تظاهرات در ۴۵شهر فرانسه از جمله پاریس
در محکومیت گروگانگیری شهروندان فرانسوی توسط رژیم آخوندی
فراخوان به آزادی گروگانها در سومین سالگرد دستگیری آنها
امانوئل ماکرون
فرانسه بیوقفه برای آزادی گروگانها تلاش میکند
امانوئل ماکرون رئیسجمهور فرانسه:
۳سال است سیسیل کوهلر و ژاک پاریس از ملت ما غایبند
و همچنان در ایران گروگان هستند.
فرانسه بیوقفه برای آزادی آنها تلاش میکند
سخنرانی اولیویه گروندو گروگان سابق فرانسوی در تظاهرات پاریس
حکومت ایران میخواهد مسألهٔ گروگانها دغدغهٔ دیپلماتیک دولت فرانسه باشد
و بیتفاوتی هموطنانشان را برانگیزد
گرفتن یک بیگناه برای فشار آوردن روی دولتش کار درستی نیست
دروغگفتن و تهدید کردن و کتکزدن زندانی کار درستی نیست
میگویید در ۲۰۹ شکنجه نیست؟
من بودم، دیدم و تجربهاش کردم
چطور میگویید شکنجه نداریم؟ خجالت نمیکشید؟
باید خجالت بکشید
دیگر نگران نباشید از این بهبعد ما هستیم
روز چهارشنبه تظاهرات در محکومیت گروگانگیری شهروندان فرانسوی توسط دیکتاتوری آخوندی در سومین سالگرد دستگیری سسیل کولر و ژاک پاریس در ۴۵شهر فرانسه برگزار شد.
در تظاهرات پاریس در میدان ناسیون شماری از شخصیتهای فرانسوی از جمله آن ایدالگو شهردار پاریس و همچنین ۳گروگان سابق فرانسوی و بستگان گروگانها شرکت داشتند.
در این تجمع اولویه گروندو گروگان سابق که ۱۷مارس گذشته بعد از دو و نیم سال زندان آزاد شد برای اولین بار بعد از بازگشت به فرانسه سخنرانی کرد.
اولیویه گروندو:
اگر ما اینجا هستیم، همهٔ ما، زن و مرد، بهاین خاطر است که امید داریم. اگر من اینجا هستم، بهاین خاطر است که ما حق داریم امیدوار باشیم. من اینجا هستم. من آنجا بودم و حالا اینجا هستم. دستکم از نظر فیزیکی، اینجا هستم. خب اینجا، چه باید کرد؟ اینجا، چگونه باید عمل کرد؟ اگر ما اینجا هستیم، اول از همه، برای این است که بگوییم آن ۲نفر را فراموش نکنیم، آنهایی که آنجا هستند. آنهایی که آنجا هستند و ما آنها را نمیبینیم، صدایشان را نمیشنویم، دربارهشان نمیخوانیم.
جمعشدن برای گفتن اینکه ما آنها را فراموش نمیکنیم، ما خواهان پایان شکنجه، پایان رنج هستیم، این خودش چیز دیگری است. این خودش حرکتی است که دستگاه ربایندگان را از کار میاندازد. چرا؟
گروگانهایی که فراموش میشوند، دقیقاً همان چیزی است که ربایندگانشان میخواهند. حکومت ایران، بههمین نیاز دارد، به این اتحاد نیاز دارد. میخواهد مسألهٔ گروگانها اولاً، دغدغهٔ دیپلماتیک دولت فرانسه باشد و ثانیاً، بیتفاوتی هموطنانشان را برانگیزد. حکومت ایران به این ۲جنبهٔ هماهنگ نیاز دارد. حکومت ایران به افکار عمومی اینجا اهمیت میدهد. حکومت ایران میداند که فرانسویها و ایرانیها مستعد تشکیل یک جامعهٔ مطالباتی هستند. حکومت ایران به تجمعات (مردمی) توجه دارد. این زبان خود اوست. او از جمعیت دیگران میترسد. ما آن جمعیتی هستیم که او نمیتواند بهسویش شلیک کند.
حکومت ایران میترسد که ایرانیان در خشم ما نسبت به او، آیینهیی بیابند، یک پشتیبانی، یک انرژی. حکومت ایران میترسد که ایرانیان شروع به بازیابی خود در جنبشهای خشمی کنند که در اروپا بهواسطهٔ گروگانگیریها برانگیخته شده است. حکومت ایران میترسد که ما آنچه را سسیل و ژاک میکشند، بهشکلی قابل شنیدن بازگو کنیم، این همان چیزی است که هزاران خانوادهٔ ایرانی تجربه کردهاند، تجربه میکنند و تجربه خواهند کرد. حکومت ایران میترسد که ما کلماتی را بر زبان آوریم که وضعیت سسیل و ژاک را توصیف میکنند، زیرا آن کلمات آنجا ممنوع هستند، مبادا که خودشان تجربهشان کنند. کلمات شکنجه، چشمبند، کلمات ممنوعیت ملاقات، اعتراف تحت فشار، عدالت دستوری.
اما باز هم لازم است که ما در اینجا، صدایمان توسط آنها شنیده شود که کلمات گفته شوند. پس اجازه دهید همهٔ اینها را به فارسی خلاصه کنم.
ببخشید من در این سخنرانی شاید یکم رک باشم. تازه اومدم اینجا و برای من اولین بار است که با شکنجهگران و گروگانگیران حرف میزنم. من با جمهوری اسلامی یه مشکلی دارم. بله. از شکنجه بدم میاد. از گروگانگیری بدم میاد. گرفتن یه بیگناه برای فشار آوردن روی دولتش کار درستی نیست. آقای اژهای، آقای رئیسی سپاه، آقای وزیر اطلاعات و شکنجه. لطفاً با من تکرار کنید. گرفتن یه بیگناه برای فشار آوردن روی دولتش یه کار درست نیست.
ممنون.
تماس به خانوادهها ۲ماه یک بار، یه بار ۱۰دقیقه کار درستی نیست. هفتهیی ۴۵دقیقه در حیاط کار درستی نیست هم برای خارجی هم برای ایرانی. چشمبند برای راه رفتن و روشن نگاهداشتن چراغ برای خوابیدن کار درستی نیست. هم برای خارجی، هم برای ایرانی. دروغگفتن و تهدید کردن و کتکزدن زندانی کار درستی نیست. و در چنین شرایطی چطور شما میگید که هموطنان ما اعتراف کردن، میگید که با اراده اعتراف کردن؟ شما الکی میگید؟ ای دولت عزیز، میگی که در ۲۰۹ شکنجه نداره؟ من بودم. من دیدم. من تجربش کردم. تو چطور میگی نداریم؟ خجالت نمیکشی؟ آقای اژهای، آقای صلواتی، آقای وزیر اطلاعات و شکنجه، شما خجالت نمیکشید؟ جدی؟ باید خجالت بکشید ها؟ خب دیگه نگران نباشید. از این بهبعد ما هستیم... .