جاودانگی و درگذشت قهرمان پاکباز مجاهد خلق محمدرضا خالقی (امیر) در آلبانی در اثر بیماری ریوی پس از ۴۶سال همراهی و نبرد با دیکتاتوری ولایت فقیه در صفوف مجاهدین و ارتش آزادیبخش ملی
قهرمان والای مجاهد خلق محمدرضا خالقی متولد ۱۳۳۱ در تهران، مهندس راه و ساختمان در کانادا از سال ۱۳۵۸ در ارتباط با انجمن دانشجویان مسلمان قرار گرفت و با شور و ایمانی تحسینبرانگیز فعالیتهای سیاسی و مبارزاتی خود را در ارتباط با مجاهدین آغاز کرد که تا آخرین نفس بیوقفه ادامه داد.
محمدرضا خالقی که هواداران مجاهدین در کانادا از سال ۶۰ او را «امیر آقا» مینامیدند، جوانمردی بود که در سال ۱۳۵۸ پس از شنیدن نخستین سخنرانی برادر مجاهد مسعود رجوی گفت عهد تمام عمرم را با او بستم و از آن پس در کارزارها و جنگهای پیاپی سر از پا نمیشناخت.
در بحبوحهٔ محاصره و حملات دشمن در اشرف و لیبرتی به مدت ۱۴ سال بهرغم همه امکاناتی که در کانادا برای او فراهم بود، در دیدارهای مکرر با نمایندگان سفارت کانادا و نمایندگان کمیساریا و درخواستهای پیاپی مسئولانش، گفت که تا دم آخر از کنار مجاهدین تکان نمیخورد و هر چه برایش پیش بیاید از آن استقبال میکند.
«امیر آقا» بهرغم مسئولیتهایش در تشکیلات مجاهدین در کانادا در سال ۱۳۶۵ پس از عزیمت رهبری مقاومت از فرانسه به عراق، دیگر تاب ماندن در کانادا نیاورد و خود را به اشرف رساند و لباس رزم و شرف ارتش آزادیبخش به تن کرد.
امیر از نخستین عملیات ارتش آزادی از جمله تپه دارخان، سرقلعه، صفدر و خسروی تا آفتاب و چلچراغ و مروارید و همچنین عملیات شرحانی در سال ۱۳۷۹ در قرارگاه موزرمی تحت فرماندهی خواهر مجاهد زهره قائمی شرکت داشت و پیوسته آماده به جنگ بود. خواهر مجاهد زهره قائمی همردیف مسئول اول مجاهدین، فرمانده اشرف نخستین در قتلعام ۹۲ بود.
در دوران پایداری پرشکوه قهرمان جوانمرد مجاهد خلق، امیر محمدرضا خالقی در صف مقدم حفاظت از اشرف و مقابله با موشکباران در لیبرتی قرار داشت.
در ۶ و ۷ مرداد ۱۳۸۸ در رویارویی با وحوش نیروی تروریستی قدس بهسرکردگی دژخیم قاسم سلیمانی شجاعانه بر مزدوران راه بست و بهشدت مورد ضرب و جرح قرار گرفت بهطوری که بدنش سراپا مجروح و مدتی بستری بود.
گرد دلاور در یورش نیروهای حکومت دستنشانده عراق به اشرف در ۱۹ فروردین ۱۳۹۰ با آنها چنگ در چنگ بود.
«امیر آقا» پس از قتلعام مجاهدین اشرف در ۱۰ شهریور ۱۳۹۲ توسط دژخیمان قاسم سلیمانی، بهمدت ۹۲روز در لیبرتی در اعتصاب غذا بهسر برد.
در دوران اعتصاب غذا از طرف سفارت کانادا باز هم به سراغ او آمدند تا با پاسپورت به روز شدهای که برای او آورده بودند، به کانادا برود. قهرمان جوانمرد مجاهد خلق در منتهای ضعف و بیحالی ناشی از اعتصاب غذا، خندید و هیهات گفت و برخروشید که چگونه در میانه اعتصاب بهخاطر قتلعام یارانم از من میخواهید صحنهٔ جنگ را ترک کنم؟
نبرد با بیماری، دوران درخششی دیگر برای قهرمان والای مجاهد خلق بود که پایداری در برابر بیماری را بخشی از نبرد در راه آزادی خلق و میهن میدانست و در این راستا دردهای جانکاه را بهسخره گرفت و بهالگویی درخشان از صبر و استقامت تبدیل شد.
خانم مریم رجوی با عمیقترین تسلیتها به یاران و همرزمان و بستگان این مجاهد صدیق، محمدرضا خالقی را نمونهٔ مجسم پیمان خون و نفس برای آزادی خلق و میهن و الگوی والای «مجاهد بمانم، مجاهد بمیرم» در همین راستا توصیف کرد.
خانم رجوی افزود: ۴۶سال مبارزه پیگیر و پر رنج و خون این مجاهد پاکباز از مظاهر درخشان «سرموضع» ماندن و ایستادگی بر اصول و مواضع آرمانی مجاهدین است که تسلیمناپذیری مردم ایران در برابر دیکتاتوری دینی را بازتاب میکند.
درود بر او که همواره با انتخابهای جانانه، میدان نبرد و تشکیلات رزمندهٔ مجاهدین را بر زندگی در رفاه و آسایش ترجیح داد.
مریم رجوی: مجاهد خلق محمدرضا خالقی از نسل مبارزان و مجاهدان ۵۷ است که در پی آزادی حقیقی مردم ایران، راهبری مسعود را برگزید و در طولانیترین، بغرنجترین و خونینترین مقاومت تاریخ ایران به یک الگوی غیرتمندی انقلابی و پایداری تا آخرین نفس برای آزادی تبدیل شد.
یقین دارم که راه و رسم جوانمردی، پاکبازی و رزمندگی و غیرت انقلابی «امیر» در همرزمان مجاهدش و در رزم جوانان شورشگر میهنمان شعله میکشد و در نبرد برای آزادی ایران اسیر به بار مینشیند.