با تشدید بحرانهای لاعلاج رژیم، پس از شکستن عصای جنگافروز خامنهای و به چالش کشیدن ۴۰سال جنایت، جنایتکاران به جان هم افتادند.
آخوند پژمانفر - مجلس ارتجاع ۲۹دی ۹۸: «این بیتدبیری شما باعث شد که هم ما چوبه را خوردیم و هم پیازه را خوردیم هم ۱۸میلیارد دلار از ذخایر بانک مرکزی ما کم شد و هم مشکلی به مشکلات کشور ما نه تنها حل نشد بلکه مشکلات کشور اضافه شد».
منظور از مشکلات کشور، همان بحران لاعلاج است که بعد از جرقهٔ بنزین در آبان، به حریقی در خیمهٔ نظام تبدیل شد.
آخوند مجتبی ذوالنوری ـ مجلس ارتجاع ۲۹دی ۹۸: «آقای رئیسجمهور در فتنه بنزینی که در اثر سوءمدیریت شما مملکت را به خون و آتش کشید شما آمدید جلوی دوربین و به مردم گفتید من هم مثل شما خبر نداشتم و با خنده وقیحانه نمک بر زخم مردم پاشیدید».
یک رسانهٔ حکومتی در وحشت از قیام، به مشکلاتی اشاره میکند که تمام حاکمیت و کشتی توفانزدهٔ نظام را تهدید میکند: «حاضرند این کشتی با این عظمت، توفانزده شود، چه بسا خدای ناکرده دچار مشکل شود ولی آنها به حرف بیحساب خودشان و به آن مطامع بیارزش دنیایی خودشان که رسیدن به مقام است، برسند».(رسانه حکومتی آرمان ۳۰دی ۹۸)
در شرایط قیام نه سرکوب میتواند جلو توفان را بگیرد و نه عقبنشینی حریق را خاموش میکند، نمایش و تعزیهگردانی هم فایده ندارد. در این شرایط هر تلاشی تیشهای است بر اندام فرسودهٔ نظام.
شبکه ۲ تلویزیون حکومتی ـ آخوند رفیعی ۲۶دی ۹۸: «آقایان این شاخهای که دارید میبرید خودتان روی اون نشستید این شاخهای که شما رویش نشستید خودتان هم میافتید اگر ببرید».