب مریم رهایی میدرخشید نمونهیی از تواناییهایی است که او در نقشهمسیر خود ترسیم کرده است. همین تواناییها او را بهالگویی از جنگندگی و پایداری و سمبلی از اخلاق و ارزشهای والای انقلابی برای یارانش تبدیل کرده بود. یکی از یارانش که در بسیاری از مراحل بیماری با او همراه بود نوشته است:
«بیش از یکماه است که شب و روز را با ارزشهای والای او میگذرانم. اسماعیل عزیزم همچون بسیاری از برادران مجاهدم آنقدر بینام و نشان بود که بهراحتی میتوانستم ارزشهای والای مجاهدیش را کشف کنم و ببینم در بسیاری از دورانی که با هم بودیم همیشه تلاش میکردم از ارزشهای والای مجاهدیش بیاموزم. او در همهٔ صحنهها پیشتاز جنگ ایدئولوژیک بود حتی در زیر دیالیز جنگ ایدئولوژیک را بهتأخیر نمیانداخت. ارزشهای انقلاب خواهر مریم را بهخوبی کسب کرده بود و با آنها احترام هر مجاهدی را بر میانگیخت. هیچگاه ندیدم در ابتلا بیماری در این سه سال نگران باشد همواره شکرگزار بود و میگفت خدا را شکر میکنم که در مجاهدین هستم و بهخاطر این ابتلا شکرگزار خدا و همه مجاهدین هستم».
یکی دیگر از یاران اسماعیل نوشته است: «در برابر فشار و درد بیماری طبیعی است که هر کسی ابراز ناراحتی کند ولی از او هیچوقت کوچکترین ناراحتی ندیدیم. همیشه شاد خندان بود. همه را دوست داشت و همه هم دوستش داشتند. در قرارگاه امکان نداشت کسی اسماعیل را ببیند و با او رابطه نزند. هر وقت بهملاقاتش میرفتیم در هر حالتی حتی در شدیدترین مراحل بیماری، سرشار و خندان بود و این برای خودم آموزش داشت. او بیماری را با همهٔ سختیهایش به سخره گرفته بود».
قهرمان مجاهد خلق اسماعیل علیپور در آخرین نقشهمسیر خود کمتر از سهماه پیش از پرواز جاودانگی نوشته است: «ما مجاهدین در رکاب برادر مسعود، با آموزشهای او به چشمانداز پرشوری از ته خط تاریخ انسان، راه یافتیم. چشماندازی که رستگاری ما را در مسئولیتپذیری و پاسخگویی تضمین، و مرزبندی ایدئولوژیک ما را با بورژوازی و ارتجاع هر چه بیشتر تیز و تیزتر میکند».
پیام تسلیت خانم مریم رجوی
فقدان قهرمان پاکباز مجاهد خلق اسماعیل علیپور را به همرزمان مجاهدش و به همشهریانش در لاهیجان تسلیت میگویم.
این مجاهد پاکباز که فارغالتحصیل مهندسی برق در آمریکا بود، در راه مبارزه با ارتجاع و دیکتاتوری آخوندی، این پلید دشمن ایران و ایرانی، همه چیز را فدا کرد و به مجاهدین و ارتش آزادی پیوست. او اکنون با کارنامهٔ ی سرشار از مقاومت و رزمندگی، سرفراز و رستگار به یاران صدیق و شهیدش پیوسته است.
مجاهد صدیق اسماعیل علیپور در میان یارانش با فروتنی و اخلاق انقلابی و با مسئولیتپذیری درخشان و کار بینام و نشان و پیشتازی در نبرد ایدئولوژیک شناخته میشد و یقین دارم که همرزمان اشرفی و مجاهدش در نبرد صد برابر با دشمن ضدبشر جای او را پر میکنند. همچنانکه نام و یادش الهامبخش شورشگران برای آزادی بهویژه در زادگاهش لاهیجان شده است.